شناسهٔ خبر: 52133295 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: دفاع پرس | لینک خبر

شهید حصاری: عدم شركت در جبهه، حكايت مردم كوفه است

شهید «نصرالله حصاری» در فرازی از وصیت‌نامه خود نوشته است: «از برادران عزیزم تقاضا می‌کنم که این جبهه‌ها را خاموش نگذارند که عدم شرکت در جبهه، حکایت مردم کوفه است و خود همه می‌دانید».

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، «نصرالله حصاری» شانزدهم آذر سال ۱۳۴۲ در شهرستان مرند به‌دنیا آمد. پدرش «آقاجان» استاد دانش‌سرا بود و مادرش «عشرت» نام داشت.

وی تا پایان دوره متوسطه در رشته «اقتصاد» درس خواند و دیپلم گرفت و با شروع جنگ تحمیلی به‌عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت تا این‌که سرانجام ۳۰ دی سال ۱۳۶۲ در «قصرشیرین» بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و پیکر مطهرش را در گلزار شهدای وادی رحمت تبریز به خاک سپردند.

وصیت‌نامه شهید «نصرالله حصاری»

با سلام و درود بر محمد (ص) پیامبر راستین خدا و ائمه معصومین (ع) و با سلام و درود بر آقا امام زمان (ع) و نائب برحقش خمینى کبیر، در این آخرین لحظاتى که به عملیات مانده است، خواستم وصیتى براى برادرانم کنم؛

الهى مگو که چه آورده‌ای که رسوا نشویم و مپرس که چه کرده‌ایم که رسوا نشویم. الهى، چون حاضرى چه جوییم و چون ناظرى چه گوییم. الهى می‌بینی، می‌دانی، می‌توانی.

بار خدایا معبودا، اى بی‌انتها، اى همه‌چیزم، با توست عشقم، رفتنم، آمدنم، بودنم با توست، تو خود می‌دانی که در این مدت زندگى تنها توشه که بربسته‌ام، توشه و کوله بارى از گناه و نافرمانى است. خدایا، خداوندا! من می‌دانم که خودم شایسته بخشش و کرم تو نیستم؛ ولى تو به بزرگی‌ات وجود و عظمت خود بر گناهان ما قلم عفو بکش و مرا شهید از این دنیا ببر. خدایا و خداوندا! شهادت نهایت آرزوهاى من است، من همیشه به امید شهادت زنده بودم. خدایا خداوندا! در میدان عمل به من استقامت عطا بفرما.

بار پروردگارا! تو را شکر می‌کنم که چنین رهبرى را بر ما قراردادی و او را مایه رهایى از بند استکبار [...]، کسانى که از راه امام راه دیگرى می‌روند، بدانند که سخت در اشتباه‌اند، اشتباهى که آن‌ها را به تباهى و فساد می‌کشاند و از برادران عزیزم تقاضا می‌کنم که این جبهه‌ها را خاموش نگذارند که عدم شرکت در جبهه، حکایت مردم کوفه است و خود همه می‌دانید. از برادران عزیزم می‌خواهم که تمام‌کار‌های خود فقط و فقط براى خدا انجام دهند که راه پیروی است.

از کلیه کسانى که می‌شناسم و می‌شناسند تقاضا می‌کنم که مرا حلال کنند و پدرم شمایی که همیشه براى اینکه فرزند صالحى براى شما شوم، زحمت کشیدید و من به شما خیلى اذیت دادم، تقاضا می‌کنم مرا بخشیده و حلالم کنید و از برادران و خواهرانم که آن‌ها را هم زیاد زحمت و اذیت کرده‌ام، حلالیت می‌طلبم و از آن‌ها می‌خواهم که برادر کوچکم على را یک انسان کاملاً اسلامى تربیت کنند که آینده اسلام به آن‌ها احتیاج دارد.

بار خدایا شهادت را برمن نصیب بفرما و امام امت خمینى کبیر را تا انقلاب مهدى نگهدار. تو تمامى مستضعفان جهان را آگاهى در جهت اسلامى و آزادی عنایت فرما.

انتهای پیام/

نظر شما