شناسهٔ خبر: 46697883 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایسنا | لینک خبر

در قالب یک پژوهش بررسی شد؛

فضاهای باز محیط‌های دانشگاهی باید چگونه باشند؟

مینا خلیل زاده

یکی از مسائلی که جزء ضرورت‌های پرداختن به طراحی منظر فضاهای باز آموزشی است، توجه به مسائل علمی، رویکردها و تئوری‌های طراحی در این زمینه است.

صاحب‌خبر -

براساس این پژوهش، محوطه دانشگاه‌ها صرفا محل یا مکانی برای درختکاری، باغچه‌سازی، توسعه، نورگیری، پارکینگ یا گذر و دسترسی نیست. این مکان‌ها نیازمند دستورالعمل برنامه‌ریزی و طراحی مربوط به خود هستند. محققان در پژوهشی با عنوان «بررسی مطلوبیت فضاهای باز محیط‌های دانشگاهی از نظر دانشجویان» آورده‌اند، چگونگی رابطه برنامه‌ریزی و طراحی مربوط به خود هستند. در نتیجه چگونگی رابطه فضاهای باز و منظر دانشگاه با ساختمان‌هایی که به تحصیلات عالی اختصاص دارند، نیاز به تحقیق و تعریف دارد.

این پژوهش که توسط اسماعیل ضرغامی استادیار دانشکده معماری دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و سعید عظمتی دانشجوی کارشناسی ارشد گروه معماری دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی انجام شده، نشان می‌دهد، مقوله‌ای مانند طراحی یکپارچه مجموعه‌های دانشگاهی شامل فضاهای بسته و باز، می‌تواند با تکیه بر خلاقیت، هنر و با پشتیبانی یک تئوری علمی، از یک سو به افزایش اعتبار یک طرح منظر منجر شود و از سوی دیگر باعث ایجاد فرآیند و دیدگاه نوین در طراحی و توسعه پایدار مجموعه دانشگاهی گردد، خاصه آنکه با استخراج ابعاد سه گانه طراحی منظر (بعداجتماعی- فرهنگی، بعد اکولوژی و بعد زیبایی شناسی) و با توجه به الگوهای کالبدی منظر می‌توان به فرآیند ملموس‌تری در این وادی دست یافت.

رسالت علمی و برنامه‌ریزی پردیس دانشگاه

دانشگاه معمولا به عنوان یک نظام خودگردان تعریف می‌شود که با سرمایه عمومی جامعه تاسیس می‌شود. اجتماعی از دانشگاهیان، استادان و دانشجویان که جذب دانش و علم گردیده‌اند، آن را توسعه و گسترش می‌دهند. هر دانشگاهی به طور معمول یک حوزه فیزیکی تعریف شده دارد که مرکزیت اجتماعی و هویت فیزیکی آن را شکل می‌دهد. البته استثناهایی نیز وجود دارد از جمله برخی از دانشگاه‌های آزاد انگلستان در شهرهای لندن، بیرمنگام و نیوکاسل که بیشتر بر رسانه‌های الکترونیکی و مدارس تابستانی تکیه دارد، تا با دانشجویان ارتباط بیشتری در زمینه مباحث دانشگاهی برقرار کند.

محققان می‌گویند، ساختمان‌های دانشگاه معمولا واجد هر دو وجه عملکردی و مفهومی هستند. از آنجایی که دانشگاه‌ها، اجتماعات متفاوتی مرکب از محققان و دانشجویانند که به صورت گروهی پیگیر علم و دانش هستند، از این‌رو بیان شخصیت علمی و سازمانی آن‌ها در کیفیت شکلی و الگوی فضایی مورد نظر ساختمان‌ها و محوطه‌های باز، ضروری است.

تصور آرمان‌های بلند آموزشی، یادگیری و اندیشیدن به ساختار فیزیکی هم‌شان آن، به معمار و طراحان فرصت کسب تجربه جدید و نوآوری می‌دهد. یکی از بهترین معیارهای تشخص یک دانشگاه، میزان تناسب آن با مجموعه‌ای به عنوان مرکز تحصیلات عالی است. چرا که دانشگاه برای انجام رسالت‌های خود نیاز به یک بافت آموزشی در خور خود دارد.

عوامل مطلوبیت در منظر دانشگاهی از دیدگاه پژوهشگران

دو عامل انعطاف‌پذیری و نظم در نگاه اول مغایر با یکدیگر به نظر می‌رسند. شکل‌گیری فضا به مفهوم آکادمیک آن، نیازمند هویت فیزیکی و محصوریت فضایی است. در گذشته محیط دانشگاهی به وسیله یک محوطه بسته تعریف می‌شد و این در حالی است که اخیرا مشاهده می‌شود بعضی دانشگاه‌ها پیرامون یک خیابان یکپارچه یا مرتبط با میدان‌ها ساخته شده‌اند.

دانشگاه لندن مثال خوبی از نوع مرتبط با میادین و دانشگاه هاروارد الگویی از نوع مرتبط با گذرگاه‌های مخصوص عابران پیاده است. در هر دو نمونه محصوریت فیزیکی از طریق ساختمان‌ها، وسیله‌ای برای تعریف یک فضای اجتماعی است با این حال فضای بیرونی نیازمند توسعه و تغییر است. در پیرامون ساختمان‌ها فضاهایی مورد نیاز است تا پاسخگوی فشار گسترش فعالیت‌های درونی به محوطه دانشگاه باشد. رسیدن به چنین فضایی نیازمند ایجاد فضاهای باز و محصور تعریف شده و متناسب در اطراف ساختمان‌ها با حفظ حریم‌های داخل، بیرون و عرصه‌بندی است.    

پژوهشگران می‌گویند، انسان‌ها از زمان‌های قدیم همواره الگوهایی ساخته و از آن‌ها به‌ عنوان نمادهایی برای بیان اعتقادات و اهداف مذهبی استفاده می‌کنند. مردم ضمن اینکه به طور آگاهانه در زیستگاه‌ها، سرزمین‌ها، جاده‌ها، چارچوب روستایی و شهری خود، با منظر در ارتباط هستند، نسبت به فرهنگی که مقبولیت عموم و بومی دارد، آگاهی کامل دارند. البته هدف اصلی برقراری رابطه‌ای میان ابعاد محیطی و تجربه یا عکس العمل افراد در قبال آن‌هاست.

یکی از تئوری‌های نوین که حوزه‌های مختلفی از دانش را تحت تأثیر خود قرار داده الگوهای مطلوبیت منظر است. این تئوری از قانون‌های نانوشته‌ای سخن می‌گوید که تحت تأثیر عملکرد فضا و آنچه بدان «روح مکان یا حس مکان» اتلاق می‌گردد، قرار دارد. حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آن‌ها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می‌دهد، به طوری که فهم و احساس فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می‌شود.

این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می‌گردد. حس مکان علاوه بر اینکه موجب احساس راحتی از یک محیط می‌شود، از مفاهیم فرهنگی مورد نظر مردم، روابط اجتماعی و فرهنگی جامعه در یک مکان مشخص حمایت می‌کند و باعث یادآوری تجارب گذشته و دستیابی به هویت برای افراد می‌شود. از دیدگاه روانشناسی محیطی انسان‌ها به تجربه حسی، عاطفی و معنوی خاص نسبت به محیط زندگی نیاز دارند.

اصلی‌ترین خصلت محیط‌های باز دانشگاهی، آموزش‌پذیر بودن آن است

در ارتباط با عوامل مطلوبیت منظر دانشگاهی می‌توان اشاره کرد که این فضا با دیگر مناظر، از تفاوت‌های قابل توجهی برخوردار است و چون در این زمینه خاص مطلوبیت یک عنصر فرهنگی اجتماعی قلمداد می‌گردد بنابراین کاملا به عناصر فرهنگی وابسته است. عوامل وابسته به مطلوبیت فضاهای سبز از نگاه استفاده‌کنندگان آن (دانشجویان و استادان) بر مبنای یک دسته‌بندی کلی عبارتند از چند عملکردی بودن و تنوع پذیری فضا، توسعه پذیری فضای سبز، اجتماع پذیری، معنی‌دار بودن محیط، آموزش‌پذیر بودن فضاهای سبز و حس مکان است.

براساس این پژوهش، لازم به توضیح است چهار عامل (استفاده بهینه از زمان در محیط، انسجام فضای داخلی و خارجی، استفاده از سازه و ابزار و محیط عاملی برای رفع نیاز کاربران) در چند عملکردی و تنوع پذیری بودن فضا وجود دارد. بنابراین این عوامل هر یک به گونه‌ای بر مطلوبیت فضا مؤثرند، چنانکه یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین آن‌ها حس مکان است. زیرا بیشترین عامل به این مورد منتهی می‌شود.

آموزش‌پذیر بودن محیط‌های باز دانشگاهی خصلت اصلی آن است و یکی از دو عاملی است که به همراه حس مکان از دیدگاه استفاده کنندگان مورد تأیید قرار گرفته، چنانکه از عنوان مقاله نیز پیداست این پژوهش به دنبال یافتن ارتقای دانش طراحی فضاهای باز سایت‌های دانشگاهی است به گونه‌ای که موجب بهبود کیفیت آموزش محوری محیط‌های باز پردیس‌های دانشگاهی شود.

سایت دانشگاهی باید به گونه‌ای طراحی، اجرا و مدیریت شود که در جهت هدف اصلی دانشگاه یعنی آموزش قرار گیرد. طراحی و مدیریت منظر برای کلاس‌های درس بیرونی، توجه به اهمیت معیارهای کیفی از قبیل ایمنی و امنیت، حس مکان و سلامتی در فضاهای باز دانشگاه‌ها، طراحی پایدار و سبز این فضاها، فرآیند جامع طرح و ساخت فضاهای سبز، برنامه‌های آموزشی رسمی، غیررسمی، پنهان و منطبق با فضای سبز دانشگاهی، یادگیری از طریق حضور در این فضاها و طراحی در این فضاها، نمونه‌های منظرسازی اجرا شده فضاهای سبز دانشگاهی، حفاظت و مدیریت منظر طبیعی و مصنوع، مشارکت دانشجویان در طرح دانشگاه‌ها، طرح‌های جامع منظر حیاط محوطه‌های دانشگاهی، بررسی شرایط، ویژگی‌ها و نقش معماران منظر در ایجاد تسهیلات آموزشی و در نهایت دستورالعمل‌ها و اصول طراحی فضای بیرونی دانشکده‌ها در مناطق خاص، به عنوان مهمترین گرایش‌ها و الزامات طراحی منظر فضای باز مطرح هستند.

اتفاقاتی که هنگام مشاهده منظر و در متن آن به ذهن بیننده نفوذ می‌کند، ادراکی از محیط و منظر را به وجود می‌آورد که امروزه مبنای بسیاری از تحقیقات معماری منظر است. هر عنصری در محیط علاوه بر عملکرد مرتبط بر خود، دارای قابلیت‌های متصورهایی نیز است. هر عنصر در طبیعت در عین اینکه عملکردی را پاسخگو است، قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایی فراتر از آن عملکرد را نیز دارد. لذا عوامل وابسته به مطلوبیت فضاهای سبز در محیط‌های آموزشی در جهت برطرف کردن نیازهای مذکور با توجه به عوامل استخراج شده از آن است. در نهایت اعمال این موارد در طراحی فضاهای آموزشی موجب حضور و صرف زمان بیشتر دانشجویان در دانشگاه‌ها و بالا بردن کیفیت سایت‌های دانشگاهی و متعاقباً کیفیت آموزشی می‌شود.

این پژوهش در نشریه علمی پژوهشی فناوری آموزش منتشر شده است.

انتهای پیام

نظر شما