شناسهٔ خبر: 50160247 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: شبستان | لینک خبر

شبستان خراسان جنوبی گزارش می دهد؛

مدیریت جهان اسلام با کار تشکیلاتی در دوران امام حسن عسکری(ع)

یک پژوهشگر حوزه دین گفت: باید از امام حسن عسکری (ع) کار تشکیلاتی و نظام مند را فرا گیریم. حضرت در آن روزگار، با تکیه بر نُواب و وکلای خود، توانست جهان اسلام را به بهترین شکل مدیریت کند.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی:  امام حسن عسکری (ع)، فرزند امام هادی (ع)، پدر امام زمان (ع) و یازدهمین امام شیعیان اثنی‌عشری است که به مدت ۶ سال امامت شیعیان را عهده‌دار بود.


آن حضرت با چند تن از خلفای عباسی معاصر و در سامرا تحت مراقبت شدید حکام وقت قرار داشت، لذا به عسکری ملقب شدند؛ در آن مدت از طریق نمایندگان، با شیعیان در ارتباط بودند. سرانجام آن حضرت در ۸ ربیع الاول سال ۲۶۰ قمری در ۲۸ سالگی به شهادت رسید و در سامرا کنار مرقد پدرش دفن شد. مدفن آن دو امام به حرم عسکریین مشهور و یکی از زیارتگاه‌های کشور عراق است.
 

حضرت امام حسن عسکری (ع) با چندین خلیفه عباسی معاصر بودند، معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعمین، معتز، مهتدی و معتمد، که معتز، مهتدی و معتمد همزمان با مدت امامت ایشان بودند. همه آنان آن بزرگوار را مورد آزار قرار می‌دادند. حضرت عسکری (ع) در آن مدت شش سال امامت یا در زندان بود و یا تحت مراقبت بودند.
 

همراهی پدر در تبعید

خلفای عباسی برای اینکه امامان معصوم (ع) را تحت نظر بگیرند و بر فعالیت‌های فکری و سیاسی آنان احاطه داشته باشند، از آنان درخواست می‌کردند تا از مدینه منوره (که مرکز علم و دین بود) به بغداد و سامراء و خراسان (که پایتخت‌های دستگاه حاکمه بود) نقل مکان کنند. به‌ همین جهت امام حسن عسکری (ع) تقریبا تمام عمر را یا در زندان بود یا در تبعید گذراند. دو ساله بود که به همراه پدرش به تبعیدگاه رفت و مدت ۲۰ سال همراه با آن حضرت در تبعید بود. پس از شهادت امام هادی (ع)، تا شهادتش که ۶ سال طول کشید، در زندان یا تبعید به سر برد. به همین جهت، اصحاب نمی‌توانستند خدمت ایشان برسند ولی امام حسن عسکری (ع)، با ایجاد تشکیلات سری، پیروان خود را سازماندهی کرد.

 

نگهبانان‌ سخت‌دل

زندانبان معتمد می‌گوید: چون به من امر شده بود که شدت عمل به خرج بدهم، دو نفر که مشهور به قساوت و رذالت بودند را برای آزار و اذیت امام عسکری (ع) گماردم، طولی نکشید که آن دو نفر، اهل نماز و روزه مستحبی شدند، چون از آن‌ها پرسیدم که چرا به حسن بن علی (ع) سخت نمی‌گیرید؟ گفتند: در حق او چه بگوییم. کسی که همیشه مشغول به عبادت خداوند است. روزها در حال روزه و شب‌ها تا صبح به عبادت مشغول است. کم‌حرف، و پروقار. ابهت او چنان است چون به ما نگاه می‌کند لرزه به اندام ما می‌افتد.
 

فشار در مورد امام حسن عسکری فوق‌العاده شدید بود و از هر طرف تحت کنترل و نظارت بود. حکومت عباسی به قدری از نفوذ و موقعیت مهم اجتماعی امام نگران بود که امام را ناگزیر کرده بود هر هفته در دربار حاضر شود. آنان به‌قدری وحشت داشتند که به این مقدار کفایت نکرد، بلکه امام را بازداشت کردند و در محله «عسکر» سامراء، در تبعید نگهداشتند، به همین جهت به عسکری معروف شدند.

 

نحوه ارتباط امام با شیعیان

در زمان امام حسن عسکری (ع) شیعیان در مناطق مختلف و شهرهای متعددی گسترش و شیعیان در مناطق و نقاط فراوانی تمرکز یافته بودند. گستردگی و پراکندگی مراکز تجمع شیعیان، مستلزم وجود سازمان ارتباطی منظمی بود تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت از یک سو، و ارتباط آنان را با همدیگر از سوی دیگر برقرار سازد. این نیاز از زمان امام نهم احساس می‌شد، شبکه ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون، به منظور برقراری چنین سیستمی مورد اجرا گذاشته می‌شد. این برنامه در زمان امام عسکری (ع) نیز دنبال شد.


امام حسن عسکری (ع)، نمایندگانی از میان چهره‌های شاخص و شخصیت‌های برجسته شیعیان برگزید و در مناطق متعدد منصوب کرد و از این طریق با پیروان خویش در ارتباط بود. امام از طریق اعزام پیک‌ها نیز با شیعیان و پیروان خود ارتباط برقرار می‌ساخت و از این راه مشکلات آنان را برطرف می‌کرد. به عنوان نمونه می‌توان از فعالیت‌های «ابوالاریان» یکی از نزدیک‌ترین یاران امام یاد کرد، او نامه‌ها و پیام‌های امام را به پیروان آن حضرت می‌رساند، و متقابلا نامه‌ها، سؤال‌ها، مشکلات و وجوه ارسالی شیعیان را در سامراء به محضر امام می‌رساند.

 

اختلاف در شهادت

در این‌باره که آیا امام به مرگ طبیعی بدرود حیات گفته و یا به شهادت رسیده است، کماکان اختلاف نظر وجود دارد؛ گرچه بنا به نقل طبرسی، برخی از علمای شیعه با استناد به این سخن امام صادق (ع) که فرمود: «ما منّا الّا مَسموم أو مَقتول» حتی درباره امامانی که روایتی درباره شهادتشان در دست نیست، بر این باورند که خلفای جور، آنان را به شهادت رسانده‌اند.
 


روایتی درباره شهادت امام عسکری (ع) در یکی از منابع تاریخی قرن ششم وجود دارد. «و گویند زهر دادنش» از این‌روی شهادت آن حضرت امری کاملاً محتمل است. سوابق بازداشت و خطری که همواره از طرف دستگاه حاکم متوجه جان حضرتش بود و این‌که حضرت یک شخصیت مخالف سیاسی به حساب می‌آمد و نیز رحلت آن حضرت در سنین جوانی، همگی می‌تواند مؤید شهادت باشد. از آنجا که امام یک چهره کاملاً شناخته شده در سامرا بود، هنگام رحلتش هاله‌ای از غم و بهت‌زدگی فضای سامرا را فرا می‌گرفت.


احمد بن عبیدالله در روایتی که قسمتی از آن پیش از این ارائه شد، این صحنه را چنین وصف کرده: «وقتی امام عسکری (ع) رحلت کرد، صدای شیون و فریاد همه‌جا را فرا گرفت. مردم فریاد می‌زدند: ابن الرضا رحلت کرد. آنگاه برای تدفین آماده شدند، بازار به حال تعطیل درآمد. پدر من (وزیر معتمد عباسی)، بنی‌هاشم، شخصیت‌های نظامی و قضایی و منشیان و مردم به سوی جنازه هجوم آوردند، آن روز در سامرا قیامتی برپا بود. 



با حضور امام (ع) و پدرش - به مدت حداقل ۱۷ سال - در سامرا، نه تنها مردم جذب آنان شده بودند، بلکه بسیاری از شیعیان نیز بدین‌شهر هجوم آورده بودند. در چنین وضعیتی، طبیعی بود که هنگام رحلت آن حضرت، سامرا یک‌پارچه در ماتم فرو رود و در سوگ از دست دادن فرزند رسول خدا (ص) بی‌تابی کند و عزا بگیرد. 
 

کیفیت شهادت

امام حسن عسکری (ع) مانند آباء و اجداد خویش رهبر بزرگ شیعیان بود و رهبری مبارزه‌های مردمی بر علیه خلفای جور را بر عهده داشت. دوره پایانی امامت حضرت، معاصر با معتمد عباسی بود. او که مردی سفاک و خون‌ریز بود، مخالفین خود را با سنگدلی از میان برد و در برابر امام حسن عسکری که رهبر و پیشوای شیعیان بود ساکت و بی‌تفاوت نبود، به همین جهت امام (ع) بیشتر عمر خود را در زندان سپری کرده است. گاهی به دست «صالح بن رصیف» به زندان افتاده و زمانی در حبس «علی بن حزین» بود و زمانی هم در زندان مردی پست و رذل به نام «نحریر» بود.


سرانجام معتمد که نسبت به آن حضرت کینه و عداوتی شدید داشت و وجود حضرت را خطری بزرگ برای حکومت خویش می‌دانست تصمیم به قتل آن حضرت گرفت و آن حضرت را با زهر به شهادت رساند. در وقت وفات، کنیز ایشان صیقل و عقید غلام ایشان و صاحب الامر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) حاضر بودند. حضرت، آبی طلبید و خواست که بیاشامد، چون حاضر کردیم، فرمود اول آبی بیاورید تا نماز بخوانم. چون آب آوردیم وضویی گرفت و نماز صبح را ادا کرد پس از آن روح مقدسش به عالم قدس پرواز کرد.


امام حسن عسکرى (ع) در آخرین وصیت خود بر دو بینش بسیار مهم تأکید کردند: «تأکید بر شناخت غیبت و گرفتن بیعت براى ولى اللَّه اعظم امام منتظر (عج). تحکیم شالوده هاى مرجعیت دینى.» 


آن حضرت را در همان اقامتگاه شریفش در شهر سامراء، در کنار مزار پدر بزرگوارش، به خاک سپردند که تا امروز نیز زیارتگاه مسلمانان است.
 

معرفی جانشین

یکی از مسؤولیت‌های بزرگ امام عسکری علیه السلام، معرفی حضرت مهدی علیه‌السّلام به جانشینی خود بود. این امر، زمانی سخت تر می‌شد که آن حضرت می- بایست بنا به دلایلی، فرزند خود را در پردۀ «پنهان زیستی» نگه دارد، تا از گزند بدخواهان در امان بماند. با این حال در موارد فراوانی، به معرفی جانشین خود به افراد مورد اطمینان پرداخته است.


تعابیری که امام یازدهم برای معرفی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به کار برده، بدین قرار است:


- «هذا صاحبکم بعدی... ؛ 

این، بعد از من صاحب شما است...» .

- «ان ابنی هو القائم من بعدی... ؛ 

همانا فرزندم، قائم بعد از من است....»

- «هذا امامکم من بعدی و خلیفتی علیکم... ؛ 

این پیشوای شما پس از من و جانشین من بر شما است...» .

- «ابنی محمد هو الامام الحجة بعدی... ؛ 

فرزندم محمد، همان امام و حجت پس از من است...» .

 

آماده سازی شیعیان

از آن جا که پنهان شدن پیشوا و رهبر هرجمعیت، یک حادثه غیرطبیعی و نامانوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای مردم دشوار است، پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم و امامان پیشین علیهم السلام، به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته، افکار را برای پذیرش آن آماده می‌کردند.


این تلاش، در عصر امام هادی و عسکری علیهما السلام، به صورت جدی تری به چشم می‌خورد؛ چنان که امام هادی علیه‌السّلام بعضی از کارها را به وسیلۀ نمایندگان انجام می‌داد و خود کمتر با افراد تماس می‌گرفت. این امر در زمان امام عسکری علیه السلام، جلوۀ بیشتری یافت؛ زیرا با وجود تاکید بر تولد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، او را فقط به شیعیان خاص و بسیار نزدیک نشان می‌داد. از سوی دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت نیز روزبه روز محدودتر و کمتر می‌شد؛ به گونه‌ای که حتی در شهر سامرا از طریق نامه یا به وسیلۀ نمایندگان خویش، به مردم پاسخ می‌داد. بدین ترتیب، آنان را برای پذیرش اوضاع و شرایط عصر غیبت و ارتباط غیرمستقیم با امام آماده می‌ساخت. این همان روشی است که امام دوازدهم علیه‌السّلام در زمان غیبت صغرا در پیش گرفت و به تدریج شیعیان را برای دوران غیبت کبرا آماده ساخت. 

 

ارتباطات شیعه در زمان حضرت جواد تا حضرت عسکری (ع) از همیشه گسترده‌تر بوده است

رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانات خود در ۱۸ مرداد ۱۳۸۴ درباره امام حسن عکسری (ع) فرموده اند: «ارتباطات شیعه در زمان حضرت جواد تا حضرت عسکری (علیهم‌السلام) از همیشه گسترده‌تر بوده است. زمان حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری، ارتباطات شیعه از همیشه گسترده‌تر بوده است. در هیچ زمانی ارتباط شیعه و گسترش تشکیلاتی شیعه در سرتاسر دنیای اسلام، مثل زمان حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری نبوده است. وجود وکلا و نواب و همین داستان‌هایی که از حضرت هادی و حضرت عسکری نقل می‌کنند - که مثلاً کسی پول آورد و امام معین کردند چه کاری صورت بگیرد - نشان‌دهنده‌ی این معناست. یعنی علی‌رغم محکوم بودن این دو امام بزرگوار در سامرا، و قبل از آنها هم حضرت جواد به نحوی، و حضرت رضا (سلام‌الله‌علیه) به نحوی، ارتباطات با مردم همین‌طور گسترش پیدا کرد. این ارتباطات، قبل از زمان حضرت رضا هم بوده؛ منتها آمدنِ حضرت به خراسان، تأثیر خیلی زیادی در این امر داشته است.»


 
همچنین معظم له در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲ نیز فرموده اند: «این‌که آن بزرگوارها در غربتِ زیادی بودند، واقعاً همین‌طور است؛ دور از مدینه و دور از خاندان و دور از محیط مألوف؛ اما در کنار این، درباره‌ی این سه امام - از حضرت جواد تا حضرت عسکری - نکته‌ی دیگری وجود دارد و آن این است که هرچه به پایان دوره‌ی حضرت عسکری جلوتر می‌رویم، این غربت بیشتر می‌شود. حوزه‌ی نفوذ ائمه و وسعت دایره‌ی شیعه در زمان این سه امام، نسبت به زمان امام صادق و امام باقر شاید ده برابر است؛ و این چیز عجیبی است. شاید علت این‌که اینها را این‌طور در فشار و ضیق قرار دادند، اصلاً همین موضوع بود.

 

امام حسن عسکری (علیه‌السلام) در شهر سامرا با تمام دنیای اسلام رابطه برقرار کرده بود. بعد از حرکت حضرت رضا به طرف ایران و آمدن به خراسان، یکی از اتفاقاتی که افتاد، همین بود. شاید اصلاً در محاسبات امام هشتم (ع) این موضوع وجود داشته. قبل از آن، شیعیان در همه‌جا تک و توک بودند؛ اما بی‌ارتباط به هم، نا امید، بدون هیچ چشم‌اندازی، بدون هیچ امیدی؛ سلطه‌ی حکومت خلفا هم که همه جا بود؛ قبلش هم هارون بود با آن قدرت فرعونی. حضرت که به‌طرف خراسان آمدند و از این مسیر عبور کردند، شخصیتی در مقابل مردم ظاهر شد که هم علم، هم عظمت، هم شکوه، هم صدق و هم نورانیت را جلوی چشم آنها می‌گذاشت؛ اصلاً مردم مثل چنین شخصیتی را ندیده بودند. قبل از آن، چقدر از شیعیان می‌توانستند از خراسان حرکت کنند و به مدینه بروند و امام صادق را ببینند؟ اما در این مسیر طولانی، همه جا امام را از نزدیک دیدند؛ چیز عجیبی بود؛ کأنّه انسان پیغمبر را مشاهده کند. آن هیبت و عظمت معنوی، آن عزت، آن اخلاق، آن تقوا، آن نورانیت و آن علم وسیع - که هرچه می‌پرسی و هرچه می‌خواهی، در دستش هست؛ چیزی که اصلاً مردم آن را ندیده بودند - ولوله‌یی راه انداخت.


امام به خراسان و مرو رسیدند. مرکز هم مرو بود، که در ترکمنستانِ فعلی واقع شده است. بعد از یکی دو سال هم که شهادت حضرت بود و مردم داغدار شدند. هم ورود امام - که نشان دادن جلوه‌یی از چیزهای ندیده و نشنیده‌ی مردم بود - و هم شهادت آن بزرگوار - که داغ عجیبی بنا کرد - در واقع تمام فضای این مناطق را در اختیار شیعه قرار داد؛ نه این‌که حتماً همه شیعه شدند، اما همه محب اهل بیت شدند...


بعد از امام رضا تا زمان شهادت حضرت عسکری (ع) چنین حادثه‌یی اتفاق افتاده. حضرت هادی و حضرت عسکری در همان شهر سامرا، که در واقع مثل یک پادگان بود - یک شهر بزرگِ آن‌چنانی نبود؛ پایتخت نوبنیادی بود که «سُرّ من رأی»؛ سران و اعیان و رجالِ حکومت و به قدری از مردم عادی که حوایج روزمره را برطرف کنند، در آن جمع شده بودند - توانسته بودند این همه ارتباطات را با سرتاسر دنیای اسلام تنظیم کنند. وقتی ما ابعاد زندگی ائمه را نگاه کنیم، می‌فهمیم اینها چه‌کار می‌کردند. بنابراین فقط این نبود که اینها مسائل نماز و روزه یا طهارت و نجاسات را جواب بدهند؛ در موضع «امام» - با همان معنای اسلامیِ خودش - قرار می‌گرفتند و با مردم حرف می‌زدند. به‌نظر من این بعد در کنار این ابعاد قابل توجه است. شما می‌بینید که حضرت هادی را از مدینه به سامرا می‌آورند و در سنین جوانی - چهل و دو سالگی - ایشان را به شهادت می‌رسانند؛ یا حضرت عسکری در ۲۸ سالگی به شهادت می‌رسند؛ اینها همه نشان‌دهنده‌ی حرکت عظیم ائمه (ع) و شیعیان و اصحاب آن بزرگوارها در سرتاسر تاریخ بوده. با این‌که دستگاه خلفا، دستگاه پلیسیِ با شدت عمل بود، درعین‌حال ائمه (ع) این‌گونه موفق شدند. غرض، در کنار غربت، این عزت و عظمت را هم باید دید.

 

نفوذ امام حسن عسکری(ع) در اقصی نقاط جهان

حجت الاسلام «مجتبی شیدایی» معاون پژوهش حوزه علمیه خراسان جنوبی در گفتگو با خبرنگار شبستان در بیرجند اظهار داشت: امام حسن عسکری (ع) علی رغم اینکه در سن جوانی به شهادت رسیدند و مدت امامت ایشان ۶ سال بود، در نگاه جامعه یک امام جوان محسوب می‌شوند که نفوذ ایشان در اقصی نقاط جهان از سمرقند تا دورترین شهرهای آفریقا و مصر بوده است.

 

وی با تاکید بر اینکه به دلیل انتخاب نواب و وکلا در دوران امام جواد (ع) و امام هادی (ع)، این سبک وکالتی در دوران زندگی امام حسن عسکری (ع) بیشتر مورد توجه قرار گرفت و می توان گفت جایگاه خود را در بین مردم پیدا کرده بود، افزود: «احمد بن اِسحاق اَشعَری قمی» از راویان شیعه است که محضر چهار امام «امام جواد(ع) و امام هادی(ع)، امام حسن عسکری و امام زمان (عج)» را درک کرده بود. وی از وکلای امام عسکری(ع) در قم بود.

 

حجت الاسلام شیدایی با بیان اینکه وقتی قدرت افزایش می‌یابد، فشارها نیز به مراتب بیشتر می‌ شود، گفت: به همین دلیل در زمان امام عسکری (ع) با قدرت گرفتن جریان نواب و وکلا، ارتباط و تغذیه فکری و ذهنی مردم بسیار خوب شده بود و در مقابل حکومت بخاطر احساس خطر، فشار بیشتری اعمال می‌کرد.

 

وی با اشاره به اینکه وکلای امام عسکری (ع) دو وظیفه «تبیین و تشریح مسائل و احکام شرعی و پاسخگویی به شبهات» را برعهده داشتند، ادامه داد: گاهی امام عسکری (ع) پاسخ شبهات را در قالب نامه به وکلا و نواب خود ارائه می‌دادند.

 

وی با اشاره به اینکه جمع آوری نذورات و وجوهات شرعی نیز یکی دیگر از وظایف نواب و وکلای حضرت بود، افزود: با این اقدام، کمک به فقرا و نیازمندان و تقویت مکتب اهل بیت علیهم السلام از نظر تبلیغی راحت تر در دستور کار قرار می‌گرفت.

 

کار تشکیلاتی امام عسکری(ع)

معاون پژوهش حوزه علمیه خراسان جنوبی تصریح کرد: زمینه قیام نظامی برای امام عسکری (ع) وجود نداشت و از سوی دیگر، خلفا می‌دانستند که امام یک سیستم وکلایی برای برنامه ها و اهداف خود دارد به همین دلیل برای کنترل شرایط و فضا، امام را به سامرا منتقل کردند.

 

حجت الاسلام شیدایی همچنین به معجزات و کرامات زیادی امام حسن عسکری (ع) اشاره کرد که بدون شک عنایتی از سوی خداوند متعال به آن امام بوده است تا زمینه شک و تردیدی که در دل برخی از مردم ایجاد شده بود را برطرف کند.

 

وی تاکید کرد: امام یازدهم یک پاردوکس را در دوران امامت خود به بهترین شکل ممکن معرفی و مدیریت کردند. امام (ع) گاهی در یک جمع محدود نخبگانی اقدام به معرفی امام مهدی(عج) می کردند و در مواردی نیز به صورت انفرادی این معرفی و نشانه های امامت را تبیین می‌کردند که احمد بن اِسحاق اَشعَری قمی یکی از افرادی است که موفق به زیارت امام زمان (عج) شده است.

 

این پژوهشگر حوزه دین در ادامه به مکاتبات امام عسکری (ع) با وکلا و نواب خود اشاره کرد و گفت: امام یازدهم در دیدارهایی که گاهی با نواب و ولای خود داشتند، دست خط خود را به آنها نشان داده و تاکید می‌کردند که با قلم درشت و ریز،‌ خط آنها به چه شکلی هست تا نواب نامه هایی که بدون مهر حضرت به دست شان می‌رسد را بشناسند.

 

شیدایی همچنین با اشاره به جوان بودن حضرت در هنگام شهادت گفت: طبق یک روایت، تمامی ائمه معصومین علیهم السلام توسط دشمنان،‌ به شهادت رسیده‌اند، بر همین اساس، دست های بنی عباس در شهادت ایشان پنهان است.

 

وی خاطرنشان کرد: امروز باید از امام حسن عسکری (ع) کار تشکیلاتی و نظام مند را فرا گیریم که آن امام در آن روزگار، با تکیه بر نواب و وکلای خود، توانست جهان اسلام را مدیریت کند بنابراین در تمامی حوزه های اقتصادی، فرهنگی و ... باید این مهم عملیاتی شود.

 

 

 

پایان پیام/70

نظر شما