وقتی آستانه صبر در فوتبال کم شود...
فوتبال علیه مربیان یا مربیان علیه فوتبال؟
نویسنده : سعید واعظ / گروه ورزش
صاحبخبر - این روزها که تنور مسابقات فوتبال لیگ برتر داغ شده است شاهد این موضوع هستیم که حاشیههای فوتبالمان از اصل آن فراتر رفته و هر کدام از مربیان و مدیران با صدور بیانیه و پرخاشگریهای فراوان طرف مقابل را به گوشه رینگ میبرند! به راستی چرا آستانه صبر در فوتبالمان کم شده است؟ سبک وشیوه مربیگری با مطالعه روی عملکرد و رفتار مربیان موفق و حتی ناموفق تاریخ، در مییابیم که آنها با توجه به تفکرات، روحیات و فلسفه ذهنیشان، سبکهای مختلفی در مربیگری داشتند. مربیان فوتبال، به غیر از تفکر فنیشان، سبکهای رفتاری مختلفی دارند. سرزنشگر این دسته از مربیان دائماً در حال ایراد گرفتن از بازیکنانش بوده و خشم و عصبانیت یکی از پارامترهای تأثیرگذاری است که آنها برای افزایش تمرکز بازیکنان استفاده میکنند. کاریزماتیک مربیان کاریزماتیک دارای یک جذبه ذاتی هستند و میتوانند با تکیه بر این خاصیت، بازیکنان، مدیران و حتی تماشاگران را تحت تأثیر خود قرار دهند. در فوتبال ایران علی پروین و ناصر حجازی را میتوان از این نوع مربیان قلمداد کرد. هراسانگیز الکس فرگوسن، بهترین نمونه برای چنین مربیانی است. آنها مانند مربیان سرزنشگر مدام در حال پرخاشگری نیستند اما اگر تیم تحت حمایتشان خواستههای آنها را اجرا نکند با فریاد و هیاهو (در رختکن) بازیکنان را بیدار میکنند. همین رفتار باعث میشود که تمام بازیکنان از چنین مربیانی هراس داشته باشند. در فوتبال لیگ برتر امیر قلعهنویی با این سبک خو گرفته است. «فوتبال یعنی زندگی» به قول سایمون کوپر، فوتبال یعنی زندگی، روزی که یک اتفاق فوتبالی نیفتد معنای یک روز نافرجام است. انگار خورشید مثل همیشه غروب نمیکند. فوتبال هیچ وقت فوتبال نیست. این ورزش جنگ به وجود میآورد. جنگ باید در شطرنج مستطیل سبز طی شود نه اینکه یک تیم با شکست در پایان مسابقه، مدیر، مربی و بازیکنانش به ناگاه از کوره در بروند و با الفاظ رکیک و سخیف از خجالت تیم رقیب در آیند. شکستها ستونهای موفقیت هستند. باید آستانه صبر را در هر محل و زمان بالا ببرند که پشیمانی به بار نیاورند. صبر، بالاترین هنرهاست. نظر میشل پلاتینی پلاتینی، در مصاحبه با مجله اکیپ گفته بود؛ یک تیم فوتبال نماد زندگی و فرهنگ یک کشور است. وقتی عوامل اجرایی، بازیکنان و کادر فنی یک تیم آستانه صبرشان کم باشد و با پرخاشگری و فحاشی از خجالت یکدیگر در آیند، مردم کشورهای دیگر یا منطقه هم به شهر صاحب آن تیم و باشگاه بدبین میشوند و تر و خشک را با هم میسوزانند. مربیان مثل کتابند از روی بعضی مربیان باید مشق نوشت و آموخت. از روی بعضی از آنها باید جریمه نوشت و عبرت گرفت. بعضی دیگر از آنها را باید نخوانده کنار گذاشت. تعدادی از آنها را باید چند بار خواند تا معنیشان را فهمید. کلید خیلی از قفلهای زندگی، صبر، آرامش، و توکل است. زبان استخوان ندارد اما گاهی استخوانها را خرد میکند. مربیان فوتبال کشورمان باید آستانه صبر خود را بالا ببرند که آنها الگوی جوانان و بازیکنان هستند.∎
نظر شما