شناسهٔ خبر: 4658258 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایلنا | لینک خبر

قادر باستانی:

صداوسیما از چشم مردم افتاده‌است

ایلنا: پیشرفت وسایل ارتباطی، دنیا را به سمت و سوی دیگری سوق داده و نسل‌های جدید، دیگر مسحور تلویزیون نیستند بلکه بیشتر اوقات خود را در فضای مجازی سپری می‌کنند. شبکه‌های ماهواره‌ای هم توجه بخشی از مخاطبان صداوسیما را به خود جلب کرده‌اند و در کلان‌شهرها به‌طور مشخص بر کاهش میزان مخاطبان رسانه‌ملی مؤثر بوده‌اند.

صاحب‌خبر -

برنامه‌های نوروزی رسانه ملی به پایان رسید. همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد برخی برنامه‌های موفقی مانند مجموعه «کلاه قرمزی» به کارگردانی ایرج طهماسب، بازهم با استقبال بینندگان تلویزیون مواجه شد و برخی دیگر از برنامه‌ها مثل «در حاشیه» به کارگردانی مهران مدیری و «فوق سری» به کارگردانی مهدی فخیم‌زاده، به‌رغم جذب مخاطب با اما و اگرهایی همراه بودند.

قادر باستانی(نویسنده و مدرس علوم ارتباطات اجتماعی) در گفت‌وگو با ایلنا؛ به ارزیابی برنامه‌های نوروزی سازمان صداوسیما پرداخت و گفت: در مقایسه با سال‌های گذشته، رسانه ملی پیشرفت خوبی در جلب نظر مخاطب داشته و ارزیابی من از برنامه‌های نوروزی رادیویی و تلویزیونی در کل مثبت است.

وی افزود: مسأله این است که متأسفانه صداوسیما از چشم مردم افتاده است و دیگر اثرگذاری گذشته را ندارد. این فقط مربوط به عملکرد گذشته صداوسیما نیست، بلکه پیشرفت وسایل ارتباطی، دنیا را به سمت و سوی دیگری سوق داده و نسل‌های جدید، دیگر مسحور تلویزیون نیستند، بلکه بیشتر اوقات خود را در فضای مجازی سپری می‌کنند. شبکه‌های ماهواره‌ای هم توجه بخشی از مخاطبان صداوسیما را  به خود جلب کرده‌اند و مخصوصاً در کلان‌شهرها به‌طور مشخص بر کاهش میزان مخاطبان رسانه‌ملی مؤثر بوده‌اند.

باستانی تأکید کرد: تغییر مدیریتی رسانه ملی در سال گذشته و سیاست‌های جدید سازمان، تا حدودی در کاهش روند ریزش مخاطب اثر گذاشته، اما سرعت نفوذ رسانه‌های اجتماعی اینترنتی بر لایه‌های مختلف جامعه شهری و روستایی، آن‌قدر سریع و وسیع است که اصلاحات کُند رسانه‌ملی، در برابر پیشرفت آن کارساز نبوده است. این مسأله البته اختصاص به کشور ما ندارد و در کل دنیا، شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی با بحران مخاطب مواجه شده‌اند، اما اغلب آنها به سرعت خود را با شرایط جدید ارتباطی هماهنگ کرده‌اند و سعی می‌کنند در این بحران، لطمه کمتری ببینند. بیشتر آنها در رسانه‌های اجتماعی فعال شده‌اند و تغییرات مشخصی را در سبک و سیاق و شکل و محتوای برنامه‌های خود داده‌اند.

وی با بیان اهداف کلان سازمان صداوسیما تصریح کرد: رسانه ملی، هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی جامعه را در صدر اهداف و برنامه‌های خود قرار داده است، ولی هرکس که در عرصه ارتباطات فعال است، به خوبی می‌داند دوره هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی توسط رادیو و تلویزیون دیگر سپری شده و شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی، خود دنباله‌رو رسانه‌های اجتماعی اینترنتی شده‌اند. در ماجرای فرودگاه جده، میزان اثرگذاری رسانه‌های اجتماعی مثل وایبر و فیس‌بوک بر تهییج افکار عمومی و تعیین سمت و سوی آن، در مقایسه با شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی کاملاً مشخص شد. اگر در چند دهه گذشته، این تلویزیون بود که افکار عمومی جامعه را شکل می‌داد و به شدت بر آن مؤثر بود، اما دیگر این‌طور نیست و صداوسیما باید خود را با شرایط جدید وفق بدهد.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: آقای سرافراز در مدت کوتاهی که سکان صداوسیما را در دست گرفته، هدف‌گذاری خوبی کرده و توجه به فضای مجازی را با ارتقای جایگاه آن در تشکیلات رسانه‌ملی، نشان داده است، اما فرهنگ سازمانی ایستا و مقاوم دربرابر تغییر، با آن ساختار بسیار حجیم، کم‌تحرک و فرسوده دولتی سازمان، تغییر و تحول را تا حد زیادی سخت کرده، به گونه‌ای که  سال‌ها وقت لازم است برنامه‌های او به نتیجه برسد، درحالیکه شتاب دنیای ارتباطات به‌طور روزافزون در حال افزایش است و لحظه‌ای هم درنگ نمی‌کند.

باستانی گفت: در برنامه‌های نوروزی، صداوسیما سعی کرده به سمت تکثر سلایق پیش برود و نگاه ایدئولوژیک به مسایل اجتماعی و فرهنگی را کمتر کند. البته این هدف، به‌طور کامل حاصل نشده، ولی تغییرات نسبت به قبل، کاملاً محسوس بوده و این در حفظ مخاطب سنتی به‌طور مشخصی تأثیر گذاشته است. اینکه صداوسیما تلاش می‌کند از تکرار گذشته پرهیز کند، فضای شاد و امیدبخش به جامعه تزریق کند و به مسایل موردعلاقه مردم بپردازد، در برنامه‌ها دیده می‌شود، ولی کافی نیست و آستانه نیاز و توقع مخاطبان به نسبت گذشته، بالا رفته است.

وی در توضیح این مشکل اضافه کرد: در ساختار صداوسیما، فیلترهای مختلف و متنوعی برای کنترل محتوای برنامه‌ها تعبیه شده که این ممیزی یا فیلتر در اغلب موارد، سلیقه‌ای و فاقد نگاه علمی است. مهار این ممیزی‌ها کار سختی است، چون تهیه‌کنندگان و سازندگان برنامه‌ها به آن خو گرفته‌اند و فیلمنامه‌نویسان سال‌ها به آن عادت کرده‌اند. مطلبی که آقای فخیم‌زاده، کارگردان سریال نوروزی «فوق‌سری» در مورد لت و پار کردن سریال خود گفته، مبین این واقعیت است که با این ساختار معیوب، هرگز نمی‌توان به بهبود شرایط سازمان کمک کرد. 

فخیم زاده در یادداشت اینترنتی خود نوشته بود: سریال فوق‌سری، توسط نمایندگان معاونت اجتماعی نیروی انتظامی و پخش شبکه یک سیما به صورتی باور نکردنی سلاخی و تکه پاره شده و هیچ قسمتی از تعرض و دستکاری و جابه‌جایی و تعویض مکالمات مصون نمانده است و البته این امر در شرایطی صورت پذیرفته که در تمام مراحل تولید، مدیران شبکه یک و مسئولین ناجی هنر که زیرمجموعه معاونت اجتماعی نیروی انتظامی است، در جریان چگونگی و اجزای فیلمنامه و تک‌تک صحنه‌ها قرار داشتند و کلیه قسمت‌ها با حضور و تایید کارشناس نیروی انتظامی تصویربرداری شده بود.

باستانی با بیان اینکه ممیزی غیراصولی، برنامه‌ها را از حیز انتفاع ساقط می‌کند،  اظهار داشت: من نمی‌دانم حدود اختیارات و مأموریت آقای سرافراز چقدر است و آیا می‌تواند به ممیزی‌ها سروسامان بدهد و آنها را اصولی و منطقی کند یا خیر، ولی باید بگویم پاشنه آشیل رسانه ملی در میدان رقابت سخت رسانه‌ای، همین کنترل بیش از حد و غیراصولی برنامه‌ها و تاراندن مخاطب است.

این مدرس ارتباطات در پایان ابراز امیدواری کرد؛ مسئولین صداوسیما تلاش کنند فرهنگ سازمانی رسانه‌ملی را که مبتنی بر تظاهر و پرهیز از صداقت و روراستی است، اصلاح کنند و با حاکم‌کردن نگاه کارشناسانة مخاطب‌محور در سازمان و همچنین با رفع موانع ایجاد شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی خصوصی، به افق متعالی ترسیم شده به‌عنوان رسانه‌ای حقیقت‌جو و روشنگر در آوردگاه رسانه‌ای جهان دست پیدا کنند. 

نظر شما