شناسهٔ خبر: 46601938 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه کیهان | لینک خبر

سؤال برانگیز و تامل برانگیز دربـاره «گانــدو۲»

صاحب‌خبر -


 پس از ساخت و پخش سریال گاندو در خرداد و تیر سال 98 و استقبال چشمگیر مخاطبان از آن با موضوع امنیتی، جاسوسی که روایت واقعی فعالیت و دستگیری یک جاسوس (سیا) به‌نام «جیسون رضائیان» (خبرنگار نشریه واشنگتن پست) از شبکه سه بود، واکنش‌های مختلفی از سوی جریان‌های سیاسی، افراد وابسته و غیروابسته به دولت و دیگر سیاسیون به همراه داشت. در رسانه‌های داخلی و خارجی نیز بخش‌هایی از این سریال مورد نقد، بررسی و تحلیل قرار گرفت.
به طور مثال، تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی با‌اشاره به برخی واکنش‌ها به سریال گاندو، این سؤال را مطرح کرد که آیا گاندو پروژه‌ای برای مقابله با دولت ایران است؟
حسام‌الدین آشنا رئیس‌مرکز بررسی‌های استراتژیک در انتقاد به گاندو گفت: دولت نه اجازه و نه پول دارد که سریال بسازد و صدا و سیما هم پول ندارد سریال بسازد ولی گویا جای دیگری هست که برای تضعیف دولت هم پول فراوان دارند و هم مجوزها و مشوق‌های لازم را دریافت کرده‌است و هم می‌تواند صدا و سیما را الزام به پخش کند. شما با گاندو، گنده نمی‌شوید.
پس از تجربه اول سازندگان سریال گاندو در سال گذشته گروه سازنده سریال شامل نویسنده، تهیه‌کننده، کارگردان و بازیگران در سکوت خبری کامل، تصمیم به ساخت قسمت دوم گاندو گرفتند. البته این گروه با علم به اینکه در تجربه اول خود دچار چه هجمه‌هایی شدند، حتی نام پروژه ساخت این قسمت سریال را هم فاش نکرده و با نام پوششی «لوتی» اقدام به فیلمبرداری و ساخت مراحل فنی کردند.
با این وجود در شب آخرین روز سال 99 یعنی 30 اسفندماه، اقدام به پخش قسمت اول سریال گاندو2 و رونمایی از آن کردند که موجبات غافلگیری مخاطبان صدا و سیما شد. بر این اساس می‌توان پخش سریال «گاندو2» را نوعی عیدی رسانه ملی، به مردمی که به علت شرایط کرونایی عید سال 1400 خانه نشین بودند، قلمداد کرد.
 اگر بخواهیم در چند خط داستان این سریال را به صورت تحلیلی بیان کنیم، در قسمت اول و بخش اول سریال شاهد هستیم فردی به صورت کاملا” امنیتی از نقطه صفر مرزی به تهران منتقل می‌شود که ذهنیت بیننده را درگیر ماجرای دستگیری «روح‌الله زم» مدیر کانال خبری آمد نیوز می‌کند. همچنین به بیننده چنین القاء می‌شود که در این سریال نیز باید شاهد داستانی براساس ماجراهای واقعی باشد.
در ادامه شاهد نمایش میز ایران در واحد «ام‌ای 6 سرویس اینتلینجنت سرویس سازمان اطلاعاتی و جاسوسی کشور انگلیس» هستیم که در اتاق فکر خود، به همراه مقامات عالی‌رتبه نظامی و جاسوسی خط مشی برخورد با ایران را در برخورد با فشار حداکثری اعلام و اذعان می‌کند برخورد نظامی محدود و فراگیر برای توقف برنامه هسته‌ای ایران، بی‌نتیجه خواهد بود.
پس از این تصمیم شاهد افزایش فعالیت‌های جاسوسی این واحد و افراد آن در داخل کشور و مقابله امنیتی و اطلاعاتی کشورمان در برخورد با اقدامات خرابکارانه آنها هستیم و اینکه سربازان گمنام کشورمان تمامی تحرکات آنان را رصد و در لحظه مورد نیاز وارد فاز عملیاتی مسلحانه می‌شوند.
از خصوصیات این تیم عملیاتی می‌توان به این موضوع پی برد که این گروه همگی بسیار جوان، باهوش،با ضریب خطای ناچیز،مجهز به آخرین تکنولوژی روز دنیا برای کسب و جمع‌آوری اطلاعات، ایمان بالا و فداکاری تا پای جان بوده و نتیجه عملکرد عملیات‌های آن با درصد بسیار بالا موفقیت‌آمیز است.
این مجموعه در فصل دوم روایتی حول محور نفوذ و حضور افراد دوتابعیتی در برخی از مراکز و دستگاه‌ها است. در کنار همه اتفاقات، جاسوسی به نام «موسی‌پور» با سیستم اطلاعاتی انگلیس(ام ای6) که برگرفته از پرونده فردی به نام (محمدعلی شعبانی) است وجود دارد.
 سازندگان سریال تلاش کرده‌اند تا شباهت حداکثری در ظاهر این فرد را ایجاد کنند. محمدعلی شعبانی یکی از افراد دو تابعیتی در کنار تیم مذاکرات هسته‌ای بود. شعبانی در سوئیس متولد شده و حدود سال 1383 برای ادامه تحصیل به انگلیس رفت و در دانشگاه «سوآز» مدرک کارشناسی خود را دریافت کرد و پس از آن به تهران بازگشت. شعبانی کارآموز سابق شورای ملی ایرانیان آمریکا یا نایاک در سال 2007 است که همان سال به منطقه‌اشغالی اسرائیل سفر کرد و با نهادها و افراد بسیاری از جمله مئیر جاودانفر دیدار کرد.
او در مذاکرات هسته‌ای نقش مسئول رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی تیم مذاکرات را برعهده داشت و در زمان مذاکرات هسته‌ای نیز از برجام در رسانه‌های غربی دفاع می‌کرد اما هم‌آکنون نیز فراری و ساکن انگلیس است.
روند داستان این سریال با توقیف نفتکش ایرانی توسط نیروی دریایی انگلیس و پس از تصرف نفتکش انگلیسی توسط ایران در پی تخلف دریایی و اقدامی تلافی‌جویانه شدت می‌گیرد و با اوج گرفتن روند کاری جاسوسان در مذاکرات برجام و چالش‌های پس از آن ادامه می‌یابد، اما ناگهان در قسمت پنجم سریال، این قسمت با 45 دقیقه تاخیر پخش و در آن شاهد سانسور واژه «"تیم» از عبارت (تیم مذاکره‌کننده) می‌‌شویم که البته نشان از فشار مقامات امور خارجه به رسانه ملی است.
 البته در ظاهر این پایان ماجراست، اما همزمان با پخش هر قسمت از سریال، فشارها برای توقف آن بیشتر می‌شود و در کمال ناباوری و تاسف، دو قسمت آخر سریال حذف شده و پخش آنها به بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری در خرداد 1400 موکول می‌شود و این سریال 15 قسمتی در 13 قسمت ناتمام می‌ماند.
این حرکت رسانه ملی که تاکنون سابقه نداشته است، مخاطبان را دچار شک و شبهه فراوانی می‌کند که اصل قضیه چیست! اگر رسانه‌ها و فضای مجازی را رصد کنیم، شاهد این خواهیم بود که از ابتدای پخش سریال گاندو2 یک جریان موازی در امتداد پخش سریال به راه افتاده است تا بیننده را از مسیر اصلی داستان به حاشیه براند، جریانی که در ابتدای مطلب ‌اشاره کردیم که پس از پخش فصل اول گاندو به راه افتاده بود، ولی سازندگان این فصل سریال همچنان به شدت بر اصول خود مانده و حاضر به پذیرفتن ‌اشتباه نیستند و بر امتداد ادامه وقایع آن اصرار دارند.
در مقابل وزارت امور خارجه و مدیران آن حاضر به پذیرفتن این واقعیت نیستند و داستان این سریال را حاکی از قوه تخیل سازندگان آن می‌دانند و آنان را به هجمه علیه دولت متهم می‌کنند، حال با توجه به امر بی‌طرفی چند سؤال کلیدی بی‌پاسخ مانده است. مانند اینکه آیا قطع ادامه سریال، ارتباط خاصی با ورود جاسوسه انگلیسی شارلوت به ایران دارد؟
آیا توقف سریال در توان آقای ظریف بوده است یا اینکه رسانه ملی، رعایت شأن ایشان را کرده است؟ ادامه سریال چه بوده که می‌تواند این چنین بر انتخابات ریاست‌جمهوری موثر واقع شود؟ و نهایتا” آیا ادامه پخش سریال در مذاکرات 1+4 تاثیر مستقیم دارد؟
در پایان چون بحث آقای ظریف پیش آمد، کلا” خارج از بحث سریال «گاندو2» در واپسین روزهای سال گذشته، پستی در فضای مجازی مشاهده شد که در این پست یک دقیقه‌ای، آقای ظریف در یک مکانی که اصلا” قابل شناسائی نیست و در کانال و رسانه‌ای هم‌اشاره نشده است، یک مجری خانم از آقای ظریف سؤالی با این عبارت می‌پرسد: آقای ظریف شما به نقش و عملکرد خودتان، در مدتی که وزیر امور خارجه بودید از یک تا صد چه نمره‌ای می‌دهید؟ پاسخ آقای ظریف صفر است.
آخر این چه جوابی است؟ آیا هیچ منطقی، این پاسخ را می‌پذیرد؟ آقای وزیر، به خدا نه چپم نه راست، نه اصلاح‌طلب نه اصولگرا، شما فکر کن یک هموطن !همین!!
آقای ظریف! اگر شما کاره‌ای نبودید، پس چه کسی با جان‌کری و اعضای اتحادیه اروپا، پس از توافق برجام دست داده است؟ آقای ظریف! چه کسی پس از امضای برجام پشت تریبون آمد و به دنیا اعلام کرد که از امروز تمام تحریم‍های جهانی علیه ایران لغو شده است؟ آقای ظریف وزیر محترم امور خارجه فقط به همین سؤال آخر صادقانه جواب دهید. آیا یک فرد انسان معمولی (سیتیزن) یا تبعه و ملیت آمریکائی می‌تواند با وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا دست بدهد و یک عکس سلفی بگیرد؟
والسلام
مرتضی قنبری وفا

نظر شما