شناسهٔ خبر: 51115829 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

گفت‌وگو با دبیر و برگزیدگان پنجمین دوره جشنواره تلویزیونی مستند

برگ‌های زرین در دست راویان حقیقت

مراسم اختتامیه پنجمین دوره از جشنواره تلویزیونی مستند شب گذشته در سالن همایش های بین المللی رسانه ملی برگزار شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش جام جم، تندیس برگ‌های زرین پنجمین دوره جشنواره تلویزیونی مستند در گوشه‌ای از سالن همایش‌های بین‌المللی رسانه ملی به انتظار نشسته بود. هر کدام از این برگ‌های زرین قرار بود وارد خانه یکی از مستندسازان شود. شور و شعف زیادی در سالن وجود داشت. نامزدها در بخش‌های مختلف جشنواره در صندلی‌ها نشسته بودند و به انتظار که کدام یک از آنها قرار است گوی رقابت را ببرند. این جشنواره که از سال ۹۶ برگزار شده، امسال پنجمین فصل از آن برپا شد و به گفته مهدی میرتیموری دبیر اجرایی جشنواره، این دوره در مقایسه با دیگر دوره‌ها با استقبال زیادی روبه‌رو شده است و شعار این دوره از جشنواره روایت حقیقت در قاب واقعیت بود.

در این فصل از جشنواره تلویزیونی مستند، مستندسازان زیادی در حوزه‌های مختلف مستندهایشان را ارائه کردند اما بیشترین سوژه‌ای که مستندسازان روی آن دست گذاشتند، موضوعات اجتماعی بود. البته با توجه به شرایط روز جامعه، مستندسازان بیشتر علاقه‌مندند در این حوزه مستند تهیه کنند. از سوی دیگر جشنواره مستند فرصتی فراهم کرده تا مستندسازان بتوانند آثارشان را از طریق آنتن تلویزیون به نمایش بگذارند. با دبیر اجرایی جشنواره، سعید رشتیان چهره پیشکسوت برگزیده و دیگر برگزیدگان جشنواره گفت‌وگو کردیم که در پی می‌آید.

صحبت‌های دبیر اجرایی جشنواره:

تنوع موضوعات در این دوره بیشتر بود

مهدی میرتیموری دبیر اجرایی پنجمین جشنواره تلویزیونی مستند درباره این دوره از جشنواره و برگزیدگان آن صحبت کرده است:

این فصل از جشنواره مستند چه تفاوتی با فصل‌های قبلی دارد و این‌که مستندسازان بیشتر سراغ چه گونه‌ای از مستندسازی رفته بودند و جوایز هم متعلق به کدام گونه مستندسازی بود؟

این جشنواره با دوره‌های گذشته تفاوت خاصی ندارد اما بعد از پنج سال به بلوغ رسیده ولی طبق دوره‌های گذشته ادامه پیدا کرده است. معمولا بیشترین گونه‌ای که در جشنواره‌های مستند مورد توجه قرار می‌گیرد، فیلم‌های اجتماعی است. ولی در عین حال مباحث محیط‌زیست و حیات‌وحش هم در مستندهای بسیاری مورد توجه قرار گرفته بود و تعدادی مستند مطالبه‌گر که پخش آنها از شبکه مستند اتفاق ویژه‌ای بود. به هر حال مستندسازان علاقه‌مند به گونه اجتماعی هستند و همان‌طور که مطلع هستید دامنه موضوعات در این حوزه بسیار زیاد است، به همین دلیل مستندهای زیادی در این حوزه تولید می‌شود.

مستندهای برگزیده هم بیشتر در گونه اجتماعی است؟

ما در برگزیده‌ها هم گونه اجتماعی داشتیم و هم حیات وحش.

چه موضوعات اجتماعی بیشتر مورد توجه مستندسازان بوده و این‌که دلیل گرایش مستندسازان به مسائل اجتماعی چیست؟

واقعیت این که ساخت مستند اجتماعی به نسبت مستندهای محیط‌زیست و حیات‌وحش راحت‌تر است. چون مستندسازی درباره حیات‌وحش فیلم مستند می‌سازد یا برای ساخت آن اثر ۷ -۶سال زحمت بکشد و تصویربرداری کند که کار بسیار سختی است و علاقه ویژه‌ای می‌خواهد. از آنجا که مستندسازان هم برای پیدا کردن سوژه در اطرافشان معمولا سوژه‌های اجتماعی خوبی پیدا می‌کنند، به همین دلیل تعداد مستندهای اجتماعی بیشتر از سایر گونه‌هاست. اما درباره موضوعات باید بگویم آسیب‌های اجتماعی، مستندهای مطالبه‌گر در حوزه‌های زمین‌خواری و آلودگی هوا آثار بسیاری داشتیم. البته تعداد موضوعات و تنوع آن بسیار زیاد بود.

اقبال مستندسازان در جشنواره امسال به نسبت جشنواره‌های قبلی چطور بود؟

روندی که ما از سومین دوره از جشنواره داشتیم، کماکان در دوره پنجم هم ادامه داشته است. یعنی جشنواره در کشور شناخته شده و بچه‌های مستندساز و چه عکاس، جشنواره را می‌شناسند. اما حوزه‌ای که در آن متاسفانه ضعف داریم و دنبال علت آن می‌گردیم، بحث مستندنگاری در حیطه خبرنگاری است که دنبال راهکاری هستیم که برای بچه‌های خبرنگار هم این موضوع جا بیفتد. اما بچه‌های ما با توجه به این‌که دو سال بحث کرونا را داشتیم و خیلی از تولیدات مستند متوقف شده بود، بالای ۶۰۰ اثر به جشنواره راه پیدا کرده بود که با توجه به دوره‌های قبلی آمار خوبی است.

گونه‌ای هم بوده که در آن آثاری به جشنواره ارائه نشده باشد؟

در این پنج دوره تنوع موضوعی وجود داشته و راجع به همه موضوعات مستند ارسال شده است.

از آنجا که بخشی از قضاوت‌ها برعهده مردم است، مشارکت مردم چگونه بوده است؟

به نسبت دوره قبل بین ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش نظرسنجی داشتیم. فکر می‌کنم برای یک جشنواره تلویزیونی که در حوزه مستند کار می‌کند و بحث پیامک و نظرسنجی وجود دارد، اتفاق خوبی بوده است.

چطور شد که در این دوره از سعید رشدیان و مرتضی شعبانی تقدیر کردید؟

معیار ما برای انتخاب این دو عزیز تقدیر از پیشکسوتان عرصه مستند است که این دو عزیز هم از دوستان پیشکسوت و از بزرگان این عرصه هستند که به نظرم اتفاق ویژه‌ای است که از آنها تقدیر شد. ما خیلی خوشحالیم که این اتفاق افتاد. اما معمولا پیش از جشنواره شورایی تشکیل می‌شود که در آن پیشکسوتانی که هستند برای تقدیر دو یا سه گزینه انتخاب می‌شوند.

جایزه ویژه دبیر جشنواره در دستان تالاب آق‌گل

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ ۱۰میلیون تومان جایزه نقدی ویژه دبیر جشنواره اهدا شد به بهمن ابراهیمی، کارگردان مستند قصه آق‌گل برای تلاش بی‌وقفه در ثبت تصاویر ماندگار از محیط‌زیست و حیات‌وحش.

ابراهیمی درباره ساخت این مستند توضیح داد: مستند قصه آق‌گل روایتگر تالابی به همین نام در استان همدان و شمال ملایر است که در این مستند به بررسی وضعیت چرخه زندگی یک‌ساله پرندگان در این تالاب، آبگیری آن و... پرداختیم. این تالاب، بسیار زیبا و بزرگ است اما متاسفانه برای مخاطبان شناخته‌شده نیست. قبل از ساخت مستند قصه آق‌گل قرار بود در دل یک مستند دیگر به این موضوع بپردازم، ولی میسر نشد و احساس کردم قابلیت ساخت یک مستند مستقل را دارد. به همین دلیل روی این موضوع کار کردم.

این کارگردان ادامه داد: این مستند در گونه حیات‌وحش تهیه شده و من به خشک‌شدن این تالاب و پرندگان مهاجر پرداختم. البته باید به این موضوع هم تاکید کنم برای ساخت این مستند با سختی‌های زیادی روبه‌رو بودیم، حتی باید از واژه کوه مشکلات استفاده کنم. ساخت مستند قصه آق‌گل یک سال‌واندی تصویربرداری آن طول کشید. متاسفانه امکانات تصویربرداری برای ساخت مستندهای حیات‌وحش خیلی نادر است. شاید باور نکنید اما برای تهیه قایق جهت ضبط در این تالاب هم مشکل داشتیم. به‌همین‌دلیل مستندسازان کمتر سراغ این موضوع می‌روند. ما با امکانات کم در صداوسیمای همدان این مستند را تولید کردیم. همان‌طور که مطلع هستید بودجه مراکز بسیار پایین است و با سختی این مستند به سرانجام رسید.

بحران هویت دغدغه من است

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ ۲۰میلیون تومان جایزه نقدی بهترین مستند بلند مردمی اهدا شد به محمدصادق اسماعیلی، تهیه کننده مستند «آدور».

اسماعیلی، تهیه‌کننده مستند «آدور» که یکی از مستندهای برگزیده جشنواره است، درباره این مستند توضیحاتی داد و افزود: من ساکن کرمانم و به همین دلیل یکی از معضلات و مشکلاتی که در حاشیه شهر کرمان با آن مواجهیم، بحران هویت است و متأسفانه در حاشیه این شهر شاهد این موضوع هستیم وکودکان و خانواده‌هایی را می‌بینیم که به دلایلی شناسنامه ندارند و با این معضل دست و پنجه نرم می‌کنند.

وی درباره قصه این مستند هم عنوان کرد: قصه مستند آدور، شخصیت محور است. قصه درباره پسر نوجوانی به نام مصطفی است که به واسطه این‌که مادرش به عقد یک مرد افغانستانی درآمده، هیچ وقت مادرش را ندیده و در تلاش است بتواند مادرش را پیدا کند. این در حالی است که نه هویت و نه شناسنامه‌ای دارد و به نوعی رها شده است. قصه، درباره مصطفی است و دردی که در زندگی‌اش دارد. این قصه در حاشیه شهر اتفاق می‌افتد. فکر می‌کنم این قصه خیلی از افرادی است که با چنین معضلی مواجه هستند و عواقب بسیاری هم دارد.

اسماعیلی درباره زمان ساخت و تولید این مستند هم توضیح داد: پروسه پیش تولید و تولید و پسا تولید این مستند حدود دو سال به طول انجامید و اولین حضور فیلم هم در جشنواره سینما حقیقت بود که توانست جایزه ویژه هیات داوران این جشنواره را دریافت کند.

وی در پاسخ به این سوال که دلیل انتخاب این سوژه چه بود هم بیان کرد: به هر حال دغدغه من همواره این مساله بوده است. ضمن این‌که فیلم «گیسه لو» هم که ساخته‌ام و در بخش مسابقه سینما حقیقت هست، درباره قصه دختری است که به ازدواج یک مرد افغانستانی درآمده و به همین دلیل نمی‌تواند برای فرزندانش شناسنامه بگیرد و آنها نیز مثل مصطفی درگیر چنین معضل و بحران هویت در کرمان هستند. فیلم‌های قبلی من هم با همین موضوع بود. امیدوارم با ساخت چنین آثاری بتوان تأثیرات مثبتی را در جامعه دید و توجه بیشتری به این افراد شود که با چنین مسائلی مواجه هستند.

چالش‌های دو غسال طلبه

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ ۷میلیون تومان جایزه نقدی بهترین مستند با موضوع کرونا را اهدا شد به مسعود دهنوی برای مستند قطعه ۱۹.

مسعود دهنوی که مستند «قطعه ۱۹» ساخته وی در جشنواره برگزیده شده در این باره گفت: اوایل ورود کرونا به کشور اوضاع خیلی عجیب بود. چون یک ویروس ناشناخته در حال انتشار بود و همین باعث شده بود اکثر غسالخانه‌ها در کشور تعطیل شود یا غسال‌ها به دلیل ترس از انتقال این بیماری از کار خود امتناع می‌کردند. ما در شهرستان نیشابور بودیم که شنیدیم غسال تنها قبرستان آنجا از ترس بیماری کار نمی‌کند ولی دو طلبه به صورت داوطلبانه میت‌ها را غسل می‌دهند و کفن می‌کنند.

وی عنوان کرد: شروع کار ما شب عید ۱۳۹۹ بود که ما و تیم فیلمبرداری در قرنطینه این دو طلبه بودیم. البته آنها چند ماه در قرنطینه بودند. چون انتقال بیماری از میت در آن دوران وجود داشت. قرار بود یک مستند ۱۰ دقیقه‌ای از خدمات جهادی این دو عزیز بسازیم. اما بعد متوجه شدیم یکی از این دو طلبه از میت می‌ترسد و اینجا بود که داستان شکل گرفت و این مستند تبدیل به یک مستند ۵۰ دقیقه‌ای شد.

دهنوی همچنین افزود: مرگ، مساله تلخ و سیاهی است. اتفاقا چالش این دو نفر که یکی از آنها از میت می‌ترسید، باعث یک فضای کمدی و طنز شده بود. از آنجا هم که ما خیلی به کاراکترها نزدیک شدیم، آنها با ما راحت بودند و اصلا دوربین را حس نمی‌کردند.

وی درباره سختی‌های ساخت این مستند هم بیان کرد: ما همزمان با این دو طلبه قرنطینه بودیم. من کاغذهای دستنویسی به عنوان سند از همه کسانی که با رضایت خودشان به این قرنطینه آمدند، دارم که مسوولیت هر اتفاقی را خودشان را به عهده گرفتند. ما خودمان ابتدا وارد کار شدیم اما بعد روایت فتح وارد شد. پلان‌های سخت و سنگین بسیاری از داخل غسالخانه و فاصله کوتاه با میت داشتیم. اما دعواها و شوخی‌های این دو طلبه بسیار فضای طنزی ایجاد کرد.

دهنوی در پایان هم گفت: تولید این مستند حدود شش‌هفت ماه طول کشید اما خوشبختانه هیچ‌کدام از دوستان درگیر بیماری نشدیم با این‌که در شرایط بسیار سخت و حساسی بودیم.

دیگر برگزیدگان جشنواره مستند
بخش تک عکس داوری
دیپلم افتخار و مبلغ یک میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به نفر سوم مجتبی اسماعیل‌زاد.
دیپلم افتخار و مبلغ دو میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به نفر دوم محمودرضا معین‌پور.
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به نفر اول امیر عنایتی.
بخش مجموعه عکس داوری
دیپلم افتخار و مبلغ دو میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به نفر سوم مهدی محبی‌پور برای مجموعه عکس مرگ تلخ پرندگان میانه‌کاله.
دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به نفر دوم مجید حجتی برای مجموعه عکس سکوت زمین.
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ پنج میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به نفر اول محمدرضا عباسی برای مجموعه عکس من مرگ را
زیسته‌ام.
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ پنج میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به امین نظری برای مجموعه عکس کرونا
بخش تک عکس مردمی
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به بهرام بیات برای بهترین تک عکس به انتخاب مردم.
بخش مجموعه عکس مردمی
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ پنج میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به امین برنجکار، بهترین مجموعه عکس به انتخاب مردم.
بهترین فیلمبرداری
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ پنج میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به بهترین فیلمبرداری بهرام ابراهیمی و پدرام شبیری برای قصه آق‌گل.
بهترین صدا
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ پنج میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به حسین قورچیان برای مستند چشم‌ها و دست‌ها.
بهترین پژوهش
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ پنج میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به بهترین پژوهش امیرمسعود حسینی مستند طاهر.
جایزه ویژه هیات داوران
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ۱۰میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به فرهاد ورهرام برای مستند بازگشت دوباره.
بهترین کارگردانی مستند نیمه‌بلند
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ ۱۵میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به مهدی زمان‌پور کیاسری برای مستند آسک.
بهترین تدوین
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ پنج میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به بابک حیدری مستند قطعه ۱۹.
مستندنگاری
دیپلم افتخار و مبلغ یک میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به نفر سوم بخش مستندنگاری راضیه عباسی برای مستندنگاری. گزارش یک صندوق
دیپلم افتخار و مبلغ دو میلیون تومان جایزه نقدی اهدا شد به نفر دوم بخش مستندگاری احسان رحیم‌زاده حناچی برای گزارش نان درآوردن از باد.
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون جایزه نقدی اهدا شد به سیده سکینه میرطاهری برای مستندنگاری داستان مظلومیت هوبره.


دغدغه‌های یک مستندساز پیشکسوت:

از مستندهای پرتره فاصله گرفته‌ایم

از سعید رشتیان یکی از پیشکسوتان عرصه مستندسازی است که در پنجمین جشنواره مستند تلویزیونی او تقدیر شد و با او درباره مصائب مستندسازی و گرایش اکثر مستندسازان به ساخت مستندهای اجتماعی گفت و گو کردیم:

با توجه به این‌که شما سال‌هاست در این حوزه فعالیت می‌کنید و مستندهای بسیار خوبی هم ساختید، فکر می‌کنید دلیل گرایش اغلب مستندسازان به ساخت مستندهای اجتماعی چیست؟ چون ما در جشنواره‌ها و اغلب تولیدات شاهد مستندهای اجتماعی بیشتر هستیم؟

به نظر من همه چیز به شرایط اکنون و روز جامعه ما برمی‌گردد. یعنی از یک طرف معضلات اجتماعی و اقتصادی در جامعه فراوان است و از طرف دیگر همه، از مردم گرفته تا مسؤولان دنبال جواب‌ها و چاره‌جویی‌های مناسب برای مشکلات فراوانی هستند که در جامعه وجود دارد. همین قضیه خودش را در سلیقه و انتخاب مستندسازان هم منعکس می‌کند. به‌هرحال فیلمسازها بخشی از همین جامعه هستند و از اتفاقات روز جامعه و مسائل آن برای ساخت آثار خود بهره می‌گیرند و دنبال این هستند پاسخ سوالاتی که سوالات مردم هست را پیدا کنند. فکر می‌کنم اصلی‌ترین دلیل گرایش مستندسازان به مسائل اجتماعی همین است. به‌عنوان مثال در دورانی که ما جنگ را داشتیم، تعداد بسیاری از مستندسازان به سمت مستندهای جنگی گرایش داشتند. چون در آن زمان واقعیت جامعه همین مساله بود. بنابراین شرایط روز خیلی می‌تواند روی کار مستندسازها تاثیر بگذارد و نگاه و سلیقه آنها را به این سمت‌وسو گرایش دهد.

به نظر شما در مستندسازی در کدام ژانر دچار ضعف و فقر هستیم و مستندسازان باید به آن توجه بیشتری داشته باشند؟

آمار درستی در این زمینه ندارم و نمی‌توانم به قطعیت بگویم اما می‌توانم بگویم هم‌اکنون جای چه مستندهایی خالی است. ما متاسفانه کم‌کم داریم از مستندهای پرتره فاصله می‌گیریم. یعنی در تولیدات سال‌های اخیر کمتر از این دست مستندها می‌بینیم. همه‌چیز به‌نوعی به سمت تولیدات اجتماعی گرایش پیدا کرده است. ما مستندهای سیاسی کمتر می‌بینیم. منظورم از مستندهای سیاسی این است که مسائل معطوف به حوزه سیاست و حساسیت‌هایی که در این حوزه وجود دارد باعث می‌شود ما کمتر شاهد چنین مستندهایی باشیم. به نظر من در حوزه فرهنگی هم تولیدات مستند در این سال‌ها کاهش پیدا کرده است. ما بیشتر شاهد برنامه‌سازی در این حوزه‌ها هستیم که این با مستندسازی تفاوت دارد.

با توجه به این‌که در این دوره از جشنواره از شما به‌عنوان یکی از پیشکسوتان تقدیر شد، از حس و حال‌تان بگویید و این‌که فکر می‌کنید در چه نقطه‌ای از مستندسازی ایستاده‌اید؟

به نظرم یک ناظر بیرونی خیلی بهتر می‌تواند بگوید من در کجا ایستاده‌ام. اما وقتی از من دعوت کردند من با لحن جدی گفتم که هنوز نوبت من نشده! من هنوز کار دارم. چون این تقدیرها و تشویق‌ها به این معنی است که طرف دیگر قرار نیست کار کند و کار خودش را کرده است. من ۴۰ سال است که در این وادی کار می‌کنم و حدود ۳۰ سال هم هست که کار تهیه‌کنندگی مستند کار می‌کنم. این یک مجموعه تجارب را برای من به‌وجود آورده و این امکان را برای من فراهم کرده که بیشتر با مسائل سینمای مستند آشنا شوم و مشکلاتش را بشناسم و سعی کنم به‌شخصه برای کاهش این مشکلات اقدامی انجام دهم. بنابراین به لحاظ تجارب دلم می‌خواهد نقشی در کاهش مشکلات تولید سینمای مستند داشته باشم. ضمن این‌که باید قدر اکنون سینمای مستند را بدانیم. هرچند مشکلات بسیاری دارد اما تصورم این است سینمای مستند به ما خیلی چیزها داده. بنابراین تلاش کنیم تا بتوانیم مشکلات آن را رفع کنیم.

احیای شغل ۱۲۰ ساله

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ ۶میلیون تومان جایزه نقدی بهترین کارگردانی مستند کوتاه اهدا شد به مهرداد خاکی برای مستند حاج ابوالقاسم قناد و پسران.

خاکی یکی دیگر از برگزیدگان پنجمین جشنواره تلویزیونی مستند است که درباره مستند «حاج ابوالقاسم قناد و پسران» که ساخته است گفت: این مستند یک کار فانتزی است و از زوال یک شغل قدیمی حرف می‌زند. به نوعی می‌توان گفت مستند پرتره است. وی در ادامه درباره هدف از ساخت این مستند هم توضیح داد: من خیلی دوست داشتم فضای نوستالژی و مدرنیته را به تصویر بکشم و حرف اصلی این مستند همین بود که به شغلی پرداخت که قدمت ۱۲۰ساله دارد ولی متاسفانه به فراموشی سپرده شده و نسل جدید دیگر تمایلی به این کار و حرفه ندارد. به تعبیری می‌توان گفت این شغل رو به فراموشی است. در صورتی که اگر کمی نوآوری درون آن بیاوریم و کمی به آن توجه کنیم شاید به همان دوران خوبی که داشت برسیم و دوباره به روزی ۱۰ تن در تولید برسیم. اما الان شرایط خوبی ندارد. به همین دلیل علاقه‌مند شدم که در این باره مستندی بسازم. خاکی همچنین افزود: لوکیشن این مستند در بازار تهران و شیرینی‌فروشی‌های قدیمی تهران است و تولید این پروژه حدود هفت‌ماه طول کشید. این مستند در ۲۵ دقیقه ساخته شده‌است.

زندگی داوود در روزهای پایانی زندگی

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ ۲۰میلیون تومان جایزه نقدی بهترین کارگردانی مستند بلند اهدا شد به مهدی بخشی‌مقدم برای مستند خانه‌ای برای تو.

بخشی مقدم درباره موضوع این مستند عنوان کرد: مستند خانه‌ای برای تو در گونه اجتماعی تولید شده و روایتگر زندگی جوانی به نام داوود است که اهل یکی از روستاهای گیلان است. او بیماری سرطان دارد و پزشکان گفتند آخرین روزهای زندگی‌اش است. به همین دلیل ما آخرین روزهای زندگی او را در قالب مستند تهیه کردیم. البته این موضوع دغدغه خودم بود که مستندی تهیه کنم از آخرین روزهای زندگی یک فرد تا متوجه شوم چه روحیاتی دارد و چه کارهایی انجام می‌دهد. وی ادامه داد: البته من از روزهای پایانی زندگی پدرم هم خاطره‌ای داشتم. ایشان وقتی در بیمارستان بستری بود، یک روز برایش‌نارنگی خریده بودم. وقتی نارنگی را می‌خورد، کلی تعریف از این میوه می‌کرد. احساس کردم چقدر آدم‌هایی که روزهای پایانی زندگی‌شان را به سر می‌برنند، سعی می‌کنند از همه چیز نهایت لذت را ببرند، بدون آن‌که گلایه کنند. همه این موارد مرا به‌عنوان مستندساز ترغیب کرد مستندی با این محوریت بسازم.

این کارگردان درباره دشواری‌هایی که در مسیر ساخت این مستند داشته، بیان کرد: ساخت این مستند خیلی سخت بود و دو سال واندی زمان برد. شخصیت مستندمان که داوود است در رضوانشهر گیلان زندگی می‌کرد و ما در تهران. به همین دلیل برای بخش‌های مختلف این مستند باید به رضوانشهر می‌رفتیم. هر روز با داوود در ارتباط بودم و به مرور با هم دوست شدیم و دیگر بحث رفاقت بود و نه ساخت مستند. او و خانواده‌اش دیگر دوربین را پذیرفته بودند و همین کار ما را راحت کرده بود که بدون داشتن مشکل کنار داوود و خانواده‌اش باشیم اما سختی کار آنجا بود که باید نهاد سفارش دهنده و مدیران را قانع می‌کردیم که ساخت چنین مستندی زمانبر است. به همین دلیل باید ابتدا رضایت کسب می‌شد تا پای کار باشند. البته تهیه کننده مستند، مهدی شاه محمدی هم خیلی از کار حمایت کرد و چون تجربه مشابهی هم داشت، وقتی درباره طرح مستند با او صحبت کردم، خیلی استقبال کرد و پذیرفت. با هم چند جلسه به گیلان رفتیم و حضورش در ساخت این مستند مؤثر بود.

جام‌جم هم برگزیده داشت

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون تومان جایزه نقدی بهترین مستندنگاری با موضوع کرونا اهدا شد به مریم خباز برای گزارش درد بی‌دوا.

مریم خباز، خبرنگار روزنامه جام‌جم درباره گزارش درد بی‌دوا و موضوع آن توضیح داد: با شروع موج پنجم کرونا، مردم با کمبود دارو روبه‌رو شدند و در داروخانه‌های تخصصی شاهد صف‌های طولانی بیماران بودیم که با این مساله دست و پنجه نرم می‌کردند. با توجه به این‌که خودم هم به‌علت بیماری برادرم برای تهیه دارو با مشکلات فراوانی روبه‌رو بودیم، تصمیم گرفتم گزارشی با این موضوع تهیه کنم. البته باید به این نکته اشاره کنم که تهیه مطلب برای این صفحه خیلی آزاردهنده بود. دیدن مردم و سرگردانی‌هایی که برای تهیه داروی بیماران کرونا یا دیگر بیماری‌ها داشتند، واقعا سخت و دردناک بود.

وی ادامه داد: من برای تهیه گزارش درد بی‌دوا به چهار داروخانه تخصصی سر زدم که هرکدام وضعیت داروی‌های‌شان از آن یکی بدتر بود. انعکاس حرف‌های مردم که ساعت‌ها در صف ایستاده بودند،سخت بود. به‌ویژه لحظاتی که در انتظار دارو برای بیماران کرونایی‌شان بودند و از بیمارستان با آنها تماس گرفته می‌شد که بیمارشان فوت شده است. این لحظات فقط با گریه و افسوس بود.

این خبرنگار افزود: برای تهیه این گزارش میدانی صبح تا عصر در داروخانه‌ها بودم. البته واکنش‌های مردم هم نسبت به تهیه گزارش متفاوت بود. برخی به‌شدت عصبی بودند و دلشان نمی‌خواست خبرنگار را ببینند و حس می‌کردند من برای پر کردن صفحه روزنامه به آنجا رفته‌ام. اما برخلاف عده‌ای که واکنش‌های تند داشتند، برخی دیگر با آرامش پاسخگوی سؤالاتم بودند و از این‌که یک نفر پیگیر حرف‌شان است خوشحال بودند. خباز در ادامه گفت: نکته جالب این بود هنگام مصاحبه با تعدادی روبه‌رو شدم که خودشان کرونا داشتند و از آنجایی که دیگر اعضای خانواده‌شان هم درگیر کرونا بودند یا کسی را نداشتند برای تهیه دارو به داروخانه مراجعه کند، هنوز جای این افراد در داروخانه‌ها جدا نشده بود. واقعیتش باید بگویم که برای تهیه مصاحبه از این افراد خیلی می‌ترسیدم که مبادا خودم هم درگیر کرونا شوم.


از اعتیاد به کارآفرینی

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ شش‌میلیون تومان جایزه نقدی بهترین مستند کوتاه مردمی اهدا شد به فاطمه صافی تهیه‌کننده مستند زندگی لیلا.

فاطمه صافی یکی دیگر از برگزیدگان خانم این جشنواره است که درباره مستندی که ساخته و در جشنواره انتخاب شده توضیح داد: «زندگی لیلا» عنوان مستندی است که من ساخته‌ام و در جشنواره برگزیده شد. محوریت این مستند یک خانم به نام لیلا است.

وی ادامه داد: مستند زندگی لیلا سراسر امید است و داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که روزگاری زندگی‌شان به‌شدت درحال فروپاشی است اما به‌واسطه کار، تلاش و امیدی که دارند از آن زندگی همراه با فقر فاصله گرفته و امروز به یکی از برترین کارآفرینان ایران تبدیل شده‌اند. لیلا که شخصیت محوری این فیلم و خانواده‌اش است، به‌رغم تمام سختی‌ها و مشکلاتی که تحمل کرده‌است، تصمیم می‌گیرد برای آخرین‌بار تلاش کرده، روی پای خودش بایستد و زندگی‌اش را از فروپاشی نجات دهد.

این تهیه کننده همچنین گفت: ماجرا از این قرار است که همسر لیلا اسیر اعتیاد شده و زندگی‌شان در مرز فروپاشی است اما یکبار دیگر تلاش می‌کنند تا مسیر زندگی‌شان را عوض کنند و موفق هم می‌شوند. همسرش اعتیاد به مواد مخدر را ترک کرده و یک خیر به او شغل می‌دهد. او یاد می‌گیرد که چگونه یک تنور صنعتی برای نانوایی‌ها بسازد و با استفاده از همین مهارت امروز به یکی از کارآفرینان برتر ایران تبدیل شده‌است که حتی تنورهایش را به کشورهای دیگر صادر می‌کند. نام این کارآفرین برتر آقای استاد اصغر جعفردخت است که اهل استان خوزستان است.

این مستندساز درباره این سوژه گفت: وحید راضی همسرم کارگردان این مستند است و حدود شش‌ماه زمان برای تولید این مستند گذاشتیم.

فاطمه عودباشی، زینب علیپور طهرانی/ روزنامه جام جم

نظر شما