شناسهٔ خبر: 45163157 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

«تلخ و باورنکردنی»؛ واکنش اهالی رسانه به خبر درگذشت شیده لالمی

صاحب‌خبر -

شفقنا رسانه- روز گذشته خبر درگذشت شیده لالمی، دبیر اجتماعی روزنامه همشهری، اهالی رسانه را در شوک بزرگی فرو برد. خبر تلخی که به سرعت در رسانه ها و شبکه های اجتماعی منتشر شد. در ادامه واکنش برخی از روزنامه نگاران به این خبر را بخوانید…

 

به گزارش شفقنا رسانه، افشین امیرشاهی، روزنامه نگار با اشاره به خبر درگذشت شیده لالمی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: « برایم باور پذیر نیست، واژه ناباورانه، هیچ وقت برایم مفهوم نبود. اکنون اما می‌دانم ناباورانه یعنی چه؟ یعنی با واقعیت رو به رو بشوی و نتوانی آن را باور کنی. مگر می شود رفتن شیده لالمی را باور کرد؟ ناباورانه‌ای که باور پذیر نیست. ناباوری همیشه با بهت همراه است. گاهی هم آتش به پا می‌کند. مرگ شیده بهت زده‌ام کرد و درونم را آتش زد. انگار ذهنم تلف شده است. دوست داری همه چیز خواب باشد، دوست داری ببینی همه ناباوری‌هایت فقط یک خواب بود و بس .او برای همیشه در پس ناباوری من پنهان شد. شیده ستاره درخشانی بود که خیلی زود خاموش شد. تاب خاموشی او سخت است.»

نیلوفر قدیری، مدیر مسئول روزنامه همشهری هم در توییتی نوشت: «امشب برای صفحه اول روزنامه باید از پوشه «خانم شیده لالمی» عکس انتخاب می کردیم. تیترانتخاب می کردیم. برای کسی که هرشب ساعت ۱۲ درباره تیترها پیام می داد، درباره گرافیک صفحه: صفحه می تونست بهتر بشه…کاش تیتر واکسن هم می آوردی… امشب برای شیده لالمی عکس و تیتر صفحه اول انتخاب کردیم».

فهیمه طباطبایی، روزنامه نگار روزنامه همشهری هم ضمن انتشار تصویری از سنگ مزار مرحوم لالمی نوشت: «شیده باورم نمی شود تو را اینجا می‌ببینم. بین این همه تل خاک سرد. در میان این بی نهایت تنهایی و تاریکی. تو همیشه برعکس من پر امید بودی. درستش این بود که امروز بعد از اینکه صفحه را بستیم با هم برگردیم سمت خانه. نه اینکه من از روزنامه بیایم بهشت زهرا دنبالت. تلخم شیده، تاریکم شیده.»

فرزانه آئینی، روزنامه نگار هم با اشاره به ویژگی های او نوشت: «کاربلد، مهربان و ‌پرانرژی بود. رفتن یکباره‌ اش، تحریریه همشهری را داغدار و شوکه کرد… تلخِ تلخیم».

آرمین سلیمانی، روزنامه نگار هم توییت زد: «آه از غمی که تازه شود با غمی دگر ».

سعیده اسلامیه، روزنامه نگار با هشتگ شیده لالمی نوشت: «چه ناگهان آدم تبدیل به عکس و هشتگ می شود.»

کامران بارنجی، روزنامه نگار هم در توییتی نوشت: « شیده از حرفه‌ای‌ترین و بهترین‌هایی بود که در حرفه‌ام دیدم. همیشه دوست داشت درباره کارهایش نظر بدهیم. الان شاید فرصتی باشد که همه‌مان بگوییم شیده لالمی را با کدام گزارش یا فعالیت کاری‌اش به خاطر خواهیم سپرد: خودم: گزارش بی‌نظیر قصه شهر گردو!»

داوود پنهانی، روزنامه نگار دیگری بود که با اشاره به نحوی آشنایی اش با مرحوم لالمی نوشت:  « اولین بار شیده لالمی را در روزنامه ‌ایران دیدم، سالش را خوب یادم نیست. اوایل دهه‌ی ۸۰ بود. در سرویس گزارش نشسته بود و وقتی رسیدم، بابک بانصیری معرفی‌اش کرد. قبل از آن گزارش‌هایش را خوانده بودم و به بابک گفته بودم که چقدر گزارش‌هایش خوب است. آن روز کلی راجع به گزارش‌نویسی صحبت کردیم. از آن روز تا الان بیش از ۱۵ سال گذشته و بارها در رسانه‌های مختلف مستقیم و گاه حق‌التحریری کار کرده بودیم و هر وقت صحبت گزارش‌نویسی می‌شد می‌گفتم که شیده لالمی یکی از بهترین گزارشگران ایران است. خیلی ناراحتم، خیلی تلخ و شوکه‌ام.»

محمدرضا زمردیان، روزنامه نگار هم در صفحه توییتر خود نوشت: «شیده لالمی از حرفه‌ای ترین و با اخلاق ترین خبرنگاران حوزه اجتماعی درگذشت. خبری که قابل باور نیست. تسلیت گفتن هم سخت است».

محبوبه خوانساری، خبرنگار دیگری بود که در توییتی به خصوصیات مرحوم شیده لالمی پرداخت و نوشت: «شیده لالمی از توانمندترین روزنامه‌نگاران حوزه اجتماعی بود. عاشق روزنامه‌نگاری بود. بارها از وضعیت خسته شد. خواست حرفه‌اش را تغییر بدهد اما باز برگشت.  پایان‌نامه ارشدش درباره روزنامه‌نگاری تحقیقی بود. یک دوره در روزنامه ایران گزارش‌های درخشانی می‌نوشت که تک تک آن‌ها را دارم.»

حسن ظهوری، خبرنگار هم با اشاره به خبر فوت شیده لالمی در توییتی نوشت: «خانواده مطبوعات ایران یکی از بهترین خبرنگاران خود را از دست داد. شیده، قلمی توانا و نگاهی دقیق به موضوعات اجتماعی داشت. با او سال‌‌ها در خبرگزاری میراث فرهنگی همکار بودم. یادش گرامی».

شهریار شمس مستوفی، دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران هم در توییتی خبر داد که «سالن اجتماعات انجمن‌صنفی‌روزنامه‌نگاران به نام شیده لالمی نامگذاری شد».

حمید حاجی پور، گزارش نویس روزنامه ایران هم با بیان اینکه از شنیدن خبر فوت شیده لالمی شوکه شده است در صفحه توییتر خود نوشت: « چه دنیای بی‌ارزشی شده است. چقدر دوست و عزیز را داریم از دست می دهیم. یادت سبز خانم لالمی با آن قلم توانمندنت.»

ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار هم در صفحه توییتر خود نوشت: «احساس مرگ می کنم از شنیدن این خبر». او در توییت دیگری تاکید کرد که «مجله زنان و زندگی به صاحب امتیازی و سردبیری شیده لالمی منتشر می شد.»

نسرین وزیری، روزنامه نگار هم ضمن بیان اینکه «روزنامه‌نگاری تحقیقی، ژانر فراموش شده‌ای است که شیده لالمی با کارهای نابش؛ به آن جان ‌داد»، در صفحه توییتر خود نوشت: « قبل از او ژیلا بنی‌یعقوب چنین می‌نوشت و بعد از او … مرگش باور کردنی نیست؛ شیده از جنس زندگی بود؛ خود زندگی بود؛ آگاه، جسور، منتقد، خوش قلم، کمتر فارغ‌التحصیل روزنامه‌نگاری به گردش می‌رسید».

محمد مطلق، دبیر گروه گزارش روزنامه ایران با اشاره به گزارش های مرحوم لالمی نوشت: «پارسال با دخترم یک دوره گزارش‌خوانی داشتیم و از مجموعه‌هایی مثل «به من دروغ نگو» و «تجربه‌های ماندگار» رسیدیم به گزارش‌نویس‌های خودمان. چهار شب هم شیده لالمی خواندیم. من آدم‌ها را با کلمه‌های‌شان می‌شناسم و به یاد می‌آورم. کلمه‌ها هرگز نمی‌میرند گاهی مثل امروز پژواک می‌شوند.»

ترانه بنی یعقوب، روزنامه نگار هم در صفحه توییتر خود نوشت: «شیده عزیزم، شیده دوست داشتنی ام. پرکار، اهل فکر و اندیشه، شیده زلال. بدون  های‌‌و‌هوی و شوآف کار می کرد، بهتر از خیلی از ماها. از شبکه های اجتماعی خوشش نمی امد، می گفت وقت گیر است و… .  او قطعا بهترین بود. نه فقط در کارش که در همه چیز. من باور نمی کنم که رفته، نه الان و نه هیچ وقت دیگر.»

سعید ارکان زاده یزدی، روزنامه نگار هم با اشاره به شوق زندگی و کار در وجود مرحوم شیده لالمی نوشت: «دریغا آنان که امیدوارترند و شور زندگی بیشتری دارند، از این دنیای کج‌رفتار زودتر درمی‌گذرند. در آخرین ملاقات با شیده لالمی، همین چند هفته پیش، برق شوق و هیجان کارهایی که در سر داشت در چشمانش می‌درخشید. فقدانش کم‌رونقی آن نوع روزنامه‌نگاری را پررنگ‌تر می‌کند که برگزیده بود.»

علی شاکر، روزنامه نگار هم در توییتی نوشت: «ای وای! شیده لالمی دوست، هم‌کلاس و همکارم، فوت شد. تا همین یکی دو‌روز پیش سر یک کتاب با هم مشغول کار بودیم. آن همه شوق زندگی، آن همه دغدغه مفید بودن …».

محمد باقر زاده، خبرنگار اجتماعی در روزنامه شرق هم خبر درگذشت مرحوم لالمی را باورنکردنی خواند و در صفحه توییتر خود نوشت: «خبر درگذشت شیده لالمی به‌حدی تلخ، دردناک و باورنکردنی است که شاید بهترین کار سکوت باشد ولی همین هم نشدنی است. این چندسال با هر خبر مهمی در حوزه اجتماعی، سریع یاد گزارش‌های شیده می‌افتادم؛ می‌گفتم این‌که تازه نیست و قبلا شیده درباره‌ش گزارش نوشته است؛ مثلا همین نان قسطی.»

مهراوه خوارزمی، روزنامه نگار هم در صفحه توییتر خود نوشت: «مرگ ریحان می چیند. اما باور اینکه شیده لالمی، روزنامه‌نگار سخت‌کوش حوزه اجتماعی به همین‌ راحتی رخت زندگی به دیوار مرگ آویخته سخت تر از آن است که با چنین جمله ای بشود هضمش کرد…»

 

نظر شما