شناسهٔ خبر: 49843136 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ابتکار | لینک خبر

اهالی کتاب چه توقعاتی از مسئولان دولت سیزدهم دارند؟

فرهنگ را ببینید

صاحب‌خبر - گروه فرهنگ و هنر – می‌گویند کتاب غذای روح است. همانطور که جسم نیاز به مواد غذایی مناسب دارد، روح و روان نیز برای رشد و بالندگی نیاز به بهره‌گیری از کتاب است. اما گاهی سیاست‌گذاری‌های گوناگون باعث ایجاد موانعی برای اهالی و دست‌اندرکاران کتاب می‌شود. در این روزها که مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار خود را تازه آغاز کرده‌اند، اهالی چه توقعی از آن‌ها دارند؟
اگر بخواهیم درباره فرهنگ صحبت کنیم، قطعا نمی‌توانیم بازه زمانی مشخصی را برای آن در نظر بگیریم. کارهای فرهنگی و اثرگذاری در این بخش نیاز به سال‌ها اقدامات موثر دارد. هر تصمیمی در حوزه سیاست‌گذاری می‌تواند روند رشد فرهنگ را دچار تغییر کند. به هر روی دولت دوازدهم به پایان رسیده و حالا در نخستین روزهای فعالیت وزیر تازه و معاونانش هستیم. در چنین مواقعی معمولا نقاط ضعف مدیران و برنامه‌های پیشین عنوان می‌شود تا بتوان با هم‌اندیشی راهی برای بهبود اوضاع یافت. در حوزه فرهنگ نیز برخی سیاست‌گذاری‌های دولت دوازدهم مورد انتقاد اهالی این بخش قرار گرفته است.
لیل گلستان، مترجم و مدیر گالری گلستان درباره وضعیت فرهنگ و ادبیات در دولت دوازدهم و خلاءهایی در این زمینه که نیاز به حمایت دارند، اظهار کرد: در چهار سال گذشته هیچ چیز خوب نبود. فرهنگ، ادبیات، کتاب و ... که دیگر خیلی برای حکومت جزء اولویت‌ها نیست و وضعیت حوزه فرهنگ هم مثل دیگر چیزها بد بود. نویسندگان می‌نوشتند و ناشران چاپ می‌کردند اما با مشکلات زیاد، نومیدانه، مایوس و بدون هیچ فکری درباره آینده کاری که انجام می‌دهند. یعنی واقعا فداکاری می‌کردند و فقط به دلیل علاقه خودشان و تعهدی که نسبت به جامعه داشتند، این کار را پیش می‌بردند.
او سپس با بیان اینکه به هر حال در این چهار سال اخیر هیچ بهایی به فرهنگ و ادبیات داده نشد، افزود: نمی‌دانم که در چهار سال پیش رو چه اتفاقی خواهد افتاد. اصولا بدبین نیستم و آدمی هم نیستم که پیشاپیش گمانه‌زنی کنم، از حدس و گمان زدن هم اصلا خوشم نمی‌آید، بنابراین به تماشا می‌نشینیم. ما سعی خودمان را می‌کنیم که بشود، در تمام این ۴۰ سال هم سعی‌مان را کردیم تا بشود و تا آن‌جا که توانستیم کارمان را کردیم.
موسی بیدج، شاعر و مترجم نیز درباره وضعیت فرهنگ و ادبیات در دولت دوازدهم و خلاءهایی در این زمینه که نیاز به حمایت دارند، اظهار کرد: فرهنگ جریانی است که مستقیما به مقطعی یک، دو یا چهارساله مربوط نمی‌شود. اگر مشکلات اساسی در آن وجود داشته باشد، اصل موضوع را در چهار سال هم تحت تاثیر قرار نمی‌دهد (شاید مقدار کمی بهتر یا بدتر شود) لذا من معتقد نیستم که برای آن محدوده و سن و سال قائل شویم.
او در عین حال با بیان اینکه قاعدتا وضعیت خوب نیست، گفت: زمانی کتاب‌های من در پنج‌هزار نسخه منتشر می‌شد، حالا انگار من عمر حضرت نوح یافته‌ام که کتاب‌های منِ نوعی به ۵۰۰ نسخه و بعد به ۲۰۰ نسخه رسیده است. بعضی از ناشران هم یواشکی می‌گویند که ۵۰ نسخه از کتاب را چاپ می‌کنیم و اگر فروش رفت، ۵۰ نسخه دیگر هم منتشر می‌کنیم، یا اگر خیلی کتاب مهمی باشد، در ۵۰۰ نسخه منتشر می‌شود. آیا این با ملتی با پیشینه دیرین فرهنگی تناسبی دارد؟ من فکر می‌کنم هیچ تناسبی ندارد. از اینکه برای یک ملت ۸۵ میلیونی، ۲۰۰ نسخه کتاب چاپ کنیم، باید به قبا و عبای‌مان بربخورد، باید در این زمینه فکر کنیم. لذا مشکل ما یکی‌دوتا نیست.
این مترجم ادبیات عرب همچنین به تاثیر شیوع ویروس کرونا بر وضعیت فرهنگ اشاره و بیان کرد: در این دو سال اخیر هم کرونا مزید بر علت شده است، البته اصل علت نیست. این روزها دیگر کسی دل و دماغی ندارد؛ چون ناشر نمی‌تواند چیزی چاپ کند، ابزار چاپ سرسام‌آور گران شده و برای همین جرات و ریسک نمی‌کند تا کتابی منتشر کند و رسانه‌ها هم این‌قدر فراوان شده‌ و چاپ‌های غیرقانونی هم زیاد شده و همه این‌ها دست به دست هم داده‌ و باعث شده‌اند که وضعیت فعلی به وجود بیاید.
موسی بیدج افزود: مشکل دیگری هم در بخش پخش داریم؛ خیلی از نویسندگان - به‌خصوص جوانان - حتی اگر بخواهند کتابی را با پول خودشان هم چاپ کنند، کسی را پیدا نمی‌کنند که بخواهد آن را توزیع کند، چون ناشران و شرکت‌های پخش چنین فضایی را به وجود آورده‌اند و در نهایت طوری شده که منِ نویسنده کم‌تر رغبت می‌کنم چیزی بنویسم.
او در ادامه و با بیان اینکه پایه‌های فرهنگ ما بر اساس نوشتن است، اظهار کرد: فرهنگ دو پایه دارد؛ یکی از آنها، اندیشه است که باید به نوشته درآید، این نوشته می‌تواند تالیف و ترجمه باشد. این دو بال یک پرنده را به پرواز درمی‌آورند. وقتی این دو مشکل پیدا کنند، چطور می‌توانیم برای بهتر شدن فرهنگ‌مان تلاش کنیم؟ فرهنگی که باید حقش را ادا کنیم، نه این‌که بگوییم جزو کشورهای پیشرفته فرهنگی شویم، نه، ما حتی به نقش قبلی خودمان هم برگردیم، خیلی خوب است.
او ادامه داد: امروزه اگر ۱۰ اولویت را برای سبد خرید خانوار در نظر بگیریم، کتاب و فرهنگ در آن نیست، چون آدم اول باید خیالش راحت شود، نان دارد، بعد هم اجاره خانه، لباس و دیگر ملزومات. اما وقتی کتاب نباشد، این ملت گرسنه می‌ماند؛ گرسنه فرهنگی. باید برای این فکری کنیم. این‌که دستوری عمل کنیم، فایده‌ای ندارد، باید به دل اهالی فرهنگ رجوع کنیم و حرف دل‌شان را بشنویم.
به هر حال دولت دوازهم کار خودش را به پایان رسانده و حالا چشم‌ها به دولت سیزدهم و وزیر جدید است. اما اهالی فرهنگ چه انتظاراتی از مسئولان تازه دارند؟ لیلی گلستان در این‌باره گفت: من سال‌هاست که انتظارم را از تمام دولت‌ها بریده‌ام و متاسفانه این نومیدی من از زمان آقای خاتمی و دولت اصلاحات شروع شده است. بنابراین هیچ انتظاری ندارم.
او در عین حال بیان کرد: انتظار من از اهالی فرهنگ و هنر است که جا نزنند، واندهند و تا آن‌جا که می‌توانند کار خودشان را انجام دهند. جلو ما سدهای زیادی گذاشتند، مانع‌های زیادی گذاشتند و دارند می‌گذارند. انتظارم این است که دولت آینده کمی به اعتراض‌ها و بیشتر پیشنهادات مثبتی که اهالی فرهنگ و هنر همیشه داشته‌اند گوش کند. فکر نکنند بلدند، بلد نیستند بنابراین بهتر است از کسانی که بلدند یاد بگیرند و عمل کنند چون خیلی به نفع‌شان است؛ اگر این دولت بتواند از افراد متخصص و حرفه‌ای در این حیطه کمک بگیرد و با آن‌ها کار کند و پیشنهادات آن‌ها را اجرا کند، نه تنها بدی نمی‌بیند بلکه آن‌ها را به سمت خودش می‌کشاند و این ترفندی است که باید یاد بگیرند.
محمدرضا عبدالملکیان، شاعر نیز درخصوص انتظاراتش از دولت جدید نیز بیان کرد: مخاطب عرض من همه دستگاه‌های فرهنگی است؛ هر کس کار خودش را انجام دهد و در کار و وظیفه دیگران سرک نکشد. اگر هر کس در جای خودش قرار بگیرد و وظیفه خودش را انجام بدهد، وضعیت اهداف و چشم‌اندازهای فرهنگی روشن‌تر می‌شود. انتظار من این است که نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور بگوید وظیفه‌اش چیست که من به عنوان یکی از اهالی فرهنگ بدانم چه چیز به این نهاد ربط دارد و چه چیز به وزارت ارشاد و سایر نهادها.
اما یکی از چالش‌های اهالی فرهنگ با سیاست‌گذاران در طول سال‌ها موضوع ممیزی است. گلستان در همین رابطه با اشاره چالش ممیزی برای اهالی فرهنگ، اظهار کرد: به هر حال من نمی‌دانم که چه آینده‌ای و چه ممیزی‌هایی در پیش رو داریم که البته همیشه هم داشته‌ایم. من تا کنون برای ۳۵ تا از ۴۰ کتابی که منتشر کرده‌ام به وزارت ارشاد رفته‌ام، البته توانسته‌ام طرف مقابلم را قانع کنم که دارد اشتباه می‌کند. خیلی به من فشار آمد اما این کار را انجام دادم و شد. ولی واقعا چرا ما باید این همه انرژی مصرف کنیم تا به طرف بفهمانیم که اشتباه می‌کند؟ کسی را در این جایگاه بگذارید که تخصص داشته باشد، ادبیات بداند و این‌قدر معانی عجیب و غریب از جملات ما درنیاورد و به ما تحویل ندهد. تنها کاری که وزیر جدید می‌تواند انجام دهد، این است که به حرف اهالی فرهنگ گوش کند.
احمد اکبرپور، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان، نیز درخصوص بحث ممیزی، خواسته خود از دولت جدید را بیان کرد: وزارت ارشاد نسبت به آثار ترجمه به نسبت آثار داخلی راحت‌تر برخورد می‌کند و به این شکل بر نویسنده‌های داخلی فشار خیلی بیشتری وجود دارد؛ به خصوص در طنز. حداقل نگاه یکسانی داشته باشند. ممیزی به شکل فعلی باعث می‌شود آن‌قدر از سر و ته کتاب‌های طنز زده شود که دیگر علاقه‌ای به تالیف آن‌ها نباشد. اما انگار درباره آثار ترجمه راحت‌تر برخورد می‌کنند. بنابراین تقاضای من این است که اقلا برای آثار داخلی هم شرایط مساعدتری ایجاد کنند، چون به هر حال طنز فضاهای خاصی دارد.
به هر حال فرهنگ بدون شک یکی از مهم‌ترین ارکان شکل‌دهنده هر جامعه‌ای است و نیاز است تا با توجه به خواسته‌های اهالی این بخش، گام موثرتری در راستای اعتلای فرهنگ برداریم.

نظر شما