شناسهٔ خبر: 5256455 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

حضرت آیت‌الله جوادی آملی تشریح کرد: تفاوت ازدواج با نکاح چیست؟

صاحب‌خبر -

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری‌های خبری شیعه) - حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: ازدواج دو گونه است یکی خود ازدواج است که به معنای اجتماع مذکر و مونث است که این همان کاری است که حیوانات نیز انجام می‌دهند، بنابراین اگر نگاه انسان به ازدواج اجتماع بود که فکر او و کار او حیوانی است و از این فکر و کار فرزند صالح بیرون نخواهد آمد اما اگر نگاه انسان به ازداج به نحوه دوم ازدواج یعنی نکاح باشد نکاحی که نصف دین انسان را کامل می‌کند ثمره‌اش فرزند صالح خواهد بود.

 

به گزارش خبرنگار شفقنا (پایگاه بین‌المللی همکاری‌های خبری شیعه) حضرت آیت‌الله  جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 8 تا 12 سوره «شوری» روز سه شنبه 29 اردیبهشت، بیان کرد: خداوند در این آیات یک اصل کلی را در مورد وحی بیان می‌کند و آن این است که اگر قرار باشد در قومی کسی را به نبوت برگزیند او را در مرکز آن قوم به پیامبری مبعوث می‌کند «لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى و من حول‌ها» تا به این وسیله خبر به روستاها و بلاد اطراف برسد و چون پیامبر نذیر برای عالمین بود بعد از اینکه در مکه قدرت گرفت برای پادشاهان و سلاطین دیگر نامه نوشت و آن‌ها را به اسلام دعوت کرد.

 

وی ادامه داد: دلیل انذار و ترساندن از معاد این است که اگر چه مساله توحید اولین مساله است اما از نظر مسائل اخلاقی و تزکیه نفس جریان معاد سهم تعیین کننده‌ای دارد. خداوند در سوره «ص» برهانی اقامه می‌کند و در آن فراموشی روز قیامت را برای برخی دلیل گمراهی آن‌ها عنوان می‌کند. بنابراین اگر انسان معاد را فراموش نکند و بداند هر آنچه می‌کارد در قیامت ظهور می‌کند و عمل عامل از عامل جدا نیست و همیشه انسان هر کاری که می‌کند آن کار به انسان الصاق می‌شود و اگر خطا و اشتباه کند در روز قیامت رسوا می‌شود در اعمال خود تجدید نظر می‌کند.

 

این مفسر قرآن کریم تصریح کرد: «لاریب فیه» در مورد قیامت، هم می‌تواند جهت قضیه باشد که معنای آن اثبات ضرورت حق بودن روز قیامت خواهد بود و هم می‌تواند خبر قضیه باشد که معنای آن می‌شود روزی که در آن شک نیست. بر این اساس روز قیامت بر خلاف دنیاست چرا که دنیا مکان شک است این در حالی است که در قیامت چون همه چیز برای انسان کشف می‌شود و پرده عالم از جلوی چشمان انسان کنار می‌رود همه چیز برای انسان قابل رویت و دیدن می‌شود پس وقتی که اینطور باشد هیچ شکی در آن نیست و حتی خود آن نیز مشکوک فیه نیست. در تفسیر دیگری که برای این مطلب ارائه شده گفته شده است قیامت ظرف شک نیست مانند اینکه در روز جای شک حضور خورشید نیست.

 

وی افزود: خداوند در ادامه آیات با اشاره به این که خداوند تنها ولی است به براهین این مساله اشاره کرده است و دلیل این ولایت این است که اولاً قدرت حیات بخشی به دست اوست، ثانیاً او قدیر محض است و علاوه بر این او حاکم و حَکَم مطلق است و کسی که این همه اوصاف را داشته باشد ولی مطلق و تنها ولی می‌باشد همچنین در ادامه آیات یکی دیگر از دلایل ولایت را نیز در آیه 11 بیان می‌کند و می‌فرماید: «فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ؛ او پَديدآورنده آسمان‌ها و زمين است. از جنس خودتان براى شما همسرانى قرار داد، و از دام‌ها نيز جفت‌هایی براى آن‌ها آفريد. او با اين آفرينش تعداد شما آدميان و دام‌ها را فراوان می‌سازد. هيچ چيزى مانند او نيست، و اوست كه دعاى بندگان را می‌شنود و كردارشان را می‌بیند.» همانطور که بیان شد یکی از اختلاف‌های انسان و فرشته همین مختلف بودن و اختیار داشتن انسان است که انسان را می‌تواند برتر از فرشتگان قرار دهد اختلاف دیگر انسان و فرشته این است که خداوند برای انسان از جنس خودش زوجی قرار داد تا بتواند به واسطه آن به کثرت برسد. بر این اساس و با توجه به این ویژگی انسان می‌توان گفت که انسان باقی به شخص نیست بلکه باقی به نوع است بر خلاف فرشتگان که باقی به شخص هستند چرا که آن‌ها مرگ پذیر نیستند و بقاء و ازدواج برای آن‌ها مطرح نیست.

 

آیت‌الله جوادی بیان کرد: خداوند در قرآن کریم آنجایی که بشر عادی را ذکر می‌کند نعمت را دو قسم می‌کند بخشی از نعمت‌ها را به انسان اختصاص می‌دهد و بخش دیگر را برای دام‌ها و حیوانات قرار می‌دهد، یعنی مثلاً می‌فرماید وقتی که می‌خواهید میوه بخورید یک مقداری را خودتان بخورد و مقداری را نیز به حیوانات بدهید اما خداوند هر وقت که بخواهد سخن از علم و علوم و عقل بکند می‌فرماید سخنان علما و فرشتگان ‌این است. بیان نورانی‌ای از امام سجاد (ع) نقل شده است که می‌فرماید در فضل عالم همین بس که خداوند او را با فرشتگان ذکر می‌کند. بنابراین وقتی سخن از علم است انسان همتراز فرشتگان است اما آنجایی که سخن از اقتصاد و خوردن است انسان همتراز حیوانات قرار می‌گیرد.

 

وی اضافه کرد: اگر چه انسان نمی‌تواند خدا را بفهمد اما اگر به حرف‌های برهانی که در مورد اثبات خداوند وجود دارد توجه کند و به آن‌ها جامعه عمل بپوشاند و آن‌ها را بفهمد کم کم یک گرایشی در او به بعضی از افعال خداوند ایجاد می‌شود. بنابراین درست است که انسان نمی‌تواند ذات الله را درک کنند اما می‌توانند مانند حضرت یعقوب که وقتی هنوز پیراهن یوسف از دروازه‌های مصر رد نشده بود باشد که گفت من بوی یوسف را استشمام می‌کنم. انسان می‌تواند بعد از تلاش چهل ساله و حتی بیشتر به جایی برسد که بویی از افعال خداوند را استشمام کند.

 

این مرجع تقلید تصریح کرد: بر اساس آنچه در آیه 11 بیان شده است «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ» و همچنین فرمایش مبارک امام باقر (ع) که آنچه که انسان در مورد خداوند فکر می‌کند خداوند آن طور نیست پس هر چیزی که در حد مفهوم در مورد خداوند بیان می‌شود مانند او نیست و در حقیقت در عالم هیچ چیزی مانند او نیست. به عبارت دیگر حتی اگر انسان با عقل خود خداوند را بفهمد آن خدایی که با عقل خود فهمیده است خداوند نیست. بنابراین اگر او محیی است مانند او کسی نیست، اگر فاطر است مانند او کسی نیست لذا اینکه هیچ چیزی مانند خداوند نیست را باید به همه اوصاف خداوند الصاق کرد.

 

وی ادامه داد: ما یک ازدواجی داریم و یک نکاح و اینکه خداوند در این آیه ازدواج انسان را در کنار انعام قرار داده است نیز به همین مطلب اشاره دارد چرا که ازدواج که اجتماع نر و ماده است در همه حیوانات وجود دارد و هر کسی به دنبال این اجتماع می‌رود کار او، ازدواج او حیوانی است و طبیعی است محصول این ازدواج فرزند صالحی نباشد. این در حالی است که حضرت رسول (ص) فرمود من نکاح آوردم چیزی که انسان اگر آن را انجام دهد نصف دینش کامل می‌شود. پس این نکاح با آن ازدواج بسیار متفاوت است بنابراین اگر کسی در نکاح با شنیدن نامحرم طمع کرده است در قلب او مرض است.

انتهای پیام

www.shafaqna.com/persian

نظر شما