شناسهٔ خبر: 51077101 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ستاره‌صبح | لینک خبر

پیش بینی ریچارد هاس رئیس اندیشکده «شورای روابط خارجی » آمریکا از آینده برجام :

جایگزینی دیپلماسی رسمی با دیپلماسی کمتر رسمی در ارتباط با ایران

صاحب‌خبر -

یک روز قبل از آغاز مذاکرات هسته‌ای وین «ریچارد هاس» رئیس اندیشکده «شورای روابط خارجی» در پراجکت سیندیکیت نوشت: با توجه به شرط و شروط دو طرف اصلی در دور هفتم مذاکرات، دورنمای رسیدن به توافق بعید است. وی پیش‌بینی کرد گزینه دیپلماسی کمتر رسمی ممکن است جایگزین دیپلماسی رسمی‌شود.
مذاکرات بین ایران و ایالات‌متحده در مورد فعالیت‌های هسته‌ای قرار است روز 29 نوامبر از سر گرفته شود. هرچند بسیاری از این موضوع استقبال می‌کنند؛ اما آن‌ها باید در نظر داشته باشند که مذاکرات بعید است به موفقیت برسد. حتی اگر توافقی به دست آید، تلاش ایران برای برتری منطقه‌ای یا تلاش‌های هسته‌ای را حل نخواهد کرد.
در سال 2018، در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، ایالات‌متحده به‌طور یک‌جانبه از این توافق خارج شد. ترامپ این توافق را «وحشتناک» و «یکی از بدترین و یک‌طرفه‌ترین معاملات» توصیف کرد. او سپس مجموعه جدیدی از تحریم‌های شدید را علیه تهران اعمال کرد. در دوران ریاست جمهوری جو بایدن، ایالات‌متحده تمایل خود را برای ورود مجدد به توافق هسته‌ای ایران ابراز کرده و از ایران نیز خواسته است که همین کار را انجام دهد. ایران باروی کار آمدن ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور جدیدش، آمادگی خود را برای انجام این کار اعلام کرده است، اما به شرطی که ابتدا تحریم‌های دوران ترامپ لغو شود. اگر مذاکرات، هر دو طرف را به برجام بازگرداند، درازای برداشتن بسیاری از تحریم‌های اقتصادی، اما نه همه‌ی تحریم‌ها، محدودیت‌هایی برای نزدیک به یک دهه بر برنامه هسته‌ای ایران اعمال می‌شود؛ اما این سناریو مشکلاتی دارد. اولاً، لغو تحریم‌ها دستیابی به منابع مالی را برای ایران آسان‌تر می‌کند که به ایران اجازه می‌دهد تا کارهای بیشتری را انجام دهد تا به فعالیت منطقه‌ای یمن، سوریه، عراق، لبنان، غزه و سایر نقاط ادامه دهد. چنین فعالیتی توسط توافقنامه 2015 محدود نشد.
دوم، هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم ایران به یک توافق هسته‌ای «طولانی‌تر و قوی‌تر» که محدودیت‌های شدیدتری را بر برنامه‌ی هسته‌ای‌اش برای مدت طولانی‌تری اعمال می‌کند، تن دهد. همچنین دلیلی وجود ندارد که باور کنیم ایران پس از یک دهه از نظر ساختار سیاسی یا آنچه به دنبال آن است تفاوت اساسی خواهد داشت.
این موضوعات ما را به نقص دیگری در احیای برجام می‌رساند. اینکه آیا ایران می‌تواند مجدداً به توافق 2015 وارد شود و در عین پیروی از آن، تولید موشک‌های بالستیک که مشمول این پیمان نیستند را تسریع بخشد و پس از سال 2030 به‌طور چشمگیری ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را افزایش دهد یا خیر؟
تأثیر توانایی هسته‌ای ایران بر منطقه
سؤال این نیست که آیا به این نقطه می‌رسیم یا نه بلکه سؤال این است که کی به این نقطه (بن‌بست) می‌رسیم. در پاسخ باید گفت که اگر مذاکرات با شکست مواجه شود، طی چند ماه به این نقطه می‌رسیم و اگر به موفقیت دست یابد، در کمتر از یک دهه به این مرحله می‌رسیم که ایران برای تولید سلاح‌های هسته‌ای اقدام خواهد کرد. ایرانی که اجازه تولید سلاح هسته‌ای یا نزدیک شدن به چنین نقطه‌ای را داشته باشد یعنی بتواند به یک کشور آستانه‌ی هسته‌ای تبدیل شود، احتمالاً در تلاش‌هایش برای شکل دادن به منطقه آن طور که خودش می‌خواهد، تهاجمی‌تر عمل خواهد کرد. درعین‌حال، ایران با تسلیحات هسته‌ای یا دارای ظرفیت تولید آن طی چند هفته، می‌تواند یک یا چند همسایه خود ازجمله عربستان سعودی، مصر یا ترکیه را وادار کند که از این روش پیروی کنند.

کنترل تسلیحات بدون توافق
این بدان معناست که با یک منطقه پر از درگیری روبرو خواهیم بود که دست همه‌ی طرف‌ها روی ماشه است. شاید حالا وقت جایگزینی دیپلماسی رسمی با چیزی کمتر رسمی است. آن را می‌توان دیپلماسی ضمنی یا کنترل تسلیحات بدون توافق نامید. در این چارچوب، ایالات‌متحده و سایر دولت‌های مربوط ازجمله اسرائیل، محدودیت‌های تحمل خود را در مورد ظرفیت هسته‌ای ایران به اطلاع تهران خواهند رساند. اگر ایران از این خطوط قرمز کمی یا کیفی عبور کند، مشکل پیش خواهد آمد علاوه برافزایش تحریم‌ها، می‌توان انتظار حملات سایبری و... را داشت. این دوره نیز بدون ریسک و هزینه نخواهد بود. هیچ تضمینی برای موفقیت چنین حملاتی وجود ندارد. با توجه به اینکه ایران می‌تواند برای محافظت از عناصر مهم برنامه هسته‌ای خود و بازسازی آن‌ها در صورت لزوم، تمام تلاش خود را انجام دهد. ایران همچنین این گزینه را خواهد داشت که با طیف وسیعی از ابزارها این حملات را علیه اهدافی که خودش در منطقه و جهان انتخاب کرده است، تلافی کند. همه این‌ها به معنای انتخاب‌های دشوار برای ایالات‌متحده است. بایدن و جانشینان او ممکن است ناچار به مشارکت یا چشم‌پوشی از حملات علیه ایران باشند. آن‌ها همچنین ممکن است نیاز داشته باشند که متعهد شوند، ایالات‌متحده در برابر هرگونه تهدید این اقدام را تلافی خواهد کرد. همان‌طور که واشنگتن برای متحدانش در اروپا و آسیا علیه روسیه و چین این تضمین را ارائه داده است. ترامپ و بایدن هر دو تمایل خود را برای کاهش دخالت نظامی آمریکا در خاورمیانه به صراحت اعلام کرده‌اند؛ اما با وجود ایران در منطقه، رسیدن به این هدف بعید به نظر می‌رسد.

نظر شما