مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۴ برای رفع تحریمها در حالی از دوشنبه آغاز گردیده است که در اقدامی تامل برانگیز، مقامات انگلیس به سم پاشی علیه روند مذاکرات پرداخته و سیاست متهم نشان دادن ایران را اجرا میکنند. در این چارچوب «لیز تراس» وزیر خارجه انگلیس در توئیتی از دیدار خود با «آنتونی بلینکن» همتای آمریکایی، «هایکو ماس» همتای آلمانی و «ژان ایو لودریان» همتای فرانسوی خود در «ریگا» پایتخت لتونی خبر داد. وی مدعی شده است که با همتایان خود درباره جلوگیری از رسیدن ایران به تسلیحات اتمی نیز به گفتوگو پرداخته است. پیش از این نیز لیز تراس و یائیر لاپید وزرای خارجه انگلیس و رژیم صهونیستی در یادداشتی در روزنامه تلگراف با ادعای تکراری ایران هراسانه بر تعهد دو طرف برای جلوگیری از دستیابی ایران به آنچه سلاح هسته ای ادعا کردهاند، تاکید نمودند. تراس و لاپید در یادداشت خود ادعا کردهاند که لندن و تل آویو شب و روز برای مقابله با دستیابی ایران به سلاح هسته ای با یکدیگر کار خواهند. هر چند که اینگونه مواضع غیر سازنده از سوی مقامات انگلیس دارای سابقه است و بعضا با مقامات فرانسه و آمریکا برای خوش خدمتی به آمریکا رقابتی شدید دارند اما موضع ادعایی آنها همزمان با مذاکرات وین از چند منظر قابل توجه است:
نخست آنکه این رفتار را در ادامه خدمت رسانی سران انگلیس به رژیم صهیونیستی میتوان ارزیابی کرد که حلقه تکمیلی اقدام اخیر پارلمان و دولت انگلیس مبنی بر قرار دادن شاخه سیاسی حماس در لیست گروههای تروریستی است.
دوم آنکه انگلیس همزمان با افول هژمونی آمریکا به دنبال توسعه نظامی گری و جاه طلبیهای جهانی است چنانکه اخیرا نیز رسما اعلام کردهاند که به تشدید نظامی گری در جهان خواهند پرداخت. این رویکرد جاه طلبانه در حالی در افکار دولتمردان انگلیس است که در حوزه غرب آسیا حضور مقتدرانه ایران و جبهه مقاومت را مانع تحقق این رویاپردازی میدانند چنانکه سالها قبل نیز ترزا می نخست وزیر آنها در اولین ملاقات با ترامپ مقابله با توان دریایی و نظامی ایران را اولویت اصلی انگلیس عنوان کرده بود. جوسازیهای دروغین انگلیسیها در باب اقدام ایران علیه کشتی انگلیسی-اسراییلی و نیز همراهی با ادعاهای آمریکا، صهیونیستها و برخی کشورهای عربی در باب تهدیدات دریایی ایران در این چارچوب قابل ارزیابی است.
سوم آنکه رفتارهای هفتههای اخیر غربیها از آمریکا گرفته تا سه کشور اروپایی نشان میدهد که آنها هر چند بر مذاکره به عنوان تنها گزینه پیش رویشان تاکید دارند اما همچنان در توهم اجرای سیاست فشار و مذاکره هستند تا به زعم خود با کم ترین امتیاز دادن بیشترین امتیاز را دریافت کنند حال آنکه دولت سیزدهم بارها تاکید کرده است که حاضر به کوتاه آمدن از حقوق ملت ایران نمی باشد و طرفهای برجامی جز لغو کامل تحریمها گزینهای در پیش رو ندارند.
چهارم آنکه رویکردهای ایران هراسانه انگلیسی ها در حالی صورت میگیرد که پرونده این رژیم بیانگر نقش بحران ساز آن در سراسر جهان است. بر اساس گزارش سازمان ملل این کشور میلیاردها دلار وسایل سرکوب به رژیم های سرکوبگر فروخه است، نزدیک به ۲۰ میلیارد پوند تسلیحات برای کشتار مردم یمن به سعودی داده در حالی خود نیز با نیروهای اطلاعاتی و عملیاتی در این کشتار مشارکت دارد، پرونده امروز افغانستان و سوء تغذیه میلیونها انسان بی گناه نمودی از کارنامه رفتارهای به اصطلاح بشر دوستانه انگلیس است که البته وضعیت فاجعه بار عراق، سوریه ، لبنان و بسیاری از کشورها را باید به آن افزود. جهان فراموش نکرده است که انگلیس چگونه با ایجاد قحطی ساختگی در ایران ۹ میلیون نفر را در زمان جنگ اول جهانی قربانی کرد و ۳ میلیون نفر را در هند با قحطی برنج قتل عام نمود. بر این اساس میتوان گفت که هوچی گری انگلیسیها اقدامی برای سرپوش نهادن و انحراف افکار عمومی از ماهیت ضد بشری این رژیم است.
پنجم آنکه دولتمردان انگلیس در حالی به هوچی گری علیه ایران میپردازند که خود کانون نقش مقررات بینالمللی و ان پی تی هستند چنانکه از یک سو اخیرا سران انگلیس از نوسازی و افزایش کلاهکهای هستهای این کشور خبر دادهاند و از سوی دیگر در توافقی بحرانساز برای امنیت هستهای جهان در کنار آمریکا برای ساخت زیردریایی هستهای برای رژیم صهیونیستی اقدام کرده است.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که رفتار انگلیسیها برگرفته از سیاستهای بی منطق لندن علیه جمهوری اسلامی است که نشات گرفته از توهمات دوران استعمار گری جهانی این رژیم است که جدیدترین مورد آن نیز ۲۰ سال اشغال افغانستان و قتل عام هزاران انسان بی گناه است. انگلیس نه تنها ناجی نمیباشد بلکه باید به عنوان متهم در کنار رژیم صهیونیستی و آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی مورد بازخواست جهانی قرار گیرد تا گامی برای صلح و امنیت جهان برداشته شود.
نویسنده: قاسم غفوری
نخست آنکه این رفتار را در ادامه خدمت رسانی سران انگلیس به رژیم صهیونیستی میتوان ارزیابی کرد که حلقه تکمیلی اقدام اخیر پارلمان و دولت انگلیس مبنی بر قرار دادن شاخه سیاسی حماس در لیست گروههای تروریستی است.
دوم آنکه انگلیس همزمان با افول هژمونی آمریکا به دنبال توسعه نظامی گری و جاه طلبیهای جهانی است چنانکه اخیرا نیز رسما اعلام کردهاند که به تشدید نظامی گری در جهان خواهند پرداخت. این رویکرد جاه طلبانه در حالی در افکار دولتمردان انگلیس است که در حوزه غرب آسیا حضور مقتدرانه ایران و جبهه مقاومت را مانع تحقق این رویاپردازی میدانند چنانکه سالها قبل نیز ترزا می نخست وزیر آنها در اولین ملاقات با ترامپ مقابله با توان دریایی و نظامی ایران را اولویت اصلی انگلیس عنوان کرده بود. جوسازیهای دروغین انگلیسیها در باب اقدام ایران علیه کشتی انگلیسی-اسراییلی و نیز همراهی با ادعاهای آمریکا، صهیونیستها و برخی کشورهای عربی در باب تهدیدات دریایی ایران در این چارچوب قابل ارزیابی است.
سوم آنکه رفتارهای هفتههای اخیر غربیها از آمریکا گرفته تا سه کشور اروپایی نشان میدهد که آنها هر چند بر مذاکره به عنوان تنها گزینه پیش رویشان تاکید دارند اما همچنان در توهم اجرای سیاست فشار و مذاکره هستند تا به زعم خود با کم ترین امتیاز دادن بیشترین امتیاز را دریافت کنند حال آنکه دولت سیزدهم بارها تاکید کرده است که حاضر به کوتاه آمدن از حقوق ملت ایران نمی باشد و طرفهای برجامی جز لغو کامل تحریمها گزینهای در پیش رو ندارند.
چهارم آنکه رویکردهای ایران هراسانه انگلیسی ها در حالی صورت میگیرد که پرونده این رژیم بیانگر نقش بحران ساز آن در سراسر جهان است. بر اساس گزارش سازمان ملل این کشور میلیاردها دلار وسایل سرکوب به رژیم های سرکوبگر فروخه است، نزدیک به ۲۰ میلیارد پوند تسلیحات برای کشتار مردم یمن به سعودی داده در حالی خود نیز با نیروهای اطلاعاتی و عملیاتی در این کشتار مشارکت دارد، پرونده امروز افغانستان و سوء تغذیه میلیونها انسان بی گناه نمودی از کارنامه رفتارهای به اصطلاح بشر دوستانه انگلیس است که البته وضعیت فاجعه بار عراق، سوریه ، لبنان و بسیاری از کشورها را باید به آن افزود. جهان فراموش نکرده است که انگلیس چگونه با ایجاد قحطی ساختگی در ایران ۹ میلیون نفر را در زمان جنگ اول جهانی قربانی کرد و ۳ میلیون نفر را در هند با قحطی برنج قتل عام نمود. بر این اساس میتوان گفت که هوچی گری انگلیسیها اقدامی برای سرپوش نهادن و انحراف افکار عمومی از ماهیت ضد بشری این رژیم است.
پنجم آنکه دولتمردان انگلیس در حالی به هوچی گری علیه ایران میپردازند که خود کانون نقش مقررات بینالمللی و ان پی تی هستند چنانکه از یک سو اخیرا سران انگلیس از نوسازی و افزایش کلاهکهای هستهای این کشور خبر دادهاند و از سوی دیگر در توافقی بحرانساز برای امنیت هستهای جهان در کنار آمریکا برای ساخت زیردریایی هستهای برای رژیم صهیونیستی اقدام کرده است.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که رفتار انگلیسیها برگرفته از سیاستهای بی منطق لندن علیه جمهوری اسلامی است که نشات گرفته از توهمات دوران استعمار گری جهانی این رژیم است که جدیدترین مورد آن نیز ۲۰ سال اشغال افغانستان و قتل عام هزاران انسان بی گناه است. انگلیس نه تنها ناجی نمیباشد بلکه باید به عنوان متهم در کنار رژیم صهیونیستی و آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی مورد بازخواست جهانی قرار گیرد تا گامی برای صلح و امنیت جهان برداشته شود.
نویسنده: قاسم غفوری
نظر شما