شناسهٔ خبر: 50288753 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: صدا و سیما | لینک خبر

گزارش مکتوب

رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها

برداشت زیتون از باغ‌های استان قم امسال پنجاه درصد کاهش یافت تا باغداران قمی حال ناخوش این طلای سبز را به نظاره بنشینند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز قم؛ امسال با رسیدن فصل پاییز برای تهیه گزارش برداشت زیتون از باغات استان قم ابتدا به شهرستان جعفرآباد رفتم. باغی با درختان سبز که نوازش باد پاییزی، زیبایی دو چندانی به آن داده بود؛ کارگرانی را دیدم مشغول چیدن میوه‌ی نوبرانه از درختان همیشه سبز زیتون، این کارگران از ۵تا۹ صبح در باغ ۷هکتاری مشغول برداشت دسترنج یک ساله باغدار جعفریه‌ای بودند. تلاشی که از ابتدای پاییز آغاز شده و تا ۳۰روز بعد از آن ادامه دارد، باغی با ارقام مختلف زیتون که محصول مرغوب روغنی و کنسروی آن رخ نمایی می‌کند.

رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها

باغ‌های قم، مقصد زیتون شناسان
ارقام مرغوبی که باغداران طارمی را در فصل برداشت به قم می‌کشاند تا بهترین‌های بازار رقابتی زیتون در کشور را تصاحب کنند.

طارم شهرستانی نام آشنا برای زیتون کاران است؛ از این شهرستان به عنوان هندوستان ایران یاد می‌شود، قطب زیتون و رکورددار تولید این محصول در جهان است، ولی آقای رضایی یکی از باغداران طارمی را در میان باغ زیتون جعفرآباد در حال سرکشی به محصول امسال باغدار قمی دیدم و برایم سوال شد که چه طور از قطب زیتون به قم آمده است؟ جواب او جالب و غرورانگیز بود: ارقام روغنی و کنسروی زیتون قم از مرغوب‌ترین‌های کشور است.

جمله نخست این باغدار طارمی اگر چه امیدبخش بود، ولی ادامه گفتگو‌ها کمی مرا ناامید کرد؛ او می‌گفت چند سالی است که با آغاز برداشت زیتون به قم می‌آید و تمام محصولات این باغ ۷هکتاری و چند باغ دیگر را خریداری می‌کند، بار را به طارم می‌برد و در کارگاه‌های آن دیار فرآوری می‌کند تا در نهایت با برند خودش وارد بازار شود.

سازگاری و ناسازگاری زیتون با تغییرات آب و هوایی
باغ داستان ما از آنچه سال قبل از آن دیده بودم کم بارتر بود، از سرمازدگی اواخر سال قبل خبر داشتم. حدس زدم علت این باشد، وقتی پرس و جو کردم حدسم به یقین بدل شد. مهندس سفیدگر سرپرست اداره جهاد کشاورزی شهرستان جعفرآباد با خبر کاهش ۵۰درصدی برداشت زیتون مهر تأییدی بر حدس‌های من زد. او با اشاره به سرمازدگی پارسال گفت: ۲۶۰هکتار از ۶۲۰هکتار باغ زیتون در استان قم بارور است که امسال تنها ۱۶۰تن انواع زیتون از آن برداشت می‌شود.

مهندس سفیدگر به دوگانه جالبی اشاره کرد. او زیتون را گیاهی سازگار با شرایط آب و هوایی گرم و خشک و بسیار کم آب بر معرفی کرد، ولی در مقابل از حساسیت و زود رنجی این درخت بهشتی در برابر سرما برایم گفت، او با تکان دادن سری از سر تأسف می‌گفت: سال گذشته بسیاری از درختان زیتون را بر اثر سرمازدگی از دست دادیم.

عقبه سرمازدگی باغ‌های زیتون را که بررسی کردم به رد شلاق سرما بر تن زیتون قم و خسارت سنگین سال۸۶ رسیدم، زمانی که همه باغ‌های زیتون را سرما با خود برد و سبب شد بسیاری از باغداران عطای زیتون کاری را به لقایش ببخشند.

سال۹۵ هم سرما به سراغ باغ‌های زیتون قم آمده بود؛ آن سال البته میزان خسارت کمتر بود و نیمی از محصول را از بین برد.

قصه پرغصه جبران خسارت‌ها و بیمه و تسهیلات و مساعدت‌های بخش دولتی دیگر از این مجال خارج است. بگذریم.

جستجوی من در صفحات اینترنتی نشان داد سرمازدگی به سه شکل به باغ‌های زیتون حمله ور می‌شود؛ یا از سرشاخه، یا به بار یا به شکل وحشتناک تر، به خود درخت.

تحقیقات نشان می‌دهد، سرمازدگی در عرض نیم ساعت تا ۴۰دقیقه زهر خود را به درخت زیتون وارد می‌کند و باغدار را از هر گونه واکنشی باز می‌دارد، نکته جالب‌تر اینکه در قم صرفاً روش‌های سنتی مثل آتش روشن کردن و کانال کشی و کاورکشی را باغداران قمی بلدند؛ این یعنی باغ‌های زیتون قم با روش‌های نوین غریبه اند؛ مشکل کجاست؟ از باغدار یا کارشناسان جهاد کشاورزی که روش‌های نوین را به باغداران قمی نیاموخته اند؟ هر کدام توپ را به زمین دیگری می‌اندازد. هر چه که هست گویا سوز تازیانه سرما هر سال باید تن کشاورز قمی را بلرزاند.


رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها
از برداشت تا فرآوری یک فرایند چند ماهه
زیتون قم سالهاست که چشم باغداران طارمی را گرفته و بخش زیادی از این محصول برای فرآوری به خارج از استان می‌رود، این یعنی زیتون هم در استان من گرفتار خام فروشی شده است.

ضعف را باید در زیرساخت‌های ضعیف صنایع تبدیلی جستجو کرد؛ فرآوری و تولید محصولات جدید و متفاوت از محصول اولیه، حلقه کم رنگ داستان زیتون قمی است.

جایی که کشاورز قمی را ناچار به خام فروشی می‌کند تا از سود اصلی که در فرآوری است دست بکشد و به حداقل درآمد ناشی از محصول خام قانع شود.

با این حال در این فضای ناامید کننده و در حالی که بخش زیادی از ارزش افزوده ناشی از فراوری زیتون به جیب باغداران طارمی می‌رود، فقط دو کارگاه فرآوری زیتون در قم مشغول به فعالیت هستند. شاید عجیب و سوال برانگیز: تنها دو کارگاه؟

باز هم باید به سراغ  سرپرست اداره جهاد کشاورزی شهرستان جعفرآباد می‌رفتم و سوالی که ذهنم را مشغول کرده بود از او پرسیدم. آیا این دو کارگاه جواب گوی محصول زیتون استان هست یا خیر؟ مهندس سفیدگر در جواب سوال من به کاهش هر سال برداشت زیتون در استان اشاره کرد و قاطعانه گفت: بله همین دو کارگاه نیاز زیتون کاران قمی را تأمین می‌کند، ولی برای من این پاسخ قانع کننده نبود، بلکه ذهم را متوجه بی توجهی‌هایی کرد که حلقه‌های مفقوده‌ی بسیاری را باید برایش پیدا کرد، من سوال‌های زیادی داشتم، اینکه چرا باید هر سال شاهد کاهش چشم گیر میزان برداشت باشیم؟ مگر کشاورزان با سابقه و کهنه کار نگفتند که قم برای کاشت و برداشت زیتون بسیار مناسب است؟ پس چرا هیچ راهکاری برای سرمازدگی وجود ندارد؟ مگر نگفتند گیاهی نجیب است که می‌توان  از برگ تا روغن و میوه‌ی درخت آن را استفاده کرد و کمک بزرگی به چرخه‌ی اقتصادی می‌کند؟ پس چرا فقط دو کارگاه فرآوری؟

کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
<div id="video-display-embed-code_7140882"><script type="text/JavaScript" src="https://www.iribnews.ir/fa/news/play/embed/3253954/7140882?width=400&height=300"></script></div>

باغداران چه می‌گویند؟
برای رسیدن به این جواب باید به سراغ چند باغدار دیگر هم می‌رفتم، در قم ۴۰باغدار به زیتون کاری مشغول هستند و بیشتر باغ‌ها هم در جاده  قدیم  قم - کاشان قرار گرفته است.

ابتدا باید به باغ زیتون فدک می‌رفتم. باغی با ۱۲۰هکتار وسعت و ۱۲۲رقم زیتون؛ جایی که یکی از دو کارگاه فرآوری در استان را هم در دل خود جای داده بود و کارگاهی که تنها در زمینه‌ی زیتون کنسروی فعال است.

مزرعه‌ای که سال۷۴ کارش را آغاز کرده است؛ مالکش در بین باغداران قمی و حتی زیتون کاران ایران چهره‌ای نام آشناست.

سیداحمد بلندنظر؛ پیرمردی خوش بیان و سرزنده، او از ابتدا وضع مالی بهتری نسبت به سایر رقبا داشت و از همان آغاز با وسع مالی اش چند قدمی از هم صنفانش در استان جلوتر بود، جستجوی اینترنتی من نشان می‌دهد این باغدار قمی نقش زیادی در جان گرفتن باغ‌های زیتون در قم داشته و توانسته ثابت کند که قم می‌تواند مرکزی برای پرورش زیتون باشد، جایی که او در اوج کم آبی محصولی مرغوب و البته ارگانیک را به بازار عرضه کرد، بیشتر از او خواهم گفت اگر صبوری کنید.

با او که به گفتگو می‌نشینم، از سال۸۶ و اولین و بزرگترین سرمازدگی دو دهه اخیر در قم برایم می‌گوید: سالی که به یکباره سرما تمام درختان باغش را از بین برد و تنها یک رقم باقی ماند و آن هم رقمی بود که به سرما مقاوم بود و اسمش را طوبی گذاشتند.

آقای بلندنظر با همان ته لجه قمی لب به شکایت می‌کشاید؛ انگار دلش پر است و کسی را پیدا کرده تا حرف‌های دلش را بزند: از همان سال۷۴ تا به امروز  متاسفانه از وزارت خانه گرفته تا سازمان جهاد کشاورزی، یک خبره، یک کارشناس پیدا نمی‌شود محض رضای خدا بیاید به باغدار کمک کند از کارشناسی برای کاشت رقمی که در برابر سرما مقاوم است گرفته تا حمایت‌های مالی؛ و این‌ها ذوق را از باغدار قمی گرفته است و رمقی برایش باقی نمی‌گذارد.

آقای بلندنظر با گلایه از اینکه سال‌هاست در این حوزه سرمایه‌گذاری نشده و هنوز نگاه سنتی بر باغداری حاکم است می‌گوید:  تجهیزات کشاورزی به روز شده، اما مدیریت و برنامه ریزی سنتی است. همین مدیریت نخ نما حاصلی جز هدر رفت منابع انسانی و طبیعی و ملی نداشته است.

می‌گفت زیتون کم آب بر است و در چنین شرایطی نباید اولویت کشاورزی ما تولید محصولاتی باشد که آب بیشتری مصرف می‌کند، اما در همین موضوع هم مسئولان مربوطه بی توجه هستند.

قرار شد از آقای بلند نظر بیشتر بگویم؛ او ۲۶سال است که همه زندگی اش را وقف درختان زیتونش کرده، کسی که زمین سنگلاخی را به باغی بارور تبدیل کرد. برای راه اندازی باغش به سوریه و مصر و اسپانیا رفت. در سال‌هایی که باغش محصول خوبی می‌داد، به این راحتی‌ها تن به خام فروشی نمی‌داد و حتی صادرات به سوییس و اسپانیا را هم در کارنامه دارد و شاید برایتان جالب باشد که بدانید او توانسته نشان استاندارد جهانی و اروپایی را برای تولید محصول طبیعی به دست آورد و در آخر که در باغ فدک، بانک ژنی زیتون را راه اندازی کرده که تاییده انجمن ژنتیک خود را با خود دارد.


رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها
پای درد دل باغداری دیگر
کمی بالاتر از مزرعه فدک، باغ زیتون ۷هکتاری آقای کریمی نیک قرار داشت، باغی که مرد نیک حکایت ما در هر هکتارش ۳۵۰درخت زیتون کاشته است و در هر هکتار ۲تن زیتون برداشت می‌کند، ولی این باغ هم امسال به علت سرمازدگی نزدیک به ۵۰درصد محصولش را از دست داده است.

باغ‌های زیتون بدون تحقیق نهال هایشان کاشته می‌شود و با اولین سرمازدگی تن به خسارت سنگین می‌دهند. این اولین گلایه این باغدار بود و در ادامه برایم گفت که خودش با آزمون و خطا به رقم زرد که بیشترین مقاومت را در برابر سرما دارد رسیده است؛ او می‌گوید تحقیق و ارزیابی باید به دوش کارشناسان جهاد باشد و نباید باغدار در نتیجه این آزمون و خطا‌ها خسارت‌های فراوان ببیند.

آقای کریمی نیک هم مثل آقای بلندنظر از سال۷۴ وارد این کار شده و با چهره‌ای که ناراحتی از آن می‌بارد می‌گوید: در همه این سال‌ها آن چه برای من مسلّم شده است این است که وزارت جهاد کشاورزی و سازمان‌های استانی متبوعش، هیچ برنامه‌ی مدونی برای کاشت و برداشت و مهم تراز آن، فرآوری زیتون در کشور ندارند این در حالی است که روغن مصرفی زیتون در سبد مصرفی هم وطنان ایرانی ما جای خوبی پیدا کرده و ۹۰درصد از دانه‌های روغنی مورد نیاز در کشور از طریق واردات تأمین می‌شود.

آقای کریمی نیک بعد از اتمام فصل برداشت، حاصل ۶ماه تلاشش را به دومین و تنها کارگاه روغن گیری در استان قم می‌برد و این اتمام چرخه‌ی کاری برای اوست.

به گفته این باغدار قمی، بسیاری از زیتون کاران قمی که دستشان از درآمد‌های حاصل از فرآوری زیتون کوتاه است، در شش ماهه دوم سال به جای اینکه به دنبال کنسروسازی و روغن گیری محصول خود بروند، سر خود را با دامداری و کاشت گندم و جو گرم می‌کنند تا فصل کاری زیتون دوباره شروع شود.

او می‌گوید سال گذشته به جهاد کشاورزی مراجعه کرده تا برای خرید دستگاه روغن گیری اقدام کند؛ به این امید که زنجیره‌ی کاشت، برداشت و فرآوری در مزرعه اش که حاصل ۳۰سال زحمت و عمر رفته اش است تکمیل شود، اما... دریغا که راه به جایی نبرده است.

گویا برای خرید این دستگاه که تا سال گذشته نزدیک به ۲میلیارد تومان قیمت داشته است باید سازمان جهاد از وزارتخانه سهمیه بگیرد که برای استان قم از ۶سال پیش تا به امروز فقط یک دستگاه بوده است و سهمیه و مجوز جدیدی صادر نشده است.

آقای کریمی نیک می‌گفت: باغ زیتون من حاصل سال‌ها تلاش و علاقه‌ای بوده که به این بی توجهی‌ها عادت کرده و تنها راه چاره برای عبور از نابودی درختان و ورشکستی اش خام فروشی است، یعنی گذشتن از ارزش افزوده فراوان این محصول پرطرفدار؛ و تنها طارم است که می‌تواند برندی بسازد و در بازار جایی برای خود دست و پا پیدا کند، اما باغدار قمی زیتون مرغوبش بی نام و نشان در بازار رقابتی گم می‌شود؛ و قسم به زیتون که مسئولان به آن بی توجه اند

این حرف‌ها و درد و دلها مقدمه‌ای بود تا نشان دهد چرا چرخه تولید تا مصرف زیتون در قم معیوب است. برای پاسخ تکمیلی به سراغ دومین کارگاه و تنها کارگاه روغن گیری در استان قم رفتم.

آدرسش سر راست بود؛ در کنار ورزشگاه یادگار امام در بلوار الغدیر قم که دو سه سالی است هیاهوی ورزشکاران و تماشاگران فوتبال را به خود نمی‌بیند.

کارگاهی که مالکش در این سال‌ها توانسته در برابر اقساط کمرشکن بانکی سرخم نکند.

مالکش آقای قضایی نام دارد و خود زیتون کار است و از سال‌های دهه‌ی۷۰ تا به امروز که دو بار درختان باغ را سرما زده است تنها با هزینه‌ی شخصی درختانش را بیمه کرده و هر بار بیش از ۲۰۰۰درخت زیتون باغ را به دست سرما داده است.

او هم دل پر دردی دارد از زمانی که مجوز راه اندازی کارگاه روغن گیری زیتون را راه انداخته است، لنگ مجوز بهره برداری است تا بتواند هم برندسازی کند هم از تسهیلات بهره‌مند شود و هم انشعاب برق صنعتی یا کشاورزی را درخواست کند.

می‌گفت سالهاست که به دنبال مجوز بهره برداری هستم، اما افرادی از سازمان جهاد با شیطنت‌ها و کم لطفی‌ها سنگ اندازی می‌کنند و هر سرمایه گذاری که در حوزه کشاورزی قدم می‌گذارد، را پشیمان می‌کنند، مدیران و کارشناسان کارنابلدی که کم هستند، اما نفوذ و قدرت دارند، خیرخواه نیستند و قدم‌های کشاورز را فلج می‌کنند.

گفت و باز هم گفت... از سالن بزرگی که با هزینه‌ی سنگینی ساخته و ۱۶نفر هم به طور مستقیم نان خانه و روزیشان را از آن جا تأمین می‌کنند، اما برای بهره برداری سالیان سال است که خبری از مجوز نیست که نیست، آن هم برای  تنها کارگاه تولید روغن در استان. کارگاهی که به گفته‌ی آقای قضایی بدون مجوز توانایی برندسازی ندارد، نمی‌تواند با رقبای قَدَرِ طارمی رقابت کند و گمنام باقی می‌ماند.

از عجز و ناتوانی در راه اندازی سالن دومی گفت، اینکه هنوز جهاد کشاورزی قدمی از قدم برای راه اندازی اش برنداشته. از سال‌ها دوندگی و جنگیدن گفت؛ از پنجه‌هایی که در پنجه‌ی موانعی انداخته که دو سه نفر از سازمان جهاد کشاورزی در استان ایجاد کرده اند. گویا در سازمان جهادکشاورزی قم با توجیهات و کم توجهی‌ها برای درخت  زیتون این طلای سبز دلسوزی نیست.

می‌گفت: امسال کارگاه نزدیک به ۱۵۰تن روغن گیری دارد و این میزان تولید در مقابل اقبال مردم به روغن زیتون بسیار کم است..

دلش پر بود و باز هم می‌گفت، وزارت خانه و جهاد اگر به باغداران زیتون کار در کشور و  قم کمک کند، یارانه اختصاص دهد، درختان را بیمه کند، می‌شود از میزان واردات کم کرد و چرخه‌ی اقتصادی را به  نفع جیب کارگر، کشاورز و باغدار به چرخه در آورد.

این حکایت تنها کارگاه روغن گیری استان قم بود که فقط در سال گذشته علاوه بر قم، زیتون‌های باغدارانی از کاشان، اراک و ساوه را روغن گیری کرده است. اما اینکه تا کی می‌تواند سر پا بماند معلوم نیست.

رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها

در پیچ و خم وزارت خانه
برای رسیدن به جوابی که مرهمی بر زخم‌های باغداران باشد به سراغ ابراهیمی مدیر باغبانی سازمان جهادکشاورزی استان رفتم. ابتدا دو دغدغه‌ی مهم باغداران زیتون؛ یکی نبود تسهیلات و دیگری بیمه را مطرح کردم، مدیر باغبانی تنها علت را صفر بودن میزان یارانه بیان کرد و افزود: دولت در سال‌های قبل با هدف کاهش هزینه‌های وزارت خانه و صرفه جویی، یارانه دستگاه‌ها را کم کرد به طوری که در سال‌های اخیر این میزان برای جهاد کشاورزی به صفر رسیده است و جهاد کشاورزی استان هم اعتباری ندارد و نمی‌تواند به باغدارش برای حل مشکلات بیمه، سرمازدگی و یا خرید دستگاه فرآوری و رقابت در بازار‌های پر سود ده کمک کند.

ابراهیمی با اشاره به اینکه اعتبار سازمان جهاد کشاورزی قم در سال۹۸ چیزی نزدیک به ۱۲۰میلیون تومان بوده و  برای سال۹۹ این رقم به ۴۰میلیون کاهش پیدا کرد افزود: سازمان در جریان مشکلات باغداران است، اما کاری از دستمان بر نمی‌آید چرا که چاره‌ی کار تنها در وزارت خانه است.

ابراهیمی می گفت:دولت دوم آقای روحانی عملا اعتباری اختصاص نداد تا کمکی به باغدار باشد و در تمام زمینه‌های کاشت، برداشت و فرآوری مشکل تامین اعتبارات را داریم و در نهایت وقتی هم باغدار مستاصل باشد تنها راه حل تسهیلات بانکی با نرخ سود ۱۸درصد است که باغدار با وجود خسارت‌ها و کاهش درآمد در پایان از اصل داستان، کاشت زیتون منصرف می‌شود.

سخن آخر
چند ساعت گپ و گفت و تحقیق درباره زیتون در قم می‌شود این چند جمله برای پایان: اگر برای طلای سبز در کشور و خاص در قم دلسوزی شود، اگر درختان مقاوم در برابر سرما با رسیدگی و حمایت کاشته شوند، اگر به صاحبان باغ‌ها تسهیلات کم بهره، اعتبارات لازم، یارانه و بیمه مناسب اختصاص دهند، رنگ زیتون قم سبز و سبز و سبزتر خواهد شد؛ آن وقت دیگر خبری از خام فروشی، نفع بردن دلال، خسارت‌های سنگین به باغدار نیست و بخشی از بازار پرسود میوه و روغن زیتون داخلی و فرآوری شده به باغداران قمی اختصاص می‌یابد. شاید فردا‌های پیش رو از آن زیتون کاران قمی باشد. امیدوارم...

رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها رنگ بی رمق طلای سبز در زیر سایه بی توجهی‌ها

شیما کرمیانی - خبرگزاری صداوسیما - قم

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

نظر شما