شناسهٔ خبر: 46081388 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

سرانجام یک سرمربی

تهران- ایرناپلاس- فوتبال ورزش بی‌رحمی است و این را محمود فکری به وضوح تجربه کرد. انگار همین دیروز بود که نساجی را رها کرد و به استقلال آمد و حتی مدعی شد حاضر است خانه‌اش را بفروشد و غرامت نساجی را بدهد. در واقع باید گفت فضای مجازی باعث شد تا فکری به جمع مهره‌های سوخته باشگاه استقلال بپیوندد.

صاحب‌خبر -

 به گزارش ایرناپلاس، بعد از جدایی ناگهانی محمود فکری از نساجی و اعتراض مدیران باشگاه مازندرانی به شیوه پیوستن او به باشگاه استقلال، پرونده‌ای در کمیته وضعیت فدراسیون فوتبال گشوده شد که در پی آن باشگاه نساجی از سرمربی فعلی استقلال درخواست غرامت کرد.

رفتن بدون حاشیه‌
کمیته وضعیت فدراسیون فوتبال پس از بررسی شکایت باشگاه نساجی از فکری، او را به پرداخت ۲ میلیارد تومان غرامت و استرداد ۲۵۰ میلیون تومان پیش‌پرداخت فصل جدید محکوم کرد. ۱۴۶ روز (۴ ماه و ۲۶ روز) عمر مربیگری محمود فکری در استقلال بود. روز اول گفت حاضر است جریمه بدهد، اما این تیم را بسازد و گفت برای استقلال کیسه ندوخته‌، چندر غاز پول گرفته و باید ۲ میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان غرامت نساجی بدهد. واقعاً هم او کیسه‌ای ندوخته بود و به درخواست باشگاه حاضر شد ۳۵ درصد از قراردادش را به استقلال ببخشد و بخشید، بدون هیچ حاشیه‌ای هم رفت.

انتقال بی‌اعتمادی درون تیم
فکری که بارها گفته بود یک اتاق فکر جدی و فعال درصدد تخریبش هستند و با این صحبت‌ها کم‌کم این بی‌اعتمادی را به درون تیم خود هم انتقال داد. با هر نتیجه ضعیف، تعدادی از بازیکنان نیمکت‌نشین می‌شدند و سیستم پایه تیم هم تغییر می‌کرد.
بازیکنان فرصت بازیابی و بازسازی ذهنی را پیدا نمی‌کردند و دیوار بی‌اعتمادی بین رختکن و کادرفنی عمیق‌تر و عمیق‌تر می‌شد. در واقع باید گفت با بودن بزرگانی چون نصرالله عبداللهی، پرویز مظلومی و صمد مرفاوی استقلال بزرگ‌تر نداشت! در استقلال محمود فکری، نیمکت‌نشینی، تنبیه و تشویق از منطق درست و اصولی پیروی نمی‌کرد.

انتخاب‌های اشتباه
تمرین کردن و منظم بودن، تشویقی نداشت و با تخلف و تمرد متوازن و مقتدرانه برخورد نمی‌شد. تغییرات فقط برای راضی کردن معترضان بود و گرنه بعد از شروع بازی استقلال همان تیم هفته پیش بود و ... شاید اینگونه به نظر برسد که به محمود فکری فرصت لازم داده نشد و او مغلوب حاشیه‌ها شد. شاید هم علیه او توطئه‌هایی صورت گرفته باشد اما این پرسش مطرح می‌شود آیا حاصل کار فنی فکری در ۱۶ دیداری که حضور داشت همان چیزی بود که از او و از تیمی با این مهره‌های قوی و شاخص انتظار می‌رفت؟ به طور قطع پاسخ آن منفی است زیرا یکی از بزرگ‌ترین اشتباه‌های فکری در انتخاب دستیارانش بود.

لغزش‌های مکرر استقلال
هیچ‌یک از آن‌ها توان کمک فکری به محمود فکری نبودند و اگر بگوییم که هیچکدام آن‌ها در قد و قواره استقلال نبودند، گزاف نگفته‌ایم، شاید خود او این مساله دید و توجه نکرد و یا ندید و به توصیه دیگران توجه نکرد! در هر صورت تاوانش را داد. ضعف بدنی بازیکنان، نقش کم‌رنگ آنالیزورها و از همه بدتر تنزل‌ها و نتایج بد و لغزش‌های مکرر استقلال محصول عملکرد او در حوزه مسائل فنی و نتیجه انتخاب‌هایش بوده و نتوانست هرگز آن را برطرف سازد.

مناسب‌ترین افراد و فرمول‌ها
آیا او در مدت ۱۴۶ روز به اندازه کافی در مسائل فنی موفق نشان داد؟ آیا توانست ترکیبی را در زمین بچیند که به فراخور شرایط هر حریف و وضعیت هر دیداری مناسب‌ترین افراد و فرمول‌ها برای حل و رفع کاستی‌ها و کسب نتایجی معقول و مثبت باشند؟
استقلال ۴ بار با سیستم ۱-۳-۲-۴ مقابل شهرخودرو، گل‌گهر، آلومینیوم و پرسپولیس به میدان رفت که حاصل آن ۳ پیروزی و یک تساوی بود، ۸ گل زد و ۳ گل خورد. آیا کادر فنی مورد انتخاب فکری (اهم از دستیاران و آنالیزورها و ...) چیدمان مناسب و ماندگار و موفق را برگزیدند؟ آیا هر یک از تغییراتش در ترکیب فقط زائیده احتیاج و محصول سلسله مسائلی بود که در فوتبال متداول است؟

پرسش‌هایی که پاسخ داده نشد
مهم‌ترین پرسش از محمود فکری این است چرا مهدی قائدی که به تنهایی در به ثمر رسیدن ۲۰ گل (۱۰ گل، ۸ پاس گل و گرفتن ۲ پنالتی) در ۳۷ درصد گل‌های به ثمر رسیده استقلال (۵۵ گل) در لیگ نوزدهم و در مجموع در به ثمر رسیدن ۲۸ گل (۱۵ گل، ۹ پاس گل و گرفتن ۴ پنالتی) در ۳۴ درصد گل‌های به ثمر رسیده استقلال (۸۲ گل) در همه بازی‌های فصل پیش نقش مهمی داشت، در این فصل هرگز در نظام‌های کاری و روش‌های انتخابی محمود فکری به همان کارآیی و بلوغی که در نظام‌های آندره‌آ استراماچونی و فرهاد مجیدی رسیده بود، نرسید؟

نداشتن یک زمین تمرین ثابت
واقعیت این است که استقلال فکری باوجود صدرنشینی‌های مکرر، در هیچ‌یک از ۱۶ دیداری که در این فصل به میدان رفت حتی در روز پیروزی مقابل تراکتور در تبریز و گل‌گهر در سیرجان هرگز نتوانست نمایشی قابل اطمینان ارائه دهد. اگر فکری به جای آنکه بگوید یک اتاق فکر جدی و فعال در صدد تخریب او هستند، به موضوع نداشتن یک زمین تمرین ثابت اشاره می‌کرد و مدیریت باشگاه را تحت فشار قرار می‌داد، استقلال در یک نیم‌فصل، در ۵ زمین مختلف که در نوع خود یک رکورد محسوب می‌شود، تمرینات خود را برگزار نمی‌کرد، فضای مجازی علیه او جبهه‌گیری نمی‌کرد!

ضربه خوردن از فضای مجازی
فکری می‌توانست با مطالعه و صرف وقت بیشتر، تبحر در شناخت هرچه بیشتر فضای مجازی، رگ خواب جامعه هواداری باشگاه استقلال را در اختیار بگیرد تا از این مساله ضربه نخورد. فضای مجازی در این مدتی که او سرمربی استقلال بود از کوچک‌ترین فرصت برای تخریب فکری استفاده کرد و متأسفانه نه تنها او بلکه همراهانش در کنترل آن منفعلانه رفتار کردند و سرانجام از همان فضا ضربه خوردند. از طرفی چند دستگی به وجود آمده و ‌بی‌اعتمادی بازیکنان به کادر فنی حتی کار را به جایی کشیده بود که عنوان ‌شد بازیکنان در انجام وظایف خود کوتاهی ‌کردند.

اصرار بیش ‌از حد
پافشاری بیش ‌از حد فکری درباره افرادی که به‌عنوان کمک در کنارش قرار داشتند و تکرار جمله «من بهترین کادر فنی ایران را در اختیار دارم» تصمیم اشتباهی بود که او در استقلال مرتکب آن شد. البته فراموش نکنیم فکری و کادر منتخبش پس از دیدارهایی که با شکست و یا تساوی استقلال همراه بود، به جای رفع اشکالات فنی، با اعتراض به اشتباهات داوری و مطرح کردن مسائلی از جمله دست‌هایی پشت پرده دامن زدند که بیشتر توجیه بود و اگر با اضافه کردن یک مربی و یک بدنساز می‌توانست درصد زیادی از انتقادها را کاهش دهد، اکنون همچنان سرمربی استقلال بود اما تا آخرین روز حاضر به تغییر و یا تقویت کادر فنی نشد و این یکدندگی کار دستش داد و به‌عنوان پرافتخارترین و باسابقه‌ترین بازیکن استقلال پس از انقلاب، به جمع مهره‌های سوخته این باشگاه اضافه شد.

فضای مجازی، مشکل اصلی استقلال و فوتبال ایران
نکته مهم را مهدی فنونی‌زاده شماره ۶ اسبق استقلال در یکی از مصاحبه‌هایش با یکی از خبرگزاری‌ها بیان کرد و با انتقاد از کسانی که علیه شماره ۶ سابق استقلال (فکری) در فضای مجازی فضای بدی را ایجاد کرده‌اند، گفت: «مشکل اصلی استقلال و فوتبال ایران، فضای مجازی است. متأسفانه چند نفر با زدن «پیج» علیه استقلال، جوسازی و فضا را برای تیم مسموم کردند. پیشکسوتان از فکری حمایت و هواداران را به آرامش دعوت کردند، اما متأسفانه فضای مجازی بلای جان فوتبال ما شده و بعضی تسویه‌حساب‌های شخصی خود را در فضای مجازی انجام می‌دهند. با وجود آنکه مدیرعامل استقلال در این چند وقت اخیر بارها گفته بود که از فکری حمایت می‌کند، اما این اتفاق رخ نداد و او مجبور شد به دلیل فشار هواداران و فضای مجازی، محمود فکری را برکنار کند.»

نظر شما