گروه فناوری اطلاعات
در مدت زمانی کمتر از دو دهه، ظهور اینترنت به شکلی باورنکردنی زندگی همه ما را تغییر داده است. اینترنت علاوه بر دگرگون کردن همه جنبههای زندگی شخصی ما از جمله خرید کردن، برقراری ارتباط، دریافت اخبار و جستجوی اطلاعات بر شیوه تکامل کسبوکارها نیز تأثیرگذار بوده است. در این مدت، بسیاری از کسبوکارهای پررونق و استارتآپها، درآمدهای میلیونی از اینترنت کسب کردند و امروز نیز تعداد زیادی از کسبوکارها امیدوارند با استفاده از اینترنت به نتایج مشابهی دست پیدا کنند. اما متأسفانه خوشبینی بیش از حد کارآفرینان درباره پتانسیل درآمدزایی اینترنت و تخمینهای نادرست منجر به شکلگیری پدیده اقتصادی «حباب داتکام» در نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی شد که با نام «حباب اینترنت»، «حباب تکنولوژی» و یا «حباب فناوری اطلاعات» هم شناخته میشود. از نقطه نظر اقتصادی، حباب به پدیدهای اشاره دارد که در آن ارزش سهام صنایع، بازار و شرکتها به دلیل برخی هیجانات حواشی آنها به میزان بسیار زیاد افزایش پیدا میکند.
مسألهای روانی!
علت اصلیِ شکلگیری حبابهای اقتصادی، نوعی شیداییِ (Mania) روانشناختی است که میتواند در پسِ بروزِ شوکهایِ تورمی در میان افرادِ یک جامعه ایجاد شود. مثلاً، اگر قیمت مسکن هر روز بالاتر برود و شما هم شاهد این باشید که کسانی که داراییِ ملکی داشتهاند یا به تازگی ملکی خریدهاند، هر روز شاهد افزایشِ قیمتِ داراییشان هستند، شاید وسوسه شوید که شما هم به بازار ملک ورود کنید. اصولاً هر بازارِ اقتصادی (یعنی هر جایی که اصل عرضه و تقاضا در آن جاری باشد) میتواند محملی برای شکلگیریِ حبابهایِ قیمتی باشد و از این منظر، استثنایی وجود ندارد. در سالهای اخیر، حتی این نگرانی ایجاد شد که شاید حوزه «استارتآپ» هم در واقع یک حبابِ اقتصادی-اجتماعی باشد. با این همه، افزایش قیمتها نمیتوانند تا ابد ادامه پیدا کنند، چرا که در نهایت، این عرضه و تقاضا هستند که باید در جایی به تعادل برسند و یک قیمت تعادلی شکل بدهند. به این ترتیب، کسانی که دیرتر از سایرین به یک بازارِ حبابگونه میپیوندند (همچون ایرانیهایی که در سه ماهه دوم سال ۱۳۹۹ وارد بازار سرمایه شدند یا کسانی که در همان حوالیِ زمانی اقدام به سرمایهگذاری در بازار مسکن کردند) احتمالاً به جای سود بردن از حبابِ قیمتیِ شکل گرفته، زیان میکنند.
از حبابهای کلاسیک تا «حبابِ داتکام»
اصولاً هر بازارِ اقتصادی (یعنی هر جایی که اصل عرضه و تقاضا در آن جاری باشد) میتواند محملی برای شکلگیریِ حبابهایِ قیمتی باشد و از این منظر، استثنایی وجود ندارد. در سالهای اخیر، حتی این نگرانی ایجاد شد که شاید حوزه «استارتآپ» هم در واقع یک حبابِ اقتصادی-اجتماعی باشد: کسانی که فکر میکنند با دورِ هم جمعشدن و طرح ایدههای جدید، میتوان یکشبه ثروتمند شد، عرضهکنندگانِ این بازار هستند و سرمایهگذاران (همچون صندوقهایِ سرمایهگذاریِ خطرپذیر) هم متقاضیانیاند که در نهایت، عمدهشان ضرر میکنند. با این همه، وقتیِ حرف از «حبابِ اقتصادی» یا حبابِ قیمتی به میان میآید، عمده نمونههایی که به ذهن متبادر میشوند، همچون «حبابِ گل لاله» در هلندِ قرن هفدهم میلادی، کالا-محور هستند. اما لزومی ندارد این طور باشد. در واقع، بسیاری معتقدند که نخستین حبابِ بزرگِ فناورانه در جهان، کمی بیش از دو دهه پیش، عمدتاً در آمریکا، تشکیل شد و در طول یک دهه ترکید: «حبابِ داتکام» (Dot-com bubble).
پیشزمینههای شکلگیریِ «حبابِ داتکام»
اما داستانِ «حباب داتکام» از کجا شروع شد؟ ماجرا از اینجا شروع شد که ایالات متحده آمریکا، در فاصله سالهای ۱۹۹۰ میلادی تا کمی پس از آغاز هزاره جدید (سال ۲۰۰۱ میلادی) طولانیترین دوره رونقِ اقتصادی خود را تجربه کرد که با رشدِ شرکتهایِ اینترنت-محور آغاز شد و با ترکیدن «حباب داتکام» هم پایان گرفت. دهه طلاییِ اقتصاد آمریکا با پایینترین قیمتهایِ جهانیِ نفت پس از پایان جنگ جهانی دوم همراه شده بود. علاوه بر این، با شروع دهه ۱۹۹۰ میلادی، اصلیترین رقیبِ ژئوپولتیکِ آمریکا (اتحاد جماهیر شوروی) از میدان به در شد و آمریکا برای نزدیک به یک دهه، قدرت بلامنازع جهانی بود. از طرف دیگر، دولتِ «بیل کلینتون» در آمریکا، یک معاهده تجاری موسوم به «قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی» (North American Free Trade Agreement یا بهطور خلاصه NAFTA) را با کانادا و مکزیک امضاء کرد و قراردادهایی مشابه را نیز با کشورهای اروپایی منعقد کرد که همه و همه، به رشد تجارت جهانی ختم شدند و در آتش شرکتهای فناوری-محور هم دمیدند. علاوه بر این، نسل موسوم به «Baby Boomers» در آمریکا در سن کار قرار داشتند و «نسبت وابستگی» (Dependency ratio) ، به معنی نسبت «کسانی که نمیتوانند کار کنند» به «کسانی که در سن کار هستند»، پایینتر از امروز بود و در واقع، اقتصاد آمریکا کاملاً شکوفا شده بود.
«اینترنت» به صحنه میآید
این رخدادها اما با موضوع دیگری همزمان شدند که در نهایت، به شکلگیریِ «حباب داتکام» ختم شد. «اینترنت» از اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی در سازمانِ دیوانی و اداری آمریکا، ارتش این کشور و نیز برخی شرکتهایِ این کشور پا گرفته بود، اما استفاده از آن به عنوان ابزاری برای گسترش کسبوکار، هنوز تا میانههای دهه ۱۹۹۰ به زمان احتیاج داشت. شرکتهای عمدتاً فناوری-محوری که به دنبالِ تجاریشدنِ اینترنت در آمریکا مثل قارچ سبز میشدند، خیلی زود به پیشروترین حوزه سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه در این کشور هم بدل شدند. بسیاری از افراد شروع به خرید دامنههای اینترنتی (عمدتاً با پسوند .com)، کردند و نام «حباب داتکام» هم از همینجا آمده است. از آن سو، قیمت سهام شرکتهایی که یا سایتهای اینترنتی داشتند و یا مستقیماً با فناوری اینترنت مرتبط بودند، به سرعت افزایش مییافت، تا آنجا که در فاصله سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ میلادی، شاخص سهام «نزدک» (Nasdaq Composite) که بخش عمده شرکتهای اینترنتی در آن ردهبندی شده بودند، حدود ۴۰۰ درصد رشد کرد. با فرارسیدن سال ۲۰۰۰ میلادی خیلیها نگران بودند که کلِ ساختار اینترنت در جهان، ممکن است با تغییر عدد دو رقمیِ «۹۹» به «۰۰» (ناشی تغییر سال ۱۹۹۹ به سال ۲۰۰۰ میلادی) از هم بپاشد. این ضربه اول به «حباب داتکام» بود. قیمت سهام شرکت «کوالکام» (Qualcomm) که از قضا از «حباب داتکام» جانِ سالم به در برده، تنها در سال ۱۹۹۹ میلادی، بیش از دو هزار و ۶۰۰ درصد (بیش از ۲۶ برابر) رشد کرد. این در حالی بود که رشد قیمتهایِ سالانه چند صد درصدیِ سهام در میان این شرکتها عادی به حساب میآمد. سرمایهگذاریِ بانکها و شرکتهای سرمایهگذاری روی سهام شرکتهای فناوری-محور (همانند اتفاقی که در بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی و با سرمایهگذاری در حوزه مسکن رخ داد)، اوضاع را حتی وخیمتر کرد، چرا که به رشد افسارگسیخته قیمتها دامن زد و در واقع، حباب را بزرگتر کرد.
پایانِ امپراتوریِ «داتکام»: حباب میترکد
پایان امپراتوریِ تقریباً یک دههای شرکتهای موسوم به «داتکام» با فرارسیدن هزاره جدید در سال ۲۰۰۰ میلادی کلید خورد. در آن زمان، خیلیها نگران بودند که رایانههای اصلی و بزرگ در نهادهای جهانی و همینطور کلِ ساختار اینترنت در جهان، ممکن است با تغییر عدد دو رقمیِ «۹۹» به «۰۰» (ناشی تغییر سال ۱۹۹۹ به سال ۲۰۰۰ میلادی) از هم بپاشد. این ضربه اول به «حباب داتکام» بود. ضربه دوم و اصلی اما زمانی رخ داد که «فدرال رزرو» (بانکمرکزی آمریکا)، نرخ بهره را بالا برد و این برای شرکتهایِ فناوری-محوری که بیش از اندازه «باد کرده بودند» و دست به استقراضهای سنگینِ مالی زده بودند، خبر خوبی نبود. در واقع، این شرکتها بیش از آنکه سودسازی کنند، برای خودشان بدهی تراشیده بودند و این در قیمتِ سهامشان منعکس میشد. ارزهای دیجیتال (بیتکوین، اتریوم، دوجکوین و امثال آنها) محتملترین گزینههای شکلگیریِ «حباب اقتصادی» و ترکیدن آن در ماههای آینده هستند. از آن سو، کشیدهشدنِ پایِ شرکت «مایکروسافت» به یک پرونده حقوقی و مقصر شناخته شدن این شرکت به عنوان «انحصارگر»، نه فقط بهطور ناگهانی قیمت سهام «مایکروسافت» را با سقوط مواجه کرد، که شاخص سهام «نزدک» را هم نزولی کرد. ماجرا اما خیلی زود دامنهدار شد. انگار همه ناگهان متوجه شده بودند که سهام شرکتهای فناوری-محوری که خریدهاند، واقعا ارزشش را نداشته است. فروش گسترده سهام آغاز شد و در سال ۲۰۰۲، «ارزش بازار» (Market capitalization) شرکتهایِ موسوم به «داتکام»، در مقایسه با دوران اوج خود، حدود پنج تریلیون دلار کاهش پیدا کرده بود (تقریباً معادل ۵۰ سال درآمد نفتی ایران در بالاترین حالت خود).
درسهای «حباب داتکام» برای امروز
اما اگر قرار باشد از این ماجرا درس بگیریم، آن هم ماجرایی که تنها حدود دو دهه از آن میگذرد، این درسها چه محتوایی ممکن است داشته باشند؟ نخست اینکه هر نوع داراییِ اقتصادی میتواند مشمولِ شکلگیریِ یک «حباب اقتصادی» بشود، چه سکه طلا، چه سهام، چه مسکن، چه خودرو، چه یک دامنه اینترنتی با پسوند .com و چه «گل لاله.» شهروندان ایرانی به تازگی با چند «حباب اقتصادیِ» تازه ترکیده مواجه شدهاند: قیمتهایِ نجومی سهام دیگر دور از دسترس به نظر میرسند، قیمت سکه طلا به شدت پایین آمده و تحلیلهایی هم وجود دارند که نشان میدهند متوسط قیمت هر مترمربع مسکن در ایران، ممکن است برای نخستین بار در چهار دهه گذشته نزولی شود و حتی تا چند 10 درصد کاهش پیدا کند. با این همه، به نظر میرسد حبابهای جهانیتری هم در کار باشند. ارزهای دیجیتال (بیتکوین، اتریوم، دوجکوین و امثال آنها) محتملترین گزینههای شکلگیریِ «حباب اقتصادی» و ترکیدن آن در ماههای آینده هستند.
فراموش نکنید که در شکلگیری و ترکیدن یک «حباب اقتصادی»، معمولاً آنها که زودتر وارد فرآیند تشکیل حباب میشوند و زودتر هم خارج میشوند، سود میکنند. اما آنهایی که دیر میآیند و یادشان میرود که زود خارج شوند، معمولاً زیان میبینند. نکته مهم: لازم به ذکر است که خیلی از کارشناسان معتقدند فضای بازار کریپتو به هیچ عنوان قابل مقایسه با فضای حباب دات کام نیست و حبابی در کار نیست که در شمارههای بعدی به آن خواهیم پرداخت.
∎
نظر شما