شناسهٔ خبر: 46706360 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: راه دانا | لینک خبر

یادداشت؛

عدم نقدشوندگی؛ مشکل اصلی بورس/ حذف مقطعی قانون حجم مبنا؛ شاید علاج بازار سرمایه

در شرایط امروز بورس، حذف دامنه نوسان می تواند ضربه بزرگی بر پیکر اندک تتمه پس انداز مردم بزند، اما شاید حذف موقت قانون حجم مبنا بتواند از شدت صف های فروش کاذب بکاهد. مشکل امروز بازار سرمایه ایران، اعتماد از دست رفته و پول های پارک شده و در یک کلام، عدم نقدشوندگی است و باید راه چاره ای برای آن پیدا کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از صاحب نیوز؛ رشد غیر منتظره چهار ماهه بورس تهران از ابتدای سال 1399 تا اواسط مرداد ماه، سبب یک اشتیاق کاذب در بدنه جامعه برای سرمایه گذاری در بورس شد. وقتی که اکثر نمادهای بورس و فرابورس و حتی بازار پایه سبز سبز و قفل در صف خرید بودند و رییس جمهور هم ندای« همه چیز خود را به بورس بسپارید» سر داد و بسیاری از مردم از همه جا بی خبر هم پس انداز خود را به سهام تبدیل کردند تا شاید بتوانند از چنگال غول تورم بگریزند و با کاهش هر روزه ارزش پول ملی، بتوانند ارزش سرمایه خود را حفظ کنند و برخی هم با خیالاتی، خانه و اتوموبیل خود را فروختند و در قله های قیمتی وارد بورس شدند. آن روزها، برخی نوزادان یک روزه خود را به بغل گرفتند و برای احراز هویت به دفاتر پیشخوان دولت بردند تا کد بورسی بگیرند و عرضه اولیه بخرند. اما ناگهان بازار شروع به ریزش کرد و صف های خرید، متعادل شدند و فرصت خرید برای تازه واردان فراهم شد.بسیاری از مفسران و تحلیلگران، فاندامنتالیست ها و تکنیکالیست ها و صاحبان کانال های تلگرامی شاخ، هر تعادل در بازار را فرصت خرید ارزیابی کردند و مردم را ترغیب به ورود به سهام در قله های قیمتی کردند. مردم خوشحال بودند که موفق به خرید سهام نمادهایی از قبیل خودرو و خساپا و شپنا شده اند، اما غافل از اینکه به زودی این نمادها در صف فروش قفل می شوند و اتفاقاً پایانی هم پر می کنند.

اکثریت بدون دانش بورسی وارد شده بودند و حالا مأمنی جز کانال های بدون هویت VIP برای جبران ضررهای خود نداشتند و همان تتمه سرمایه خود را هم به حلقوم برخی ادمین های کلاه بردار ریختند و خاک بر سر ریختند و هر روز وعده « گر صبر کنی، زغوره حلوا سازی» شنیدند. دولت و مجلس جلسات متعددی برای بهبود بازار سرمایه برگزار کردند و حتی رییس دفتر رییس جمهور کفی را برای شاخص کل تعیین کرد که پایین تر از آن نمی آید. آن زمان عده ای ساده لوحانه فکر کردند که او یک تحلیلگر ارشد مسائل روز اقتصاد است، چرا که آن روز، هنوز اظهار نظری درباره «بیت کورن» نکرده بود.

القصه، دولت صندوقی به نام «پالایش یکم» را عَلَم کرد و در بوق و کرنا زد که ایها الناس، دولت چوب حراج به مالش زده و می خواهد عنان اقتصاد کشور را به دست مردم بسپارد. مواضع ضد و نقیض وزیر نفت و وزیر اقتصاد پیرامون این صندوق هم مدتی مردم را سرگرم کرد تا اینکه بالاخره این صندوق عرضه شد و بیچاره هایی بودند که پس انداز اندک خرید جهیزیه را برای همه اعضای خانواده خود، پالایش یکم خریدند، اما بعد از چند ماه، با قیمتی پایین تر از خرید و مجبور به فروش شدند و قیمت آن حتی تا نصف قیمت خرید هم سقوط کرد.

امروز بیش از 8 ماه از دعوت رییس جمهور می گذرد و هنوز مردم حاصل صبر خود را ندیده اند.

دامنه نامتقارن هم نتوانست اعتماد از دست رفته مردم را برگرداند تا اینکه چندی پیش، رییس سازمان بورس، از احتمال متقارن شدن مجدد دامنه نوسان سخن راند و مدیر عامل فرابورس هم راه چاره بازار سهام را در 10 درصدی شدن یا حذف دامنه نوسان جستجو کرد. در حال حاضر، 10 درصدی شدن دامنه نوسان شاید بتواند کارگشا باشد، اما با توجه به جو ناامیدی حاکم بر بازار سرمایه و امید به بازگشت آمریکا به برجام و شرایط هیجانی سهامداران کم دانش، حذف کلی دامنه نوسان می تواند تهدیدی مضاعف برای اقشار مستضعفی باشد که هنوز پس اندازی در بورس دارند تا با غلبه ترس، کورسوی امید خود را از دست بدهند و سهام خود را مفت در اختیار ثروتمندان قرار دهند.

امروز اما با توجه به حجم بسیار پایین معاملات روزانه در بورس تهران و عدم پرشدن قیمت پایانی، علیرغم صف فروش بودن اکثر نمادهای بازار، به نظر می رسد که حذف مقطعی قانون حجم مبنا می تواند مفید به فایده واقع شود و تا حدودی از میزان صف های فروش غیر واقعی بکاهد. مشکل امروز بازار سرمایه ایران، اعتماد از دست رفته و پول های پارک شده و در یک کلام، عدم نقدشوندگی است و باید راه چاره ای برای آن پیدا کرد.

*مهدی ناصری

انتهای پیام/

نظر شما