ما در قبال آیندگان مسئول هستیم؛ هوای پاک، محیطزیست سالم و... حق طبیعی نسل آینده بوده که ضرورت دارد امروز به آن توجه ویژهای داشته باشیم.
تاریخ درباره رفتار ما قضاوت خواهد کرد؛ آیا به مسئولیت اجتماعی خود درباره محیطزیست و طبیعت درست عمل کردهایم؟ من بهعنوان یک شهروند، شما بهعنوان یک مسئول، دیگری بهعنوان یک صنعتگر و... چقدر به وظایف خود عمل کردهایم؟ وضعیت قرمز آلودگی هوای کلانشهرها و هشدار برای شهرهای دیگر حاکی از چیست؟ پاسخ یک جمله ساده است «هوا نفس ندارد، چون به وظیفه خود عمل نکردهایم.»
آلودگی هوا فرمانده ندارد
وحید نوروزی، کارشناس حوزه شهری: هفته گذشته جلسهای با موضوع آلودگی هوا به همت سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیطزیست مجلس شورای اسلامی برگزار شد. شجاعت این نماینده مردم در خانه ملت در نوع پرسش از نمایندگان نهادهای ذیربط قابل تقدیر است.
در این جلسه عنوان کردم با وجود قانون هوای پاک، برنامه جامع مصوب کاهش آلودگی هوا وجود ندارد. اقدامات عمدتا پراکندهاند و در یک قالب مشخص نیستند. مهمتر از همه، مدیریت آلودگی هوا نیاز به یک فرمانده مقتدر دارد. فرماندهی که هدفگذاری کند و برای رسیدن به هدف، برنامه مشخص اجرایی مصوب داشته باشد. شاید هم بهتر باشد در غیاب این فرمانده، مانند تجربه کرونا، ستاد ملی آلودگی هوا تشکیل شود. البته اگر آثار بهداشتی و اقتصادی آلودگی هوا را به اندازه کرونا قبول داشته باشیم. اینگونه نباشد که نیسان آبی معروف را بدون مجوز محیطزیست، تولید کنند و تصادفا سازمان ملی حفاظت محیطزیست متوجه شود.
در ادامه هم سازمان را در عمل انجامشده قرار دهند کهچون به مردم قول دادهایم فعلا تا پایان سال اجازه دهید ۳۰ هزار نیسان که استاندارد روز آلایندگی ندارند، شمارهگذاری کنیم اما قول میدهیم به یکباره برای نیسان آبی، استاندارد یورو۵ بگیریم. نباید اینگونه شود که از زمان تصویب قانون هوای پاک در سال۱۳۹۶ تاکنون، براساس خوداظهاری نهادها، برخی از آنها عملکردشان بسیار ضعیف و غیرقابل بازگویی باشد. اینگونه نشود که حتی سیاهه انتشار آلایندههای هوای پایتخت از سال ۱۳۹۶ تا هماکنون بهروز نباشد؛ یعنی با تمام تغییرات در منابع آلاینده و سوخت، هنوز سهم آنها براساس آمار ۴ سال قبل سنجیده میشود.
اینگونه نشود که نص صریح قانون میگوید بهازای شمارهگذاری هر موتورسیکلت نو باید یک موتورسیکلت فرسوده از چرخه مصرف خارج شود اما در عمل، اتفاق مهمی رخ نمیدهد و برای کسی هم ظاهرا اهمیتی ندارد. آری اینگونه است که میگویم آلودگی هوا بهراحتی قابل حل است، اگر یک برنامه مشخص مصوب و یک فرمانده با درایت و قوی داشته باشد. البته اگر دولتها بپذیرند هر هزینهای در بهبود کیفیت هوا، عین سرمایهگذاری است. در جلسه آلودگی هوا در هفته گذشته، سخنان نصراله پژمانفر، رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی هم امیدوارکننده بود.
وی در این نشست اعلامکرد موضوع آلودگی هوا و عملکرد وزارتخانهها و سایر نهادها، بهعنوان یک پرونده جدید در دستور کار کمیسیون اصل ۹۰ قرار گرفته است.امیدوارم به سطحی از همدلی و آگاهی برسیم که یقین حاصل کنیم آلودگی هوا فرزند وکیل، وزیر و کارگر نمیشناسد و باید همه دستبهدست هم دهند تا این بحران برای همیشه حل شود، چراکه تجربیات جهانی میگوید این معضل بهراحتی قابل حل شدن است.
سهم مواد اولیه از آلودگی
رضا محمدی، کارشناس حوزه مواد: ۲۹ دی بهمناسبت روز ملی هوای پاک، مهمترین روز در تاریخ هر کشوری است. روز ملی هر اتفاقی، در کشورها یعنی اهمیت آن فراتر از جنبههای سیاسی دوچندان است و از جز به کل باید برای داشتن کشوری پاک و مردمانی سالم تلاش کنند. متاسفانه در دهههای اخیر بهدلیل پیشرفت روزافزون فناوری و استفاده بیش از حد منابع اولیه، جهان با سرعت بالاتری در حال تخریب و آلودگی است و این امر جزء لاینفک پیشرفت و ترقی جامعه بشری است.
بهعبارت دیگر، استفاده از منابع اولیه سبب شده انسان محیط اطراف خود را آلوده کند. سال ۲۰۲۰ میلادی (۹۸-۱۳۹۹ خورشیدی) شیوع ویروس کرونا که تاکنون بیش از میلیونها نفر را دچار چالش کرده، سبب شد پس از قرنها جهان چند روزی هوای پاک را نظارهگر باشد. بهعبارت دیگر، کووید۱۹ نشان داد عامل اصلی آلودگی جهان، انسانی است که در آن زندگی میکند. بعد از سالها دولتها برای کاهش آلودگی جهان خود قوانین سختگیرانهای را وضع کردند، چون تعهد نخست هر دولتی، حفظ سلامتی و جان مردمان خویش است. از کارهای انجامشده از سوی دولتها میتوان به استفاده از سوختهای پاک بهجای فسیلی، جایگزینی خودروهای دیزلی با برقی و جلوگیری از ورود پساپ کارگاههای صنعتی و صنایع به محیط اطراف اشاره کرد. متاسفانه در کشور ما بهدلیل توجه نکردن به محیط زندگی هر سال در فصل سرد سال دچار چالشهای بسیاری در حوزه آلودگی هوا میشویم. براساس تحقیقات انجامشده در سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) میزان تولید کربن دیاکسید سالانه کشور تقریبا ۶۴۰ تن است که در رتبه ۷ جهانی قرار دارد. بهعبارت دیگر، با توجه به جایگاه اقتصادی کشور در جهان، میزان آلودگی کشور بسیار قابلتوجه و غیرقابلقبول است.
چین، امریکا و اتحادیه اروپا در ردههای اول تا سوم آلایندگی قرار دارند که با توجه به میزان پیشرفت آنها، قابل مقایسه و توجیه است. براساس همین تحقیقات، از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ (۱۳۶۹ تا ۱۳۹۴) هر سال میزان تولید آلودگی در ایران ۵ درصد افزایش یافته، درحالیکه میزان تولید کربن دیاکسید متوسط جهانی تقریبا ۲.۳ درصد بوده است. از ۶۴۰ تن تولید کربن دیاکسید در کشور تقریبا ۲۲۹ تن حاصل سوختن گاز، ۳۴۶ تن حاصل سوختن نفت و ۴.۵ تن در نتیجه سوختن زغالسنگ است که تقریبا ۷۰ درصد این تولیدات برای تولید مواد اولیه و در صنایع بالادستی صنعت مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین براساس تحقیقات انجامشده دمای کشور از سال ۱۷۷۰ تا ۲۰۱۵ (۱۱۴۹ تا ۱۳۹۴) بهطور متوسط ۱.۸ درجه سانتیگراد افزایش یافته که این عدد با میزان گرمایش جهانی (۱.۱ درجه سانتیگراد) قابل مقایسه است.
در کشورهای توسعهیافته از سال ۱۹۹۰ برای کاهش آلودگی هوا در حوزه تولید فولاد، از گاز طبیعی بهجای زغالسنگ استفاده شد، زیرا گاز طبیعی نسبت به زغالسنگ آلودگی کمتری دارد و درحالحاضر تقریبا ۸۰ درصد فولاد جهان با گاز طبیعی تولید میشود. استفاده از سوختهای پاک مانند خودروهای برقی از جمله اقداماتی است که تا سال ۲۰۳۰ میلادی ۲۰ درصد خودروهای جهان را در برمیگیرد. در ایران با وجود افزایش نرخ حاملهای انرژی همچون بنزین اما متاسفانه بنزین مصرفی در کشور کیفیت پایینی دارد. علاوهبر استفاده از سوختهای فسیلی، تحریمهای علیه کشور را میتوان از عوامل بسیار مهم در آلودگی هوا دانست. دسترسی نداشتن به فناوریهای روز با میزان آلایندگی کمتر، سبب افزایش آلودگی شده که میتوان به آن عوامل بسیاری دیگر را هم افزود. اما با اتخاذ تصمیمات درست میتوان بسیاری از چالشها را حلوفصل کرد. آلودگی هوا مقولهای فراتر از جنبههای سیاسی و منطقهای است و حل آن همت تمامی ارکان دولتی و مردمنهاد را میطلبد.
فناوری تایر سبز
سعید تقوایی، رئیس مرکز نوآوری و فناوری تایر و مدرس دانشگاه: در ۳ دهه اخیر تلاشهای جهانی متمرکز بر کاهش مصرف انرژی و انتشار گاز گلخانهای دیاکسیدکربن در ۳ حوزه ساختوساز، صنایع و ناوگان حملونقل با اجرای قوانین مرتبط با مصرف بهینه انرژی در این ساختارها بوده است. در این راستا، قوانین مختلفی تدوین و مورد بازنگری قرار گرفته و اهدافی نیز متصور شده است؛ بهگونهای که در سال ۱۹۹۰ میلادی براساس یک برنامه مدون ۳ ساله مقرر شد ۲۰ درصد در مصرف انرژی در جهان بهعلاوه ۷۴۰ میلیون تن در انتشار گازهای گلخانهای و ۱۰۰ میلیارد یورو از هزینههای سالانه انرژی کاهش داده شود.
از آنجایی که ناوگان حملونقل بار و مسافر مسئول ۱۸ درصد انتشار جهانی گاز دیاکسید کربن است؛ بنابراین برنامه کاهش پلکانی میزان انتشار این گاز بهوسیله خودروها از g/km ۱۶۰ در سال ۲۰۰۶ به g/km ۹۵ در سال ۲۰۲۰ تدوین و ابلاغ شد. وقتی دریابیم تایر خودرو مسئول ۲۰ درصد مصرف سوخت و انتشار ۲۴ درصد گاز دیاکسید کربن در یک خودرو است؛ بنابراین اهمیت جایگاه زیستمحیطی این کالای راهبردی دوچندان میشود. بدینترتیب سال ۲۰۰۹ اتحادیه اروپا الزامات یکپارچه زیستمحیطی تایر موسوم به SWR را مصوب و برنامه زمانبندی شده آن را ابلاغ کرد. این شاخصها که بعدها در برچسب تایر (قانون EC.۱۹۹۹/۲۰۰۹) خود را نشان دادند شامل ۳ ویژگی است؛ مقاومت غلتشی (R) که ارتباط مستقیم با مصرف سوخت خودرو بهواسطه تایر را دارد، چنگزنی به سطح خیس جاده (W) که یک ویژگی ایمنی برای سرنشین و خودرو در جادههای مرطوب است و در نهایت صدای تایر (S) که به سلامت جسمی و روانی جامعه مرتبط است.
در برچسب تایر (Tire labeling) برای هر یک از شاخصههای تعریف شده حدود و دامنههایی تعیین و به اطلاع مشتری رسانده میشود. استاندارد برچسب یک خوداظهاری از سوی تولیدکننده تایر بوده و نصب آن روی هر حلقه تایر عرضه شده به بازار اجباری است. اما نکته قابلتوجه و مهم استاندارد E-Mark برای تایرهاست که آستانه قابلقبول را برای تولید و عرضه تایرها براساس شاخص SWR تعریف و در فواصل زمانی ۴ سال یک بار علاوهبر بازنگری حدود قابلقبول، این آستانه را برای هر یک از شاخصها سختگیرانهتر میکند تا بتواند در نهایت به اهداف راهبردی خود که همان کاهش مصرف سوخت و کاهش انتشار گاز گلخانهای دیاکسیدکربن است، دست یابد. اگر به تاثیرات زیستمحیطی یک تایر در مراحل مختلف چرخه عمر آن نگاهی بیندازیم درمییابیم که مواد اولیه و فرآیند تولید حدود ۱۲ درصد و فرآیندهای توزیع و بازیافت هر کدام حدود ۲ درصد تاثیرات سوء بر محیطزیست دارند. اما بخش مهم آلودگیهای زیستمحیطی تایر (۸۶ درصد) هنگام استفاده از آن ایجاد میشود.
از ۸۶ درصد تاثیرات ذکر شده هنگام سرویس تایر، ۱۰ درصد مربوط به ترکیبات حاصل از سایش تایر (دوده و برخی از اجزای جامد و ذرههای آمیزه لاستیکی) و ۷۶ درصد انتشار آلایندگیهای حاصل از مصرف سوخت (گاز دیاکسید کربن، هیدروکربنهای سوخته نشده و...) است. در همین راستا، پروتکل تایر سبز در اتحادیه اروپا، چین و برخی دیگر از کشورهای جهان تدوین شد که هدف اصلی آن کاهش آلایندگیهای زیستمحیطی ناشی از تولید و بکارگیری تایر در ناوگان حملونقل است. در فرآیند تولید یک تایر سبز، علاوهبر اینکه از مواد خطرناک(مانند ترکیبات سرطانزای آروماتیک چندحلقهای، رزورسینول، MBS و...) محدود و ممنوع شده و براساس قانون REACH استفاده نمیشود، میزان مصارف آب، برق، گاز و سوختهای فسیلی نیز برای تولید تایر تعریف و استاندارد شده است. از سویی دیگر، یک تایر سبز دارای مقاومت غلتشی پایین، چنگزنی سطح خیس بالا، صدا و سایش پایین خواهد بود. پیشبینی شده اگر تمام وسایل نقلیه در سراسر جهان به تایر سبز مجهز شوند، ۲۰ میلیارد لیتر در مصرف سوخت صرفهجویی میشود و از انتشار ۵۰ میلیون مترمکعب گاز دیاکسیدکربن جلوگیری بهعمل خواهد آمد.
بهطور قطع، با رشد طبقه متوسط در جهان و افزایش مالکیت خودرو در اقتصادهای نوظهور، افزایش دغدغههای نهادهای مردمی درباره انتشار گازهای گلخانهای و همچنین دسترسی محدود به منابع تجدیدناپذیر انرژی، توجه به توسعه تایر سبز در جهان افزایش خواهد یافت. بهگونهای که از سال ۱۹۹۰ که شرکت میشلن فرانسه مبدع این تفکر بود، تاکنون تغییرات شگرفی در میزان مقاومت غلتشی تایرهارخ داده است. بازار جهانی تایر سبز در جهان سال ۲۰۱۸ رقمی معادل ۸۲ میلیارد دلار (معادل ۳۸ درصد کل صنعت جهانی تایر) را به خود اختصاص داد که پیشبینی میشود این رقم سال ۲۰۲۳ افزون بر ۱۳۷ میلیارد دلار شود. نکته جالب توجه دیگر اینکه فناوری تایر سبز بهدنبال خود منابع مواد اولیه سبز را نیز خواهد کشاند؛ بهگونهای که سال ۲۰۲۳ انتظار بر این است که بازار جهانی مواد اولیه برای تولید تایر سبز به ۳۰ میلیارد دلار برسد.
در کشور ما نیز گامهای خوب اما ناکافی در مسیر توسعه تایرهای سبز برداشته شده است. در کمیته قوانین و استانداردهای انجمن صنفی صنعت تایر و در شرکت مهندسی و تحقیقات صنایع لاستیک همواره بر آن بودیم که این تفکر را در میان شرکتهای تایرسازی داخلی تسری دهیم. کمیتهها و کارگروههای تخصصی متعددی در اینباره برگزار و دورههای آموزشی متنوعی را نیز برگزار کردیم. اقدامات عملی و کاربردی خوبی نیز در برخی شرکتها انجام شد که ادامه خواهد داشت. امروز برای برخی تولیدکنندگان پیشرو داخلی، تولید تایر سبز یک امتیاز بهشمار میرود. اما این نکته بسیار اهمیت دارد که در آینده نهچندان دور تولید تایر سبز یک اجبار است، نه امتیاز.
صنعت چرمسازی و محیطزیست
حسن نصیریان، عضو انجمن چرم ایران: صنعت چرمسازی مانند سایر صنایع فرآیندی در جریان تولید خود آلایندههای گوناگونی را بهصورت جامد، مایع و گاز ایجاد میکند و چنانچه به روشهای اصولی و مطابق با اصول و ضوابط زیستمحیطی دفع نشوند، موجبات آلایندگی محیطزیست را فراهم میآورند. در این صنعت که مصرف آب زیادی دارد، برای فرآوری هر تن پوست خام تر نمکی و تبدیل آن به چرم با روشهای نیمهسنتی و متداول افزون بر ۳۵ مترمکعب آب مصرف میشود. درحالحاضر، ظرفیت تولید چرم در کشور حدود ۲۰۰ میلیون فوتمربع یا ۱۳۵۰۰ تن است؛ بنابراین برای تولید هر کیلوگرم چرم آماده مصرف برای کفش و سایر محصولات چرمی از جمله کیف، کمربند و پوشاک حدود ۴۵۰ لیتر آب مصرف میشود که رقم قابلتوجهی است. در روشهای نوین تولید چرم این میزان مصرف آب به کمتر از نصف کاهش پیدا میکند، اما هماکنون در کشور ما مصرف آب برای تولید هر کیلوگرم چرم با توجه به اینکه تلفیقی از روشهای متداول و مدرن کار میشود، حدود ۳۰۰ لیتر برآورد میشود. بنابراین مصرف سالانه آب در صنعت چرمسازی در کشور حدود ۴ میلیون مترمکعب است. همانطور که اشاره شد آلایندههای این صنعت در ۳ حالت جامد، مایع و گاز بهوجود میآیند.
بهطور خلاصه در صنعت چرم پسماندهای جامد شامل زائدات پوست خام، پشم و مو، ضایعات و چربیهای لشگیری، زائدات و تراشههای اشبالت و شیوینگ، گردههای سمبادهزنی و زائدات دورگیری چرم؛ پسماندهای مایع یا پساب که بهدلیل مصرف زیاد آب حجم بیشتری نیز نسبت به حالت متداول جهانی دارد محتوی نمک، سولفید سدیم، آهک، چربی، اسید، کروم، مواد دباغی گیاهی، روغن، رنگ، رزین، پیگمنت و حلالهای آلی و آلایندهای گازی نیز شامل نیتروژن، دیاکسیدکربن، آمونیاک و جلالهای تبخیر شده هستند.
خوشبختانه پس از انقلاب و از اواخر دهه ۶۰ بهتدریج تمام واحدهای چرمسازی موجود در حاشیه شهرها به شهرکهای صنعتی بهنام چرمشهرها در ۴ ناحیه صنعتی شامل چرمشهر ورامین (در ۲۰ کیلومتری ورامین و در قسمت کویر)، چرمشهر مشهد (در ۴۵ کیلومتری مشهد)، چرمشهر تبریز (در ۲۰ کیلومتری تبریز) و چرمشهر ناحیه صنعتی ویان همدان (۴۵ کیلومتری همدان) منتقل شدند و این یکی از اقدامات درست و اساسی وزارت صنایع و دولت وقت بود. گرچه اکنون صنایع چرمسازی مستقر در آنها همچنان از کمبودها و مشکلات گلایهمند هستند اما این انتقال بخشی از مسائل مربوط به محیطزیست شهری را رفع کرد.
چرمشهرها دارای سیستم تصفیهخانه مرکزی پساب حاصل از فرآیند تولید چرم هستند اما این سیستمها هم بهدلیل طراحیهای اولیه غیراصولی از یک سو و رعایت نکردن اصول دفع پساب از سوی معدودی از تولیدکنندگان بهویژه سازندگان سالامبور از سوی دیگر، عملا توان تصفیه کامل پساب را براساس الزامات زیستمحیطی نداشته و سالانه مقادیر زیادی از پسابهایی که بهشکل ناقص تصفیه شدهاند به محیطزیست سرازیر میشوند که در آینده میتواند مشکلات زیادی را ایجاد کند. لازم است از هماکنون مسئولان و متولیان امر برای اصلاح آنها و تعبیه پیشتصفیههای مدرن با بهرهگیری از دانش و روشهای بهروز و پیشرفته از بهوجود آمدن فجایع زیستمحیطی برای آیندگان پیشگیری کنند. علاوهبر مشکلات مربوط به تصفیه پساب، کارخانجات چرمسازی متاسفانه در دفع پسماندهای جامد نیز موانع زیادی دارند و باید شرکت شهرکهای صنعتی تمهیدات لازم برای تعیین محل مناسب برای انتقال پسماند را بیندیشد تا خطر دفع ناقص پسماندهای جامد نیز در آینده گریبانگیر محیطزیست نشود. در بخش آلایندههای گازی که بیشتر حلالها، آمونیاک، نیتروژن و دیاکسیدکربن هستند، درحالحاضر بهدلیل پایین بودن غلظت و در حد مجاز بودن میزان رهاسازی آنها مشکلی وجود ندارد.
همچنین توجه به این نکته ضروری است که در جهان امروز علاوهبر الزام رعایت ضوابط مربوط به محیطزیست برای تصفیه و دفع آلایندههای بهوجود آمده در فرآیند تولید صنایع چرمسازی، چرم تولید شده نیز باید فاقد مواد مضر به سلامتی مصرفکنندگان باشد. در چند سال اخیر، مقرراتی در اروپا در حوزه بازارهای بینالمللی بهاجرا گذاشته شده که براساس آن چرم و کالای تولید شده از آن برحسب مصرف خود نباید بیش از یک حد معین حاوی عناصر شیمیایی مضر و سمی باشند؛ بنابراین چرمسازان برای اینکه بتوانند در بازارهای بینالمللی و رقابتی حضور یابند ملزم به رعایت معیارهای این مقررات هستند.
نظر شما