شناسهٔ خبر: 50402907 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: بهار | لینک خبر

دولت «فراجناحی» باند‌سالار از آب درآمد

صاحب‌خبر -
گروه سیاسی: روزنامه همدلی نوشت: تا پیش از انتخاب رئیس دولت جدید، اصولگرایان که در جناح منتقد دولت قرار می‌گرفتند، همگی از «فساد انتصابی» دولت حسن روحانی گلایه و شکایت داشتند.
هر انتصاب موجی از انتقاد را به همراه داشت. حسین فریدون نامی بود که مرتباً از سوی سیاستمداران جناح راست تکرار می‌شد. به ندرت اظهارنظر و گفتگویی از چهره‌های جناح اصولگرایی وجود داشت که در این باره به رئیس جمهور نتاخته باشد. علیرضا زاکانی، شهردار فعلی تهران خود از منتقدان دو آتشه بود که حالا خودش در رسانه‌ها و توسط این یا آن چهره اصلاح‌طلب درباره انتصابات فامیلی‌اش سخن گفته می‌شود.
درباره ابراهیم رئیسی نیز از انتصابات گروه‌سالارانه به شایسته‌سالاری سخن به میان آمده است. چرا که چهره‌های منصوب شده در دولت جدید غالباً از یکی از دسته‌های احمدی‌نژادی، جبهه پایداری، سپاه پاسداران یا حلقه امام صادقی هستند. صفت گروه‌سالاری، البته به علت عدم استفاده از مدیران اصول‌گرای معتدل و بسیاری دیگر از گروه‌ها و جریان‌های اصول‌گرایی نیز هست.
زاکانی پیش از رفتن به شهرداری اعلام کرده بود که دوران «فامیل‌بازی» و «رفیق‌بازی» در شهرداری تهران به پایان رسیده، اما چیزی نگذشت که اولین «فامیل‌بازی» خودش نقل محافل رسانه‌ها شد. بسیاری به این رویه انتقاد کردند. محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا درباره شبهات ایجاد شده در خصوص انتصابات علیرضا زاکانی، شهردار تهران می‌گوید: علیرضا زاکانی اخیراً داماد خود را منصوب کرد و بعد از علنی شدن آن و انتقادات فراوانی که به این موضوع سد، اعلام کرد دامادم، قرار نیست حقوق بگیرد.
او حتی کمتر از یک هفته قبل بخشنامه‌ای صادر کرده بود که کسی نباید استخدام جدید بشود و در شهرداری حتی به صورت افتخاری نیز کسی را استخدام نکنیم؛ بنابراین اصولاً وجدان عمومی باور نکرده که این انتصاب‌ها براساس شایسته‌سالاری صورت گرفته باشد.
مهاجری البته انتقاداتی نیز درباره عملکرد زاکانی در سمت‌های پیشینش داشته و می‌افزاید: علیرضا زاکانی در هیچ سمتی در گذشته مدیر موفقی نبوده است و اکنون نیز مهر ورودی به شهرداری خشک نشده، ابهاماتی در مورد عملکردش به وجود آمده است. زاکانی در دوران مدیریت در مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز کاملاً ناموفق بود.
در زمان نمایندگی‌اش در قم نیز کار خاصی نکرد. قبلا نیز در سمت‌های دیگری در دوره‌های مختلف نمایندگی قرار گرفت که سابقه خوبی به جا نگذاشت. حتی آقای حسینیان نیز بابت غیبت‌های مکرر او و سو استفاده از وقت مجلس برای کار‌های شخصی انتقاد کرده بود. نه تنها درباره انتصابات او شبهاتی وجود دارد، بلکه حتی شبهاتی درباره مدرک تحصیلی خودش هم به وجود آمده است. او در این مدت ورودش به شهرداری تهران نیز برنامه‌ای ارائه نکرده است. من فکر می‌کنم وجود آقای زاکانی تنها تبدیل به رنجی برای دولت رئیسی باشد.
سخن منتقدان امروز دولت رئیسی این است که چرا اصول‌گرایانی که زمانی درباره نبود شایسته‌سالاری در کشور گله داشتند، حالا گفته‌های خود را به فراموشی سپرده‌اند. جواد امام دبیرکل حزب مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب یکی از این چهره‌هاست که اخیراً به ایلنا گفته؛ «مشاهده می‌کنیم که افراد فاقد تخصص و تجربه را صرف اینکه در باند و جریان و از اقوام‌شان هستند در پستی می‌گذارند این افراد تا توجیه شوند هزینه دیگری را تحمیل می‌کنند. قبلا همین افراد مخالف انتصاب‌های فامیلی بودند و به دیگران برچسب هزار و یک فامیل می‌زدند. دوستان بگذارید عرق‌تان خشک شود بعد انتصاب‌های فامیلی را شروع کنید.»
مسیح مهاجری، از چهره‌های قدیمی اصلاح طلب و مدیر مسئول روزنامه جمهوری نیز در توصیف انتصابات دولت رئیسی گفته؛ «انتصابات قوه مجریه و دستگاه‌های مختلف تابع آن به چهار گروه محدود شده که عبارتند از جبهه پایداری، احمدی‌نژادی‌ها، سپاه پاسداران و حلقه خاص دانشگاه امام صادق. این‌ها به انتصابات هیأت دولت، معاونین وزرا، استانداران و مدیران ارشد مربوط است. در مراحل بعدی، بستگان و سایر اعضاء خانواده‌های همان کسانی که در آن دایره خاص هستند به مسئولیت‌ها می‌رسند و با توصیه بعضی نمایندگان مجلس موفق به استخدام شدن می‌شوند.»
با این‌حال انتصاب از یک جناح مشخص به عقیده برخی اصول‌گرایانی که منتقد انتصابات هستند، نقدی نیست که وارد باشد. محمد مهاجری یکی از چهره‌های اصول‌گرا به همدلی در این‌باره می‌گوید: «طبیعی است که رئیس جمهوری از جناح و باند خود وزرا و معاونینش را منصوب کند. اما ایراد آنجایی است که ابراهیم رییسی ادعا کرد که در دولتم فراجناحی هستم. به اعتقاد من این ادعا در حد یک شوخی است. چیزی به نام فراجناحی در سیاست وجود خارجی ندارد و آدم‌ها وابسته به یه جناح یا وابسته به اشخاص هستند.»
او می‌افزاید: «در مورد ابراهیم رییسی هم همین‌طور است. اگرچه در مورد بعضی از انتصاب‌ها باید عملکرد آینده چهره‌ها را دید و نظر داد. من از انتصاب برخی از آنان دفاع می‌کنم، اما این مسئله شمول اکثریت ندارد. یعنی مشخص است که برخی دولتمردان فعلی در سمت قبلی خود هیچ هنری نداشتند و یا عملکردشان درخشان نبوده یا بسیار ضعیف بوده است. درحالی‌که ابراهیم رئیسی از میان اصول‌گرایان نیز می‌توانست از معاونان یا وزاری کارآمدتری استفاده کند.»
کمتر چهره اصول‌گرا و اصلاح‌طلبی است که اعلام برائت علنی و غیرعلنی از احمدی‌نژاد نکرده باشد. با این‌حال جالب است که با روی کار آمدن دولت رئیسی بسیاری از چهره‌هایی که به وزارت یا جایگاه‌های مهمی رسیدند، از جمله مدیران قبلی احمدی‌نژاد بودند. البته این چهره‌ها نیز هیچ‌گاه حاضر نشده بودند، آینده سیاسی خود را با دفاع از محمود احمدی‌نژاد حرام کنند، اما حتی حضور آن‌ها در دولتی که عملاً شکست خورده به حساب می‌آید، سیگنال چندان خوبی به افکار عمومی نخواهد داد و ضمنا آن‌ها اگر توان ارائه عملکردی موفق را داشتند، پیشتر از خود نشان می‌دادند. البته تکرار مدیران نالایق در جایگاه‌های مختلف تنها مختص یک جناح خاص نبوده و بار‌ها پیش از این نیز در هر دو جناح سابقه داشته است.
مهاجری به این مسئله اشاره کرده و تصریح می‌کند: «درست است که اغلب منصوبین از حلقه مدیران احمدی‌نژاد، جبهه پایداری و حلقه دانشگاه امام صادق است، اما ممکن است این مسئله عمدی نبوده باشد. به هر حال تعداد محدودی خارج از این سه دسته انتصاب شده‌اند. من اعتراض اصولی به این موضوع ندارم. هر دولتی حق دارد کسانی که قبول‌شان دارد و به آن‌ها اعتماد دارند، به کار بگمارد. بحث ما این نیست که دولت رئیسی باید از اصلاح‌طلبان یا اصولگرایان معتدل در سمت‌ها انتخاب می‌کرد. همان‌طور که شعار آقای رئیسی در مورد عملکرد فراجناحی را عملیاتی نمی‌دیدم.»
او در پاسخ به اینکه چرا اصولگرایان با وجود انتقاد به احمدی‌نژاد، از مدیران او استفاده می‌کنند، می‌گوید: «باید توجه داشت که افرادی که از سوی آقای رئیسی برای سمت‌های مختلف انتخاب شدند از جمله کسانی هستند که احمدی‌نژاد را قبول ندارند. صرف اینکه کسی در آن دولت بوده معیار نیست، اما این چهره‌ها اگر مناسب بودند، در همان دولت آقای احمدی‌نژاد عملکرد موفقی از خود نشان می‌دادند.»
چهره‌های سپاه پاسداران در کابینه رئیسی
سپاه پاسداران، از جمله نهاد‌های امنیتی و نظامی است که امروزه همه به خوبی می‌دانند، رابطه نزدیکی با دولت ابراهیم رئیسی دارد. این قرابت به حدی است که سعید محمد از فرماندهان قرارگاه خاتم‌الانبیا حاضر می‌شود، میدان انتخابات را برای پیروزی ابراهیم رئیسی خالی کند و این مسئله اتفاقا با حضورش در بنیاد فارابی و ریاست مناطق آزاد تکمیل می‌شود. در عین‌حال احمد وحیدی، رستم قاسمی، حسین امیرعبداللهیان، محمدعلی زلفی‌گل، اسماعیل خطیب، محمدرضا قرایی آشتیانی، بهرام عین‌الهی و عزت‌الله ضرغامی هشت نظامی فعلی و سابق هستند که از سوی ابراهیم رئیسی به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی شدند. اگرچه همگی از سوی مجلس رای اعتماددریافت نکردند.مهاجری درباره چهره‌های نظامی دولت رئیسی می‌گوید: «در مورد افرادی که از سپاه به کابینه رییسی وارد شده‌اند، در مقابل بخش مدیران احمدی‌نژادی و جبهه پایداری چندان قابل توجه نیست. باید به این مسئله نیز توجه کرد که برخی از آن‌هایی که از سپاه آمده‌اند معدل عملکردی بدی ندارند.
من شخصا مدافع حضور مدافع سعید محمد حتی در وزارت مسکن و شهرسازی آقای رئیسی بودم و فکر می‌کنم آقای سعید قاسمی نیز می‌توانست عملکرد مثبتی در وزارت نفت از خود نشان دهد. این فعال سیاسی اصول‌گرا در تاکید می‌کند: «اگرچه نمی‌توان فامیل‌سالاری را به دولت آقای رئیسی نسبت داد، اما گروه‌سالاری و باندسالاری در آن دیده می‌شود.
پیش‌بینی من این است که دولت در اولین سالگرد خود دچار تغییراتی شود.» اگرچه دولت به تازگی روی کار آمده و هنوز درباره عملکرد آتی آن نمی‌توان با قطعیت سخن گفت، اما انتخاب مدیران کارآمد و شایسته می‌تواند در شرایط فعلی که تنگنای معیشتی بسیاری از خانوار‌های ایرانی را به ستوه آورده، موثر باشد.

نظر شما