شناسهٔ خبر: 45316020 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

مراسم بزرگداشت نصرالله مردانی|شاعری که مبدع غزل حماسه است و وجودش موهبت الهی + گزارش تصویری

غلامعلی حدادعادل در مراسم بزرگداشت نصرالله مردانی گفت: وجود شاعرانی مثل او در روزهای ابتدایی انقلاب موهبت بود. در آن روزها شاعرانی که برای انقلاب شعر فاخر می‌‌گفتند، انگشت شمار بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پنجاه و دومین شب شاعر و مراسم نکوداشت نصرالله مردانی عصر امروز در نخلستان سازمان هنری رسانه‌ای اوج برگزار شد. در این مراسم چهره‌هایی نظیر محمدرضا سنگری، غلامعلی حدادعادل، محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه، ناصر فیض، مصطفی محدثی خراسانی، مرتضی امیری اسفندقه، کامران شرفشاهی، علی‌محمد مودب، علی داودی، رضا اسماعیلی و دیگر علاقه‌مندان به شعر و ادبیات فارسی حضور داشتند. در پایان این مراسم از طرف سازمان هنری رسانه‌ای اوج، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری و وزارت امور خارجه از مقام شامخ نصرالله مردانی تقدیر شد.

خیابانی را به نام نصرالله مردانی کنید

در ابتدای این جلسه، حسین قرائی، دبیر شب شاعر صحبت کرد. او نصرالله مردانی را جزء شاعران انقلابی و اثرگذار دهه 60 قلمداد کرد و گفت: مردانی شاعر جریان‌ساز اوایل انقلاب است، او برخی شاعران را تحت تأثیر قرار داد و آنها به پیروی از زبان شعری‌اش حرکت کردند.

معاون فرهنگی دانشگاه صدا و سیما در ادامه صحبت‌هایش گفت: اتفاقا از منظر قوت شعری اوست که دکتر قیصر امین‌پور به نقد کتاب «قیام نور» او به طور مفصل می‌پردازد. زیرا این کتاب و همچنین زبان شعری مردانی با توجه به رفتار شاعر با کلمات و ترکیب‌سازی‌ها باعث شد تا او یکی از درخشان‌ترین چهره‌های شعر انقلاب در آن سال‌ها مطرح شود.

نویسنده کتاب «از سناباد شعر» عنوان کرد: فرهنگ، امنیت ملی ما را تقویت می‌کند و شعر در این میان یکه‌تاز است و ثروت ملی ماست.

حسین قرایی صحبتش را با یک مطالبه از شورای شهر تهران به پایان برد و گفت: از شورای شهر تهران توقع داریم تا خیابان یا میدان نزدیک منزل استاد مردانی را به نام ایشان کنند تا هر روز چشم کودک و نوجوان و جوان ما به این نام بیفتد و به این شاعر عصر انقلاب اسلامی افتخار کنند.

نصرالله مردانی پیش قراول درهم‌آمیختن حماسه و غزل در شعر است

سخنران بعدی این جلسه، مصطفی محدثی خراسانی بود. او گفت: جایگاه و نقش نصرالله مردانی در شعر انقلاب از چند منظر، جایگاهی منحصر به‌فرد است. او از معدود شاعرانی است که در قواره شاعری تمام عیار از اولین روزها در عرصه شعر انقلاب حضور دارد. سهم نصرالله مردانی در شکل‌گیری و تکمیل پازل شعر انقلاب، نقش چشمگیری است. اگر یکی از شاخص‌های اصلی شعر انقلاب درآمیختن حماسه و غزل باشد که هست، پیش قراول این وجه شعر انقلاب، نصرالله مردانی است و بسیاری از شاعران دیگر که ممکن است حتی از او در شاعری و شعر انقلاب مرتبه بالاتری داشته باشند، متاثر از نصرالله مردانی هستند.

ناصر فیض، شاعر دیگری بود که در پنجاه و دومین «شب شاعر» به نقش و جایگاه شعری نصرالله مردانی پرداخت و پس از ان نوبت به محمدرضا سنگری رسید.

سنگری با اشاره به تاثیرگذاری ادبی نصرالله مردانی گفت: در 40 و چند سال  عمر شعر و ادبیات انقلاب اسلامی با چند دسته از شاعران مواجه بودیم. دسته اول شاعرانی هستند که بنده نامشان را شاعران انفجاری می‌گذارم. آمدند و چند شعر موفق و تاثیرگذار سرودند اما خیلی زود گم شدند و از صحنه رفتند. دسته دوم شاعرانی هستند که بنده نامشان را شاعران انتحاری می‌گذارم. بدین معنی که واقعا شاعر نبودند و به زور آمده بودند و طبیعتا خیلی سریع هم افول کردند. دسته سوم شاعرانی هستند که جاری‌اند. این شاعران جریان‌ساز بوده و موج ایجاد می‌کردند. برای مثال، یکی از آنان استاد علی معلم است که حتی جمعی از شاعران افغانستانی را هم تحت تاثیر قرار داد.

مردانی هم در عموم تاثیرگذار بود هم در شاعران شاخص

وی با اشاره به جریان‌ساز بودن نصرالله مردانی گفت: نصرالله مردانی نیز چنین شاعری بود. او کسی است که شعرش جریان‌ساز است و به معنای واقعی موج ایجاد می‌کند. البته من شاعران جریان‌ساز را هم در دو دسته جای می‌دهم. جریان‌سازی عده‌ای از شاعران مانند آب سطحی است، زلال و شفاف؛ اما جریان‌سازی گروه دوم آشکار نیست و باید تاثیرگذاری‌شان را در دقت و تامل بیشتری پیدا کرد.

سنگری بیان داشت: نصرالله مردانی کسی است که هم در فضای بیرونی و عمومی تاثیرگذار بود و هم در بین شاعران شاخص و رده بالا موج ایجاد می‌کرد. او حتی بر روی کسی مثل سیدحسن حسینی نیز تاثیر گذاشت و معتقدم تاثیرگذاری پنهان او را در دهه‌های بعدی هم باید جست.

سفرهایی شهر به شهر برای پیداکردن شاعران شهید!

این نویسنده و شاعر برجسته کشور با اشاره به ویژگی‌های آثار و پژوهش نصرالله مردانی گفت: به نظرم وجهه پژوهشی نصرالله مردانی کمتر بیان شده است. این وجه را می‌توان در «ستیغ سخن» او دید. او تصمیم گرفت شهیدان شاعر را جمع‌آوری کند و برای این کار شهر به شهر سفر می‌رفت و مطالعه می‌کرد تا نامشان را بیابد. به نظرم باید بیش از پبش به این وجهه از نصرالله مردانی دقت کرد. خصوصیات اخلاقی او هم قالب توجه است. او حلم را با علمش آمیخته کرده بود و روح تواضع او فوق‌العاده بود.

سخنران بعدی این جلسه، غلامعلی حداد عادل بود. او گفت: از سال 1359 بنده به سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی درسی رفتم و مدت 13 سال در آنجا مشغول به تالیف کتب درسی بودیم. برای تالیف کتاب‌های درسی نیاز داشتیم تا ادبیات انقلاب را وارد کنیم و نصرالله مردانی در این راه واقعا یک موهبت الهی بود. او بااخلاص و بدون توقع اشعارش را در اختیار ما قرار داد تا بتوانیم از آن در کتاب‌ها استفاده کنیم.

وی اضافه کرد: خاطرم هست اولین بار در یکی از همایش‌های شعری با او آشنا شدم و این آشنایی تا آخرین روزهای حیات او ادامه پیدا کرد. خیلی وقت‌ها در مورد کتاب‌های درسی و محتوای آن ساعت‌ها صحبت می‌کردیم. خاطرم هست به آقای محمدجواد محبت پیشنهاد کردم که داستان دوکاج که در آن زمان در کتاب‌های درسی آمده بود را به زبان شعری دربیاورد و او هم قبول کرد. تا پاسی از شب بنده، آقای نصرالله مردانی و آقای محبت نشسته بودیم و این شعر را دسته‌بندی می‌کردیم. هر وقت ایشان غزلی را می‌گفت من جز نخستین افرادی بودم که شعر او را می‌شنیدم و اگر بنده هم شعری می‌گفتم، برای اولین بار برای ایشان می‌خواندم.

وجود نصرالله مردانی برای انقلاب اسلامی موهبت بود

رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی گفت: دقت کنید که وجود شاعرانی مثل آقای مردانی در روزهای ابتدایی انقلاب موهبت بود. مثل امروز نبود که برای انتخاب شاعران جهت دیدار با رهبری که ظرفیتش 150 نفر است، مجبور باشید از بین 1000 شاعر برجسته انتخاب کنید. در آن روزها شاعرانی که برای انقلاب شعر می‌گفتند و شعرشان فاخر بود، انگشت شمار بودند و شاید به 10 نفر هم نمی‌رسیدند. در این شرایط، نصرالله مردانی در هر جایی که برنامه انقلابی برگزار می‌شد و نیاز به شعر بود، حضور داشت و در خدمت انقلاب اسلامی بود.

شاعری که مبدع غزل حماسه است

حداد عادل در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به ویژگی‌های شعری نصرالله مردانی گفت: شعر نصرالله مردانی محکم، دلنشین و خوش لفظ است. او از نظر سبک تاریخی، ملتزم به شعر کهن شعر می‌گوید اما زبان شعری او به روز است. در حقیقت شعر او تکرار گذشته نیست و زبانش زبان معاصر است. وقتی شعر او را بررسی می‌کنید رگه‌هایی از تاثیر بیدل و سبک شعر هندی را در آثار او می‌بینید. او بیشتر هم غزل می‌گفت. البته من اسم غزلش را غزل حماسه می‌گذارم. گوش ما امروز به غزل‌های نرم عادت کرده است اما وقتی نصرالله مردانی شعر می‌گفت، غزلش استوار بود. او در شعر فارسی پرمطالعه و باسواد بود. تاریخ شعر انقلاب بدون ذکر نام نصرالله مردانی، قطعا ناقص است. معتقدم مردانی رزمنده‌ای بود که با شعرش می‌جنگید و تفکر انقلاب اسلامی را ترویج می‌کرد.

وی در پایان گفت: مردانی در نیم روز عمر خود غروب کرد و اگر مانده بود، هم خودش رشد می‌کرد و هم آثار بیشتری از خود به جای می‌گذاشت. او در طول عمر خود شاعران زیادی را تربیت کرد.

سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه در این جلسه صحبت کرد و گفت: وقتی به این جلسه دعوت شدم با خود فکر می‌کردم که در چنین برنامه‌ای چه کاری باید انجام دهم. به نظرم در این جلسه باید زانوی ادب و احترام به تمام شعر انقلاب، ایثار و مقاومت بزنیم. استاد مردانی شاعر شهیدی بود که اشعار بسیار زیادی از ایشان مانده است و ما ایشان را غزل‌سرای حماسه می‌دانیم. شعر او واقعا مردانه بود. اینکه انقلاب، ایثار و خون در یک جا جمع شود هنر نصرالله مردانی بود.

دختر نصرالله مردانی در این مراسم گفت: همانطور که پدرم می‌گفت، این‌گونه محفل‌ها، محفلی برای شخص نیست بلکه محفلی برای ادب و فرهنگ است. او حس هویت ملی و پایبندی به ارزش‌های انقلاب را در قلب‌ها تقویت می‌کرد و آشنا کردن نسل جدید با ابعاد فکری او باعث دلگرمی آنان می‌شود.

مرتضی امیری‌اسفندقه دیگر سخنران این جلسه بود و پس از این شاعر برجسته کشور، پسر نصرالله مردانی روی صحنه آمد. او یکی از غزل‌های پدرش را خواند.

ما راز سر به مهر یک آغاز مبهمیم/ یعنی در این سراچه‌ی بازیچه, آدمیم

شاید به شیب دره‌ی این جنگل سترگ/ ما سایه‌ای ز شاخه‌ی یک بید در همیم

بر پرتگاه صخره‌ی صحرای نیستی/ گویا که ما نتیجه‌ی لبخند یک دمیم

چون نقطه کوچکیم به پرگار روزگار/ اما برون زدایره‌ی هر دو عالمیم

در ما هزار عالم دیگر نهفته است/ ما جام در غبار فرو رفته ی جمیم

از ما ربوده دیو زمان خاتم روان/ آنجا که ما تجلی اسما اعظمیم

سنگینی تمامی هستی به دوش ماست/ ما در حریم عشق تو ای دوست,محرمیم

جوشیده از بلندی فریاد ما زمان/ گاهی چو رود آتش و گاهی چو شبنمیم

در دور هست و نیست به خمخانه‌ی وجود/ ما سر خوش از شراب نشاط آور غمیم

در ما بهشت و دوزخ در هم تنیده است/ اهریمن و فرشته یک قصه با همیم

جاری‌تر از نسیم و روانیم مثل آب/ ما تشنه‌ی ظهور حیاتی دما دمیم

آگه نشد زسر سویدای ما کسی/ ما قصه‌ی شگفت مسیحا و مریمیم

انتهای پیام/

برچسب‌ها:

نظر شما