به گزارش خبرنگار ایمنا، چارچوببندی رسانه و بازنمایی اخبار در جریان رویدادهای مهمی چون انتخابات که مخاطبان یا به صورت ویژه مردم و جامعه رأی دهندگان در آن دنبال دریافت نشانههایی برای شناخت مسیر صحیح و انتخاب درست هستند اهمیت ویژهای دارد.
رسانهها عموماً در جریان بازنمایی اخبار به تامین منافع و مقاصد سیاسی گروه گردانندگان رسانه، خط مشی سیاسی و منافع صاحبان آگهیها و تأمین کنندگان منابع مالی خود توجه میکنند، مسألهای که موجب میشود جریان خبر از واقعیت فاصله گرفته و جریان بازنمایی به نفع افراد و گروههای خاصی تمام شود.
برخی رسانهها با بزرگنمایی، کوچک نمایی یا سکوت در برابر رویدادها، جریان اخبار را مدیریت میکنند و عموماً به دلیل این که با استناد به نظریههای ارتباطات، اولویت رسانهها بر اولویت سیاسی و اولویت مردم اثر میگذارد دارای اهمیت ویژه است.
نقش و کارکرد رسانهها در جریان ارتباطات به عنوان انتقال دهندگان اخبار و رویدادها در زمان انتخابات اهمیت ویژهای دارد. در دنیای امروز، رسانهها عامل قدرت هستند و جریان قدرت را ایجاد کرده و یا آن را هدایت میکنند اما تا چه اندازه در این جریان قدرت، اولویت مردم بوده و قرار است اولویتهای یک شهر و یک جامعه را تأمین کند، به مسئولیتهای اجتماعی رسانهها و روزنامه نگاران باز میگردد.
به نظر میرسد هیچ شغل و حرفهای تا زمانی که اقبال مشتریان را شاهد نباشد موفق نیست؛ حتی اگر بنا بر ملاحظاتی حوزه تعریف شده مشتریان آن یک اقلیت باشند. به نظر میرسد رسانه هم به رغم اعتبار فرهنگی اش و از این جهت که یک حرفه است از این قاعده بیرون نیست.
فرهنگ مسلط در روزنامه نگاری کمابیش مثل فوت و فنهای کاسبی از صاحب دکان به فرزندان انتقال مییابد. این وجه حرفهای رسانه نباید بار معنایی منفی راجع به شخصیت روزنامه نگاران یا شغل روزنامه نگاری را به ذهن متبادر کند، هر شغلی حتی پزشکی و وکالت، از آن حیث که شغل است و منبع درآمد و موفقیت اجتماعی، کمابیش همینطور است.
بحث ما نه بر سر ماهیت مشتری مداری (که ممکن است به غلط به طور کلی ارزشی منفی انگاشته شود)، بلکه بر پیامد معمولاً پنهان از نظر آن، برای زیست فردی و اجتماعی است.
توجه به مشتری حتی در مورد رسانههای دولتی یا خصوصی صاحب بودجه همچون یک تلویزیون دولتی یا یک روزنامۀ حزبی، هم مصداق دارد چون در آنجا هم باید گزارش کار موفقی به مسؤلان و مدیران داده شود تا اختصاص بودجه بر اساس آن توجیه و تصویب شود و موفق بودن در حرفه تا حدود زیادی معادل است با جلب مشتری. (مرتضی مردیها؛ مجله جهانی رسانه، ۱۳۹۷)
مسئولیتهای اجتماعی روزنامه نگاران و رسانهها در این زمینه بیشترین کاربست را دارد. دستگیری اعضای برخی شورای شهرها و انحلال این شوراها در سراسر کشور، دستگیری شهرداران و تعلیق فعالیت بسیاری از مدیران شهری با در پیش بودن زمان انتخابات این مساله را به صورت ملموس متبادر میکند که جایگاه اثربخش رسانهها و خبرنگاران در انتخابات نه تنها باید تبیین شده بلکه میباید کارکردهای اصلی آن مشخص شود.
برخی رسانهها نیز در ایام انتخابات، کژکارکردهایی دارند که بر جریان سالم انتخابات و انتخاب شدن و انتخاب کردن اثرگذار است و با بیتوجهی به واقع نمایی از جایگاه و سوابق کاندیداهایی که در زمان انتخابات به عنوان کارفرمایان آنها در جریان خبررسانی وارد میشوند، این کارکردهای ناسالم را موجب میشوند.
توجه به جریان سالم خبررسانی و تبلیغات رسانهای حتی به عنوان جریانهای پروژهای و تبلیغاتی، میتواند جریان تمجیدهایی با الفاظ ناصحیح و تخریبهایی از جنس نامرسوم را از اطلاع رسانی صحیح دور کند.
خبرنگاران حوزههای تخصصی میتوانند با ایجاد جریانهای سالم رسانهای، تشکیل شورای ششم شهرها را بر محور تخصص و تجربه بنیان گذاری کنند و فضای لجام گسیخته مجازی را که بیشترین آسیب را در حوزه انتخابات شوراها ایجاد میکند هدایت کنند.
فضای مجازی که امروز از مدیریت منسجمی برخوردار نیست؛ عموماً در انتخابات شوراها به دلیل محلی بودن این انتخابات (کوچک بودن حوزه رأیگیری، وابستگیهای خویشاوندی و مشترک بودن منافع مالی) آسیبهای جدی را بر حوزه انتخابات وارد میکند.
ایجاد جریانهای ناسالم عموماً با رویکرد تخریب و نیز بزرگنمایی جریانهای انتخاباتی و کاندیداها، آسیبی است که میتواند شورای ششم را نیز به سرنوشت بدون نتیجه برخی شوراهای دوره پنجم دچار کند.
سکوت در برابر رویههای نادرست ایجاد شده در برخی شهرداریها و شوراها از سوی رسانههایی که در جریان انتخابات مشارکت داشتند، موجب انباشته شدن حجم وسیعی از مطالبات از سوی مردم بر دوش این رسانهها شده است چنانچه نبود اطلاع رسانی از وظایف شوراها در کنار ناآگاهی برخی کاندیداها از قوانین شورایی و شهرداریها، بار سنگین هزینههای اجتماعی و سیاسی را بر شورای دوره پنجم تحمیل کرده است.
به نظر میرسد در کنار این که همواره لازم بوده است که کاندیداهای شوراهای روستایی و شهری، از آموزشهای مستمر برخوردار بوده و به قوانین آشنایی داشته باشند، انعکاس این جریان از سوی رسانهها به آشنایی مردم از وظایف شوراها، میتواند از تبلیغات ناصحیح و بزرگنمایی یا دادن وعدههای انتخاباتی نادرست جلوگیری کند.
متولیان امور شورایی در استانداریها، فرمانداریها و دفاتر امور شهری استانداریها در کنار این که باید به این ضعف عمده که شوراها از دایره نظارت خارج شده و بار سنگین این بیتوجهی، در سالهای پایانی، اعتبار عمومی شوراها را خدشهدار کرده است، این موضوع را که نبود اطلاع رسانی وظایف شوراها، قوانین شورایی و شهرداریها و رویکردهایی مانند شهروندمداری و مردم مداری در اداره شهرها، جریانهای رسانهای را نیز از چرخه اطلاع رسانی صحیح دور نگه داشته است پذیرا باشند.
لزوم جریان آزاد اطلاعات در اداره شوراهای شهر مانند انتشار عمومی مصوبات هر شش ماه یک بار از طریق رسانهها و حضور دائمی رسانهها و خبرنگاران در جلسات علنی شورای شهرها بر اساس پیش بینی آن در قوانین شوراها، همواره در برخی شهرها با بی توجهی مواجه بوده و عموماً به عنوان یک مطالبه از سوی برخی رسانهها باقی مانده است در حالی که در حیطه نظارت بر فعالیت شوراها از سوی نهادهای نظارتی به خوبی این موارد قابل اجرا بوده است.
رفع این آسیبها از منظر افزایش آگاهی عمومی در کنار این که به رسانهها به عنوان مسیرهای تبلیغات صحیح انتخاباتی هویت داده، از جریانهای مخرب و تبلیغات دهان پرکن انتخاباتی نیز جلوگیری خواهد کرد و حضور رسانهها در جریانهای شورایی و خبررسانی صحیح، به افزایش آگاهی عمومی از این جریانها منجر خواهد شد.
الناز پاک نیا، دانشجوی کارشناسی ارشد روزنامه نگاری دانشگاه علامه طباطبایی
نظر شما