شناسهٔ خبر: 47269939 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: رویدادایران | لینک خبر

رمضان امسال کدام چهره‌ها درخشیدند؟

صاحب‌خبر - یک رمضان دیگر را پشت سرگذاشتیم؛ رمضانی که هم‌چون سال قبل درگیر ماجرای کرونا بودیم و همچون سال گذشته نمی‌شد در محافل عمومی به رسم سنن قبل مراسم شب‌های قدر و... را برگزار کنیم، اما رسانه ملی سعی کرد با تهیه و تولید برنامه‌های متنوع از سخنرانی‌ها گرفته تا برنامه‌های مذهبی، معارفی و سریال‌های رمضانی مثل همیشه نقشش را به‌درستی ایفا کند.
در این ایام شاهد برنامه‌های متنوعی بودیم که هر کدام رنگ و لعاب خودش را داشت. سازندگان آثار نمایشی و غیرنمایشی به‌عنوان بازوان رسانه ملی از چند ماه قبل از ماه رمضان دست به کار شدند تا بتوانند با ساخت آثار مذهبی، معرفتی، معارفی و... نه‌تن‌ها نظر مخاطبان را جلب کنند، بلکه به دانسته‌های آن‌ها هم بیفزایند.
همین موضوع به شکل‌گیری برنامه‌های متنوعی منجر شد که در ساعات مختلف از شبکه‌های سیما روانه آنتن می‌شد. حتی سریال‌هایی که برای هر یک از شبکه‌ها تدارک دیده شد، دست روی موضوعات متفاوت گذاشته شد تا برای مخاطبان جذابیت بیشتری داشته باشند.
البته برخی برنامه‌های گفتگو محور هم درگیر کلیشه شدند و کاستی‌هایی هم به چشم می‌خورد که طبیعی است، زیرا برآورده کردن نظرات ۸۰ میلیون ایرانی کار بسیار دشواری است. گرچه در بیان ساده‌است، اما در عمل این‌طور نیست و سازندگان با سختی‌های زیادی رو‌به‌رو بودند.
علاوه بر دشواری‌های تولید، سازندگان خطر گرفتن کرونا را به جان خریدند تا بتوانند آن‌طور که باید و شاید نظر مردم را جلب کنند و با وجود این‌که تعدادی در پشت صحنه مبتلا به کرونا می‌شدند، کار نمی‌خوابید و ادامه داشت. به همین دلیل در این گزارش سعی کرده‌ایم به جزئیات و ارزیابی آثار نمایشی و غیر‌نمایشی در ماه رمضان بپردازیم و این‌که هر کدام از آثار چه نقاط قوت و چه کاستی‌هایی داشتند که عوامل تولید می‌توانند در کار‌های بعدی‌شان به این موضوعات توجه بیشتری داشته باشند تا شاهد کار‌هایی بهتر باشیم.
برنامه زندگی پس از زندگی توانست در سری دوم روند رو به رشدی داشته باشد
فراتر از انتظار
برنامه زندگی پس از زندگی که ماه رمضان سال گذشته هم روی آنتن شبکه چهار رفت، توانست نظر مخاطبان بسیاری را جلب کند، اما سری دوم به قدری پخته‌تر و حرفه‌ای‌تر و سوژه‌ها جذاب‌تر شده بود که توانست به یکی از برنامه‌های پربیننده تبدیل شود.
جبار آذین منتقد در این باره می‌گوید: گرچه تلویزیون در مناسبت‌های ملی و مذهبی بسیار کم کار و گاهی به دلیل ضعف در ارائه برنامه‌های مناسب چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد، اما یکی از برنامه‌هایی که در ایام ماه مبارک رمضان از شبکه چهار رفت و مورد توجه مخاطبانی هم قرار گرفت، برنامه زندگی پس از زندگی بود که به مقوله‌هایی مانند زندگی پس از مرگ در این دنیا خواه مرگ به صورت موقت یا بازگشتی که بعضی از کسانی که به دلایل مختلف بین مرگ در این دنیا و ورود به عالم دیگر تجربه کرده‌اند، مورد توجه قرار می‌گیرد. این مقوله یعنی توجه به مسائل ماورایی و متافیزیکی از زوایای مختلف به ویژه دیدگاه ادیان و همچنین اسلام و جایگاه آن در باور‌ها و آیه‌های قرآن بسیار قابل اهمیت است. گرچه توجه لازم از زوایای مختلف به ویژه زاویه علمی و همچنین اعتقاد‌های دینی در این عرصه می‌تواند بخش تعیین کننده داشته باشد، اما عمده مساله‌ای که در این برنامه مورد توجه قرار می‌گیرد، انتقال تجارت کسانی است که به نوعی با مرگ موقت مواجه بودند یا برایشان چیز‌هایی تداعی شده یا چیز‌هایی به‌عنوان دستاورد از عالم مرگ و زندگی به ارمغان آورده‌اند، اما جایگاه پژوهش و بحث و بررسی عالمانه در این برنامه همچنان خالی است. در هر حال به دلیل آن‌که این دست موضوعات در میان مردم و باور‌های دینی جامعه نقش مهم و برجسته دارند، این برنامه می‌تواند با حضور کارشناسان مربوط به کیفیت خوب برنامه اضافه کند.
بازیگری که در میانسالی نقش اول بازی می‌کند
خستگی ناپذیر
داریوش ارجمند ۷۷ سال دارد و با این‌که سن و سال بالایی دارد، اما همچنان ایفاگر نقش‌های محوری آثار تلویزیونی است. او در سریال یاور، نقش یاور چلویی را بازی کرد که معتقد بود حرف، حرف خودش است، اما پیش آمدن اتفاقات مختلف باعث شد تا بداند همیشه زندگی آن‌طور پیش نمی‌رود که او می‌خواهد و گاهی باید همزمان با امواج زندگی حرکت کرد. جنس بازی این هنرمند پیشکسوت همچون دیگر نقش آفرینی هایش در کار‌های گذشته، اوراکت است، اما این‌که او در میانسالی می‌تواند نقش محوری بازی کند، جای قدردانی دارد و حتی می‌توان لقب خستگی ناپذیر را به او اختصاص داد. ارجمند با بازی در فیلم ناخدا خورشید، ساخته ناصر تقوایی به سینما آمد و سال ۶۵ با دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از پنجمین جشنواره فیلم فجر جای خود را به‌عنوان یک بازیگر خوب و قابل قبول تثبیت کرد. وی در دهه ۶۰ در فیلم‌هایی همچون پاییزان، سفر عشق، کشتی آنجلیکا، پرده آخر، تیغ آفتاب و جست‌وجوگر به ایفای نقش پرداخت. ارجمند در دهه ۷۰ گزیده کار شد و در فیلم‌هایی همچون آدم‌برفی، اعتراض و سگ‌کشی بازی کرد. دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد برای فیلم سگ‌کشی از نوزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر نیز در کارنامه وی به چشم می‌خورد. وی سال ۷۰ در سریال امام علی، نقش مالک اشتر را بازی کرد که توانست نگاه بسیاری از مردم را به سوی خودش جلب کند. او بازی قدرتمندی در این اثر داشت و با این‌که بیش از ۳۰ سال از پخش این سریال می‌گذرد، اما همچنان نقش آفرینی او در این سریال به چشم می‌آید. از دیگر نقش‌های به یادماندنی او حشمت فردوس در سریال ستایش است. او در سریال‌هایی همچون مرضیه، ماه و پلنگ، تعبیر وارونه یک رویا، یه تیکه زمین، راز پنهان و... به ایفای نقش پرداخته است.
بیشتر بخوانید
علیرضا افخمی برای ساخت سریال «احضار» سراغ بازیگران جدید رفت
تازه‌وارد‌ها
تیم سازنده سریال تلویزیونی «احضار» برای نقش‌های اصلی اثر سراغ بازیگران جوان رفته است. البته به خودی خود این کار نیک و پسندیده است، زیرا ما در تلویزیون و سینما بازیگران خوب جوان نداریم و باید کارگردانان و تهیه‌کنندگان سراغ بازیگران جوان رفته و افراد مستعد را شناسایی کرده تا بتوانند نیرو‌های تازه‌نفس معرفی کنند. اما این سؤال مطرح می‌شود که آیا از دل بازیگران سریال احضار، ستاره‌ای بیرون آمده‌است یا نه؟ با این‌که از علیرضا افخمی این انتظار می‌رفت که بتواند این کار را انجام بدهد، اما طبیعی است به دلیل تعجیلی که برای ساخت سریال احضار و به موقع رساندن آن روی آنتن داشت، نتوانست خیلی روی این موضوع متمرکز شود. زیرا ساخت سریال احضار دیر شروع شد و همزمان با پخش سریال، گروه مشغول ضبط سریال بودند، حتی پخش نشدن این سریال در شب‌های قدر، کمکی به سریال نکرد؛ زیرا از زمان تولید عقب بودند. اما با همه این مسائل افخمی این ریسک را به جان خرید که سراغ نابازیگران برود و آن‌ها را برای اولین بار جلوی دوربین ببرد. طبیعی است که این بازیگران تجربه کافی نداشتند و با دوربین هم صمیمی نبودند؛ بنابراین ارزیابی‌ها نشان می‌دهد کار چند بازیگر جوان این سریال در حد وسط قرار دارد و شاخص نبودند. به همین دلیل مخاطبان در برخی صحنه‌های سریال احضار نتوانستند با تازه‌وارد‌ها خیلی همذات‌پنداری کنند.
برنامه «جشن رمضان» با تغییر در رویکرد برنامه هم نتوانست مانند گذشته مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد
خسته ماه
برنامه «جشن رمضان» را می‌توان قدیمی‌ترین برنامه شبکه پنج دانست که خیلی‌ها با اجرای کاظم احمدزاده آن را می‌شناسند. برنامه‌ای که قدمت ۲۴ ساله دارد و از همان ابتدا با محوریت اکرام ایتام ساخته و پخش شد. در طول این سال‌ها تهیه کننده‌های بسیاری با این برنامه همکاری داشتند که نشاط رمضانی و اثربخشی اجتماعی همواره در دستورکار تهیه کننده‌ها و مجری‌های برنامه قرار داشت، اما امسال این برنامه نتوانست توفیقی را که در سال‌های دور گذشته داشت، تکرار کند. یکی از مهم‌ترین عواملش فقدان تماشاچی‌هایی بود که در برنامه حضور داشتند و با انرژی خوبشان حال و هوای خاصی را به برنامه می‌دادند. اما امسال به خاطر محدودیت‌های کرونا این برنامه از حضور مردم و علاقه مندانش محروم ماند. یکی دیگر از نکاتی که باعث شد این برنامه نتواند موفقیت‌های گذشته را به‌دست بیاورد، حضور مجری‌هایی بود که چهره‌های آشنایی برای مخاطب نیستند. بابک افرا که پیشینه خوانندگی دارد و گاهی در برنامه هم قطعاتی را اجرا می‌کرد و همچنین زینب پورابراهیم که پیش از این او را به‌عنوان یکی از مجریان برنامه صبحگاهی می‌شناختیم. در کنار اجرا محتوای برنامه هم مانند گذشته نیست. این در حالی است که جشن رمضان با حضور هنرمندان شناخته شده بود. بازیگران و خواننده‌هایی که در بین مردم محبوبیت داشتند و در برنامه حضور پیدا کرده و با مجری گفتگو می‌کردند. به نظر می‌رسد امسال این برنامه طبق عادت روی آنتن رفته و هیچ کدام از عوامل انگیزه و انرژی دست اندرکاران سال‌های گذشته را ندارند.
شبکه چهار توانست با برنامه‌های مناسبتی‌اش رضایت بسیاری از مخاطبان را کسب کند
شکفته شده‌ها
شبکه چهار همواره به خاطر مخاطبان خاص و فرهیخته‌ای که دارد در برنامه‌سازی هم متفاوت عمل می‌کند. به همین دلیل برنامه هایش صرفا نگاه مخاطبان ویژه‌ای را به خود معطوف می‌کند، اما در ماه رمضان امسال توانست با پخش برنامه‌هایی از جمله «سحوری» و زندگی پس از زندگی حتی با سریال‌های نمایشی هم رقابت کند و مورد توجه قرار بگیرد. برنامه سحوری که ویژه برنامه سحرگاهی این شبکه محسوب می‌شود در طول این سال‌ها که با اجرای ساعد باقری روی آنتن می‌رود، بیشتر علاقه‌مندان به ادبیات را به خود جذب می‌کرد، اما امسال توانست به خاطر محتوایی که دارد و تفاوتش به نسبت سایر برنامه‌های سحرگاهی مخاطبان بیشتری را با خود همراه کند و به نوعی در جایگاه پربیننده‌ها قرار بگیرد. برنامه زندگی پس از زندگی هم یکی دیگر از برنامه‌های این شبکه است که توانست مورد توجه مخاطبان گسترده‌ای قرار بگیرد. برنامه‌ای که سال گذشته هم در ماه رمضان مقابل دوربین رفت و تجربه‌ای را که گروه سازنده این برنامه به‌دست آورد بر آن داشت که فصل دوم آن را با کیفیت‌تر و جذاب‌تر از قبل بسازند. عباس موزون به‌عنوان تهیه کننده و مجری در این برنامه میزبان آدم‌های به اصطلاح خودش تجربه‌گری است که یک‌بار مرگ را تجربه کرده و اتفاقاتی را که برایشان رقم خورده، توصیف می‌کنند. شاید مهم‌ترین دلیل جذابیت برنامه در سری دوم سوژه‌های برنامه است که توصیف‌های شنیدنی تری از تجربیاتشان دارند. تا جایی که برخی از آن‌ها مخاطب را پای تلویزیون میخکوب می‌کنند که این هم نشان از توانایی تهیه کننده برنامه دارد که از بین سوژه‌هایی که در اختیار داشته، دست به انتخاب جذاب ترین‌ها زده‌است.
مجریانی که سال‌هاست اجرای برنامه‌های ماه رمضان را به‌عهده دارند
رکوردشکن‌ها
از بین مجریانی که در برنامه‌های مناسبتی ماه رمضان حضور دارند، حسن سلطانی و کاظم احمدزاده را می‌توان رکوردداران اجرای برنامه‌های ماه رمضان دانست. حسن سلطانی که ۱۴ سال است اجرای ویژه برنامه‌های ماه رمضان را به‌عهده دارد و این اواخر هم چند سالی است مجری ویژه برنامه سحرگاهی «ماه خدا» شبکه یک است. البته بعد از گویندگی خبر عمده فعالیت‌های سلطانی در زمینه برنامه‌های معارفی بوده. چه در رادیو و چه در تلویزیون. به همین علت سال‌هاست که در همین حیطه فعالیت می‌کند و به دلیل نوع اجرا و سبکی که در این حرفه دارد، همواره نگاه مخاطبان خاصی را به برنامه‌هایش معطوف می‌کند. کاظم احمدزاده نیز از جمله مجریان برنامه‌های معارفی و مناسبتی است که سال‌ها اجرای برنامه جشن رمضان را به‌عهده داشت. از جمله برنامه‌های شهر عزیز، دوستت دارم مادر، دوستت دارم پدر، در آستان خورشید و چهار سالی هم هست که مجری برنامه «آدم‌های خوب شهر» است که ویژه افطار از شبکه دو پخش می‌شود که یک برنامه گفتگو محور است.
دو قسمت از برنامه‌های ترکیبی ماه رمضان توانستند با حضور مهمان‌های‌شان مورد توجه قرار بگیرند
اتفاقات پرسروصدا
مخاطبان شبکه‌های سیما هر روز یکی دو ساعت مانده به افطار شنونده داستان‌های زندگی افرادی بودند که مهمان برنامه‌های ویژه افطار می‌شدند. شاید برخی قصه‌ها تکراری به نظرمی رسید یا مشابه آن را در برنامه‌ای دیگر شنیده بودیم، اما حضور دو مهمان در دو برنامه و دو شبکه توانست نظر مخاطبان گسترده‌ای را به خود جلب کند. پدر و مادر شهیده رقیه کریمی برای نخستین بار در یک گفت و گوی تلویزیونی شرکت کرده بودند و مهمان برنامه «مثل ماه» شبکه سه شدند. همان شهیدی که سال گذشته توسط گروهی افراد مسلح که وارد دانشگاه کابل شده بودند به شهادت رسید و پیام «جان پدر کجاستی؟» پدرش را هیچ وقت نتوانست دریافت کند. پدر این شهیده در برنامه گفت بیش از ۱۷۰ بار با دخترش تماس گرفته بود. حضور این خانواده در برنامه مثل ماه بیش از برنامه‌های دیگر مورد توجه قرار گرفت و در فضای مجازی هم بازنشر شد. برنامه دیگری که سروصدای بسیاری در فضای مجازی به‌پا کرد، «زندگی پس از زندگی» با اجرای عباس موزون در شبکه چهار بود که یک ساعت و نیم پیش از افطار روی آنتن می‌رفت. کلیت برنامه به واسطه حضور مهمان‌هایی که مرگ را تجربه کرده بودند به خودی خود برای مخاطب جذاب بود، اما یکی از قسمت‌های این برنامه با حضور حامد طهماسبی که ساکن مشهد بوده و با دوچرخه تصادف کرده بود و تجربه جان دادن و وارد دنیای دیگری شدن را به طرز عجیب و جالب و قابل تاملی مقابل دوربین تعریف می‌کرد و گاهی هم تحت تاثیر قرار می‌گرفت و نمی‌توانست جلوی جاری شدن اشک هایش را بگیرد که بخش‌هایی از این فیلم در فضای مجازی توسط کاربران بار‌ها بازنشر شد و افراد بسیاری هم در این باره اظهار نظر می‌کردند. از این رو این برنامه توانست یکی از اتفاقات پرسروصدای تلویزیون در ماه رمضان باشد.
برخی معتقدند ویژه برنامه‌های افطار به تقلید از «ماه عسل» ساخته می‌شوند
کلیشه ماه
معمولا ویژه برنامه‌های افطار شبکه‌های سیما به نوعی کپی‌برداری‌هایی از نمونه موفق ماه عسل است؛ از شکل و فرمت و دکور برنامه گرفته تا حضور مهمانان و سؤالات تکراری مجری از مهمان‌ها در بخش گفتگو.
مازیار معاونی منتقد در این باره می‌گوید: در خصوص ویژه‌برنامه‌های غیرنمایشی تلویزیون برای ماه مبارک رمضان باید گفت مطابق عرفی که ظرف دو دهه گذشته در کنداکتور رمضانی شبکه‌های مختلف سیما جاری بوده و پایه‌هایی در ذهن میلیون‌ها مخاطب نهادینه شده مطمئنا استمرار تولید این قبیل برنامه‌ها درست و منطقی است، اما نباید از یاد برد همان‌طور که فرمول دوگانه نمایشی طنز و ماورایی برای رمضان به دلیل تکرار و کلیشه شدن با ناکامی‌هایی مواجه شد و تغییر ژانر را اجتناب ناپذیر کرد در خصوص برنامه‌های مذهبی غیر‌نمایشی هم فرمول‌هایی مثل برنامه ماه عسل در عین ماهیت ارزشمند اخلاقی و انسانی و عبادی، چون هر سال تکرار شدن کارایی اولیه‌شان را از دست دادند و حالا که خود احسان علیخانی و گروهش به درستی یک فاصله ضروری را در نظر گرفتند، ساخت برنامه‌هایی با همان فرمول مطمئنا گزینه خوبی نخواهد بود. ماه خدا در شبکه سه، افطار زیبا در شبکه پنج و دعوت در شبکه یک، همان فرمول کلیشه‌ای در برنامه‌سازی را دنبال می‌کنند و بهتر است از همین الان برای تغییر و نوآوری برای رمضان آینده به فکر بود.
موضوعی که برای اولین بار به آن پرداخت شد
احضار روح
افسانه چهره آزاد در سریال تلویزیونی احضار برای اولین بار نقشی را تجربه کرد که تا امروز در تلویزیون چنین نقشی به تصویر کشیده نشده بود. او در این سریال دفتری داشت که اختصاص به گرفتن فال، احضار روح و... بود؛ بنابراین نقش تازه‌ای بود که باید بازیگری انتخاب می‌شد تا بتواند از پس نقش بربیاید که این قرعه به نام چهره آزاد افتاد. البته طبق صحبت‌های اخیر چهره آزاد ابتدا به او نقش شیده (زن راننده تاکسی) پیشنهاد شد.
او هم این نقش را دوست داشت، قرارداد بست و تست گریم هم شد، اما وقتی فیلمنامه را خواند، نقش مینو برایش جذاب بود که هنوز بازیگری برای این نقش انتخاب نشده بود. به همین دلیل حرف دلش را به علیرضا افخمی زد و نقش مینو به او سپرده شد. از آنجا که مینو از او خیلی دور بود باید تلاش بیشتری می‌کرد. چهره آزاد در این سریال برای ایفای نقش مینو بسیار زیاد از میمیک صورتش استفاده کرده است به‌ویژه در صحنه‌های احضار روح و بیننده با دیدن چهره‌اش در این صحنه‌ها، کمی وحشت می‌کند.
البته او برای ایفای نقش مینو با چالش‌های زیادی رو‌به‌رو بوده، ولی در مجموع باید نمره قبولی به او داد، زیرا توانست در صحنه‌های مختلف حس هایش را درست به مخاطب منتقل کند. البته طبق گفته‌های خودش قبل از شروع فیلمبرداری حال عجیبی داشت که آیا نقش را درست انتخاب کرده؟ مدام می‌گفت این اتفاق باید خیلی درست بیفتد، چون خودش نقش را انتخاب کرد. چهره آزاد با بازی در سریال احضار توانست نقش متفاوتی را در کارنامه‌اش برای همیشه حک کند.
دکور برنامه «ماه من» شبکه ۳ توانست نظر بینندگان بسیاری را به خود جلب کند
جالب‌انگیز
وقتی صحبت از برنامه‌های مناسبتی به میان می‌آید یکی از مهم‌ترین فاکتور‌های جذب مخاطب، دکور برنامه است. اتفاقی که در ماه رمضان امسال برای برنامه سحرگاهی شبکه سه با عنوان «ماه من» افتاد. از روز اولی که این برنامه با اجرای نجم الدین شریعتی روی آنتن رفت، سؤال بزرگی در ذهن مخاطبانش ایجاد شد که آیا اطراف مجری را آب‌های مواج احاطه کرده یا این فضا به کمک فناوری و نمایشگر دیواری ایجاد شده‌است؟ از طرفی اگر مجری در یک جزیره مانند وسط آب‌ها برنامه اجرا می‌کند چگونه و از چه طریقی وارد این جزیره می‌شود.
حتی در فضای مجازی هم عده‌ای از کاربران با این برنامه شوخی کرده و می‌گفتند مجری با شنا خودش را به جزیره می‌رساند یا پایین‌تر از سطح زمین یکباره خود را به جایگاه می‌رساند. تا این‌که در شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) گروه سازنده این برنامه با انتشار فیلمی از نحوه ورود مهمان به جایگاه به این سؤال مخاطبان پاسخ دادند و آن‌ها متوجه شدند مجری از طریق یک پل چرخدار متحرک وارد جزیره شده و پل پیش از شروع برنامه از قاب خارج می‌شود. با وجود این‌که ماه من در نیمه‌های شب روی آنتن می‌رفت و به خاطر کنداکتوری که برایش در نظر گرفته بودند با مخاطبان محدودتری مواجه می‌شد، اما با این حال بحث دکور برنامه از همان ابتدا سر زبان‌ها افتاد و عنوان جالب انگیزترین دکور برنامه‌های ترکیبی را از آن خود کرد.
سریالی که بعد از پخش یک قسمت، از آنتن برداشته شد
غیر قابل پیش‌بینی!
چند ماه قبل از آغاز ماه رمضان وضعیت پخش سریال‌های تلویزیونی مشخص و قرار شد سریال رعد و برق به کارگردانی بهروز افخمی و تهیه‌کنندگی داوود هاشمی از شبکه پنج پخش شود. اما یک اتفاق بسیار عجیب که تا به امروز نمونه‌اش را ندیده بودیم، مانع از پخش سریال شد.
در واقع بعد از این‌که یک قسمت از سریال از دوم ماه رمضان روانه آنتن شبکه پنج شد از قسمت دوم متوقف شد و شبکه پنج با اعلام عذرخواهی تاکید کرد که سریال به‌دلیل مشکلات فنی سوم ماه رمضان روی آنتن نمی‌رود، اما بعد از گذشت یک روز دیگر اعلام شد سازندگان این سریال برای رساندن به آنتن، دچار مشکلات فنی شدند و نمی‌توانند سریال را برای پخش آماده کنند. این در حالی بود که بخش‌هایی از سریال در بهمن و اسفند ۹۸ ضبط شد و بعد از تعطیلی چند ماه گروه به دلیل آماده‌سازی برای لوکیشن‌های بعدی، ضبط تعطیل شد و دوباره از بهار ۹۹ از سر گرفته شد. از آن مقطع زمانی سازندگان سریال بار‌ها در گفتگو با رسانه‌ها اعلام کردند این مجموعه تلویزیونی با محوریت سیل و خرابی زندگی مردم و... تولید می‌شود و قرار است رمضان ۱۴۰۰ روانه آنتن شود.
به همین دلیل مخاطبان در انتظار پخش این سریال بودند، همین موضوع به حرف و حدیث‌های زیادی منجر شد. بعد از توقف سریال، عوامل سازنده تلفن‌هایشان را خاموش کردند و پاسخگوی سؤالات خبرنگاران نشدند و تنها با انتشار بیانیه‌ای اعلام کردند که برای بالا بردن کیفیت کار تصمیم گرفتند که پخش این سریال به وقتی دیگر موکول شود. از سوی دیگر پخش یک قسمت از سریال هم با نقد‌های زیادی رو‌به‌رو شد، زیرا فرمت ساخت آن بیشتر شبیه مستند داستانی بود تا سریال! به هر حال این مجموعه به صورت غیرقابل پیش‌بینی از کنداکتور حذف شد.
مجموعه رمضانی یاور نتوانست آن‌طور که باید نگاه مخاطبان را جلب کند
دستپخت مطلبی برای یاور
سریال تلویزیونی «یاور» به کارگردانی سعید سلطانی و تهیه‌کنندگی آرمان زرین‌کوب ماه‌رمضان از شبکه سه پخش شد. این سریال روایتگر زندگی دو دوست به نام یاور و شامیز بود که زندگی‌شان دستمایه اتفاقات ریز و درشت بسیاری می‌شود. تا این‌که در اثر ماجرایی شامیز به قتل می‌رسد و یاور به‌دنبال قاتل اوست.
همین ماجرا، پای نوه او را به کلانتری باز می‌کند و... از سوی دیگر اختلافات یاور با نیوندی به پیش آمدن ماجرا‌های دیگری هم منجر می‌شود. در این سریال بازیگرانی هچون داریوش ارجمند، محمد حاتمی، پرویز فلاحی‌پور، اسماعیل محرابی، مهوش افشارپناه، شبنم فرشادجو، زهرا سعیدی، ارسلان قاسمی و... بازی کرده بودند.
از ابتدای پخش این مجموعه مورد نقد برخی منتقدان قرار گرفت. البته گاهی اتفاقات این مجموعه هم دستمایه شوخی و طنز در فضای اجتماعی از سوی مردم شد. طبق نظرسنجی مرکز تحقیقات رسانه ملی، سریال یاور شبکه سه سیما با حدود ۴۱ درصد مخاطب دومین سریال مورد پسند مردم شد.
شهرام خرازی‌ها، منتقد و کارشناس ارشد مدیریت رسانه با تشریح این سریال از زوایای مختلف در گفتگو با جام‌جم بیان کرد:
قصه: سریال یاور پیش و بیش از آن‌که ماحصل کارگردانی سعید سلطانی و اصغر نعیمی باشد، محصولی است از سعید مطلبی، سناریست فیلمفارسی‌های قبل از انقلاب. حضور سنگین مطلبی در تمام سکانس‌های سریال محسوس است. با آن‌که داستان سریال در دهه ۹۰ روایت می‌شود، اما حال و هوای مجموعه تداعی‌گر دهه‌های ۴۰ و ۵۰ شمسی است. کاراکتر‌ها لباس‌های مد روز می‌پوشند، ماشین‌های آخرین مدل سوار می‌شوند و موبایل به دست دارند، اما انگار در همان دهه‌های ۴۰ و ۵۰ متوقف مانده‌اند! قضیه چرخ طوافی، رفاقت یاور و شامیز در جگرکی و خواستگاری یاور از شوکت با کله‌قند و... همه سوژه‌های آشنایی هستند که ریشه در تهران قدیم و نوستالژی‌های مطلبی دارند و اصلا مجموعه برای به تصویر کشیدن همین بخش‌ها، نوشته و ساخته شده‌است.
شخصیت‌های داستان: کاراکتر‌ها بدل شخصیت‌های آشنای فیلمفارسی هستند. داریوش ارجمند همان ناصر ملک‌مطیعی جوانمرد در فیلم‌های جاهلی است. پریوش هم کپی محجبه زن اغواگر در فیلمفارسی‌های!
بازیگران: هنرپیشه‌های این سریال تلاش بسیار کرده‌اند تا از کلیشه نقش‌های آشنای خود بیرون بیایند که در مواردی موفق و در مواردی ناموفق بوده‌اند. مثلا داریوش ارجمند که از حشمت فردوس سریال ستایش فراتر نمی‌رود. ژست‌ها و ادا‌های بازیگر نقش فلاح (راننده‌ای که محسن را تلکه می‌کند) بالاخص میمیک‌اش، تقلید آشکاری است از بازی همایون، کمدین قدیمی سینمای ایران. پرویز فلاحی‌پور در نقش نیوندی عالی است، هر چند حین ایفای این نقش بسیار تحت تاثیر بازی مهدی فتحی در نقش‌های منفی بوده‌است. انتخاب اسم نیوندی هم ادای دین مطلبی است به سعید نیوندی کارگردان و فیلمبردار قدیمی سینمای ایران.
فقیهه سلطانی در شاه نقش پریوش می‌درخشد. او با کوله‌باری از تجربه‌اندوزی در تئاتر آنچنان نقش هووی فتنه‌گر را بازی می‌کند که عملا از بازیگر با‌سابقه و قدرتمندی مثل داریوش ارجمند سبقت می‌گیرد و بهترین سکانس مجموعه (صحنه رویارویی پریوش در رستوران یاور) را به نام خود رقم می‌زند. علی باقری در نقش جابر، بازی متفاوت و قابل تاملی دارد. محمد حاتمی از ابتدا انتخاب اشتباهی برای ایفای نقش جمال بوده‌است. او از نظر فیزیک، تیپ و جنس بازی نه در نقش مرد دو زنه موفق است و نه در نقش پدر و پسر جواب می‌دهد و باورپذیر نیست. کاراکتر‌های منفی سریال (پریوش، جابر، فلاح، نیوندی و...) جذابیت بیشتری از کاراکتر‌های مثبت آن (شامیز، مریم بانو، محسن، غزل و...) دارند.
زیرا بازیگرانی که ایفای نقش‌های منفی را به‌عهده داشته‌اند به‌درستی انتخاب شده و به اصطلاح انگ نقش هستند و بازی خوبی در مقابل دوربین داشته‌اند. البته به یاد داشته باشیم که سعید مطلبی استاد شخصیت‌پردازی کاراکتر‌های منفی است و این‌گونه کاراکتر‌ها همیشه مورد عنایت ویژه‌اش هستند. او نیک می‌داند که تا کاراکتر‌های منفی قدرتمند و جداب نباشند، کاراکتر‌های مثبت جلوه‌ای ندارند و همدلی‌برانگیز نخواهند بود. پلیس‌های سریال بیشتر نقش دکور را بازی می‌کنند. تعمدا در حاشیه قرار گرفته‌اند و تازه زمانی سر و کله‌شان پیدا می‌شود که گره‌ها باز و معما حل شده‌است!
صحبت پایانی: مجموعه یاور به‌رغم ایراد‌های ریز و درشت از جمله ناهمخوانی مکرر تم موسیقی با محتوای داستان و غلط‌های الفبایی در گریم و تدوین، توانست به مدد داستان پر فراز و نشیب، دیالوگ‌های تاثیرگذار و کاراکتر‌های منفی جذاب، بینندگان زیادی را یک ماه به‌دنبال خود کشانده و مزه چلوکباب سلطانی با مخلفات را به آن‌ها بچشاند.
فصل چهارم «بچه مهندس» نتوانست توقع مخاطب را برآورده کند
قصه تکراری جواد
سعید سعدی، تهیه‌کننده برای رمضان امسال شبکه دو، فصل چهار از سریال «بچه‌مهندس» را آماده پخش کرد که این‌بار دست فرمان کارگردانی در دست احمد کاوری بود، زیرا علی غفاری سازنده سه فصل قبلی این سریال تلویزیونی مشغول ساخت یک فیلم سینمایی بود و نتوانست فصل چهارم را کارگردانی کند.
به همین دلیل سعدی سکان کشتی را به‌دست احمد کاوری داد تا او سریال را کارگردانی کند. همچون فصل‌های قبلی سریال، حسن وارسته نویسندگی سریال را به‌عهده داشت. این فصل از سریال هم با فراز و نشیب‌های زیادی رو‌به‌رو بود، اما به لحاظ قصه و مخاطب چنگی بر دل نزند. به همین دلیل خیلی مورد توجه قرار نگرفت، حتی طبق نظرسنجی صدا و سیما این فصل از سریال با ۳/۳۷ درصد مخاطب در رتبه سوم ایستاد.
البته خیلی دور از انتظار هم نبود که این مجموعه به موفقیت زیادی دست پیدا نکند، زیرا معمولا سری‌سازی‌ها در ایران موفقیت زیادی کسب نکردند و تجربه نشان داده که سری‌سازی به افت کیفیت سریال منجر می‌شود.
محمدتقی فهیم، منتقد این‌گونه سریال بچه مهندس ۴ را نقد کرده‌است.
سریال تلویزیونی بچه مهندس قرار بوده درباره نخبگان، فرار مغز‌ها و مسائل نظامی باشد، اما تیم نویسنده با تغییر مسیر زندگی جواد جوادی در فصل چهار به سمت بیماری، از این موضوعات غافل شده‌اند و نتوانستند از عهده کار بربیایند. مسیر زندگی جوادی را تغییر دادند و از مبارزه برای پیشرفت در حوزه علم منتقلش کردند به درگیری‌های پزشکی و بیماری سرطان. در این فصل بیماری جوادی، بیش از مسیری که باید رو به رشد طی کند، مطرح شده‌است.
نویسنده‌ها فکر کردند باید به سمت ملودرام بروند و دل مخاطب را برای جوادی بسوزانند. در جایی از سریال این موضوع مطرح می‌شود که تومور مغزی جوادی به خاطر فشار‌هایی بوده که در حوزه علم و تلاش‌هایش داشته است و این به نظرم یک اشتباه بزرگ است، زیرا این‌طور نیست که اگر کسی فعالیت مغزی زیادی داشته باشد، تومور مغزی می‌گیرد!
بردن جوادی به سمت بیماری، ضعف اصلی کار است، زیرا کشمکش‌ها و دغدغه‌های جوادی باید در همان حوزه علمی و کار‌های تیمی و بحث نخبه‌ها می‌ماند. سریال قرار است چالش پیرامون جوانان نخبه را به تصویر بکشد و مسائلی که باعث می‌شود برخی کشور را ترک کنند و بروند. البته از نظر مضمون و انتقال حس ماه رمضانی، بچه مهندس همچنان بهترین سریال ماه رمضان تلویزیون است. همچنین فکر می‌کنم آقای کاوری از پس کار برآمده‌است.
سریال احضار در شبکه‌های اجتماعی با واکنش‌های زیادی رو‌به‌رو شد
جنجال‌برانگیز
کمی قبل از ماه مبارک رمضان تیزر‌های سریال احضار به کارگردانی علیرضا افخمی و تهیه‌کنندگی محمودرضا تخشید پخش شد. لوگوی جنجالی سریال، چشم جهان‌بین و موسیقی روی تیزر و... همه و همه می‌گفت که با یک سریال ترسناک روبه‌رو هستیم. حتی نام «احضار» یادآور فیلم‌ها یا سریال‌های ترسناک بود. اما بعد از پخش چند قسمت از سریال با نظرات بسیار زیادی رو‌به‌رو بودیم.
برخی‌ها می‌گفتند سریال ترسناک است و برخی دیگر به دلیل این‌که آستانه ترس‌شان از فیلم‌ها و سریال‌هایی از این دست بالاست، اعلام می‌کردند که ترسناک نیست. به همین دلیل مرتب در فضا‌های مجازی درباره سریال احضار از سوی مردم نقد و بررسی شد. برخی با شنیدن نام جن و دیدن مراحل احضار روح در این سریال وحشت می‌کردند، اما جنس ترس‌شان متفاوت بود. به همین دلیل می‌توان گفت یکی از جنجالی‌ترین کار‌های رمضان امسال، سریال احضار بود.
حتی نظرات بالا و پایین مردم باعث شد که سازندگان این سریال هم دست به عصا حرکت کنند و ندانند که آیا رده سنی برای تماشای اثر که روی تصویر حک می‌شود از ابتدای سریال درج شود یا زمانی که به صحنه‌های احضار روح می‌رسد، این کار را انجام بدهند. به همین دلیل بعد از مدتی سازندگان تصمیم گرفتند فقط زمان رسیدن صحنه‌های ترسناک این کار را انجام بدهند که استاندارد هم نبود، چرا که والدین نمی‌دانستند کدام بخش از سریال ترسناک است تا از فرزندانشان بخواهند نبینند!
در مجموع می‌توان این اثر را به‌عنوان جنجالی‌ترین کار در رمضان یاد کرد. البته سازندگان سریال اعلام کردند که این سریال در ژانر کار‌های معرفتی است و با باور‌های غلط درباره احضار روح مبارزه می‌کند. البته این سریال با ۱/۴۳ درصد مخاطب در رتبه اول نظرسنجی صدا و سیما نشست.

نظر شما