شناسهٔ خبر: 49788762 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

گفتگو با محمدرضا عباسیان، مستندساز درباره پیاده‌ روی اربعین

راه سخت دوست داشتنی

یکی از معدود مسیرهایی است که باید دل به یاری پا بیاید. از آن راه‌هایی که اول باید متمرکز شوی و بنشینی با دلت خلوت کنی و ببینی او چه می‌گوید.

صاحب‌خبر -

اگر به راه بزند شوری به پا می‌کند که پاها لاجرم باید حرکت کنند. در این سفر آن‌چنان مسافران می‌گویند، باید با دل راه رفت نه با پا که پاها اختیارشان در دست مغز است و سیستم عصبی و ناتوانی جسم و هزار دلیل می‌آورند که راه دور است و جسم ناتوان و نمی‌شود اما دل که از مغز دستور نمی‌گیرد، خودش مستقیم به بالا وصل است، پیچیدگی مغز را ندارد و چون خودش انرژی تولید می‌کند، مانند مغز دو دو تا چهار تا نمی‌کند که حالا باید برای اداره بدن انرژی ذخیره کند و اصلا این بدن ضعیف چرا باید در گرمای عراق پیاده راه بیفتد و برود حرم.

پیاده چرا؟ می‌توان همین مسیر را در ماه‌های خنک‌تر رفت وقتی خلوت‌تر است و می‌توان با فراغ بال زیارت کرد و در خلوت نشست و با امیرالمومنین(ع) و پسرهایش و یارانشان حرف زد. اما دل می‌گوید به راه بزن. اتفاقا همین پیاده‌روی و سختی مسیر خوب است. دل است. دیگر سختی را بیشتر از راحتی می‌پسندند، بر عکس مغز که همه توجیهات را می‌آورد که ما به راه سهل‌تر و آسان‌تر و راحت‌تر برویم.

فردا اربعین است و چند روزی است آنها که به حرف دلشان گوش داده‌اند به راه زده‌اند و اکنون دیگر نزدیکی‌های حرم سیدالشهدا (ع) هستند و عده‌ای هم البته رسیده‌اند.

آنها که زودتر رفته‌اند یا تندتر قدم برمی‌دارند و شب و روز زیاد برایشان توفیر نمی‌کند و فقط می‌روند تا برسند. همان‌هایی که معمولا تنهایند و فیلم‌ها و عکس‌هایشان که در شبکه‌های مجازی منتشر می‌شود، با خودت می‌گویی خوش به حال خودت و دلت که چنین در خلوت خودت می‌روی تا برسی.

سلوک عارفانه

چند روزی است حال و هوای ایران کلا اربعینی شده و هوا، هوای پیاده‌روی اربعین است. شوری است که مغزت هرچقدر هم قوی و منطقی باشد و فرمانده بدن و ذهنت، باز از آن گوشه و کنارها دلت سرک می‌کشد و هوای رفتن پیدا می‌کند.

محمدرضا عباسیان، مستندسازی که چند بار به پیاده‌ روی اربعین رفته درباره حال و هوای پیاده‌ روی اربعین و فراگیری آن می‌گوید: حدود 10سالی است پیاده‌ روی اربعین بین ایرانی‌ها باب شده اما این سنت قرن‌ های زیادی است که در عراق برقرار است. عراقی‌ها با نزدیک شدن به اربعین امام حسین(ع) از گوشه و کنار این کشور پیاده به سمت حرم راه می‌افتند. آنها معمولا سبک مسافرت می‌کنند، بار و بندیل زیادی با خودشان همراه نمی‌برند.

هر جا هم که گنبد حرم سیدالشهدا را دیدند، سلام می‌دهند و برمی‌گردند. ایرانی‌ها اما از وقتی طعم پیاده‌ روی اربعین را چشیدند دیگر آن را رها نکرده و نمی‌کنند. سال قبل به دلیل شیوع کرونا ایرانی‌ها نتوانستند به این پیاده‌روی بروند و امسال هم تعداد محدودی توانستند بروند.

مسیر سختی است و اصلا آسان نیست که کیلومترها پیاده راه بروی. اما واقعیت این است آنقدر شیرین و دلنشین است که اگر فقط یک بار بروی محال است دیگر این سفر را ترک کنی. موعد اربعین که می‌شود، دلت به راه می‌زند و تو را هم با خودش می‌برد.

شاید به این دلیل که پیاده‌ روی اربعین در واقع سلوکی عارفانه است که سختی‌هایش هم دوست‌داشتنی است و جذاب؛ جذاب از منظر معرفتی و شناختی. سفری است که دلت را جلا می‌دهد و حالت را برای مدتی هم که شده خوب می‌کند. هرچند پاهایت تاول بزند، نفست تنگ شود، خورد و خوراکت هر چه باشد در مسیر گیرت می‌آید، جای خوابت نرم و گرم یا نرم خنک نباشد و ...

مسیری که مقصد است

عباسیان می‌گوید: برخی به راه می‌زنند و پا در سفر اربعین می‌گذارند و همه مسیر را هم پیاده می‌روند. من راستش همه راه از نجف تا کربلا را نمی‌توانم پیاده بروم. اما همان مقدار راهی که می‌روم را نمی‌توانم با هیچ پدیده دیگری مقایسه کنم. من حج هم رفته‌ام که سفری جمعی است و بسیاری از مراسم آن را باید پیاده برگزار کنی و در میان جمع. اما به نظرم پیاده‌روی اربعین با سلوک و مراسم حج حتی تفاوت‌هایی دارد. پیاده‌ روی اربعین سخت‌تر است و امکانات و آسایشی که در حج هست در مسیر رسیدن به کربلا نیست. معروف‌ترین مسیر پیاده‌روی از نجف تا کربلاست. عده‌ای با هواپیما می‌روند نجف و اول به زیارت امیرالمومنین(ع) می‌روند که خودش توفیق بزرگی است. حضور در حرم امام اول شیعیان خودش دوپینگ و ذخیره انرژی خوبی است. بعد به راه می‌افتند و پیاده می‌روند سمت کربلا. عراقی‌ها به این مسیر می‌گویند طریق شط. اما مسیرهای دیگری هم هست. برخی از مسیر کاظمین می‌روند و برخی مسیر بصره. اما مسیر طریق شط که به طریق‌العلما هم شهرت دارد، معروف‌ترین مسیرهاست که موکب‌های زیادی در آنجا مستقر می‌شوند و از زائران پذیرایی می‌کنند. عراقی‌هایی هم که وظیفه خود می‌دانند در این ایام از زائران پذیرایی کنند کم نیستند. در ایام پیاده‌روی و تا قبل از اربعین همه چیز در این مسیر مجانی است و لازم نیست هزینه‌ای پرداخت شود. جالب اینجاست بعد از روز اربعین همه چیز به روال عادی برمی‌گردد و دیگر هیچ چیزی رایگان پیدا نمی‌شود. انگار فقط برای چند روز همه شرایط سهل و آسان می‌شود تا تو به کربلا برسی. در همین روزها ازدحام آنقدر زیاد است که حتی نمی‌توانی وارد خیابان بین‌الحرمین شوی چه برسد توفیق پیدا کنی وارد حرمین شوی. هر اتفاقی که قرار است بیفتد در همان مسیر می‌افتد. راه، خودش به نوعی مقصد است.

عاشقانه‌ای که باید تجربه‌اش کنی

دهه اول محرم، دهه عجیبی است. همه به عشق امام حسین(ع) به هیات‌ها و خیابان‌ها می‌آیند. کسی که شاید نماز یومیه‌اش را هم نخواند اما در آن شب و روزها می‌رود زیر علم امام حسین (ع). هیچ‌کس نه انتقادی به او می‌کند و نه می‌گوید تو نباید بیایی هیات امام حسین (ع).

همه فضا از عشق اباعبدا... (ع) پر است و همه به هم اجازه می‌دهیم عطر این عشق را استشمام کنیم. پیاده‌روی اربعین هم دقیقا همین‌جوری است. همه در کنار هم قدم می‌زنند و هم‌سفر می‌شوند بدون این که یکدیگر را قضاوت کنند یا بگویند تو چرا آمده‌ای.

نه نصیحتی وجود دارد و نه اما و اگری. یک اتفاق فرهنگی نادر است که باعث می‌شود آدم‌ها با هر مسلک و اعتقادی کنار هم قرار بگیرند. آنچه مهم است عشق به سیدالشهدا (ع) است.

این که این سفر چقدر در سبک زندگی و اعتقادات آدم‌ها موثر است، بستگی به تصمیم هر آدمی دارد که به این سفر می‌رود. شاید تصمیمش این است به راه تزکیه قدم بگذارد و پیاده‌روی اربعین در این راهی که انتخاب کرده کمکش کند اما این که بگوییم با پیاده‌ روی اربعین کلا زندگی فرد و اعتقاداتش تغییر می‌کند نه، چنین نیست.

چند روزی حال دلت خوب است. اگر بتوانی این حال خوب را استمرار بدهی و دلت و ذهنت را پاکیزه نگه داری که برنده‌ای. اگر هم نتوانی، همان چند روز هم غنیمت است.

به نظرم برای درک پیاده‌روی اربعین و حال و هوایش هر آدمی خودش باید برای یک بار هم که شده این سفر را تجربه کند چون نه به کلام می‌آید و نه فیلم و عکس می تواند ذات درونی آن را توصیف و تفسیر کند.

طاهره آشیانی - روزنامه‌نگار / روزنامه جام جم

نظر شما