آرتین زهرابی؛ بازیها و تورنمنتهایی که در سطوح جهانی برگزار میشوند همواره از نظر سروشکل و کیفیت فنی مورد ارزیابی قرار میگیرند. دوربینها از نمای نزدیک لحظات حساس این تورنمنتها را زیر نظر میگیرند و مخاطبان هم آنچه در ظاهر اتفاق میافتد را میبینند اما برای برگزاری چنین مسابقاتی برنلامه ریزیهای گسترده ای انجام شده است.
رقابتهای قهرمانی هندبال جهان که در اسپانیا برگزار میشود به فاطمه خلیلی دروازهبان تیم ملی ایران که مقابل نروژ ۴۱ گل خورد روی خوش نشان داد. کمیته مسابقات اما میان تمام ستارههای نروژ، دروازهبان ایران را به عنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب کرد و اجازه داد تا شادمانه ای جذاب در سالن شکل بگیرد؛ تا جایی که بازیکنان باشعور نروژ هم بازیکن ایرانی را تشویق کردند.
این حرکت کمیته مسابقات و بانیان برگزاری جام جهانی هندبال، نشان میدهد آنها چقدر به جزئیات توجه دارند و همه چیز ورزش را در مدال و جام و مقام قهرمانی نمیبینند. فاطمه خلیلی میتوانست با این تعداد گل خورده، مقابل ستارههای نروژ که در دنیا جزو بهترینهای هندبال هستند، تحقیر شود اما فدراسیون جهانی هندبال به دروازهبانی که بارها در همین مسابقه درخشید احترام گذاشت و روح ورزش را زنده کرد.
یادمان نرود که ما در این زمینه نمونههای داخلی هم داریم. مثالش میتواند پرویز دهداری باشد که در سالیان دور، در جایگاه سرمربی تیم ملی به یک آموزگار بزرگ تبدیل شد.
سال ۱۳۶۶ در بازیهای مقدماتی جام ملتهای آسیا، ایران در کاتماندو پایتخت کشور فقیر نپال به مصاف این تیم میرود. مرتض کرمانی مقدم در یکی از صحنههای بازی، بازیکن حریف را چند بار دریبل میزند. پرویز دهداری با دیدن این صحنه به دستیارش میگوید کرمانی مقدم را از زمین بیرون بکشد. این در حالی است که ایران هر ۳ تعویض را انجام داده و با این کار، تیم ملی ۱۰ نفر میشود. اصرار رضا وطن خواه بی فایده است؛ دهداری فریاد میزند؛ مرتض را از زمین بیرون بکش!
بعد از بازی، وطنخواه مرتضی کرمانی مقدم را میخواهد و میگوید پرویزخان با شما کار دارد. به اتاقش برو. دهداری عملکرد فنی کرمانی مقدم را تحسین میکند. مرتض از او میپرسد: خیلی عذر میخواهم پرویزخان! چرا وسط بازی من را کشیدید بیرون؟ حتی کارت زرد هم نداشتم.
دهداری میگوید: تو آن بازیکن حریف را دریبل یکسره و دو سره زدی و بعد توپ را از میان پاهایش عبور دادی و دوباره توپ را گرفتی و منتظر ماندی تا تقلا کند و دوباره دریبلش کنی؟ فکر نکردی که آن بازیکن هم، مثل تو، بازیکن تیم ملی یک سرزمین است. ملتی منتظر دیدن درخشش و شایستگی او هستند. از آن گذشته، او پدر دارد، مادر دارد، احتمالاً زن دارد، بچه دارد، خویشاوند دارد، آنها دارند بازی را میبینند، منتظرند ببینند فرزندشان، همسرشان یا پدرشان در مصاف با حریف چه میکند. تو او را نزد خانوادهاش، بچهمحلهایش، دوستانش و ملتش تحقیر کردی، خوار و خفیف کردی.
مرتضی جان! ما قبل از اینکه فوتبالیست باشیم، انسانیم. چه کسی به ما حق داده است انسان دیگری را کوچک کنیم؟
نظر شما