شناسهٔ خبر: 49696518 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فردا | لینک خبر

ابوالفتح در گفت‌وگو با «فردا» مطرح کرد:

برجام ظرف سه، چهار ماه آینده احیا نمی‌شود

امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا به احیای برجام در کوتاه مدت امیدی ندارد و معتقد است که هیچ از طرفین از مواضع خود کوتاه نخواهند آمد.

صاحب‌خبر -

گروه سیاست سایت فردا – آنطور که سعید خطیب‌زاده سخنگوی وزارت خارجه ایران گفته مذاکرات برجامی ظرف چند هفته آینده در وین از سر گرفته می‌شود و قبل از آن هم ایران باید درباره تیم مذاکره کننده خود به جمع‌بندی برسد. در حقیقت آنچه فعلا در ایران مشخص و قطعی است مواضع برجامی است. ایران حاضر به مذاکره در موضوعات غیربرجامی نیست. خواهان لغو همه تحریم‌ها و حتی راستی‌آزمایی است. 

طرف مقابل هم نه‌تنها این را نمی‌پذیرد، در قالب زیاده‌خواهی‌های خود موضوعات مختلف موشکی، حقوق بشری و برجامی را هم پیش می‌کشد. در عین حال مدام تاکید می‌کند که خواهان احیای برجام است و از ایران می‌خواهد که به مذاکره برگردد. 

باید دید که در این وضعیت احیای برجام امکان‌پذیر است یا خیر. این پرسش را با امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا مطرح کردیم و او هم معتقد است که احیای برجام به این زودی‌ها یعنی حداقل ظرف سه، چهار ماه آینده شدنی نیست. 

آنچه در ادامه می‌خوانید، مشروح این گفت‌وگو است.

 

*مواضع برجامی ایران مشخص است و به نظر نمی‌رسد که قصد عقب‌نشینی داشته باشد. در این شرایط طرف آمریکایی نرمشی به خرج می‌دهد تا برجام احیا شود؟

امیدوارم که این اتفاق رخ دهد اما بعید می‌دانم. مگر اینکه یک اتفاق خاصی رخ دهد.

 

*چرا بعید می‌دانید؟

آنطور که افراد نزدیک به مذاکره‌کنندگان و مطلع‌ها می‌گویند در دور اول تا سوم مذاکرات، ایران و امریکا دیدگاه و مواضع خود را اعلام کرده‌اند و از پایان دور سوم به بعد چیزی عوض نشده است. یعنی هم ایران بر مواضع خود پافشاری می‌کند و هم امریکایی‌ها.

امریکایی‌ها معتقدند که برجام قدم اول است و بازگشت به آن و برداشتن بخشی از تحریم‌ها را منوط به این کرده‌اند که ایران موافقت کند در حوزه‌های دیگری با آنها گفت‌وگو کند. این چیزی نیست که جمهوری اسلامی بپذیرد و به همین دلیل هم تغییر محسوسی در دوره چهارم، پنجم و ششم ایجاد نشده و مذاکرات صرفا صورت گرفته است.

 

*پیش‌بینی می‌کنید که این گره در دوره هفتم باز بشود یا خیر؟

اگر این گره تا الان باز نشده،  بعید است که در آینده نزدیک یعنی ظرف سه، چهار ماه آینده هم باز بشود، مگر آنکه یک اتفاق خاص رخ دهد.

 

*منظورتان از اتفاق خاص چیست؟

می‌تواند دو بخش داشته باشد. در بخش مربوط به ایران، اتفاق خاص این است که اقتصاد ایران توان ادامه فعالیت زیر فشار سنگین تحریم را نداشته باشد و در معرض فروپاشی قرار بگیرد. در آن صورت ممکن است مصلحت سنجی شده و ایران مواضع خود را تعدیل کند. البته من بعید می‌دانم که حداقل در سه، چهار ماه آینده این اتفاق رخ دهد زیرا ما بحران یا آن شوک اولیه تحریم را پشت سر گذشته‌ایم و ایران الزامی یا اجباری ندارد که از مواضع خود کوتاه آید. 

در طرف مقابل هم اتفاق خاص این است که امریکایی‌ها با خطر فوری دست‌یابی ایران به سلاح اتمی یا ایجاد ظرفیت‌های ساخت سلاح اتمی مواجه شوند. اگرچه جمهوری اسلامی ایران بارها گفته که قصد و نیتی برای ساخت سلاح اتمی ندارد اما طرف‌های مقبل از گزارش‌هایی که آژانس از کیفیت و کمیت فعالیت هسته‌ای ایران می‌دهد، تحت عنوان کاهش زمان گریز هسته‌ای یاد می‌کنند. اگر امریکایی‌ها احساس کنند که نزدیک است این گریز هسته‌ای به چند هفته کاهش یابد یا ایران آن را پشت سر گذاشته باشد، شاید امریکایی‌ها در شرایط اضطرار قرار بگیرند و از مواضع خود عدول کنند.

در واقع تا زمانی که توازن وحشت بین ایران و امریکا برقرار نشود و دو کشور احساس نکنند که ادامه مسیر می‌تواند مخاطره آمیز باشد، احتمالا کوتاه نمی‌آیند. به همین دلیل هم هست که الان هفت ، هشت ماه از آغاز به کار دولت بایدن در آمریکا و دو، سه ماه هم از شروع کار دولت رئیسی در ایران می‌گذرد ولی هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است.

 

*پس پیش‌بینی شما این است که وضعیت موجود تا ماه‌های آینده ادامه خواهد داشت.

بله، به این خاطر که وضعیت اقتصادی ایران اگرچه فشار سنگینی بر معیشت، کسب و کار و زندگی مردم وارد شده است، اما مطابق انتظار آمریکایی‌ها با اعمال تحریم‌ها به نابودی و فروپاشی نرسیده است یا یا آنطور که انتظار داشتند فشارهای اقتصاد موجب شورش‌های اجتماعی در داخل کشور نشده که طبق پیش‌بینی آنها جمهوری اسلامی را وادار کند تا برای حفظ موجودیت خود به خواسته آنان تن دهد.

با گذر زمان این فرصت از امریکایی‌ها گرفته می‌شود. آمارهای غیررسمی نشان می‌دهد که ایران بالای یک میلیون بشکه نفت و میعانات می‌فروشد و پول آن وارد اقتصاد می‌شود. کمبودها و بحران‌های ارزی هم پشت سرگذاشته شده و وضعیت به یک ثبات نسبی رسیده است. بنابراین در چند ماه آینده شاهد یک بحران عجیب و غریب در اقتصاد ایران نخواهیم بود. 

از آن طرف پیشرفت‌های هسته‌ای ایران ممکن است که آمریکایی‌ها را به این نتیجه برساند که ادامه این مسیر به نفع آنها نیست و یک مقدار کوتاه بیایند. 

به نظر نمی‌رسد که ایران قصد و نیت کوتاه آمدن داشته باشد و دلیلی هم برای این کار ندارد. طرف امریکایی اما شاید با توجه به وضعیت افغانستان و خروج عنقریب امریکا از عراق و سوریه و کاهش تعهدات امریکا در خاورمیانه به این نتیجه برسد که در این شرایط ایجاد بحران بزرگتر به نفع آنها نیست لذا شاید حرکت ایران به سمت آنچه که امریکایی‌ها کاهش زمان گریز هسته‌ای می‌نامند، آمریکا را قانع کند که قدری از سرسختی خود دست بردارد و به همین برجام اکتفا کند. 

البته اینکه این اتفاق رخ دهد یا نه معلوم نیست چون در این هشت، نه ماه که از دولت بایدن گذشته نیفتاده و از چند ماه بعد انتخابات میان دوره‌ای در امریکا شروع می‌شود و موضوع هسته‌ای هم یک موضوع حساس است و شاید دموکرات‌ها نخواهند در آن شرایط به ایران امتیاز دهند، ممکن است که این بر آرای آنها تاثیر داشته باشد و از این جهت اگر توافق در این سه، چهار ماه محقق نشود، شاید انگیزه امریکایی‌ها نیز کاهش پیدا کند. 

در مجموع خیلی خوشبین نیستم که در سه، چهار ماه آینده شاهد به نتیجه رسیدن مذاکرات باشیم.

 

*چقدر احتمال دارد که امریکایی‌ها با افزایش فشار بر ایران آن مرحله‌ای که به کوتاه آمدن ایران منجر می‌شود را نزدیک کنند یا چقدر ممکن است که ایران با افزایش توان هسته‌ای خود موجب افزایش نگرانی‌های آنها شده و آنان را تحت فشار بگذارد؟

زمانی که ترامپ از برجام خارج می‌شد، ارزیابی‌ها حاکی از این بود که گذشت زمان به زیان ایران و به نفع آمریکا خواهد بود. آنها معتقد بودند که با گذشت 6 ماه یا یک سال اقتصاد ایران فرومی‌پاشد و امریکا چیزی از دست نمی‌دهد اما میشود گفت که یک سال و نیم بعد، گذشت زمان به نفع ایران و به زیان آمریکا می‌شود. چون اقتصاد ایران به ادامه حیات تحت فشار عادت کرده است. با دور زدن تحریم، همکاری با چین و روسیه و ... شرایط به نحوی شده که گذشت زمان فشار را بر ایران کاهش داده و بر امریکا افزایش می‌دهد. به این خاطر که مساله مثل یک ساعت شنی است و به گفته خودشان هر روز که می‌گذرد ایران یک روز به دست یابی به سلاح هسته‌ای نزدیک می‌شود. از این جهت وضعیت به نفع آمریکایی‌ها نیست و به همین خاطر هم دائم اصرار می‌کنند که ایران به میز مذاکره برگردد. این ایران است که تاخیر کرده یا سرعت نمی‌دهد. ایران اگر واقعا می‌خواست که مذاکرات سریعتر انجام شود، همان دو، سه روز بعد از ریاست جمهوری آقای رئیسی می‌توانست مذاکرات را از سرگیرد. اینکه الان یک ماه و اندی گذشته و شروع نشده یعنی ایران علاقه‌ای به این کار ندارد. 

طبیعی و منطقی هم است. شاید جمهوری اسلامی ایران به این نتیجه رسیده که برای مذاکره و کاهش سرسختی طرف مقابل باید یک دستاورد بزرگ داشته باشد و این دستاورد می‌تواند اورانیوم غنی شده 60 درصد و ... باشد. آنها همین الان می‌گویند که ایران میزان لازم برای سخت سلاح هسته‌ای را دارد یا چند هفته با آن فاصله دارد ( البته این ادعا است و من از منظر آمریکایی ها می‌گویم اگر نه  ، جمهوری اسلامی که چنین نیتی ندارد) لذا تا دو، سه ماه آینده این مواد برای یک سلاح می‌تواند به چندتا برسد و گذشت زمان به نفع آمریکای‌ها نیست. 

ضمن اینکه دیگر چیزی از اقتصاد ایران باقی نمانده که آنها بخواهند تحریم کنند. هرچه که می‌توانستند آخر انجام دهند را همان اول انجام دهند. ایران اما هنوز برگ‌های برنده‌ای دارد. اورانیم 60 درصد را دارد و 90 درصد را می‌تواند تولید کند و میزان اورانیوم را می‌تواند افزایش دهد. ایران ابزار فشار دارد و آمریکا ندارد. این در واقع اشتباه راهبردی است که دولت ترامپ انجام داد و به جای اینکه تحریم را ذره ذره اعمال کند، همه کارت‌های خود را یک باره رو کرد.

 

*به تحت فشار بودن مردم اشاره کردید و گفتید که این وضعیت ادامه خواهد داشت. تداوم این شرایط چقدر آستانه تحمل جامعه را متاثر می‌کند و این موضوع بر تصمیم ایران چه تاثیراتی دارد؟ گفتید که اقتصاد ایران عادت کرده اما آیا مردم هم عادت می‌کنند؟

این سوال را باید اقتصاددانان و جامعه‌شناسان جواب دهند. تخصص من نیست. میزان مقاومت جمهوری اسلامی ارتباط مستقیمی دارد با تاب آوری اقتصاد ایران. من نمی‌دانم اما باید وضعیت اقتصاد کشور را بررسی و آنالیز کرد. جامعه‌شناسان نیز باید میزان تاب آوری ملت ایران را بررسی کنند. من نمی‌دانم اما فقط ایران را می‌دانم که آن شوک ابتدایی که آمریکا وارد کرده و امیدوار بود که تحت تاثیر آن ایران به خواسته آنها تن دهد، پشت سر گذاشته شده است. اما واقعا نمی‌دانم که اقتصاد ایران می‌توان 6 ماه دیگر، 5 ماه دیگر یا یک سال دیگر دوام آورد یا خیر. مردم می‌توانند این وضعیت را تحمل کنند یا خیر. این تیم اقتصادی دولت و نظام است که باید بررسی کند. اگر قصد و نیتی برای مقاومت است باید اقتصاد مقاومتی و فرماندهی آن و آنچه تاکنون گفته شده در دستور کار قرار بگیرد. من در این باره ارزیابی ندارم. 


 

نظر شما