شناسهٔ خبر: 50146506 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

درگفت‌وگوی قدس با نویسنده کتاب «با خورشید سامرا» بررسی شد

مبارزه با بدعت ها و محافظت از حجت خدا دو مأموریت مهم امام عسکری(ع)

هشتمین روز از ماه ربیع‌الاول، عزادار امام عسکری(ع) پدر بزرگوار امام مهدی(عج)، ولی ‌عصر و زمان ماست؛ آخرین امامی که مردم ظهورش را دیدند و پس از ایشان عصر تاریک و سرد غیبت امام معصوم برای شیعه آغاز شد...

صاحب‌خبر -

البته روشنگری‌ها و زمینه‌سازی حضرت عسکری(ع) تا حد زیادی از تاریکی این دوران کاسته و موجب شد شیعه راه و هدف را گم نکند. در آستانه سالروز شهادت آن حضرت و به منظور بررسی سیره و اقدام‌هایشان در موضوع مهدویت با حجت‌الاسلام والمسلمین «محمدجواد مروجی طبسی»، محقق و مؤلف سیره اهل بیت(ع) و صاحب کتاب «الحیاة الامام العسکری(ع)» که با نام «با خورشید سامرا» به فارسی ترجمه و منتشر شده است، گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می‌شود.

با توجه به آنکه امام عسکری(ع) آخرین حجت و ولی خدا هستند که مردم ظهورشان را در جامعه درک کرده‌اند، ایشان برای ورود به عصر غیبت و درک چنین رخدادی توسط مردم چه اقدام‌هایی انجام دادند؟

یکی از اقدام‌های بسیار سنگین و مهم امام عسکری(ع) در زمان حیات ایشان، حفظ و حراست ولی و حجت خدا پس از خودشان بود تا دشمن آسیبی به ایشان نزند؛ اگر مروری بر دوران امامت امام هادی(ع) داشته باشیم می‌بینیم آن حضرت نسبت به حراست از امام عسکری(ع) به شدت مراقبت داشتند تا امام(ع) را در معرض دید دیگران قرار ندهند و مشکلی برای ایشان پیش نیاید و این رویه ۲۰ سال ادامه داشت و فرزندشان را به جامعه معرفی نکردند تا دشمن حساس نشود و درصدد شهادت ایشان برنیاید! تا سال ۲۵۲ هجری که «سیدمحمد» فرزند امام هادی(ع) از دنیا رفت و همان سال امام عسکری(ع) بروز و ظهور کردند. ایشان نیز پس از رسیدن به امامت چنین رسالتی بر عهده داشتند و باید از امام مهدی(عج) به عنوان آخرین حجت خدا محافظت می‌کردند چون دشمن که پیشگویی روایت‌ها را درباره ایشان می‌دانست که نظام ظلم و جور را برمی‌چینند، درصدد بود آخرین امام شیعه را از میان بردارد.

حضرت عسکری(ع) برای این حفظ و حراست چه راهبردهایی را اعمال می‌کردند؟

امام عسکری(ع) به شدت مسئله تولد امام زمان(عج) را مخفی نگاه داشتند مگر از برخی خواص، چنان که پیش از ولادت امام مهدی(عج) کسی از بارداری مادر حضرت صاحب الزمان(عج) حتی حکیمه خاتون، عمه امام عسکری(ع) اطلاع نداشت! در شب نیمه شعبان امام عسکری(ع) به عمه‌شان فرمودند: امشب نزد ما بمان فرزند ما به دنیا می‌آید... نزدیک اذان صبح امام مهدی(عج) متولد شدند.

امام عسکری(ع) فرمودند: ظالمین سعی کردند من را بکشند تا نسلم را مقطوع کنند اما بدانید او به دنیا آمده است. البته حضرت در کنار این اختفا، ولادت فرزندشان مهدی(عج) را برای خواص اعلام کردند چنان که به احمد بن اسحاق قمی در نامه نوشتند: خدای متعال فرزندی را به ما عطا کرده و نام ایشان را تصریح و تأکید کردند: فقط خودت آگاه باش و از مردم پوشیده بدار زیرا این امر را جز به دوستداران به جهت پایبندی به ولایت آشکار نمی‌سازیم.

احمد بن اسحاق پس از تولد امام زمان(عج) بر حضرت عسکری(ع) وارد شد و عرضه داشت: ای فرزند رسول خدا(ص) امام و جانشین پس از شما کیست؟ امام عسکری(ع) شتابان به داخل منزل رفته و بیرون آمدند در حالی که کودکی سه‌ساله روی شانه‌هایشان بود سپس فرمودند: این فرزند من است... به خدا قسم! او غیبتی طولانی دارد!

احمد بن اسحاق می‌پرسد آیا در این باره نشانه‌ای وجود دارد؛ اینجاست که امام زمان(عج) لب به سخن گشوده و فرمودند: من بقیه‌الله در زمین هستم و از دشمنان خدا انتقام خواهم گرفت، سپس فرمودند: ای احمد! پس از آنکه چیزی را به چشم خود دیدی دیگر نباید در پی نشانه باشی. یعنی ایشان به وی تفهیم کردند بالاترین نشانه همین است که تو از پدرم درخواست جانشین کردی. امام عسکری(ع) همچنین از برخی خواص مورد وثوق همچون علی‌ بن بلال، محمد بن معاویه، حسین ‌بن ایوب و بعضی دیگر بیعت گرفتند که کسی را از این ولادت باخبر نکنند و امام زمان(عج) را به آن‌ها نشان دادند.

درباره غیر خواص شیوه امام عسکری(ع) در تبیین و تفهیم مهدویت چگونه بود و این رسالت را چطور انجام دادند؟

وقتی عده بیشتری از مردم درخواست معرفی جانشین پس از امام عسکری(ع) را کردند، حضرت فرمودند: من جانشین دارم و او محمد نام دارد، او امام و حجت پس از من است، کسی که از دنیا برود و او را نشناسد مرگ او مرگ جاهلیت است. ابن‌هُمام می‌گوید از محمدبن عثمان شنیدم که در محضر امام عسکری(ع) بودم و درباره این حدیث بحث شد و امام فرمودند: این مطلب حق است.

وظیفه سنگین امام عسکری(ع) این بود که ضمن خبر دادن به جامعه که ولی خدا به دنیا آمده است و در کنار آنکه به معدودی از آن‌ها آن حضرت را نشان دادند، باید برای عموم این مسئله را تبیین و تصریح می‌کردند و این رسالتی سنگین بود که شیعه را برای ورود به عصر غیبت و عدم ظهور امام و حجت خدا آماده کنند. چون از سال ۲۶۰ هجری، مردم دیگر امام معصوم(ع) را ندیده‌اند و ابتدا از طریق نُواب خاص با امام(عج) در ارتباط بودند و در عصر غیبت کبری هم این مسیر از طریق نواب عام یعنی علما استمرار یافته است.

امام(ع) در برخی روایت‌ها شیعیان را با آثار غیبت امام(عج) و مشکلات پیش رو آشنا کرده و آنان را برای استقامت در مسیر و ثبات در اعتقاد آماده می‌سازند. در روایتی امام(ع) پس از معرفی فرزندشان به عنوان قائم، در وصف او از جریان سنت‌های انبیا در ایشان می‌فرماید: به راستی فرزندم همان قائم پس از من است و اوست که در او سنت‌های پیامبران با عمر طولانی و غیبت جریان می‌یابد تا جایی که دل‌ها به سبب طولانی شدن زمان، قساوت می‌یابد و کسی بر اعتقاد به او پایدار نمی‌ماند، مگر آنکه خدای عزتمند و بزرگوار در دلش ایمان نوشته و با روحی از جانب خویش تأییدش کرده باشد.

میزان اثربخشی این اقدام‌ها چگونه بود و در تاریخ چه استمرار و آثاری داشته است؟ چه کارشکنی‌هایی مقابل اقدام‌های امام عسکری(ع) در موضوع مهدویت صورت گرفت؟

پس از هر امامی مشکلاتی در جامعه بروز کرده و شیعه چند دسته می‌شدند؛ پس از امام عسکری(ع) نیز شیعه دچار چنددستگی شد چنان که پس از حضرت موسی ‌بن جعفر(ع)، حضرت سیدالشهدا(ع) و امام صادق(ع) نیز این چنددستگی‌ها بروز و ظهور یافت اما آن کسی که پس از امام عسکری(ع) بیشتر به این اختلاف‌ها دامن می‌زد برادر خود حضرت یعنی جعفر کذاب بود! در روایات است وقتی جعفر به دنیا آمد، امام هادی(ع) گریه کردند، چون از چرایی این گریه پرسیدند، حضرت(ع) فرمودند: این کودک در آینده خلق بسیاری را گمراه خواهد کرد! و چنین شد و او برای رسیدن به مقام و جایگاه نزد خلیفه وقت رفت و از وجود امام زمان(عج) در منزل امام عسکری(ع) خبر داد، همین موجب شد ایادی خلافت به منزل حضرت ریخته و آنجا را بازرسی کنند و برخی کنیزان را که مدعی وجود علایم حمل در خود بودند، با خود ببرند!

جعفر مشکلات بسیاری را برای امام عسکری(ع) ایجاد کرد و به نوعی آتش‌بیار معرکه بعد از ایشان بود!

از این رو، اگر اقدام‌های امام عسکری(ع) اعم از معرفی و نشان دادن حضرت ولیعصر(عج) به خواص و تصریح به امامت ایشان برای عوام نبود، قطعاً شیعه پس از ایشان برچیده و شیعه‌گری رها می‌شد. ایشان فرمودند: پیروان ما، گروه‌های نجات یابنده و فرقه‌های پاکی هستند که حافظان [آیین] مایند و ایشان در مقابل ستمکاران، سپر و کمک‌کار ما [هستند]. به زودی چشمه‌های حیات [منجی بشریت] بعد از گدازه توده‌های آتش! پیش از ظهور برای آنان خواهد جوشید.

با توجه به آنکه ائمه(ع) پس از امام رضا(ع) به ابن‌الرضا(ع) شهرت دارند، امام عسکری(ع) در تداوم سیره جدشان حضرت رضا(ع) چه برخورد و مواجهه‌ای با جریان‌های انحرافی داشتند؟

امام عسکری(ع) همانند پدر و اجداد خویش هرگز نمی‌توانستند مقابل بدعت‌ها سکوت کنند بنابراین در عین اینکه تحت فشار شدید دشمن قرار داشتند اما با آن‌ها که می‌خواستند دین را بازیچه کرده و در دین بدعت بگذارند، مقابله می‌کردند. چنان که در مقابل جبریه، غلات و مفوضه موضع گرفتند همچنین در مقابل یعقوب بن اسحاق کندی، فیلسوف معروفی که در عراق زندگی می‌کرد و کتابی درباره تناقضات قرآن می‌نوشت، حضرت(ع) یکی از شاگردان را نزدش فرستادند و شیوه‌ای را به کار گرفتند که کندی در نهایت آن نوشته‌ها را سوزاند و شرح آن در تاریخ آمده است. ایشان با فساد به تناسب درجات آن مقابله می‌کردند و شاگردانی را پرورش دادند که با بدعت‌ها و جریان‌های انحرافی به مقابله برخاستند.

امام عسکری(ع) به چه القابی شهرت دارند و این القاب در جامعه چه تجلیاتی داشته است؟

امام یازدهم چنان که در روایت‌ها آمده به القابی همچون ابن‌الرضا(ع)، امین، عسکری و... شهرت داشته‌اند، ایشان ۶ سال امامت کردند و در این مدت به قدری اوصاف امامت را بروز و ظهور دادند که حتی خلیفه که چند بار ایشان را به مرگ تهدید کرده بود، از حضرت طلب دعا کرد چون می‌دانست امام عسکری(ع) مجیب‌الدعوه هستند. سیره امام عسکری(ع) چنان بر مدار اخلاق بود که نه فقط شیعه بلکه همگان را شیفته و مجذوب خود می‌کردند. از آن حضرت احادیث متعددی بر جای مانده است و اگرچه برخی می‌خواهند بگویند خلطی بین احادیث ایشان با امام هادی(ع) شده است اما باید گفت این مسئله صحت ندارد. در علم حدیث، یکی از القابی که برای امام حسن عسکری(ع) به کار رفته، «فقیه» است. حضرت از اول ابواب فقهی تا آخر آن احادیثی دارند چه خود تصریح کرده‌اند چه در پاسخ به نامه‌ها مرقوم داشته‌اند که همه را در کتاب «حیاة الامام العسکری(ع)» آورده‌ام.

نظر شما