کسانی به او گفته بودند برای اینکه کارت در کلانتری راه بیفتد باید پول خرج کنی، اما شهرام حلاج دید که مأموران کلانتری بدون خروج از اخلاق و قانون دستور قضایی را اجرا کردند و خانهاش را به او بازگرداندند.
او حالا رفته و به رئیس کلانتری سه بسته هدیه ساده (تصویر هدایا (https://www.instagram.com/p/CUe0tSeqzuo/?utm_medium=copy_link)) داده است برای سه افسر کلانتری که حکم را اجرا کردهاند. روی هر بسته هم یک نامه هست که پسرش برای فرزندان سه افسر کلانتری نوشته است. هر بسته هدیه هم فقط شامل چند جلد کتاب کودک و نوجوان برای فرزندان سه مأمور وظیفهشناس است.
متن سه نامه نخست را در زیر آوردهام و اگر دوست داشتید میتوانید در لینک آخر این مطلب هم آنها را بخوانید.
نامه اول
حتما بچهها در مدرسه تو را شریف صدا میکنند. پس من هم با همان اسم صدایت میکنم.
سلام شریف
شریف! پدر تو، جناب سروان شریف، خیلی پلیس خوب و مرد مهربانی است. پدر تو دیروز به پدر و مادر من و خانوادهی ما کمک کرد تا ما خانهمان را پس بگیریم. من تا دیروز نمیدانستم که پلیس برای پسگرفتن خانه هم به آدمها کمک میکند.
پدر من میگوید: پدر تو، جناب سروان شریف، با آن که از صبح زود تا پایان وقت اداری کلی کار انجام داده بود و خستهشده بود، حتی بعد از وقت اداری به کمک ما آمد و با مهارت و حوصله کمک کرد که بالاخره ما امشب به خانه خودمان برویم.
فکرش را بکن، پدر تو روزی به چند نفر مثل خانوادهی ما کمک میکند!
من فکر میکنم بچههای پلیسهایی مثل پدر تو، خیلی به پدرشان افتخار میکنند.
بابای من میگوید: جناب سروان شریف خودش هم مثل اسمش شریف است؛ هم شریف است و هم قوی.
من خودم پدر تو را ندیدم، پس لطفا تو، از طرف من و بقیهی بچههایی که پدر تو هر روز به آنان کمک میکند پدرت را ببوس و از او تشکر کن.
آرش حلاج ۲۳ شهریور ۱۴۰۰
نامه دوم
حتما بچهها در مدرسه تو را طوسی صدا میکنند، من هم با همان اسم مدرسه صدایت میکنم: سلام طوسی
طوسی پدر تو خیلی مرد خوبی است. دیروز به ما کمک کردهبود تا بتوانیم خانه خودمان را از کسی که ان را به زور گرفته بود، پس بگیریم و به حق خودمان برسیم.
من فکر میکردم پلیسها فقط دزدها را میگیرند. اما حالا فهمیدم که در خیلی کارهای دیگر هم به مردم کمک میکنند.
پدرم من میگوید استوار یعنی محکم و مقاوم و پابرجا. پس استوار طوسی یعنی کسی که برای دفاع از حق مظلومها محکم و مقاوم و پابرجا است.
پدرم میگوید خودش از استوار طوسی تشکر کرده است. لطفا تو از طرف من هم از پدرت تشکر کن و صورت مهربانش را ببوس.
آرش حلاج ۲۳ شهریور ۱۴۰۰
نامه سوم
حتما بچهها در مدرسه تو را سالاروند صدا میکنند، پس من هم مثل بچههای مدرسه تو را سالاروند صدا میکنم.
سلام سالاروند
پدر تو جناب سروان امید سالاروند در این چند روز کلی به ما امید داد و خدایی خیلی سالار است.
پدر من میگوید دیده است که چقدر کارهای پدر تو زیاد است و در طول روز به دهها نفر مثل ما و خانوادهی ما کمک میکند. در طول روز خیلی خسته میشود اما همهی سختیها را تحمل میکند و سعی میکند که با مهربانی به آدمها کمک کند.
حتما تو به پدرت خیلی افتخار میکنی. فکرش را بکن یک پلیس حرفهای و مهربان در یک روز به دهها نفر آدم کمک میکند. خدایی افتخار هم دارد.
آرش حلاج ۲۳ شهریور ۱۴۰۰
این گونه هم میتوان شهروند قدرشناس و مشوق سلامت اخلاقی و اداری بود. این گونه شهروندان در دل دیگران امید و انسانیت میکارند.
* عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
نظر شما