شناسهٔ خبر: 46649962 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

از غربالگری در گرمخانه‌های‌ معتادان تا کاشت نهال و اهدای خون

از کودکی با واژه خیّر و از خودگذشتگی آشناست؛ از آن زمان پابه‌پای مادر به مناطق محروم رفته و مشکلات و دغدغه‌ اقشار بی‌بضاعت و نیازمندان جامعه را با تمام وجود حس کرده است و با آمدن کرونا فعالیت‌‌های بیشتری از جمله رفتن به گرمخانه معتادان در کارنامه خود ثبت کرده است.

صاحب‌خبر -

خبرگزار ی فارس- گروه تعلیم و تربیت: کرونا تازه شروع شده بود و باید همه خیلی مراقبت می‌کردند. نه خبری از داروی خاص بیماری بود و نه واکسن؛ اما جوان عضو تیم هلال‌احمر تصمیم گرفت به گرمخانه معتادان برود و به آنها کمک کند. 

با آنها دور یک میز نشست و درد دل‌هایشان را شنید. قلبش پر شده بود از داستان‌‌‌های زندگی آنها؛ از آرزوی داشتن یک زمین کشاورزی تا یک خانه گِلی در روستا. نشستن پای درد و دل‌هایشان انگیزه‌اش را مضاعف کرد تا آرزوهایشان را در حد توان برآورده کند. 

محمدعلی مجتبی‌زاده دانشجوی کاردانی نقشه‌کشی و عضو جوان و فعال و عضو تیم واکنش سریع و نجاتگر یکم جمعیت هلال احمر است. وی در امر کمک‌رسانی به صورت خودجوش و مستقل پیش‌قدم بوده و داوطلب اهدای عضو، خون و کاشت نهال نیز بوده و اینک به عنوان دانشجوی فداکار سال ۱۳۹۹ کشور شناخته شده است و فعالیت در هلال‌احمر را موضوعی بشردوستانه و فداکارانه می‌داند.

«در بحران کرونا طرح غربالگری نجاتگران سلامت را اجرا کردیم که شامل آموزش بهداشتی، تب‌سنجی، اکسیژن سنجی، مشاوره پزشکی و سنجش فشار بود؛ در مناطق محروم، محله‌ها و کوره‌های آجرپزی، طرح غربالگری کارکنان شرکت واگن‌سازی تهران و راه‌آهن جمهوری اسلامی، همچنین طرح غربالگری گرمخانه‌های معتادان را نیز به همراه سازمان داوطلبان برعهده گرفتیم».

* مواجهه با معتادانی که از زندگی سیر شده‌اند

مادرش خیّر است و از کودکی با واژه خیّر و از خودگذشتگی آشناست؛ از آن زمان پابه‌پای مادر به مناطق محروم رفته و مشکلات و دغدغه‌ اقشار بی‌بضاعت و نیازمندان جامعه را با تمام وجود حس کرده است.

«کرونا تازه شروع شده بود و برای برخی از افراد جامعه به کلی ناشناخته بود و حضور ما در این مراکز یک قدم بزرگ برای فداکاری بود. به نزدیکی گرمخانه رسیده بودیم که نگران مواجهه شدن با معتادان و اینکه چطور باید با آنها صحبت کنیم و برخورد آنها با ما چگونه خواهد بود؟

قبل از حضور گروه به مجموعه تمام معتادان را در سوله بزرگی جمع کرده بودند و در جلسه توجیهی برایشان از حضور و نوع کار داوطلبان هلال‌احمر برایشان شرح می‌دادند. به یکباره یاد پدر و مادرانی افتادم که به بچه‌هایشان گوشزد می‌کنند چه چیزی خوبه و چه چیزی بد‌‌ و چه کاری باید انجام بدهند.

واقعا معتادانی که از سوی برخی افراد جامعه و خانواده‌هایشان ترد شدن مثل بچه‌ها آرام کنار هم نشسته بودند و با دقت به صحبت‌های مددجویان گوش می‌کردند.

بالاخره مأموریت‌مان شروع شد. معتادان گروه گروه پشت میز غذاخوری می‌نشستند و بدون هیچ صحبتی مشغول غذا خوردن می‌شدند؛ البته در بین‌شان معتادانی هم بودند که از زندگی سیر شده بودند و می‌گفتند نمی‌شود ما کرونا بگیریم؟

بعضی از این معتادان با وجود اینکه اشک در چشمانشان حلقه زده بود از بی‌مهری و ترد شدن از سوی خانواده‌ها و فرزندانشان می‌گفتند و اینکه زندگی‌شان پوچ شده است.

به نظر می‌رسد کمپ معتادان تنها جایی است که همه مثل هم هستند و یک دغدغه دارند. ما انسان‌ها هستیم که زندگی را برای خودمان دشوار می‌کنیم وگرنه خداوند خوب زیستن و ساختن را در وجود تمام انسان‌ها نهادینه کرده است.»

* تهیه و توزیع پک‌های بهداشتی بانوان

با وجود اینکه محمدعلی دانشجو است از دوران نوجوانی علاوه بر تحصیل، کمک به نیازمندان را نیز سرلوحه کار خود قرار داده و اینک علاوه بر اهدای خون و کاشت نهال در شیوع ویروس کرونا با همکاری دوستانش فعالیت‌های ارزنده‌های از جمله ایجاد کاروان شادی و ارائه خدمات پزشکی در مناطق محروم جنوب تهران را رقم زده است. 

«به همراه گروهی از داوطلبان هلال‌احمر علاوه بر غربالگری بیش از ۲۰۰ پوستر آموزشی به زبان‌های انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی و ترکی را طراحی و در فضای مجازی به منظور جلوگیری از انتشار ویروس کرونا و مسائل بهداشتی در اختیار مردم قرار داده‌ایم؛ همچنین تولید کلیپ و فایل‌های آموزشی تخصصی کمک‌های اولیه و پزشکی و تجهیزات نجات و ارائه کارگاه‌های آموزشی را داشته‌ایم.

گروه ما صرفاً روی یک موضوع تمرکز نکرده و خدماتی مانند تهیه و توزیع ۱۵۰۰ بسته معیشتی ماهانه، پخت و توزیع ۵۰۰۰ پرس غذای گرم، پخش ۴۰۰۰ کیک و شیر کاکائو برای کودکان، تهیه و توزیع ۱۵۰۰ بسته شادی کودکان شامل وسایل بازی و آموزشی مثل کتاب داستان، لباس و گل سر؛ همچنین تهیه و توزیع ۳۰۰۰ جفت دمپایی، ۲۶۰ پک لوازم التحریر و ۱۰۰۰ بسته‌ یک ماهه بهداشتی بانوان، ایجاد کاروان شادی و ارائه خدمات پزشکی در مناطق محروم جنوب تهران از طریق مشارکت اعضای کانون، خیرین و گروه جهادی حیدریون را انجام داده‌ایم.

بنده به عنوان مسؤول پایگاه غربالگری کرونا در قم بودم که یکی از پایگاه‌های فعال در ابتدای شیوع ویروس است به طوری که علمکرد جمعیت هلال‌احمر از این پایگاه به شکل ویدئو کنفرانس از سوی ریاست جمعیت به سمع و نظر رئیس جمهور رسیده و در حال حاضر هم مسؤول درمانگاه و پایگاه امداد و نجات عوارضی تهران - قم هستم.»

* قلب ما پر شده از داستان‌های سنگین

در بحران کرونا شاهد حضور بی‌وقفه جوانان و نوجوانان در عرصه خدمت‌رسانی به مردم بودیم؛ جوانانی که دوری از پدر و مادر را به جان خریدند برای آموزش شیوه‌نامه‌های بهداشتی به روستاهای دوردست و محروم رفتند هرچند گره کوچکی از گره‌های مردم را باز کنند.

«ما شهرها و روستاهایی محرومی می‌رویم و با انسان‌های مختلف، مشکلات و شرایط متفاوت مواجه می‌شویم که به راستی  این چنین زندگی برایشان سخت و طاقت‌فرسا است. قلب ما پر شده از داستان‌های سنگینی که هیچ‌وقت سنگین بودنشان به چشم نمی‌آید.

همچنین ما صفحه فعال در زمینه بین‌الملل سازمان جوانان جمعیت هلال‌احمر را تأسیس کردیم و تقریباً با تمام سازما‌ن‌های جهانی از جمله ، IFRCو ICRC در ارتباط هستیم و کارهای شاخص، علوم و ابتکارات دانشجویان و داوطلبین جوان و فعال را با کشورهای دیگر به اشتراک می‌گذاریم.

همچنین با اصلاح فرم عضویت سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر در اولین کارگروه اصلاح، ارائه طرح به کارگیری بانوان، ارائه طرح آموزشی تیم‌های واکنش سریع کشور در سازمان امداد و نجات و مشارکت در تدوین و طراحی دستورالعمل پرسنل جمعیت هلال احمر، نقش مهمی ایفا کرد‌ه‌ام‌.»

* آرزوی داشتن یک زمین کشاورزی و خانه گِلی در روستا

به یاد دارم روزی به روستایی رفته بودیم که وضعیت اسفباری داشت و تمام وسایل، لباس، تجهیزات و زیورآلات‌شان را خودشان تهیه می‌کردند، امیدشان یک بز پیر بود، کودکان سواد خواندن و نوشتن نداشتند و نکته‌ای که در ذهنم ماندگار شده خواسته این کودکان بود.

با وجود اینکه سواد خواندن و نوشتن نداشتند از ما خواستند فقط کتاب به دستشان برسانیم تا تصاویرش را تماشا کنند که این موضوع برایم بسیار جالب بود اینکه شخصی با این همه مشکلات بزرگترین خواسته‌اش از ما یک کتاب است که ما هم کتاب‌های رمان و مستند تهیه کردیم و در اختیارشان قرار دادیم.

بنده با حضور در مناطق محروم درس‌های بزرگی از زندگی گرفتم. مردم در خانه‌های کاهگلی روستایی ساده و بدون دغدغه زندگی می‌کنند. امیدوارم بتوانم همیشه گره‌گشای کار هموطنانم باشم و یک خونه گلی کوچک کنار زمین کشاورزی داشته باشم و به دور از هیاهوی شهر زندگی کنم.

نشستن پای صحبت‌ها و درد دل‌های چنین جوانان غیور و با غیرتی قطعاً باعث انگیزه و امید مضاعف در انسان می‌شود. امیدواریم روستاها و مناطق محروم کشور با همت و تلاش جوانانی از جنس محمدعلی هر چه زودتر آباد و آبادتر شود.  

انتهای پیام/

نظر شما