شناسهٔ خبر: 45896884 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: شبستان | لینک خبر

یک کارشناس دینی:

پرداختن به سیره اخلاقی امام علی (ع) در جامعه ضرورت دارد

حجت الاسلام واعظ موسوی گفت: ما باید سیره اخلاقی علی بن ابی طالب را مثل یک نسخه دارویی در قالب بسته های فرهنگی و متناسب با هرسنی از همان کودکی در فرایند آموزش و پرورش ارائه کنیم.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری شبستان- مشهد- مرضیه وحدت/ علی(ع) به برکت توفیق شاگردی مستقیم پیامبر (ص) و اینکه دست پرورده پیامبر (ص) بود و پیامبر او را از همان کودکی پروردید و علی (ع) از همان کودکی همه آداب، اخلاق و عقاید را در دامن پیامبر (ص) آموخت. پیامبر در روایتی می فرمایند: "انا ادیب الله و علی ادیبی، من تربیت شده دست خدا هستم و علی ابن ایطالب تربیت شده دست من است و او هم مومنین را تربیت می کند". خبرگزاری رضوی به مناسبت ولادت حضرت علی (ع) یا حجت الاسلام مهدی واعظ موسوی، کارشناس دینی و مشاور خانواده انجام داده است که در ادامه تقدیم خوانندگان می شود:

 

در مورد سیره اخلاقی حضرت علی (ع) توضیح بفرمایید و جامعه امروز ما چقدر به این سیره حضرت نیازمند است؟

بزرگترین قله های اخلاق صبر و حلم است، وقتی شما کتاب قطور اخلاق را باز می کنید یکی از ستاره های درخشان آسمان اخلاق صبر، حلم، بردباری و شکیبایی است و امروز جامعه ما از صبر و بردباری کم بهره است؛ اگر امروز آمادر طلاق بالا است به خاطر بی صبری و عدم بردباری زن و شوهر است، هیچ کدام حلم ندارند و مزین به صبر و حلم نیستند و اصلا برخی با صبر میانه خوبی ندارند، حتی از لحاظ نظری صبر را زیر سوال می برند.

 

برخی در مشاوره هایی که دارم به من می گویند:" من نیامدم که به من بگویید من صبر کنم". امام علی (ع) نماد صبر و حلم است ایشان می فرمایند: «خار در چشم استخوان در گلو صبوری کردم». ولی امروز صبر برای بخشی از مردم ما به ویژه نسل جوان ما معنا ندارد.

 

چه کار باید کرد که صبر، این سیره علی (ع) در جامعه ما گسترش پیدا کند؟

ما باید سیره اخلاقی علی بن ابی طالب را مثل یک نسخه دارویی در قالب بسته های فرهنگی و متناسب با هرسنی از همان کودکی در فرایند آموزش و پرورش ارائه کنیم ولی ما به شکل فله و خرواری این ثروت و گنجینه ها را خرج می کنیم در حالی که باید این را متناسب با گروههای سنی مختلف، استعدادهای مختلف و زمینه های مختلف بسته بندی کنیم.

 

باید پس زمینه مخاطبین و گروه هدف شناسایی و متناسب با آن عرضه شود، کاری که خود اهل بیت (ع) می کردند، به حق برای هر فردی متناسب با آن ظرفیت وجودی او، راه حل می دادند اما متاسفانه آموزش ها و پرورش های ما عمومی است و تخصصی و متناسب با هر کسی نیست؛ مثلا صدا  و سیما و تلویزیون در تمام دنیا همه فراورده ها و تولیداتش را می بینند و همه مخاطب اینها هستند در حالی که هر سنی یک اقتضایی دارد.

 

پیشنهاد حضرتعالی در این خصوص چیست؟

حوزه های علمیه به جای ممحض شدن در فقه اصول باید به سراغ نهج البلاغه قران، 273 سال سیره بروند، اینها مردم را هدایت می کند. فقه پوسته دین است، عمق دین عقاید و اخلاق است، فقه اکبر عقاید، فقه اوسط اخلاق و فقه میانی اخلاق است، متاسفانه ما به اخلاق بی مهری کردیم و به عنوان علم به آن نپرداختیم. امروز کتابهایی متناسب با نسل جوان و با ذوقیات نسل امروز در سیره نداریم.

 

متاسفانه اکثر حوزویان به دنبال فقه و اصول هستند در حالی که باید بخش زیادی از حوزویان ما به سمت نهج البلاغه بیایند، نهج البلاغه الان خود یک کتاب دست نخورده ای است که هنوز روی آن کار اساسی صورت نگرفته و از آن استخراج علم و سبک زندگی نشده است.

 

یکی از منابع مهم سبک زندگی، که رهبر معظم انقلاب سالهاست به آن پرداخته اند، سبک زندگی نهج البلاغه است اما متاسفانه این منبع مورد بی مهری واقع شده است.

 

ما چگونه از سیره علی (ع) به عنوان شیعیان آن حضرت، الگو برداری کنیم؟

ما شیعیان خوشبختانه 273 سال سیره مظئمن داریم در حالی که اهل سنت این گونه نیستند، ما از بعثت پیامبر تا شهادت پیامبر 23 سال سیره نبوی را داریم، 10 سال در مدینه و 13 سال در مکه، که این سیره در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، خانوادگی، فردی و ... می تواند برای ما سرمشق و الگو باشد.

 

بعد از پیامبر، ما سیره معصومین را داریم، بعد از پیامبر (ص) به دنبال علی (ع) رفتیم تا غیبت ولی عصر در سال 260 ، در اینجا 250 سال سیره امامت داریم که با سیره نبوت 273 سال یک پیوستار مطمئنی است که قابل تمسک است و در این سیره سبک زندگی، ابعاد مختلفی که یک انسان کمال گرا به آن احتیاج دارد، وجود دارد. ولی اهل سنت همان 23 سال سیره پیامبر را دارند و این افتخار را ندارند که بعد از پیامبر 250 سال سیره معصوم را داشته باشند لذا بعد از شهادت پیامبر (ص) مسیرشان تغییر کرد و بعد از ایشان به سوی سقیفه رهسپار شدند و مسیر دیگری را پیمودند. اما شیعه مقید بود که بعد از پیامبر باید سیره معصوم را پی بگیرد لذا این 250 سال سیره معصوم که با علی (ع) آغاز می شود و به غیبت امام زمان (عج) منتهی می شود یک برگ برنده ای در دست شیعه است. برای همین است که مقام معظم رهبری می فرمایند:" شیعه مثل یک رگه آب شیرین در سیلاب گل آلود تاریخ توانست راه خود را پیماید و تا امروز هویت خود را حفظ کند و ماندگار شود".

 

به دلیل همین پشتوانه فرهنگی و مذهبی بود که شیعه توانست تا امروز پاکیزه و مبرا از خطاهایی که دیگران مرتکب شدند بماند و کمترین آسیب را در طول تاریخ و در بسترهای مختلف جغرافیایی ببیند و اینها به برکت سیره امامت بود که آغاز گر آن سیره علی (ع) است. رفتار حضرت در حکومت، سیاست، اجتماعیات، خانواده ، تربیت فرزند همه اینها منطق عملی علی (ع) را برای به نمایش می گذارد و می تواند برای ما یک منبع بسیار فاخر سیره در امتداد سیره نبوی باشد.

 

در خصوص کتاب نهج البلاغه و بایسته های آن بیشتر توضیح بفرمایید؟

نهج الباغه خود به تنهایی یک دوره دانشگاهی است، یک دانشمند مسیحی شیعه گرا به نام "آنتوان بارا" در گفتگویی که با وی داشتم، می گفت: "من تاکنون نهج البلاغه را 24 بار و از 15 سالگی خوانده ام ». ما چند عالم دینی داریم که نهج البلاغه را 24 بار خوانده باشد برخی از ما شاید یک بار هم این کتاب را نخوانده ایم تا بتوانیم از آن استخراج کنیم.

اینها کمبودها و کم کاری های ما در جامعه است لذا برای همین است که پاسخگوی نیازهای نسل جدید نیستیم. جامعه بشری ما تشنه حرفها و طرح های نو بر مبنای حق است اما ما حوزویان که باید ارائه دهنده و سرویس دهنده باشیم سرگرم مسائل دیگری شدیم که در اهمیت به پای این مسائل نمی رسد.

 

فضائل حضرت علی (ع) را برای خوانندگان ما تبیین بفرمایید؟

انسان های بزرگ در همه ابعاد خود را نشان می دهند؛ انسانهای یک درجه پایین تر ممکن است آدمهای خوبی باشند ولی در عرصه های مختلف نتوانستند ظهور و بروز پیدا کنند مثلا یک دانشمند توانسته در عرصه علم سرآمد زمان خود باشد ولی شاید در عرصه خانواده خیلی موفق نباشد و یا در عرصه ارتباطات اجتماعی و تامین اجتماعی و خدمات اجتماعی نتوانسته موفق باشد و بالعکس فردی در عرصه خدمات اجتماعی سرآمد است اما در عرصه های علمی و در عرصه های سیاسی ضعیف است.

 

علی(ع) به برکت توفیق شاگردی مستقیم پیامبر (ص) و اینکه دست پرورده پیامبر (ص) بود و پیامبر او را از همان کودکی پروردید و این توفیقی شد برای علی (ع) که از همان کودکی همه آداب، اخلاق و عقاید را در دامن پیامبر (ص) بیاموزد و مربی مستقیم او پیامبر باشد. پیامبر در روایتی می فرمایند: "انا ادیب الله و علی ادیبی، من تربیت شده دست خدا هستم و علی ابن ایطالب تربیت شده دست من است و او هم مومنین را تربیت می کند".

 

پیامبر (ص) ما از همان کودکی که یتیم شده دستپروده خداوند بوده، برخی معتقدند شاید فلسفه یتیمی پیامبر (ص) همین باشد که خداوند می خواسته قدرت نمایی کند که و بگوید: "یک یتیم را که پدر و مادرش را از دست داده بهترین وجه ممکن می پرورانم و او را سرآمد کره زمین می کنم. در همه عصرها و نسل ها او را بهترین آفرینش قرار می دهم که از او بهتر کسی نیست و هیچ پیامبری به پیامبراکرم (ص) نمی رسد". خلاصه این قدرت نمایی خدواند است که پیامبر را ابن گونه در ابعاد مختلف پرورید و باز این افتخار برای علی ابی طالب است که پیامبری که خود دست پرورده خدا است، علی (ع) را می پروراند، پرورشی که زبانزد عام و خاص است و تا قیام قیامت همه را زمین خورده علی (ع) کرده است و همه را در مقابل علی به زانو درآورده است.

 

 برخی شرق شناسان اروپایی انگشت حیرت به دندان می گزند وقتی در مقابل شخصیت محیر العقول علی (ع) می ایستند و می خواهند وجود او را تماشا کنند، مثل اینکه مقابل خورشید ایستاده باشند، نمی توانند به خورشید خیره شوند به قدری که شخصیت علی (ع) تابناک و عظمت دارد. مثلا در عرصه سیاست گوی سبقت را ار دیگران ربوده است ، سیاست نامه ای که حضرت برای مالک اشتر نوشتند، بی نظیر است و می تواند به عنوان یک سند پرافتخار برای بشریت در سازمان های بین المللی نگهداری شود، علی (ع) در نامه 53 که به مالک اشتر نوشت و معروف به سیاست نامه علی و عهد نامه مالک اشتر ، تمام زوایای حکومت داری و آن هم حکومت داری بر مبنای حق نه حکومت داری بر مبنای حقه بازی و مردم فریبی را به زیبایی در آن نامه بیان می کند.

 

در خصوص عهدنامه مالک اشتر بیشتر توضیح بفرمایید؟

کسانی در غرب و شرق عالم نظریه پردازی های سیاسی می کنند اما با آن نگاه باطل، شهوت آلود و قدرت طلبی است اما علی (ع) یک حکومت داری تمام عیار و بر مبنای حق را ارائه می کند و خود هم در همین فرصتی که پیدا می کند به منصه ظهور می گذارد و عملیاتی می کند یعنی نشان می دهد که اینها عملی است و سلسله بحث های نظری صرف نیست و در عرصه عمل می تواند تحقق پیدا می کند.

 

در سیاست نامه علی (ع) به مالک اشتر با آن ابعاد گسترده ای که این نامه دارد ما باید این را  مورد مداقه علمی قرار دادیم و متخصصان این حوزه برای حکومت داری به مجامع بین الملی و به سازمان ملل و یونسکو و مجامع برزگ تبیین و پیشنهاد کنند. این نامه برای کشورداران و جاکمان می تواند الگو باشد. متاسفانه این ها برزمین مانده است و نمی خواهیم از اینها استفاده کنیم و هیچ تلاش و حرکتی در این زمنیه نکردیم.

 

علی (ع) در عرصه مسائل اجتماعی از جامعه خود غافل نیست و یک فرد رفاه زده که مردم خود را فراموش کند، نیست و در عرصه های عمرانی، کشاورزی و آبادانی کمر همت می بندد و قنات ها و نخلستان ها را آباد و چاهها را حفر می کند و تمام این ها را وقف می کند. حضرت وقتی از چاه و قنات خارج می شدند خاک های لباس خود را می تکاند و همان جا می چاه را رقف می کردند و اکنون نیز بعد از 1400 سال چاههایی که حضرت برای یتیمان و نیازمندان وقف کردند در عراق معروف است.

 

در عرصه علمی علی (ع) می :" هر می خواهید از من بپرسید من از راههای آسمان آگاه تر به راههای زمین هستم برای اینکه به شما توضیح دهم". و این سخن یعنی اینکه علم علی (ع) از جنس علم بشری نیست که تاریخ مصرف داشته باشد، علم حضرت یک علم الهی است و تاریخ مصرف ندارد و از جنس حکمت است و علی نه تنها عالم است بلکه حکیم نیز است.

 

در بحث یقین نیز خیلی ها عالم هستند اما یقین ندارند و اهل یقین نیستند علی (ع) باورش کامل است به گونه ای که می فرمایند: "اگر پرده ها کنار برود بر یقین من افزوده نمی شود". به این معنا که یقین من قابل افزایش نیست. علی (ع) به اوج یقین و باور رسیده است و این یکی از افتخارات بزرگ این مرد بی نظیر است.

 

در همسرداری نیز حضرت چنان عاشقانه رفتار می کند، عشق ورز است و عشق را می فهمد که ازدواج او با دختر پیامبر(ص)، ازدواج بی نظیری در سراسر هستی است و حتی پیامبران ازدواجی شبیه به ازدواج حضرت ندارند و حتی خود پیامبر اکرم که ازدواجشان با خدیجه فوق العاده بوده  اما به ازدواج علی (ع) با فاطمه (ص) نمی رسد.

 

اگر در تایخ بشر یک ازدواج را بخواهیم نشان بدهیم که کاملا عاشقانه و پاکیزه و از خودخواهی مصون بوده، ازدواج علی (ع) و  (ص) است و دومی ندارد و تمام ازدواج های دیگر حتی ازدواج های موفق تحت الشعاع این ازدواج است.

 

علی (ع) در عرصه فرزند داری و تربیت فرزند نیز فرزندانی را تربیت می کند مثل حسین (ع) که در جهان بی نظیر است و جهانی را به دنبال خود می کشاند، مظهر عشق، مظلومیت و  نماد مظلومیت و مقاومت در هم عصرها و نسل ها است و کسی به اندازه حسین بن علی (ع) نیست که ستیره گر با ظلم و نماد مقاومت باشد و هیچ کس نتوانسته گوی سبقت را از حسین (ع) در زمینه مقاومت را برباید. اگر در قران می خوانیم «و والد و ما ولد» «قسم به پدر وآنچه که از او زاده می شود»، بهترین مصداق این آیه می تواند علی (ع) و فرزندش حسین (ع) باشد.

 

 

 

پایان پیام/648

نظر شما