شناسهٔ خبر: 52124367 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: افکارنیوز | لینک خبر

«وضعیت سفید» مهمان محبوب این شب‌ها

« وضعیت سفید » به کارگردانی حمید نعمت الله این‌ روزها از شبکه تماشا بازپخش می‌شود.

صاحب‌خبر -

« وضعیت سفید » به کارگردانی حمید نعمت الله این‌ روزها از شبکه تماشا بازپخش می‌شود. داستان «وضعیت سفید» هنگام شروع تهران از زمستان سال ۶۶ شروع می‌شود که اعضای یک خانواده پرجمعیت که تقریبا همه با هم قهر هستند و اختلاف دارند، برای دوری از حملات دشمن ساکن باغ مادرشان در روستایی واقع در حومه تهران می شوند. استقرار خانواده در باغ و هم‌جواری آنها با مردم روستا که در اوج همدلی به سر می‌برند، حوادث گوناگونی را برای خانواده رقم می زند که باعث درک آنها از مشکلات یکدیگر و ریشه‌های بی‌اهمیت اختلافاتشان می‌شود.

«وضعیت سفید» مهمان محبوب این شب‌ها

مدیسا مهراب ‌پور در سلام سینما نوشت: «وضعیت سفید» قصه بلوغ و بزرگ شدن است. قصه گذر از موقعیتی بحرانی به یک وضعیت تازه. سریال ی که بی‌اغراق می‌توان آن را هنری‌ترین سریال صدا و سیما دانست که کیفیتی ورای هر آنچه تلویزیون تولید کرده، دارد. نه یک اثر سرگم‌کننده است و نه یک پند حکیمانه اخلاقی، که بیش از هرچیز یک اثر هنری است. سریالی شبیه به یک منشور که از هر زاویه‌ای به آن نگاه کنی، با بعد تازه‌ای مواجه می‌شوی.

«وضعیت سفید» هم یک ملودرام اخلاق‌مدار است که در آن داستان زندگی از نقطه نظر مادربزرگه، زنی پر از تجربه، روایت می‌شود، هم عاشقانه‌ای بی‌رحمانه که داستان عشق دیوانه‌وار امیرمحمدگلکار را به خانوم شیرین تعریف می‌کند، هم با ورود به جهان خیال و رویای امیرمحمد، بدل به اثری افسانه‌ای و مالیخولیایی می‌شود و هم یک سریال اپیک و منظوم است که روایت‌گر یک برهه تاریخی و اجتماعی ویژه در تاریخ معاصر ایران است.

از هر بابی که به جهان تمام و کمال «وضعیت سفید»‌ وارد شویم، نه فقط با داستان یک خانواده که با کلی نماد و نشانه سروکار خواهیم داشت. با پرداخت‌هایی استعاری که خانواده را بدل به مابه‌ازای جامعه چندوجهی و التقاطی سال‌های آغازین دهه شصت ایران می‌کند و نمادپردازی‌هایی که هرکدام، وضعیت کاراکترهای سریال را بدل به تمثیلی اخلاقی می‌کنند. کلید راه‌یافت به این جهان چندوجهی «وضعیت سفید» جزئیات هستند.

حمیدنعمت‌الله کارگردان جزئیات است و در فیلم‌هایش نشان داده که داستان‌سرایی و شخصیت‌پردازی را از رهگذر پرداخت جزئیات متعدد، پی می‌گیرد، در تنها سریالی که ساخته فرصت یافته تا با دستی بازتر از همیشه، اثر خود را غرق در جزئیاتی کند که توجه به آن‌ها، راه ورود به جهان تغزلی و منظوم «وضعیت سفید» را نشان تماشاگر دهد. در هر لحظه «وضعیت سفید»، در پس‌زمینه، پیش‌زمینه و مرکز صحنه، اتفاقی درحال وقوع است که جای دیگری در سریال به سرنوشت غایی خود رهنمون می‌شود.

«وضعیت سفید» مهمان محبوب این شب‌ها

نعمت‌الله در «وضعیت سفید»، جهانی سرشار از شگفتی آفریده و خاطره جمعی خاک خورده‌ای در ناخودگاه یک نسل را زنده کرده است. نسلی که جنگ و بمباران و آن شکل بازنیافتنی از هم‌دلی و رواداری اجتماعی را دیگر بعد از دهه شصت، هرگز تجربه نکرده. این راهی است که فیلمساز می‌رود تا به قهرمان خود امیرمحمد گلکار دوست‌داشتنی بیاموزد که دنیا جای حواس‌پرتی و فکر و خیال نیست.

نیما حسنی نسب درباره‌ی سریال نوشت: تجربه‌ها و تلاش‌ها و توفیق و ناکامی‌ها در مواجهه با دو تجربه‌ی اول و دوم فیلم‌ساز وقتی ارزش و قیمت پیدا می‌کند که محصولش را در اثری پیراسته و همساز و متوازن و متناسب چون سریال «وضعیت سفید» می‌بینیم. جایی که تلفیق واقعیت و تجربه‌ی زیسته با درام و قصه‌گویی به ترکیب موزون و دلچسبی بدل می‌شود که حمید نعمت‌الله را به خالق یکی از مهم‌ترین محصولات تصویری دوران ما تبدیل می‌کند. «وضعیت سفید» در کنار «دایی‌جان ناپلیٔون»، «هزاردستان»، «روزی روزگاری» و «روزگار قریب» مهم‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون ایران هستند و در کمال تعجب و در یک همنشینی جذاب و قابل تحلیل، این چهار مجموعه کنار هم تمام چیزی است که از ایرانی بودن و فرهنگ و تاریخ و پیشینه و رفتارشناسی و خلق و خو و خصایص ایرانی در ذهن دارم. چیزی که در کمال تعجب و به رغم بسته‌بودن فضای ممیزی و الزامات کار تلویزیونی محقق شده و سینمای ایران هیچ‌وقت (بجز استثنای مهمی چون آثار علی حاتمی) نتوانسته به این کیفیت و دقت و ظرافت در ترسیم و توصیف «طبع و تاریخ ایران و ایرانی» برسد.

در دل تناقضات بنیادین زمانه‌ی جدید، «وضعیت سفید» یک روایت نوستالژیک خاص و چندلحنی برای روزگاری بود که گرچه شاید بدتر از این روزگار ولی دست‌کم صادقانه‌تر، کم‌مساله‌تر، خودمانی‌تر و آرمانی‌تر بود؛ دورانی که برخورد و مواجهه با مفاهیم مهمی چون خانواده و عشق و اعتقاد و اخلاق هنوز به پیچیدگی و تناقض و بن‌بست کنونی نرسیده بود. فیلم‌ساز به‌جای فرار از واقعیتِ تلخ و خاطره‌ی نادل‌پذیرِ آن دوران، با حذف یا به حاشیه بردنِ پس‌زمینه‌های اجتماعی سیاسی دهه‌ی ملتهب ۱۳۶۰ می‌کوشد و موفق می‌شود جوهره‌ی واقعی و فراموش‌شده‌ی خصلت‌هایی را بازیابی کند که اتفاقاً تنها دلیل تاب‌آوردن و گذار از آن همه دشواری و معضلات و سیاهی‌ها بود.

«وضعیت سفید» مهمان محبوب این شب‌ها

«وضعیت سفید» تصویر فشرده و چشم‌گیر تمام این مفاهیم را در یک قاب آشنای خانوادگی جمع کرد. خانواده‌ای که دور بودن‌شان از شهر و اتفاقات و حواشی‌اش و پناه‌بردن‌ جمعی به باغ هم بهانه‌ای به‌شدت واقعی و ملموس دارد (فرار از موشک‌باران) و هم به آن لوکیشن وجه نمادین جذابی می‌دهد. نعمت‌الله با این تمهید هوشمندانه از آسیب‌های گریزناپذیری مانند پراکندگی و شلوغی و آشفتگی عبور می‌کند و به خلق یک کلیت همگون می‌رسد. ارزش و اهمیت «وضعیت سفید» اصلاً در تعادل و توازن ظریف و دقیقی است که در دل آن‌همه موقعیت و شخصیت متنوع شکل می‌دهد. انتخاب این فضای غیرشهری و عبور از مشکلات و دردسرهای اجراییِ بازنمایی شرایط جغرافیایی آن دوره به او امکان داد دست به تجربه‌های درجه‌یک و ماندگاری در فرم و ساختار بصری بزند که تا پیش از این به دلیل توجه به واقعیت‌های اجتماعی‌ِ چرک و نافرم دشوار می‌نمود.

«وضعیت سفید» مهمان محبوب این شب‌ها

به گمانم نعمت‌الله در «وضعیت سفید» بیش از هر مرجعی به علی حاتمی نگاه کرد و انتزاع و اصالت کارهای او را برای ترسیم ایرانی‌ترین موقعیت‌های نمایشی الگو قرار داد تا از نوستالژی بی‌ریشه و خام عبور کند و به توصیف و آسیب‌شناسیِ خصلت‌ها و خلق و خویی برسد که همه‌مان در تمام دوران‌ها با آن دست به گریبان بوده و هستیم و احتمالاً خواهیم بود. شاخصه‌ای که بهترین آثار علی حاتمی فقید و داریوش مهرجویی از آن جان و جلا می‌گیرد و هنوز هم انتقادی‌ترین تصاویر از "بحرانِ ایرانی‌بودن" را در آثارشان می‌شود ردیابی کرد (ماجراهای سریال با رویکردی تازه به مناسبات و روابط خاص و پیچیده‌ی زیست خانواده‌های ایرانی در کنار هم، ورِ دیگر دایی‌جان ناپلیٔون هم هست که در حکم کتاب مقدس شناخت ایرانیان است.) «وضعیت سفید» یک‌ روکم‌کُنی در کارگردانی و ضرب‌شستی در فضاسازی و قدرت‌نمایی در طراحی میزانسن‌های هوش‌ربای چندلایه است؛ با انبوهی بازی عالی و کاراکترهای جذاب و باهویت که همه محاسبات کستینگ متفاوتش به‌خوبی جواب داده و در این مورد هم بین آثار نمایشی تلویزیون و سینمای ایران (جز دایی‌جان ناپلیٔون) رقیب و نظیری ندارد.

نظر شما