شناسهٔ خبر: 51293327 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

فعالیت‌‌های دانشجویی در پایان دهه‌ی ۹۰

صاحب‌خبر -

محمد صابریان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی درباره‌ی فعالیت‌های دانشجویی در پایان دهه‌ی نود نوشت:

امروز در عصر پائیزی نوشتن این یادداشت بهانه‌ای شد برای مرور سال‌ها فعالیت دانشجویی خودم. اینک در سال 1400 در انتهای دهه 90 به یک دهه فعالیت دانشجویی خودم و هم‌نسلان و دوستانم نگاه می‌کنم و قصد دارم خلاصه‌ای از این تلاش‌ها، نتایج آن و تفسیر این نتایج بیان کنم.

می‌توان گفت این بازه تجربه‌ای است که متولدین دهه 70 آن را رقم زده‌اند نسلی که پس از جنگ متولد شده و در دوران نوجوانی ظهور پوپولیسم احمدی‌نژادی و تلاشش برای نابودی نهادهای مدرن را دیده است؛ مجادله‌ای که در نهایت منجر به بحران عمیق سیاسی – اجتماعی 88 شد. پس از آن جوانی و روزگار دانشجویی‌‌اش مصادف با پیروزی روحانی و اعتدال‌گرایان شد. خلاصه آنچه در دهه 90 در فضا دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد اتفاق افتاد آن بود ‌که در سال‌های آخر دولت احمدی نژاد متناسب با سخت‌تر شدن شرایط اجتماعی فضای دانشجویی نیز تاریک‌تر شد، به طوری که علاوه بر فشار بر فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی، دخالت‌های تنگ‌نظرانه بر فعالیت‌های انجمن‌های علمی نیز سایه افکنده بود و حتی موجب اختلال در فرآیند آموزش دانشجویان شده بود. هرچند که طرحی به مانند تفکیک جنسیتی کلاس‌ها و انجمن‌ها با مخالفت تمام دانشجویان روبرو شده بود اما کم و بیش در برخی دانشکده‌ها در حال اجرا بود تا زمانی که با تغییرات مدیریتی این طرح‌ها متوقف شد.

با پیروزی ائتلاف اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان در انتخابات 92 فعالین دانشجویی فضا را آماده تغییر دیده و کنشگری خود در جهت انجام سریع تغییرات آغاز کردند. گشایش فضا و بهبود نسبی فضای جامعه در حدفاصل 92 تا 96 امکان فعالیت گسترده و متنوعی برای دانشجویان ایجاد کرد به طوری که در عرصه فعالیت‌های سیاسی شاهد رشد کمی و کیفی این فعالیت‌ها بودیم. به نحوی که نظر فعالین دانشجویی در اکثر سیاست‌ها، تصمیمات و حتی انتصابات دانشگاه مورد توجه قرار می‌گرفت. عقلانیت و انسجام فعالین دانشجویی به طوری بود که دامنه اثرگذاری فعالیت‌های دانشجویی در این دوره از محدوده دانشگاه خارج و به شهر و استان رسید بود. در عرصه‌های فرهنگی و علمی نیز شاهد رشد گسترده و ظرفیت‌آفرینی قابل توجه بودیم به طوری که در این مدت دانشگاه فردوسی مشهد میزبان چندین رویداد مهم دانشگاهی شد که تمام آن توسط دانشجویان مدیریت و راهبری شد. مهم‌ترین اتفاق در فضای دانشجویی نیمه ابتدایی دهه 90 دانشگاه فردوسی برگزاری انتخابات شورای صنفی و راه اندازی مجدد این نهاد دانشجویی بود. اما پس از سال 96 و تغییر برخی رویکردهای کلان در دولت و آشفتگی وضعیت اقتصادی جامعه روزهای خوب فعالیت‌های دانشجویی در دانشگاه فردوسی رو به افول گذاشت. بی‌توجهی به وظایف قانونی نظارت بر تشکلها و دخالت‌های به ظاهر خیرخواهانه موجب آشفتگی و اصطکاک‌های فروان در تشکل‌های مختلف شد. به طور مثال همان‌طور که می‌دانید انتخابات شورای صنفی دو دوره است که برگزار نشده است اما دانشگاه با بی‌توجهی به قوانین و آیین‌نامه‌ها به جای پیگیری برای برگزاری انتخابات در حال مماشت با اندک منتخبین باقی مانده است

در سطح کشوری نیز تغییر فضای سیاسی در ابتدای دهه 90 موجب ایجاد امیدهای جدیدی برای احیای جنبش دانشجویی در سطح کشور شد، امیدهایی که دیر یا زود با سد بزرگ واقعیت برخورد کردند. و اکثرا ناکام ماندند. ناکامی بزرگی که قصد دارم در ادامه به آن بپردازم.

جنبش دانشجویی؟

شاید اگر  قصد داشتم در ابتدای دهه نود و آغاز فعالیت دانشجویی خود این یادداشت را بنویسم حتما عنوان پرطمطراق جنبش دانشجویی را به کار می‌بردم چرا که هنوز این کلمه خاصیت افسونگر خویش را حفظ کرده بود اما امروز بر طیف زیادی از فعالین دانشجویی واضح شده است که جنبش دانشجویی اسطوره‌ای جامانده از دهه شصت و هفتاد است که ادعای احیای آن در دهه نود توهمی بیش بود.

در واقع می‌توان گفت فعالیت‌های دانشجویی در دهه 90 هیچگونه خصلت جنبش‌وار مانند خواسته‌های مشخص و یکسان، تشکیلات منسجم، برنامه‌ریزی مرکزی و … از خود نشان نمی‌دادند که بتوان آنها را جنبش اجتماعی اطلاق کرد. نگاهی به تاریخ جنبش‌های دانشجویی در داخل و خارج از ایران نشان می‌دهد فعالیت‌های  دانشجویی تنها در دو وضعیت خصلت جنبشی از خود نشان داده‌اند وضعیت اول در زمان نبود فضای جامعه مدنی مانند جنبش دانشجویی قبل از انقلاب و یا در دهه شصت و هفتاد، وضعیت دوم نیز در هنگام بحران‌های عمیق سیاسی و اجتماعی مانند جنبش دانشجویی می 68 در فرانسه و جنبش دانشجویی در بحران 88 اشاره کرد. به همین دلیل سوال صحیح‌تر در مورد جنبش دانشجویی این است که «چرا ما در دورانی شاهد ظهور جنبش دانشجویی هستیم؟» و نه اینکه «چرا امروزه ما شاهد جنبش دانشجویی نیستیم؟»

تغییرات ساختارهای نهادی از جمله اقتصاد و خانواده و نهاد اجتماعی فضایی را برای بروز جنبش دانشجویی نگذاشته است. ایدئولوژی‌های بورژوازی هر گونه داشتن موضع سیاسی اجتماعی را نفی می‌کنند و اصالت لذت را تبلیغ می‌کنند. حتی گروه و فرقه‌های مذهبی و معنوی که بر کناره‌گیری سیاسی تاکید دارند در حال رشد هستند. منطق نئولیبرالیسم و افزایش سود جلوی هرگونه ازخوگذشتگی و تلاش غیرانتفاعی را از بین می‌برد. گسترش فردگرایی فضا را برای تشکل‌یابی و همه‌گیر شدن فعالیت‌های دانشجویی سد کرده است. هچنین شکل‌گیری طبقات و گروه‌های مختلف و داشتن نمایندگان خود در بدنه دانشجویان نه تنها منجر به این شده است که اجتماع بر یک هدف مشترک بر اساس منافع مشترک غیرممکن باشد  بلکه رقابت بر سر تضاد منافع بخش زیادی از فعالیت‌های امروز دانشجویی را شکل می‌دهد.

در چنین فضایی هرگونه تلاش برای بازیابی جنبش دانشجویی خصوصا از جانب برخی ادوار که هچنان در توهم جنبش دانشجویی هستند محکوم به شکست است. شاید سوالی که در این میان مطرح شود این است پس نقش و کارکرد تشکل‌های دانشجویی چیست؟ من مقتضای فعالیت خودم در انجمن اسلامی سپس دوره  اول شورای صنفی به آن پاسخ می‌دهم و به طور قطع فعالین انجمن‌های علمی، کانون‌های فرهنگی، کانون‌های مذهبی، بسیج و سایر تشکل‌های اسلامی بنابر تجربه خود ممکن است پاسخ خود را برای این امر داشته باشند.

در فضای اجتماعی شرح داده شده اصلی‌ترین کارکرد تشکل‌های دانشجویی کسب آمادگی برای ورود به جامعه و نقش‌آفرینی اجتماعی است نگاهی که از روح آیین‌نامه تشکل‌های اسلامی نیز برداشت می‌شود گویای همین نکته است. در چنین فضایی تشکل‌های سیاسی باید به عنوان یک حزب مدلی از جامعه واقعی را پیاده کنند و با شکل‌دهی و تبلیغ گفتمان خود اقدام به عضوگیری، تربیت نیرو و ساختن تشکیلات خود کنند. و در وهله اول به تحلیل و ارائه راه‌حل و حتی تلاش در جهت مشکلات و مسائل دانشجویان و هم‌صنفان خود کنند و با حفاظت از شان آکادمیک دانشگاه مدلی از یک جامعه مدنی کوچک را در دانشگاه پیاده کنند. شاید اگر دانشگاه فردوسی در طی این دهه حساسیت بیشتری بر شان علمی خود داشت بسیاری از پروژه‌های اشتباه و پرهزینه شهری و استانی اجرا نمی‌شد و بسیاری از مدیران متقلب با مدارک ناقص و جعلی در شهر و استان سکاندار نمی‌شدند.

انتهای پیام

نظر شما