خبرگزاری فارس ـ گروه تعلیم و تربیت: اسفند ماه سال 1398 بود که ورود کرونا به کشور موجب شد تا مدارس طعم تعطیلی طولانیمدت را بچشند و آموزش از فضای حضوری به غیرحضوری منتقل شود؛ وقتی مدل آموزش دادن تغییر کرد، مدل تکلیف دادن هم دستخوش تغییراتی شد.
نکته مهم این تغییرات، مدل درس دادن و تکلیف خواستن بود؛ معلمان چارهای نداشتند به جز اینکه فیلمهای کوتاه تهیه کرده و برای شاگردانشان ارسال کنند؛ کنار آمدن با این موضوع برای شاگردان کوچک دبستانی به ویژه سه پایه دوره اول دبستان که نیاز به حضور در کنار معلم و ارتباط چهره به چهره داشتند، سخت بود.
خانم میرزایی مادر یک دانشآموز دوم دبستانی در استان تهران به خبرنگار فارس گفت: وقتی پسرم وارد سال اول دبستان شد، دقیقا مصادف با تعطیلات کرونایی بود و آنها فقط یک روز در هفته و آن هم به مدت دو هفته به مدرسه رفتند و تصور کنید که همه آموزشها به خانه منتقل شد. مشکل اصلی از آنجا شروع شد که اصلا فرزندم با معلم ارتباط نگرفته بود و حاضر نبود که فیلمهای ارسالی او را تماشا کند؛ به همین دلیل من مجبور بودم که فیلمها را تماشا کنم و برای او توضیح دهم.
وی ادامه داد: ولی مشکل سختتر این است که معلمان فکر میکنند که اگر مشق زیاد بدهند، بچهها درس را یاد میگیرند، در حالی که آنها فقط درس گریزان میشوند. حتی میدانم برخی والدین به جای فرزندشان مشق مینویسند چون بچهها حاضر نیستند میزان مشقی که معلمشان میدهد را بنویسند.
* یک مادر: تکالیف فرزندانم آنقدر زیاد است که خود ما خسته میشویم چه برسد به بچهها!
روایت مشق زیاد، گلایهای است که این روزها از زبان برخی والدین شنیده میشود. آنها عنوان میکنند که مشقها آنقدر زیاد است که فرزندشان خسته میشود و حتی برخی والدین از اصطلاح انگشتان تاولزده استفاده میکنند.
خانم اکبری مادر دو دانشآموز دبستانی است که نسبت به تکالیف زیاد فرزندش گلایه دارد؛ او اظهار کرد: بهرغم اینکه رئیسجمهور هم اعلام کرد که مدارس باید باز شود اما هنوز مدرسه فرزندان من بسته است و آموزشها به صورت مجازی از طریق شبکه «شاد» دنبال میشود. معلم فیلم آموزشی را میفرستد و تکلیف میدهد.
وی اضافه کرد: من باید با دو بچه دبستانی درس کار کنم؛ خیلی سخت است. در برخی درسها مثل ریاضی، سبک درس دادن تغییر کرده است و گاهی اوقات واقعا اصلا متوجه روش تدریس نمیشوم که بتوانم به فرزندم درس دهم. بعد معلم تکلیف میدهد آن هم آنقدر زیاد است که خود من خسته میشوم چه برسد به فرزندانم.
این مادر ادامه داد: ما از صبح که بیدار میشویم تا عصر در حال درس دادن و مشق نوشتن هستیم. یا باید فیلم از روخوانی انشاء و شعرخوانی و ورزش کردن بچهها بگیریم و برای معلم ارسال کنیم یا از تصاویر مشقها عکس ارسال کنیم. مشقها انقدر زیاد شده است که بچهها وقت بازی کردن ندارند و مدام تلاش میکنند از زیر درس خواندن در بروند.
* تکالیف درسی راهکاری برای ارتقای کیفیت یادگیری
در دو دهه اخیر دانش و مهارتهای مورد نیاز برای موفقیت در زندگی امروزی به دلیل تحولات در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فناوری تغییر یافته است. امروزه دانش آموزان نیاز دارند تا بفهمند که چگونه به اطلاعات مورد نیازشان دسترسی داشته باشند و چگونه این اطلاعات را در موقعیتهای واقعی زندگی به کار ببرند. علاوه بر آن دانش آموزان با موقعیتهای بسیاری مواجه هستند که برای آن، جواب سر راست و از پیش آماده شدهای وجود ندارد. بلکه به جای آن، آنها باید بتوانند موقعیتها را تحلیل کنند و دانش و مهارت خود را برای پیدا کردن راه حلی که مفید است به کار گیرند. اگرچه دانشهای واقعیتی و مفهومی هنوز هم مفید هستند. با این حال، آنها به تنهایی برای موفقیتهای آتی دانشآموزان کافی نیستند.
بنابراین لازم است معلمان نه تنها دانش اساسی را در کلاس مورد تاکید قرار داده و آنها را مورد اندازهگیری قرار دهند، بلکه توانایی دانشآموزان برای فکر کردن به صورت انتقادی، تحلیلی، حل مسأله، توانایی نظارت بر عملکرد شخصی، مشارکت گروهی و مهارتهای ارتباطی را اندازه بگیرند و بازخورد لازم را ارائه کنند.
یکی از راههای ارتباطی بین آموزشهای مدرسهای و جامعه خارج از مدرسه، تکلیف دانشآموز است. تکلیف، حلقه اتصال بین آموختههای درون مدرسه و کاربستهای علمی در زندگی روزمره دانشآموز است. هر قدر این اتصال منطقیتر و مؤثرتر باشد، یادگیری پایدارتر و کاربردیتر خواهد بود. همه اهداف آموزش و پرورش را نمیتوان در ساعات رسمی در درون مدرسه محقق ساخت.
اهمیت تکلیف دانشآموزی و تلقی آن به عنوان یک فعالیت مثبت آموزشی از خلال نظریات اکثر معلمان، اولیاء و دانشآموزان نمایان است. تکلیف درسی یکی از متغیرهایی است که در صورت تجدیدنظر کلی در وضعیت و شرایط فعلی آن، شاید به بسیاری از اهدافی که بر آن مترتب است مانند: تداوم یادگیری، بهبود نگرش به مدرسه، عادت به مطالعه، تنظیم وقت و ... جامه عمل بپوشاند و وسیلهای برای شناخت مشکلات دانش آموز و کمک در رفع آن باشد.
در برخی موارد تکالیف درسی با آزمونهای عملکردی بسیار شبیه همدیگرند. اگر تفاوتی هست بیشتر در هدف اجرای آنهاست. به این صورت که در آزمونهای عملکردی، هدف اساسی آزمودن دانش و مهارتهای کسب شده دانشآموزان است و در تکلیف، هدف اساسی ماندگاری، بهبود و توسعه دانش و مهارتهای آنان است. اما آزمونهای عملکردی نیز به توسعه مهارتهای دانشآموزان منجر میشود و همچنین میتوان از تکالیف درسی برای ارزشیابی از دانش و مهارتهای کسب شده دانشآموزان استفاده کرد.
یکی از راههای ارتباطی بین آموزشهای مدرسهای و جامعه خارج از مدرسه، تکلیف دانشآموز است
به عبارت دیگر، گرچه معلم در هنگام دادن تکلیف به دانش آموزان مستقیما قصد ارزشیابی از آنها را ندارد، اما میتوان با استفاده از نتایج این فعالیت یادگیری پیشنهادی، اطلاعات مناسبی از وضعیت یادگیری دانش آموزان به دست آورد. بر این اساس، تکالیف درسی یکی از ابزارهای مهم ارزشیابی است و بررسی تکالیف درسی اطلاعات ارزشمندی از عملکرد دانش آموزان را به دست میدهد.
استفاده از ابزار مهم تکلیف درسی برای ارزشیابی چگونگی یادگیری و پیشرفت دانش آموزان، به روشنی نشان میدهد که چگونه میتوان ارزشیابی و تدریس را با همدیگر آمیخت و آن دو را به مثابه یک جریان واحد در نظر گرفت. در اصل، طراحی تکلیف بر مبنای ارزشیابیهای فرآیندی انجام میگیرد و ارزشیابیهای صورت گرفته از اجرای تکالیف نیز به بهبود یادگیری و جریان تدریس (طراحی تکالیف و فعالیتهای کاملتر و دقیقتر) کمک میکند.
تکالیف درسی اگر به خوبی طراحی و اجرا شوند، میتوانند موجب بهبود و توسعه مهارتهای دانش آموزان شوند و هم منبعی برای ارزشیابی از پیشرفت دانش آموزان باشند. امروزه در بین معلمان تکالیف درسی به ویژه تکالیف چالشی، کاربرد گستردهای یافته است. تکالیف چالشی، تکالیفی هستند که دانش آموزان را با مسائل واقعی و موجود در محیط زندگی درگیر میکند. این تکالیف، به سبب ملموس بودن برای دانش آموزان جذابیت بیشتری دارد. تکالیف درسی تنوع زیادی دارند و هر معلم میتواند بر اساس نیازهای ویژه هر دانش آموز و محتوای درس و انتظارات آموزشی، تکالیف ابتکاری طراحی کند.
* طبقه بندی تکالیف درسی از نظر محتوا
1- تکالیف تمرینی: این نوع تکالیف مهارتها و دانشهای کسب شده را تقویت میکند. اکثر تکالیف تمرینی، غیر تخیلی، غیرخلاق و تکراری هستند. مؤثرترین نوع تکلیف تمرینی، تکالیفی هستند که در آنها از شاگرد خواسته شود آموختههای جدید را با روش شخصی به طور مستقیم به کار ببرند. مثلا دانشآموزی که انواع گیاهان گلدار، بدون گل، دانه دار و بدون دانه را شناخته است به عنوان تکلیف تعدادی از گیاهان محیط اطراف خود را شناسایی کرده و در این طبقه بندی قرار دهد.
۲- تکالیف آمادهسازی: این نوع تکالیف جهت آمادهسازی شاگردان برای روزهای بعد به کار میرود و معمولا به صورت مطالعه کتب درسی، مطالعه خارج از کتاب درسی، جمعآوری اطلاعات و مواد قبل از کنفرانس ارائه میشود. هدف از ارائه این نوع تکلیف وارد کردن دانشآموزان به کسب زمینه مناسب اطلاعاتی جهت آماده شدن برای دروس و بحث روز بعد است. برای این نوع تکلیف ابتدا باید رهنمودها و دستور العمل لازم را در مورد چگونگی و چرایی انجام وظایف کاملا برای فراگیران روشن و مشخص کرد.
٣- تکالیف بسطى - امتدادی: این نوع تکالیف شاگرد را به فراسوی کارها و فعالیتهای کلاسی سوق میدهد و موجبات یادگیری و ایدههای فراگیران را در موقعیتهای جدید فراهم میکند. مثلا درسی که درباره بوعلی سینا است از فراگیران بخواهیم با مطالعه کتابها و مجلات و یا حتی مصاحبه با دیگران اطلاعات بیشتری درباره ابن سینا فراهم آورند. تکالیف بسطى امتدادی ممکن است چندین روز یا هفته به طول بینجامد. این نوع تکلیف بر تولید دانش تکرار و تکثیر آن استوار است.
4- تکالیف خلاقیتی: وقتی دانش آموز مفاهیم و مهارتهای کسب شده در کلاس درس را با هم ترکیب کند و در یک راه یا راههای جدید و متفاوت به کار بندد این نوع تکلیف را خلاقیتی گویند. مثلا ساختن مدل یک مزرعه با چوبهای مستعمل بستنی، یا حل مسألهای خاص قدرت خلاقیت، ابتکار شخصی، تخیل و خود راهبری را در شاگردان پرورش میدهد. البته باید یادآور شد که این چهار نوع تکلیف همیشه به طور مجزا و منفک به شاگردان ارائه نمیشود گاهی ممکن است برای حل یک مسأله از هر چهار نوع تکلیف برای خلق و بسط ایده خود استفاده نماید. به این ترتیب با ایجاد تنوع در تکالیف مختلف میتوان موجبات تثبیت، آماده سازی تداوم و خلق مفاهیم و مهارتهای را در فرایند تعلیم و تربیت فراهم ساخت.
* تکالیف زیاد هیچ تأثیری در افزایش یادگیری ندارد
مشقهای زیاد در حالی است که مسؤولان آموزش و پرورش چند سالی است که از طرح تکالیف مهارت محور به جای مشق نوشتن استفاده کردند اما به نظر میآید که شرایط کرونایی این موضوع را دستخوش تغییر قرار داده است.
رضوان حکیمزاده معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار فارس در این خصوص اظهار کرد: سیاستهای کلی ما در رابطه با تکلیف عوض نشده است؛ هدف ما از تکلیف، خلق فرصتهایی است که بچهها بتوانند به صورت عملی با تکالیف مهارتمحور، آنچه را که یاد گرفتند، در زندگی روزمرهشان تمرین کنند.
وی تصریح کرد: بنابراین تکالیف حجیم غیر هدفمند که کاری جز خسته کردن دانشآموزان ندارد و همچنین هیچ تأثیری در افزایش یادگیری ندارد، طبیعتا جزو سیاستهای ما نیست.
حکیمزاده با تأکید بر اینکه سیاستهای ما تغییر نمیکند، افزود: ممکن است فضای انجام تکلیف و موردش در فضای مجازی تغییر کرده باشد ولی قطعا اینکه تکالیف خیلی زیاد بدهیم و کمک به یادگیری باشد، اینگونه نیست.
وی ادامه داد:اگر خانوادهها نسبت به تکالیف زیاد فرزندانشان گلایه دارند باید اول به مدرسه گزارش دهند و اگر نتیجه نگرفتند، به همکارانمان در مناطق آموزش و پرورش اطلاع دهند تا پیگیری کنند.
به گزارش فارس، در بخشنامه ای که در دوران وزارت سید محمد بطحایی به ادارات کل آموزش و پرورش استانها ابلاغ شده است که «آموزگاران نباید تکالیفی به نام مشق شب برای دانشآموزان تعیین کنند».
البته درست است که شرایط کرونا، معادلات را به هم زد اما مشق سنگین نکتهای است که باید دید یوسف نوری در دوران وزارت خود چه برنامهای برای آن دارد.
انتهای پیام/
نظر شما