به گزارش خبرنگار ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین محمدباقر فرضی، مدیرگروه علمی قرآن و حدیث پژوهشگاه بینالمللی المصطفی طی سخنانی در نشست علمی «بررسی جریانهای تأویلگرا در فهم قرآن کریم» که به همت این پژوهشگاه به صورت مجازی برگزار شد، اظهارکرد: بررسی این جریانها به عنوان پدیدهای بسیار مهم و نقشآفرین در عرصه فهم قرآن، مهم و اساسی است.
وی افزود: مسلماً جریانهای مختلف بحث برداشتهای تأویلی را از عصر نزول به گونه مطلوب و یکسان نپیمودهاند؛ برخی از جریانها مانند اخباریت، با تقید افراطی بر روایات و بیاعتنایی به منابع دیگر، تنها راه فهم تأویل آیات قرآن را مراجعه به منابع روایی دانستند و در مقابل، عدهای از فلاسفه و متکلمان، با عقلگرایی افراطی، راه تفریط را نسبت به روایات در پیش گرفتند و عقل را در همه میادین وارد کردهاند و البته در این میان، رهیافت میانهای نیز وجود داشت که میکوشید از یکسونگری، کناره جوید و با تمسک به ادله شرعی و براهین عقلی، معانی تأویلی را از شواهد و منابع معتبر عقلی و نقلی کسب کند که این نوع رهیافت در میان مفسران اجتهادی جامع دیده میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه بینالمللی المصطفی درباره واژه «تأویل» اظهارکرد: واژه «تأویل» جایگاه ویژهای در علوم قرآنی، تفسیر، حدیث اصول فقه، فلسفه و عرفان دارد. به نظر میرسد این واژه در طول تاریخ از تمام ابعاد مورد بررسی قرار نگرفته است، بلکه از جنبهها و زوایای خاصی به مسئله تأویل پرداختهاند، در حالی که در معنای تأویل هیچ نوع خصوصیت و قیدی اخذ نشده است، بلکه دارای یک معنای وسیع و گستردهای است که شامل همه دیدگاهها میشود.
وی در تبیین مفهوم تأویل گفت: امروزه کاربرد تأویل، نه صرفاً در معنای مترادف با تفسیر استعمال میشود و نه به تنهایی در ارائه معنا یا مصداقی از لفظ کاربرد دارد، بلکه تأویل، عملیات ارجاع معنای آیه به مراد نهایی است که با عبور از ظاهر الفاظ به وجود میآید و از مقصود نهایی آیه پردهبرداری میکند. با این حال، معنا و مراد غایی آیه دارای گونههای مختلفی است: خواه از قبیل عینیتهای خارجی باشد و خواه از قبیل مفاهیم ذهنی که برای تعیین مقصود و مصداق آن، باید از قراین خارجی کمک گرفت؛ گاهی در تعیین مصداق تأویلی، گاهی در تحقق کلام و جری و تطبیق، گاهی در وجودهای خارجی، زمانی در مراد واقعی معنای متشابه و رهیافتهای باطنی به کار میرود و زمانی نیز ناظر به مصداق، تطبیق و تجسم خارجی آن معانی است. هرکدام این کاربردها در جایی است که سخن یا لفظ از معنای اصلی و ظاهری بنابر توافق ادله و قرائن به سوی معانی تأویلی و باطنی برگردانده شود که دلالت الفاظ بر آن ناآشکار است.
حجتالاسلام والمسلمین فرضی تاریخ پیدایش تأویل را مورد بررسی قرار داد و تصریح کرد: تأویل، زاییده تفکر اسلامی نیست، بلکه یکی از مهمترین ابزارهای زبانشناختی به شمار میرود که بشریت در مواجهه با مفاهیم بلند و رفیع، از آن برای کشف معانی و دلالتهای فرالفظی گزارههای لفظی استفاده مینمود. با این حال، سابقه تأویلپذیری آیات وحی، به یونان باستان و ادیان پیشین بازمیگردد.
وی آغاز شکلگیری جریانهای تأویلی را در اسلام، مربوط به عصر نزول و پس از رحلت رسول خاتم(ص) دانست و در این زمینه اظهار کرد: آغاز شکلگیری جریانهای تأویلی در اسلام، به عصر نزول و پس از رحلت رسول خاتم(ص) باز میگردد؛ آنجا که فضای تقابلها، مباحثات و مجادلات سیاسی، کلامی و فقهی با تحمیل دیدگاهها و تمسک به آیات قرآن و تأویلها و تفسیرهای بجا و نابجا، رونق دوچندان گرفت و در این عرصه، مکتبها و جریانهای مختلف شکل گرفت و هر فرقه، گروه و جریانی میکوشید از اشتمال قرآن بر وجوه متعدد صحیح و ناصحیح به منظور تحمیل دیدگاه و نیل به اغراض خود بهره گیرد.
حجتالاسلام والمسلمین فرضی با بررسی سیر تاریخی جریان تأویل روایی گفت: از قرن نخست تاکنون، جریان تأویل روایی از قدیمیترین جریانهای تأویلی است که در قرون مختلف در جامعه اسلامی تداوم و حضور باثبات داشته است.
وی با ذکر علت تداوم و استمرار حضور جریان روایی گفت: علت این تداوم حضور، در دفاع از مکتب و مذهب نهفته است؛ به دلیل اینکه شیعه برای اثبات حقانیت خود به آیات قرآن و مفسران حقیقی آن در قرآن مراجعه میکند تا هویت و اصالت و گفتمان مذهبی خود را از زبان پیامبر(ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) تبیین نماید و اهل سنت نیز برای این کار در قالب جریانهای اهل حدیث و اهل السنة والجماعة، هویت، اصالت و گفتمان خود را از طریق تفسیر و تأویل قرآن، از زبان پیامبر(ص) و صحابه نقل میکنند تا تمایزهای خود را از این زمینه و فضا به ثمر برسانند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه بینالمللی المصطفی، به آسیبهای تأویل روایی اشاره و چند محور آسیبزا در عرصه تأویل از منظر روایات را تبیین کرد و گفت: نخستین آسیب، کمتوجهی صاحبان منابع روایی تفسیر به سلسله سند احادیث و بررسی محتوایی و متنی آنها است که متأسفانه روایات تأویلی اغلب یا در منابع روایی پراکندهاند یا مورد بررسی قرار نگرفتهاند یا در کتب روایی تفسیری مرسوم بدون بیان هرگونه توضیح، تحلیل، تبیین و بررسی سندی و حتی متنی ذکر شدهاند یا حتی اسناد آن حذف گردیدند که همین امر آسیبهای جدی بر پیکره روایات تأویلی وارد شده از معصومان (علیهم السلام) وارد ساخته است.
استاد حوزه علمیه قم با اشاره به دومین آسیب افزود: دومین آسیب، وجود تطبیقهای نابجا در روایات تأویلی است؛ مسئله تطبیقات ناروا در روایات تأویلی، از بزرگترین آسیبهای این گرایش است که به انگیزههای گوناگون مذهبی، سیاسی، فرهنگی یا هر انگیزه دیگر در آثار روایی فراهم آمده است و فریقین نیز به آن توجه داشتهاند و هر کدام در این زمینه مورد یا مواردی از این نمونهها بیان داشتهاند که البته همین تبیینها نیز خود آسیبی دیگر بر روایات وارد ساخته است و چه بسا روایات صحیح در مظان اتهام ساختگی بودن قرار گرفتهاند.
حجتالاسلام والمسلمین فرضی درباره آسیب سوم اظهارکرد: آسیب سوم، در هم آمیختگی روایات تأویلی با تفسیری است؛ یکی از اشکالاتی که در تفاسیر به ویژه تفسیر پیشین مطرح است، عدم تفکیک و جداسازی روایات تفسیری از تأویلی است. البته در دوره معاصر با تلاش مفسران و قرآنپژوهان دقیقنگر مانند علامه طباطبایی، آیتالله معرفت و آیتالله جوادی آملی، این موضوع مورد توجه قرار گرفته و در برخی بیانات از خلط موجود در روایات انتقاد شده است.
انتهای پیام
نظر شما