شناسهٔ خبر: 45224626 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

حجت‌الاسلام نصیری:

برخلاف ادعای سها، قرآن توجه ویژه به همه علوم دارد / استناد بی‌پایه به روایات

استاد سطح خارج حوزه علمیه، گفت: برخلاف این گفته سها که قرآن و روایات، فقط بر کسب علوم دینی تشویق و طلاب علوم غیردینی را تخطئه می‌کند، اسلام توجه ویژه به کسب همه علوم دارد، البته به شرطی که علم حجاب کمال و کشف و شهود انسان نشود.

صاحب‌خبر -

یبه گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین علی نصیری، استاد سطح خارج حوزه علمیه، اول بهمن‌ماه در ادامه سلسله مباحث نقد مطالب سها درباره قرآن، گفت: سها نقد ظالمانه‌ای را در مورد قرآن و اسلام بیان کرده و گفته است که گرچه اسلام به علم تشویق کرده، اما این تشویق صرفاً در دایره علوم دینی است و طب و طبیعیات و نجوم و ... مورد توجه اسلام نیست؛ وی به سخن مولوی و ملاصدرا هم برای اثبات ادعایش استناد کرده است.

استاد حوزه علمیه اضافه کرد: او مدعی شده که در روایات آمده «من ابتغی العلم من غیره اضل الله» یعنی هر کسی علمی غیر از آن(علوم دینی) به دست آورد، خدا او را گمراه کرده است؛ این در حالی است که وی این حدیث را ناقص و اشتباه آورده است، زیرا در روایات «مِن» نیست و «فی» هست؛ این روایت در تفسیر عیاشی و بحار آمده که از پیامبر سؤال شد که فتنه‌ها در میان امت شما راه خواهد افتاد، راه خروج چیست؟ و پیامبر فرمودند: «کتاب الله العزیز الذی لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» و بعد ادامه دادند: «من ابتغی العلم من غیره اضل الله ... ».

پناه بردن به قرآن؛ راه خروج از فتنه‌ها

نصیری تصریح کرد: سؤال در مورد فتنه‌های جامعه اسلامی است و حضرت راه خروج را قرآن بیان کردند، در اینجا اساساً سخن از علم نیست که بخواهد دینی یا غیر دینی باشد؛ ثانیاً آیا مگر اولیاء دین و پیامبر مدعی شدند که قرآن، کتاب علوم است؟ همه تصریح کرده‌اند که قرآن کتاب هدایت است. در اینجا تأکید شده اگر کسی به سمت طواغیت و اندیشه‌های بیمار برود و قرآن را کنار بگذارد، همچنان گرفتار فتنه‌ها خواهد بود؛ لذا این نهایت غرض‌ورزی است که کسی روایتی را بِبُرد و صدر و ذیل آن را به چیز دیگری ربط دهد.

استاد سطح خارج حوزه علمیه با اشاره به روایتی که پیامبر علم را به سه دسته تقسیم فرمودند، اضافه کرد: کلینی نقل کرده است که پیامبر وارد مسجد شدند و دیدند که عده زیادی دور یک نفر عالم انساب جمع شدند، این فرد نسب و زندگی قوم و قبیله‌ای شعرا و ... را حفظ بوده است، مانند امروز که برخی جوانان ذهنشان را با اطلاعاتی غیرمفید مانند اینکه مثلاً در 50 سال قبل فلان فوتبالیست در تیم انگلیس به تیم ایتالیا گل زده است، پر کرده‌اند. پیامبر فرمودند این نوع علوم ثمری ندارد.

وی افزود: این روایت دو تفسیر دارد؛ اول اینکه نگاه حضرت از ابتدا به تقسیم علم دین است، نه مطلق علوم؛ یعنی حضرت علوم دینی را به گزاره‌های اعتقادی، اخلاقی و فقهی تقسیم فرمودند؛ تفسیر دوم این است که علم را به معنای مطلق و وسیع کلمه بگیریم که معتقدم این هم قابل دفاع است؛ در این صورت آیه محکمه همه علوم و دانش‌ها را در بر می‌گیرد، زیرا آیه محکمه یعنی نشانه استوار که دلیل و برهان و آزمایش لازم دارد تا از فرضیه به نظریه تجربه شده برسد. بنابراین از تفسیر دوم هم به دست نمی‎آید که پیامبر همه علوم را منحصر به علم دین کرده باشد. 

استناد سها به سخنان مولوی و ملاصدرا بی‌پایه است 

استاد سطح خارج حوزه علمیه با اشاره به استناد سها به سخنان مولوی و ملاصدرا بیان کرد: اینکه سها مدعی است عرفان و فلسفه بلد است و با عرفا و فلاسفه آشنایی دارد، کذب محض و ادعای گزافی است، زیرا هر کسی تاریخ عرفان و فلسفه را بداند، می‌داند از قدیم میان عرفا و فلاسفه دعوای ریشه‌داری وجود دارد؛ خانم ماری شیمل، مستشرق آلمانی فهمیده است که عرفا همیشه به فلاسفه تاخته و گفته‌اند اینکه شما علم را فقط از طریق عقل و برهان عقلی می‌جویید، ناصواب و ناکافی است، ولی سها نفهمیده است؛ مولوی هم با بیان اینکه پای استدلالیان چوبین بود، قصد دارد بگوید شما علاوه بر راه برهان و استدلال باید راه شهود و عرفان را هم طی کنید. ملاصدرا هم همین دیدگاه را دارد.

وی اضافه کرد: این دیدگاه ملاصدرا و مولوی و حتی شیخ بهایی به معنای نفی علوم غیردینی نیست؛ وی علوم دینی مانند تفسیر و فقه و ... را هم در صورتی که باعث حجاب برای انسان شود، تبلیس ابلیس خبیث می‌داند و اشعاری در رد کفایت کردن به ظاهر علوم دینی هم سروده است. شیخ بهایی نمی‌خواهد بگوید این علوم نافع و مفید نیستند، بلکه می‌گوید کافی نیستند و باید مقدمه برای تکامل انسان باشند؛ ضمن اینکه شیخ بهایی اگر علوم غیردینی را قبول نداشت، چرا خودش فیلسوف و منطقی و مهندس و معمار بوده و حتی طبابت بلد بوده است؛ این نشان می‌دهد سها ادعای گزافی مطرح کرده که من همه علوم را بدل هستم، اما با الفبای آن هم آشنا نیست.

استاد حوزه علمیه گفت: اگر علوم منتهی به سیر و سلوک و طهارت و نورانیت باطن نشود، تنقیص شده است، نه اینکه این علوم بیهوده و باطل هستند و کسی نباید دنبال آن برود، بلکه کسی که پای چوبین دارد، عصا هم لازم دارد. بنابراین استدلال روایی وی و استناد به سخن کسانی مانند مولوی و ملاصدرا و شیخ بهایی که بنده توسعه دادم، سست است و ریشه و بنیادی ندارد. اسلام کاملا به علوم غیردینی در کنار علوم دینی توجه خاصی دارد.  

انتهای پیام

نظر شما