شناسهٔ خبر: 46100703 - سرویس گوناگون
نسخه قابل چاپ منبع: شفا آنلاین | لینک خبر

بخت سیاه، سقف‌ سفید

آفتاب از میان تار و پودهای پرده زرشکی، خودش را روی حاشیه‌های گلدار فرش کرم‌رنگ رسانده تا دست و پای ورم کرده عاطفه را گرم کند

صاحب‌خبر -

شفاآنلاین> سلامت > پرده‌های توری، دیوارهای سفید و آفتابی که سرظهر، دست و پایش را روی قالی پهن کرده، یادشان نمی‌رود سال قبل، کیان و کیوان و شکوفه فرزندان 4، 5ساله منصوره، چطور از درد، به‌خود می‌پیچیدند و چطور با آن چشم‌های تیله‌ای، مژه‌های بلند و سیاه و صورت‌های کوچک، به خاله فریبا زل می‌زدند:« خاله دستم درد می‌کند، پاهایم درد می‌کند.» سال قبل برای این کودکان معتاد مرکز اقامتی، درمان و بازتوانی مادر و کودک جمعیت خیریه «تولد دوباره» که به خانه پروین می‌شناسندش، روزهای تلخی خاطره شد. تا قبل از آن، عصرانه، متادونی بود که پدر در حلقشان می‌ریخت و شام‌، خماری بعد از مصرف بود که رهایشان نمی‌کرد. آنها را به خانه پروین آوردند تا ترک کنند، 6‌ماه هر روز چشمان بی‌رمقشان به سقف سفید خانه جدید، باز می‌شد و شب‌ها با درد بدن، روی تخت‌های فلزی آرام می‌گرفتند. دکتر بینازاده به دادشان رسید، دست‌شان دارو داد و آنها را از پدر دور کرد. مادر همراهشان بود تا دور از خانه پر دود، زندگی را نفس بکشند.

به گزارش شفاآنلاین : «منفی است.» این جواب بهیار مرکز به نتیجه آزمایش اعتیاد خردینه‌های منصوره یک سال پس از ترک مرکز است. آنها هر چند‌ماه یک‌بار برای بررسی وضعیت به خانه پروین می‌آیند. فریبا دیلمی،‌ مدیر مرکز است و می‌گوید مصرف متادون این کودکان پس از انتقال به خانه پروین، از 5سی‌سی در روز، به نیم‌سی‌سی رسیده بود. روزهای آخر ترک اعتیاد، سخت‌ترین لحظات زندگی این کودکان بود. دست و پاهایشان درد می‌کرد و چشم‌های ملتمس‌شان داروی مسکن جست‌وجو می‌کرد. حالا نزدیک به یک سال است که متادون‌شان قطع شده و کیوان تیله‌ای‌چشم که لکنت داشت و کسی صدایش را نمی‌شنید حالا جواب سلام می‌دهد و با مددکاران خوش‌و‌بش می‌کند.

آفتاب از میان تار و پودهای پرده زرشکی، خودش را روی حاشیه‌های گلدار فرش کرم‌رنگ رسانده تا دست و پای ورم کرده عاطفه را گرم کند. عاطفه، پا‌به‌ماه است، همین روزهاست که نخستین فرزندش را ببیند. او یکی از 30مهمانی است که چندین‌ماه از اقامتش در خانه پروین می‌گذرد. آن روز سرد زمستانی، 30زن همراه 8فرزندشان گرد سفره پلاستیکی یک‌بار مصرف نشسته بودند و ناهار، استانبولی می‌خوردند. طبقه اول، سالن بزرگ مستطیلی است که رو به 4 اتاق بزرگ و نورگیر باز می‌شود؛ اتاق‌هایی با تخت‌های فلزی دوطبقه، روتختی‌های صورتی و آبی و پرده‌هایی همرنگ. سر ظهر، وقت خواب است اما سمیرا لوله جاروبرقی را گرفته و فرچه آن را روی فرش‌ها می‌کوبد. صدای اعتراض زنان بلند می‌شود. این رسم هر روزه‌شان‌است.

بند رخت، از پشت پنجره اتاق‌های رو به حیاط، پیداست. بلوزهای بچگانه، دامن زنانه، جوراب‌ها و زیرپیراهنی‌ها با ضرب باد، می‌رقصند و تشت سفید کنار سکوی سیمانی، در انتظار لباس‌های شسته شده بعدی است. زنان مرکز را بدون نتیجه پی‌سی‌آر پذیرش نمی‌کنند، هر بار که پایشان به بیرون از خانه پروین برسد، تنها مجوزشان برای برگشت، نتیجه منفی آزمایش کروناست. ملیحه، چندین بار بیرون رفته و با جواب آزمایش‌ برگشته. او با دختر 4ساله‌اش، کیمیا، هم‌اتاقی‌است. دخترک اوتیسم دارد و هر چند دقیقه یک‌بار جیغ‌اش به نشانه اعتراض بلند می‌شود. ملیحه 7ماهی می‌شود که مقیم خانه پروین شده. شقایق زن دیگری است که با شیوع کرونا به این مرکز آمده و حالا می‌گوید در این مدت شخص مشکوک به کرونا نداشته‌اند. سمیرا، میله‌های بافتنی از دستش نمی‌افتد، برای دختر 13ساله‌اش کلاه می‌بافد، پسر 5ساله‌ای هم دارد که هر دو را پیش مادرش گذاشته و آمده مرکز برای ترک اعتیاد. همسرش هم در جای دیگر، اقامت دارد. مصرف‌شان هروئینی به اسم سولچه بود:« قیمتش دو برابر هروئین معمولی است، هر گرم 140هزارتومان فروخته می‌شود. شوهرم آورد و با هم مصرف کردیم، هر بار مصرف‌مان نزدیک به 300هزار تومان می‌شد.» مریم، دختر 20ساله‌ای از ازدواج اول و دختر 4ساله‌ای از ازدواج دومش دارد. دختر اولش در بهزیستی است و حالا با دختر 4ساله‌اش در خانه پروین زندگی می‌کند. همسر فعلی‌اش فروشنده مواد است و همسر قبلی، مصرف‌کننده بود. همسایه‌ مادرش آدرس خانه پروین را دستش داد. او هم دست دخترکش را گرفت‌وآمد. دوره اقامتش که تمام شود، بیرون از مرکز، هیچ‌کس انتظارش را نمی‌کشد؛ نه خانه‌ای دارد نه پولی برای اجاره. از مدت اقامت پروانه هم 4‌ماه می‌گذرد. از اصفهان آمده، بچه‌های 20و 4ساله‌اش، بهزیستی‌اند.

خانه دو مادر باردار دارد؛ یکی زهراست که تا چند هفته دیگر، وقت زایمانش است، آن یکی، عاطفه که هنوز یک ماهی وقت دارد. همسر صیغه‌ای زهرا، مصرف‌کننده است. زهرا 21سال دارد و 11روز از اقامتش در مرکز می‌گذرد. تا همین 11روز پیش هم شیشه مصرف اصلی‌اش بود. عاطفه تخت کناری زهرا، تکلیفش مشخص نیست، کسی از سرنوشت پدر فرزندش خبر ندارد و حالا مجبورند به اسم مادر، شناسنامه بگیرند. آنها هم که کارتن‌خوابند، می‌مانند تا جایی برایشان پیدا‌شود.

مرکز با نظارت سازمان بهزیستی استان تهران، کار می‌کند، ساختمان بزرگ قدیمی در محاصره حیاطی خزان‌زده در دل محله خاوران. ماشین سبز بزرگی گوشه حیاط نشسته؛ ماشین موبایل سنتر مرکز است برای سر زدن به پاتوق‌های مواد مخدر و سرکشی به مددجویان. از خیابان اصلی، چیزی از ساختمان پیدا نیست، هر چه هست، میله‌های کرم‌رنگی است که به پلاک6  می‌رسد. نگهبان در را به روی هر کسی باز نمی‌کند، کسی بدون هماهنگی وارد ساختمان نمی‌شود مگر فریبا دیلمی، اجازه‌اش را داده باشد. دیلمی، مدیر و مشاور مرکز است که نزدیک به 20سال برای پیشگیری و درمان اعتیاد کار کرده.

روانشناس است و از 5سال پیش که مرکز پروین باز شده، پشت میز طبقه سوم، شرایط زندگی را برای حضور زنان و کودکان معتاد، آسان کرده. اینجا تنها مرکز مادر و کودک درگیر اعتیاد کشور است. ساختمان را شهرداری تهران به جمعیت خیریه تولد دوباره داد و مجوز فعالیت را سازمان بهزیستی:«اینجا نخستین مرکز و تنها مرکز درمانی برای زنان باردار درگیر اعتیاد است، زنان باردار درگیر اعتیاد همین جا پذیرش می‌شوند. آنها همیشه برای پذیرش در مراکز ترک اعتیاد مشکل دارند، اما این مرکز، امکانات لازم برای حضور آنها را فراهم کرده.»
در مرکز پروین، پسرها تا 7، 8سالگی همراه مادرشان پذیرش می‌شوند، برای دختران اما محدودیت سنی وجود ندارد. طبقه سوم جز اتاق‌های مشاوره و مدیریت، مهدکودک هم دارد. کیان، کیوان و شکوفه یکی از سه کودکی‌اند که مدتی در این مهدکودک‌ها بودند و همراه مادر معتادشان، در مرکز، سم‌زدایی شدند. دیلمی می‌گوید: در این مرکز از داروهای آگونیست، استفاده می‌شود. مدل ترک اعتیاد در اینجا، متفاوت از سایر مراکز ترک اعتیاد است. بیماران داوطلبانه وارد می‌شوند، داروهای مختلف برای ترک اعتیاد را پزشک برایشان تجویز می‌کند، دوره‌های مشاوره با روانپزشک و مددکار دارند و در مدتی که در این مرکز اقامت دارند، بهیار شیفت و پزشک به‌طور مداوم آنها را ویزیت می‌کند. دیلمی می‌گوید درمان اعتیاد در این مرکز با محوریت مسائل روانپزشکی انجام می‌شود، خیلی‌ها در کنار اعتیاد، درگیر اضطراب و افسردگی‌اند و اختلال‌های فراوانی دارند. آنها تجربه تروما و ضربه‌های روحی دارند، بعضی از آنها در کودکی مورد سوءاستفاده جنسی قرار‌گرفته‌اند. درصد بالایی مورد‌خشونت جسمی و کلامی قرار‌گرفته‌اند. به‌گفته او، زنان معتاد با بار سنگینی از مشکلات و اختلالات روان، وارد این مرکز می‌شوند، موضوع هم تنها محدود به مادران نمی‌شود، فرزندان آنها هم تحت مراقبت‌اند، بعضی از این کودکان، اختلال بیش‌فعالی دارند و دارو می‌گیرند.

90درصد زنان را مردان معتاد کرده‌اند
در مرکز پروین، کارهای تحقیقاتی زیادی روی مددجویان انجام شده، یکی از همین بررسی‌ها هم نشان داده که بیش از 90درصد از این زنان، توسط یک مرد مبتلا به اعتیادشده‌اند، این مرد یا همسرشان است، یا پدر، یا برادر. مثل آرزو که شوهرش او را معتاد کرده. او از اراک به خانه پروین آمد و بیمارستان مهدیه تهران زایمان کرد. اما در آخر او را به بهزیستی شهرش تحویل دادند. عصمت هم از رودهن می‌آمد. چندماهی با فرزندش در مرکز بود و رفت. دیلمی می‌گوید به خیلی از این زنان به‌خاطر رابطه پیشنهاد مصرف مواد‌مخدر داده می‌شود. بسیاری از آنها پس از بهبودی ناچارند به همان خانه‌ها برگردند، به همین دلیل هم تلاش می‌شود تا آنها به همان محل برنگردند یا اگر چاره‌ای ندارند خانواده‌های درگیر اعتیادشان هم وارد چرخه درمان شوند. این خدمات به خانواده‌ها به‌طور رایگان داده می‌شود.

 درمان زنان متفاوت از مردان
دیلمی، در 20سال گذشته، روی اعتیاد مردان کار کرده و از 5سال پیش، وارد حوزه جدیدی شده است. به‌گفته او، تا قبل از این، مدل ترک و درمان اعتیاد، کاملا مردانه بود؛ یعنی همان روشی که در ایران و حتی خیلی از کشورها استفاده می‌شود و براساس شرایط زیستی و روانی مردان تهیه شده است، اما در این مرکز، مدل زنانه درمان اعتیاد، دنبال می‌شود. زنان از نظر زیستی، اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی، شرایط متفاوتی با مردان تجربه می‌کنند و درمان اعتیاد نیاز به پروتکل‌های درمانی جنسیت محور دارد. او می‌گوید که این مدل، به‌صورت پایلوت در حال اجراست و قرار است به کل کشور هم تعمیم داده شود:« فاصله میان شروع مصرف تا وابستگی، در میان زنان بسیار کوتاه است، از سوی دیگر، اختلالات خلقی در میان زنان بالاتر از مردان است؛ این زنان به‌دلیل سوءاستفاده‌ و خشونت، ترومای زیادی را تجربه می‌کنند. از همه اینها مهم‌تر، به آنها برچسب معتاد بودن زده می‌شود که برای زنان سنگین‌تر از مردان است؛ به طوری که  خانواده‌ها با اعتیاد مردان راحت‌تر کنار می‌آیند تا اعتیاد زنان. به همین دلیل هم زنان زودتر از مردان از خانواده طرد می‌شوند، استقلال مالی ندارند و معمولا برایشان تصمیم گرفته می‌شود.  درمان برای زنان اولویت ندارد. آنها باید از فرزندان مراقبت کنند و همیشه درمانشان در اولویت بعدی است.» او می‌گوید که جنبه زیستی و روانی، اجتماعی و فرهنگی زنان بسیار متفاوت‌تر از مردان است، زنان به‌دلیل فشارهای اجتماعی با مصرف مواد‌مخدر احساس گناه و شرم کرده و تفکرات کلیشه‌ای، فشار روی آنها را بیشتر می‌کند. با این همه دیلمی معتقد است که تفاوت فیزیولوژیک در زنان با مردان و نوع هورمون‌های زنان، آنها را در معرض آسیب‌های جدی‌تری از مصرف مواد‌مخدر قرار می‌دهد.

زنان مصرف‌کننده، 2تا 5برابر بیشتر خشونت دیده‌اند
باز بودن همیشگی درها، از قوانین خانه پروین است. زنان باید در کلاس‌های مختلفی شرکت کنند و پزشک آنها را مرتب ویزیت کند. برخی دارو می‌گیرند و برخی نه. قرص‌هایی برای جلوگیری از وسوسه می‌خورند، ویتامین‌ برایشان تجویز می‌شود و... نسرین می‌گوید که این داروها سلول‌های خاکستری را گول می‌زند تا میل مصرف کم شود. نسرین نخستین روز ورودش به خانه پروین، 13قرص مصرف می‌کرد و در 45روز اقامتش، قرص‌ها خیلی کم شده. محمد بینازاده، روانپزشک و پژوهشگر اعتیاد است. او از سال‌های 73، 74 پژوهش‌هایش را در حوزه اعتیاد شروع کرده و حالا بیشتر از 23سال است که در این حوزه فعالیت می‌کند. او می‌گوید که پروتکل‌های درمانی حوزه مواد ‌مخدر را با همکاری چند نفر نوشته  است؛ برای مرکزی که نمونه‌ای در کشور ندارد.

به گفته بینازاده  هیچ پروتکل درمانی برای زنان درگیر اعتیاد در کشور وجود نداشت، اما برای 600، 700نفری که در 5سال گذشته در این مرکز پذیرش شده‌اند، پروتکل ویژ‌ه‌ای نوشته شده است:«هیچ‌کس تاکنون کار اختصاصی روی موضوع اعتیاد زنان انجام نداده؛ به همین دلیل ناشناخته‌های آن هم زیاد است، حتی در کشورهای دیگر هم همینطور است. به ندرت مراکزی وجود دارند که با روش‌های جنسیت محور، درمان اعتیاد را دنبال کنند.» به گفته او پروتکل‌های درمان اعتیاد در کشورهای مختلف، مردانه نوشته شده است؛ درحالی‌که برای ترک اعتیاد زنان باید از پروتکل‌های ویژه آنها استفاده شود. ماجرای قاعدگی در زنان، رهاسازی تخمک‌ها در طول‌ماه و... تأثیر زیادی روی روش‌های درمانی دارد. تفاوت‌های هورمونی و بیولوژیکی، در روند درمان، خودش را نشان می‌دهد و بر ترک اعتیاد و پذیرش آن، تأثیر زیادی می‌گذارد. پژوهش‌های بینازاده نشان می‌دهد، میزان ترشح هورمون استروژن در زنان و بالا رفتن آن در طول ماه، در شدت یا کاهش وسوسه برای مصرف مواد‌مخدر نقش دارد؛ بنابراین همان نسخه‌ای را که برای مردان نوشته می‌شود، برای زنان نمی‌توان تجویز کرد.

این پژوهشگر در مدتی که در این مرکز فعالیت داشته، بررسی‌های زیادی انجام داده که یکی از آنها میزان شیوع اختلالات روان در میان زنان مصرف‌کننده مواد‌مخدر در این مرکز است، او می‌گوید: شیوع اختلالات روان در افراد این مرکز، در مقایسه با مردان و زنان عادی جامعه، به‌طور محسوسی بیشتر است. به‌گفته او، این احتمال وجود دارد که یک بیماری یا یک زمینه خلقی می‌تواند فرد را به سمت مصرف مواد‌مخدر کشانده باشد یا برعکس. به هر حال مصرف مواد‌مخدر می‌تواند منجر به ایجاد اختلالات خلقی شود:« بررسی‌های ما نشان می‌دهد که یک رابطه‌ای بین مصرف مواد‌مخدر و اختلالات روانپزشکی در زنان وجود دارد. مشاهدات میدانی در خانه پروین هم روی این موضوع صحه گذاشته است.» پژوهش‌های‌ جهانی هم نشان داده که یکی از عوامل مشترکی که زنان را در آینده به مصرف مواد‌مخدر کشانده، پیشینیه و پی تی اس دی (سندروم یا اختلال استرس پس از یک اتفاق) است؛ یعنی این زنان در دوران کودکی یا نوجوانی، تجربه سنگین ناگواری را از سر گذرانده‌اند که بسیار برای آنها دردناک بوده است. به‌گفته بینازاده، در پی تی اس دی، دو مسئله بسیار تعیین‌کننده است؛ یکی خشونت و دیگری سوءاستفاده جنسی:« بررسی‌ها نشان می‌دهد تجربه خشونت دیدگی در زنان مصرف‌کننده مواد‌مخدر، 2تا 5برابر تجربه خشونت در میان زنان عادی است.»

شیوع بیش‌فعالی در 35درصد زنان معتاد و 40درصد فرزندانشان
پزشکان این مرکز، در 5سال گذشته، پژوهش‌های دیگری هم داشته‌اند، یکی از آنها بررسی ارتباط بیش فعالی و مصرف مواد‌مخدر بوده است؛ آنها این مسئله را میان زنان و کودکان این مرکز، مورد بررسی قرار داده‌اند. آمارهای آنها نشان می‌دهد که بیش فعالی در 35زنان مصرف‌کننده و 40درصد از کودکان آنها شیوع دارد. کودکان هم در این مرکز جایگاه ویژه‌ای دارند و در بررسی‌ها مورد توجه قرار می‌گیرند. سال گذشته، مرکز، 48کودک داشت که 17درصد آنها مصرف‌کننده‌ بودند. این کودکان عمدتا در دوران جنینی، معتاد شده بودند. مواردی هم بوده که مادر مصرف‌کننده به فرزندانش مواد‌مخدر داده. آنچه بینازاده را نگران می‌کند، وضعیت زنانی مصرف‌کننده‌ای است که خارج از این مرکز، هیچ‌کس منتظرشان نیست. او می‌گوید این زنان جز پرسه‌زنی شبانه در خیابان‌ها، هیچ جای دیگری ندارند و این سرآغاز مصرف دوباره‌شان است. این پژوهشگر زمانی که به 5سال گذشته نگاه می‌کند متوجه می‌شود که زنان حالا خیلی بیشتر از قبل تمایل به اقامت طولانی‌تری در مرکز دارند. بررسی‌های قبلی نشان داده بود که الگوی مصرف در میان زنان 40، 50سال به بالا تریاک بوده، اما به مرور زمان، سن مصرف کننده‌ها کمتر و گرایش به مصرف موادی مثل شیشه و هروئین در آنها افزایش قابل توجهی داشته است. به‌گفته بینازاده، سال گذشته، این مرکز، 174نفر پذیرش داشته که بیشتر آنها 30تا 40ساله بودند.

کرونا که شایع شد، در ماه‌های اول تعداد مراجعه‌کننده‌ها کم شد، برخی خودشان رفتند و برخی هم خانواده‌ها سراغشان آمدند، اما حالا شرایط مانند گذشته است؛ یعنی تعداد بیشتر یا کمتر نشده است، هر کسی که وارد می‌شود، در بیمارستان شهدای گمنام که در نزدیکی مرکز است باید آزمایش بدهد. آنها که پول دارند، ماهانه یک میلیون و 500هزارتومان برای اقامتشان پرداخت می‌کنند و آنها که ندارند، هزینه اقامتشان را خیران می‌دهند. از طبقه بالا، صدای کودکان می‌آید. امیرمحمد کلاس دوم است و نشسته تا سمانه به او دیکته بگوید. محسن هم در تلاش است تا به شبکه شاد وصل شود. مریم به کمک بچه‌ها آمده. بزرگ‌ترینشان امیررضای 9ساله است که مشغول نوشتن مشق‌هاست.

در 5سال گذشته، مددکاران و پزشکان، خاطره‌های زیادی از این مهمانان دارند. آنها یادشان نمی‌رود نوزاد 5روزه‌ای که مستقیم از بیمارستان به این مرکز منتقل شد یا دختران 15، 16ساله مصرف‌کننده‌ای که مشقت‌های زیادی برای ترک اعتیاد از سر گذرانده اند که همه آنها وارد پروسه درمان شدند و بهبود پیدا کردند. مسن‌ترین مهمان، 52ساله است که در کارگاه خانه پروین در زیرزمین، ماسک می‌دوزد. فریبا دیلمی‌ می‌گوید: این مرکز مثل یک بیمارستان شبانه‌روزی است، زنان و مادران، بین 3تا 6‌ماه در این مرکز اقامت می‌کنند تا مشکل اعتیاد و اختلالات روانی‌شان بهبود پیدا کند و به خانه هایشان بروند؛ هر چند که 65تا 70درصد این زنان، افرادی‌اند که معمولا از خانواده‌ها طرد شده‌اند. به گفته دیلمی قرار است جمعیت تولد دوباره، ساختمانی 8واحدی از شهرداری تهران بگیرد و برای اقامت دائمی بعضی از این زنان آن را مجهز کند.
 
افسانه و شقایق از قدیمی‌ترین زنان این مرکزند که بیش از 7‌ماه است اقامت دارند و باید به‌زودی اینجا را ترک کنند. رکورد اما هنوز در دست مهناز با 9‌ماه اقامت است. خیلی از آنهایی که می‌روند به‌دلیل شرایط بعد از خروج، دوباره ناچار به برگشت می‌شوند. بعضی دوباره به مصرف رو می‌آورند و مرکز هر چند باری که بروند و برگردند، پذیرایشان است:« دوره‌های مشاوره برای این زنان حتی پس از ترخیص هم ادامه دارد تا دچار لغزش نشوند.» اینها را دیلمی‌ می‌گوید. زنان از شهرهای اطراف هم برای ترک اعتیاد به خانه پروین می‌آیند؛ مثل افسر که مسافر رودهن است و شرایط اقتصادی‌اش آنقدر بد است که پول رفت‌وآمد هم ندارد.

هر بار حتی پول تست کرونایش را هم خانه می‌دهد. سازمان بهزیستی، مؤسسه مهرآفرین، شهرداری، خانه خورشید و چند جای دیگر، به‌طور مداوم موردهایی به این مرکز معرفی می‌کنند. خیلی‌ها رایگان درمان می‌شوند. سال قبل از 65درصد از مددجویان پولی برای اقامت گرفته نشد. به‌گفته مدیر خانه پروین شاید از میان تمام مهمانان این مرکز، از 25درصد هزینه اقامت گرفته می‌شود. بقیه را خیران می‌دهند. حالا قرار است جمعیت تولد دوباره با همکاری سازمان بهزیستی، مرکز دیگری به همین روش، در مشهد راه‌اندازی کند. روزنامه همشهری

نظر شما