صاحبخبر - چند روزیست که شاهد موج چهارم شیوع کرونا در کشور هستیم و میزان فوتیهای کرونا افزایش محسوس داشته است؛ به طوری که روز گذشته تعداد فوتیهای کرونا ۲۹۱ نفر اعلام شد و مجموع جان باختگان این بیماری به ۶۵ هزار و ۵۵ نفر در کشور رسید.
همزمان با قرمز شدن وضعیت کرونایی بسیاری از شهرها در کشور، از روز شنبه ۲۱ فروردینماه محدودیتهای کرونایی ۱۰ روزه در شهرهای قرمز اجرا شده و مشاغل گروه دو، سه و چهار بایستی تعطیل میشدند. همچنین ادارات نیز باید با یک سوم کارمندان فعال باشند. به سطح شهر رفتهایم تا نحوه اجرای این محدودیتها را از نزدیک مشاهده و بررسی کنیم.
ساعت ۱۰ صبح- تقاطع خیام و فردوسی
سوپرمارکتی را میبینم که تقریبا ۱۰ نفری داخل آن هستند، شاگرد مغازه در حال پاسخگویی به مشتریها است و ماسک هم نزده است. بین جمعیت مادری با کودک حدودا ۵ سالهاش را میبینم. مادر ماسک زده اما کودکش نه. به این فکر میکنم که شاید هنوز افرادی هستند که تصور میکنند کودکان در برابر کرونا ایمن هستند و مبتلا نمیشوند. مردی با لباس خاکستری رنگ که روی آن مارک یکی از شرکتهای مواد غذایی درج شده از سوپرمارکت بیرون میآید. از او درمورد محدودیتهای کرونایی و رعایت پروتکلهای بهداشتی در محیط کارش میپرسم، میگوید: بازاریاب یک شرکت خصوصی مواد غذایی هستم و صبح در بازار ویزیت میکنم و ظهر حوالی ساعت ۲ تا ۵ شرکتم، در شرکت هرروز تقریبا ۴۰ نفر ویزیتور دورهم در یک فضای ۵۰ متری جمع میشویم و اطلاعاتمان را تبادل میکنیم و هیچ محدودیت و فاصله گذاری در شرکت برای ما وجود ندارد حتی تهویه هم نداریم و تنها موردی که رعایت میشود ماسک زدن توسط پرسنل است و زمانی که جلسه میگذارند، همه شانه به شانه هم مینشینیم و بسیار پیش آمده که از همکار به همکار مبتلا شدند و شاید نصف بیشتر همکاران ما تا الان در محیط کار کرونا گرفتهاند.
وی ادامه میدهد: الان هم که وضعیت قرمز است، هیچ تغییری در شرایط ما ایجاد نشده و بهجز ماسک زدن،هیچ مورد دیگری رعایت نمیشود. کاری که ما در شرکت انجام میدهیم چک کردن فروش و فاکتور روزانهمان است که واقعا اینکار را میتوان از طریق اپلیکیشنی که روی موبایل ما نصب است به راحتی انجام داد و نیاز به مراجعه حضوری به شرکت و جمع کردن ۴۰ نفر آدم دور همدیگر و برگزاری جلسه و ... نیست. تا الان حدود ۴ بار با شماره ۱۹۰ که متعلق به وزارت بهداشت است تماس گرفتهایم و شرایط محیط کار را گزارش دادهایم و حتی تاریخ و ساعات برگزاری جلسات را هم گفتهایم ولیکن هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ کاری انجام نگرفته است.
از سوپرمارکت بیرون میآیم، به این فکر میکنم که براساس محدودیتهای در نظر گرفته شده در شهرهای قرمز برگزاری جلسات در محیط سربسته حداکثر با تعداد ۱۵ نفر و با رعایت پروتکلها بایستی انجام گیرد و با گذشت بیش از یک سال از شیوع کرونا چطور ۴۰ نفر در محیطی فاقد تهویه و برای انجام کاری که ضرورت ندارد دور هم جمع میشوند. در همین افکارم که وارد فردوسی ۴ میشوم و چشمم به بانک سپه میخورد. مطابق ابلاغیه بایستی مواردی از جمله کاهش تعداد حضور کارکنان در محل کار به میزان دو سوم در بانکها و رعایت موارد دیگر از جمله عدم استفاده از خودکار مشترک برای مشتریان و .. اعمال شود. داخل بانک جلوی تمام باجهها پلاستیک نصب شده که حائلی بین مشتری و باجه دار است و با این وجود برخی پرسنل بانک از دوماسک استفاده کردند و در داخل مجموعه الکل برای ضدعفونی دستهای مشتری وجود داشت.
آقای امیر محمودی یکی از پرسنل بخش پشتیبانی بانک سپه اظهار میکند: باتوجه به بخش نامههایی که از سمت شورای هماهنگی بانکها و ستاد ملی کرونا به ما ابلاغ شده، ۵۰ درصد نیروها در شعبه حضور دارند و خدمترسانی میکنند. اینجا کاهش تعداد حضور کارکنان همانطور که مشاهده میکنید به صورت کامل رعایت میشود و با تعداد نیروی کمتری کار میکنیم و الان شرایط کاری ما یک روزدر میان است، یک روز حضوری میرویم سرکار و روز دیگر دورکارهستیم و به هنگام دورکاری اصلا نباید از شهر خارج شویم. به نظرمن این موضوع نقش بسزایی در جلوگیری از همهگیری ویروس کرونا دارد چون پرسنل بانکها درهر شرایطی حتی در شرایط سیل و زلزله در محل کار حضور دارند و بعد از کادر درمان بیشترین فوتیها و افراد مبتلا به کرونا شامل کارمندان بانکها است.
وی ادامه میدهد: متاسفانه در بسیاری موارد پروتکلهای بهداشتی از سوی مشتریها رعایت نمیشود. از طرفی محیط شعبه ما کوچک است و تهویههای مناسبی وجود ندارد و این باعث میشود که ویروس به دلیل تجمع زیاد پخش شود ولیکن از ابتداء شیوع کرونا در محیط کاری ما استفاده از ماسک اجباری شده و توسط حراست از طریق دوربینها چک میشود که تمام همکاران ماسک داشته باشند. دربهای شعبه به منظور تهویه هوا همیشه باز است و اگر پنجره هم باشد حتما باز گذاشته میشود. پروتکلهای بهداشتی که به ما اعلام شده با دقت رعایت میشود و نظارت توسط مسئول شعبه، بازرسی و حراست صورت میگیرد. توصیه من به مردم این است که تا میتوانند از خدمات الکترونیکی استفاده کنند چون بیشتر خدمات از طریق اینترنت بانک و موبایل بانک برای مشتریان فراهم شده و واقعا در بسیاری موارد نیاز به مراجعه حضوری به بانکها نیست و این موضوع به حفظ سلامت خود مشتریان و جلوگیری از شیوع کرونا کمک بسزایی میکند.
ساعت ۱۱ صبح- هاشمیه
تقریبا تمام مغازههای هاشمیه باز است، اما غالبا کرکره مغازهها تا نیمه پائین است و مشتریها به داخل مغازه رفتوآمد میکنند. به این فکر میکنم که آیا این کرکرههایی که تا نیمه پائین هستند و باعث میشوند داخل مغازه دید مناسبی وجود نداشته باشد، امنیت مشتری یا مغازه دار را تهدید نمیکند؟
فروشندهها خیلی محتاطانه و با دقت حواسشان به بیرون مغازه است و زمانی که ما را با دوربین و میکروفون میبینند سریع کرکره را پائین میدهند. چند قدمی هاشمیه را پیاده روی میکنیم. در آن میان مغازه گل فروشی که گلدانهای بسیاری را در حاشیه خیابان چیده و ریسههای رنگی را بالای گلدانها نصب کرده بیشتر خودنمایی میکند. وارد مغازه میشوم. مغازهدار تمایلی به مصاحبه ندارد. چند قدم بالاتر در مغازه لباس فروشی چهار نفر آقا دور یک میز در انتهای مغازه ایستادهاند و چای میخورند و با یکدیگر صحبت میکنند. مغازههای دیگر هم به همین صورت است و غالب فروشندگان ماسک ندارند و در عین حال با نگرانی و ترس در حال کاسبی هستند.
ساعت ۱۱:۳۰ - ابتدای صیاد شیرازی
ابتدای صیاد بسیار خلوت است و تقریبا تمام مردم با ماسک در حال عبور ومرورهستند. سه پاساژ ابتدای صیاد تعطیل و مغازههای دیگر از جمله لوازم خانگی و ...نیز تعطیلاند. به سمت داخل صیاد و یکی از مزونهای آن حوالی حرکت میکنیم، آیفون را که میزنم کسی پاسخگو نیست و نگهبانی میگوید مزون تعطیل است. آدرس صفحه اینستاگرام و شماره تماس فروشنده را به راحتی در اختیار ما قرار میدهد، با فروشنده تلفنی تماس میگیرم. میگوید مزون تعطیل است و از طریق اینستاگرام سفارش دهم.
ساعت ۱۲:۳۰ - میدان کوثر
تمامی مغازههای دور میدان کوثر از لوازم تحریر و لوازم آرایشی گرفته تا کافیشاپ و سیدی فروشی باز هستند. داخل مغازه سیدی فروشی میروم و از مغازهدار درمورد محدودیتهای ۱۰روزه میپرسم. میگوید هیچ اطلاعی از جانب اصناف به ما داده نشده، فقط در اینستاگرام درمورد محدودیتها یک چیزهایی خواندهام ولی خب صحت و سقم آن مشخص نیست؛ زیرا هیچ اطلاع و تذکری از ناحیه اصناف به ما داده نشده است.
در کنار سی دی فروشی، مغازه نسبتا بزرگی است که بیشتر شبیه خرازی است و از لوازم تحریر تا انواع اسباب بازی و بازیهای فکری و لوازم آرایشی و... را دارد. وارد مغازه میشوم. چند کودک درحال خریدند، فروشنده به ما میگوید در این محدوده تا شعاع یک کیلومتری مغازهای با کاربری مشابه مغازه من نیست و زمانی که تعطیل میکنم مشتریها شاکی میشوند، به همین خاطر تصمیم گرفتم هرچقدر محدود در یک ساعات مشخصی مغازه را باز کنم.
وی در ادامه افزود: واقعا صحیح نیست که در حق یکسری مشاغل ستم شود و فقط یکسری مشاغل خاص تعطیل شوند، همانطور که میبینید من داخل مغازه تنهایم و نیروی دیگری نیست. بدون ماسک هم اجازه ورود کسی را به داخل نمیدهم و خودم هم که دو ماسک زدم، حالا منطقی نیست که اینجا که این همه مسائل بهداشتی را رعایت میکنم، تعطیل شود ولیکن تا چندروز پیش تالارها که تعداد زیادی دورهم جمع میشدند همچنان باز بودند و فعالیت میکردند.
ساعت ۲ ظهر- طلاب، خیابان ایثار
مغازهها در هیچ کدام از مکانهایی که امروز مراجعه کردم به اندازه این منطقه باز نبودند. گویا هیچ محدودیتی وضع نشده و هیچ ابلاغیهای داده نشده است. تمامی مغازههای لباس فروشی و مانتوفروشی در دوطرف خیابان کاملا باز هستند. اگر در هاشمیه فروشندهها با کرکره نیمه باز و با نگرانی و ترس مشغول به کار بودند. در خیابان ایثار تمامی کرکرهها به صورت کامل بالا است و فروشندهها با تمام پرسنل داخل فروشگاهشان درحال کار هستند. تعداد اندکی در پیادهرو در حال خرید و تماشای ویترین مغازهها هستند که از این تعداد نیز تقریبا حدود ۳۰ درصد آنها ماسک ندارند. وارد یکی از مغازههای مانتوفروشی میشوم و فروشنده در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چطور با وجود محدودیتهای کرونایی همچنان باز هستند، میگوید: اگر قرار است تعطیل شویم باید همه جا تعطیل شود. نمیشود که ما تعطیل باشیم و بانک باز باشد و چکهای ما برود بانک و وصول نشود و ما بدهکار شویم. به صورت چکی کلی جنس خریدیم که بایستی آنها را در تاریخ مقرر پرداخت کنیم، هیچ ارگان و نهاد خاصی هم که از ما حمایت نمیکند، همین الان که باز هستیم مدام ضرر میکنیم، همیشه نگاه از بالا به پایین بوده و حالت دستوری دارد، بدون اینکه شرایط ما را درنظر بگیرند حرف از تعطیلی میزنند. اگر من تعطیل کنم کسی میآید اجاره خانه و مغازه من را بدهد؟
در ماشین نشستهام و در مسیر برگشت نگاهم را به مغازههای بازی که فروشندگان بدون مشتری در پشت دخل نشستهاند میدوزم. برخی از آنها بسیار کلافهاند و به راحتی استیصال را میتوان در چهرهشان دید، برخی دیگر سرشان در موبایل است و برخی نیز خمیازه میکشند. به این فکر میکنم که آیا واقعا چاره جلوگیری از شیوع کرونا فقط از طریق تعطیلی مشاغل است؟ در ادارات و موسسههایی که تعداد زیادی از افراد درحال کار هستند، کاهش تعداد افراد حاضر در محیط و دورکاری روش مناسبی برای ایمنسازی محیط شغلی است، اما درمورد مشاغل آزاد باوجود اینکه تعطیلی آنها آسیبهای اقتصادی-اجتماعی بسیاری را بر بدنه اجتماع وارد میسازد، آیا نمیتوان با نظارت و کنترل بیشتر شرایط را به صورتی مدیریت کرد که مانع تعطیلی آنها نشود؟
∎
نظر شما