به گزارش خبرنگار افتخاری ایکنا، دفتر مرجعیت دینی و علمی آیتاللهالعظمی جوادی آملی در شرق تهران بهمناسبت سالروز شهادت حضرت زهرا(س) در ویژهنامهای به تبیین اندیشههای فاطمی این مرجع عالیقدر تقلید برگرفته از کتاب ارزشمند «فاطمه اسوه بشر» پرداخت که مشروح آن در متن ذیل از نظر میگذرد.
وجود با بركت حضرت زهرا(س) همانگونه كه در ابعاد مختلف زندگی به سان مشكاتی نورانی هدايتگر دلهای مشتاقان بهسوی كمال و رستگاری است، برای معرفی بهترين شيوههای تربيتی از منظر دين و بيان شيوه تعليم و تربيت فرزندان و اطرافیان و نحوه پاسخگويی و آموزش مسائل دينی و ديگر ابعاد تربيتی و آيين همسرداری نيز همچون رسول خدا(ص) الگوی بیبديلی است.
امروزه محققان علوم تربيتی میكوشند تا عوامل پيدا و پنهان ساختار شخصيت انسان و شاكله وجودی او را بررسی كنند و به همه زمينهها، عوامل و موانع تربيت دست يابند و در جهت پيشرفت علوم تربيتی آن را بهكار گيرند. اگر از اين زاويه به مراحل تكوين، رشد و بالندگی دوران زندگی حضرت زهرا(س) نگاهی داشته باشيم، متوجه خواهيم شد كه هر اندازه علوم تربيتی پيشرفت كند، شخصيت والای كوثر ولايت و مادر امامت بیشتر شناخته شده و انوار زهرای مرضيه(س) بهتر جلوه خواهد كرد و در اين مسير، نمونهای بارزتر از آن حضرت يافت نخواهد شد.
مهمترین ابزار تربیتی حضرت زهرا(س)
حضرت فاطمه(س) در طول زندگی 18 سالهاش، همه عوامل و زمينههای تربيتی را در راه رسيدن به كمال تجربه كرده و خود نيز در اين زمينه بهترين بهره را برده است. يكی از مهمترين ابزارهای تربيتی آن حضرت، ايجاد انگيزه درونی و محبت و عشق به خوبیها و كمالات در افراد است؛ محبتی كه از درون خود او میجوشد و در رفتار و گفتارش به چشم میخورد.
علاقهمندی حضرت نسبت به سعادتآفرينی برای ديگران فرد را تحت تأثير قرار میدهد؛ منش حضرت به گونهای است كه هر مخاطبی را شيفته و دلداده عظمت وجودی خود كرده و از اين طريق افراد را بهسوی سعادت سوق میدهد؛ زيرا محبت و دلدادگی به خوبان، انسان را در رسيدن به كمال مطلق و سرچشمه رستگاری ياری میرساند؛ چراكه انسان بدون محبت هيچگاه به مقصد دلخواه نخواهد رسيد.
مزد رسالت؛ محبت و مودت نسبت به حضرت زهرا(س)
امام باقر(ع) فرمود: «هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ؛ آيا دين غير از محبت است؟» از اينرو، خداوند متعال مزد رسالت را فقط مودت و محبت نسبت به حضرت زهرا(س) و اهل بيت(ع) قرار داده است: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي» زيرا بدون اين محبت همه زحمات پيامبر(ص) در هدايت جامعه و اصلاح امت به هدر خواهد رفت.
محبت در سيره اين ذوات نورانی، در همه مراتبش در طول محبت خداوند قرار دارد؛ يعنی همه محبتهای آنها به عشق الهی ختم میشوند و به همين دليل، دوست داشتن اهل بيت عصمت و طهارت(ع) انسان را به سوی خدا سوق میدهد. امام صادق(ع) فرمود: «اگر دوستیها و دشمنیها و بذل و بخششهای كسی برای خدا باشد، او به بالاترين درجات ايمان رسيده و ايمانش كامل شده است»؛ از اين رهگذر، ابراز مهر و محبت، دلهای مشتاق را صيد، آتش كينهها و اختلافات را خاموش، افسردگیها را معالجه و سختترين شرايط زندگی را تحملپذير میکند.
حضرت فاطمه(س) افزون بر برخورداری از زمينهها و عوامل رشد و تربيت، در آغوش موفقترين مربی دنيای بشريت؛ حضرت خاتمالانبيا(ص) پرورش يافته است. آن حضرت مهربانیها و گذشتها و بردباریهای مادر فداكار خويش را در سالهای نخستين عمر خود شاهد بود و رفتارهای مهرآميز پيامبر(ص) را نيز نسبت به همسر و فرزندانش به نظاره نشسته بود. پيامبر گرامی اسلام(ص) با بوسه زدن بر دستان فاطمه(س) و ابراز محبت ويژه به او در پيش چشمان ديگران، بنيان مهر و وفا و روابط عاطفی و آيين مهرورزی را در منطقهای كه به غير از خشونت و بربريّت چيز ديگری حاكم نبود و زنده به گور کردن دختران در آن سنتی ديرين بود، استوار کرد و در اين راستا خاندان رسالت را بهعنوان الگويی الهی معرفی فرمود.
حضرت زهرا(س) در اوج بیمهریهای انسانهای جاهل به دخترانشان، بيشترين محبت را از پدر بزرگوارش احساس كرد و همه آن را در زندگی به ديگران بخشيد.
آن حضرت را «حانيه» ناميدند؛ يعنی بانويی كه با شوهر و فرزندانش بسيار مهربان و دلسوز بود و «حبيبه» گفتند؛ يعنی دوستدار و محبوب رسول خدا(ص) بود و «ام ابيها» لقب گرفت؛ چراكه برای پدر گرامیاش نه فقط يک دختر بلكه چون مادر بود.
يكی از ويژگیهای حضرت زهرا (س) عنايت آن گرامی به امت اسلام بهويژه شيعيان اميرالمؤمنين علی(ع) است؛ بهگونهای كه هرگاه دعا میكرد، همچون پدرش ديگران را بر خود مقدم میداشت و برای مردان و زنان مؤمن دعا میكرد و برای خودش دعا نمیکرد، از حضرت در اين باره پرسيدند كه فرمود: نخست همسايه وانگه اهل خانه.
مهریه حضرت زهرا(س)؛ شفاعت از گناهکاران امت
هنگام ازدواج حضرت فاطمه(س) وقتی مقدار مهريه معين شد و آن بزرگوار از مبلغ مورد نظر آگاهی يافت، خطاب به پيامبر(ص) عرض كرد: يَا رَسُولَ اللهِ! اِنَّ بَنَاتَ النَّاسِ يَتَزَوَّجْنَ بِالدَّرَاهِمِ فَمَا الْفَرْقُ بَيْنِي وَ بَيْنَهُنَّ؟ اَسْألُكَ تَردَّهَا وَ تَدْعُوا اللهَ تعالي اَنْ يَجْعَلَ مَهْرِي الشَّفَاعَةَ فِي عُصَاةِ اُمَّتِكَ؛ ای رسول خدا، مهريه دختران مردم درهمهاست، پس چه فرقی بين من و آنها خواهد بود؟ تقاضا دارم مهريه مرا بازگردانی و از خداوند متعال بخواهی كه مهريه مرا شفاعتِ گناهکاران امت تو قرار دهد.
آنگاه حضرت جبرئيل نازل شد در حالی كه در دستش پارچهای لطيف ابريشمين قرار داشت و روي آن نوشته شده بود: جَعَلَ اللهُ مَهْرَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاء شَفَاعَةَ الْمُذْنبينَ مِنْ اُمَّةِ اَبِيهَا؛ خداوند متعال مهريه فاطمه زهرا(س) را شفاعت از گناهكاران امت پدرش قرار داد.
احتضار و لحظات پایانی عمر حضرت
هنگامی كه حضرت فاطمه(س) به حال احتضار رسيد، وصيت كرد كه آن پارچه را روی سينه و زير كفنش قرار دهند و فرمود: «روز قيامت كه محشور شدم، اين نوشته را با دستم بلند كرده و گناهکاران امت پدرم را شفاعت میكنم.»
اسماء بنت عميس میگويد: «در آخرين لحظات زندگی حضرت فاطمه(س) حضور داشتم. آن بانوی بانوان عالم غسل كرد، لباسهایش را عوض كرد و در گوشه منزل به راز و نياز مشغول شد. پيش رفتم تا از نجواهای آن بزرگوار با حضرت حق آگاه باشم. حضرت فاطمه(س) را ديدم كه رو به قبله نشسته و دستها را بهسوی آسمان برده و با كمال خلوص زمزمه میكند: «إِلَهِي وَ سَيِّدِي اَسْئَلُكَ بِالَّذينَ اصْطَفَيْتَهُمْ وَ بِبُكاءِ وَلَدَيَّ في مُفارِقَتي اَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شيعَتي وَ شِيعَةِ ذُرِّيَتِي؛ خداوندا، ای آقای من، از تو میخواهم به حق انسانهايی كه برگزيدهای و به نالههای دو فرزندم(حسن و حسين) در فراق من، از گناه شيعيان من و پيروان فرزندانم درگذری.»
ورود حضرت در محشر و ندای منادی
جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا(ص) نقل میكند: «روز قيامت، دخترم فاطمه با جلال و شكوه و عزت و احترام در ميان انبوه فرشتگان آسمان وارد محشر میشود، آنگاه منادی با صدای رسايی ندا میدهد: ای اهل محشر، چشمان خود را ببنديد كه فاطمه دختر محمد میخواهد عبور كند.
آن روز پيامبران، اوليای الهی، صديقان، شهيدان و همه مردمان چشمان خود را میبندند تا دخترم فاطمه در ميان هالهای از نور از صفوف محشر رد میشود و به مقابل عرش الاهی میرسد و در آن جا عرض میكند: «إِلَهِي وَ سَيِّدِي ذُرِّيَّتِي وَ شِيعَتِي وَ شِيعَةُ ذُرِّيَّتِي وَ مُحِبِّيَّ وَ مُحِبِّي ذُرِّيَّتِي؛ بارالها، ای آقای من، فرزندانم و شيعيانم و پيروان فرزندانم و دوستانم و دوستان فرزندانم را نجات بده. آنگاه خداوند فرمان میدهد: كجايند فرزندان، شيعيان و دوستان فاطمه و دوستان فرزندان فاطمه؟ آنان به پيش میآيند در حالی كه فرشتگان رحمت خدا گرداگردشان را گرفتهاند و فاطمه همه آنان را داخل بهشت میبرد.»
امیرمحسن سلطاناحمدی
انتهای پیام
نظر شما