به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری؛ فاطمه ذکاوتی قراگوزلو،
«در روشنای دانش» کتابی است حاوی پاسخهای استاد «علیرضا ذکاوتی قراگزلو» به پرسشهای دکتر «سعید پورعظیمی» که توسط حوزه هنری استان همدان در پاییز ۱۳۹۹چاپ شده است. این کتاب خواندنی و متنوع، در ۴ گفتار تدوین شده است.
در گفتار نخست به بیان کودکی استاد و سرآغاز نویسندگی و سرودن ایشان و فضای فرهنگی همدان در آن زمان پرداخته میشود. خوانندگان میتوانند آثار استاد را که شامل حدود ۴۰ کتاب و صدها مقاله میشود و تاکنون منتشر شده در گفتار دوم ملاحظه کنند. در گفتار سوم دکتر پورعظیمی در قالب پرسشهای گوناگون نظرات استاد ذکاوتی را پیرامون موضوعات مختلف و جذاب از جمله مباحث قرآنی و دینی، سیر تأثیر فلسفه و دین بر یکدیگر، فرق و مذاهب و اندیشهورزان، تصوف، مباحث فقهی، ادبی، تاریخی و اجتماعی، نسبت دین و آزاداندیشی، سیر روشنفکری در ایران، زمینههای انقلاب مشروطه و اسلامی و وضعیت نشر کتاب و مطالعه در ایران جویا میشوند. در گفتار چهارم هم خاطرات استاد و تاریخ معاصر ایران و همدان بررسی میشود.
استاد علیرضا ذکاوتی قراگزلو پژوهشگر نام آشنا، مترجم و مؤلف در حوزههای مختلف فلسفی، ادبی، تاریخی، عرفان و ملل و نحل است. نثر موجز، ترجمه روان، طرح مطالب پیچیده در قالب عبارات ساده و قابل فهم، تاباندن نور آگاهی به گوشههای تاریک آثار ادبی و ارایه تحلیلهای اجتماعی-تاریخی به وقایع و انسانها از ویژگیهای بارز ایشان است. استاد ذکاوتی عاشق دانستن است و خواننده و مخاطبش را در این لذت سهیم میکند. او انسان آگاهی است که ذهنی بسیار دقیق، منطقی، منظم و تحلیلگر دارد. هرگاه نوشتههای او را میخوانید گویا قضیهای منطقی را خواندهاید، فرضیات و نتایج جملگی در جای خود به طور منظم قرار گرفتهاند و این محقق نمیشود مگر به سبب دامنه و عمق وسیع مطالعات و دانش او در زمینههای گوناگون.
دامنه فرهنگ و تاریخ مشرق زمین و به ویژه ایران آنقدر گسترده است که با هزاران گفتار هم نمیتوان آن را پوشش داد و گفتوگو کننده و نویسنده کوشیدهاند کار را به موضوعات گزیدهتر محدود کنند. نه وقت آن است که همه چیز گفته شود و نه این کتاب گنجایش آن را دارد. با اینحال آنقدر محورهای مهم و کلیدی در مباحث فلسفی، مذهبی، ادیان، عرفان، ادبی، فرهنگی، تاریخی و اجتماعی در این کتاب به بحث و گفتوگو گذاشته شده که خواننده احساس میکند دهها کتاب مرجع را مطالعه کرده و حتی افراد کنجکاو و مشتاق را وسوسه به مطالعه بیشتر میکند. در یک کلام مهمترین ویژگی این کتاب روشنگری است و پاسخ بسیاری از پرسشهایی که در ذهن هر ایرانی است میدهد و او را به داشتن ذهنی پرسشگر نسبت به مسائل اجتماعی، دینی و تاریخی تشویق میکند. در ادامه گلچینی از مطالب نو و مهم کتاب از نگاه نگارنده مقاله، فهرست شده است:
سیر تحول اندیشه و فلسفه و چگونگی برهمکنش تمدنها بر یکدیگر
• چگونه اندیشههای ناب شرقی یا هندی و فلسفه دو بنیادی ایرانی سر از فلسفه یونان در آورد؟ چرا یونان را مهد فلسفه میخوانند؟ جریان هلنیسم چه بود؟ گنوسیسم چیست و خاستگاه آن کجاست؟ چرا بیشتر نحلههای دینی از هلال خصیب (فلسطین، اردن، شام، اسراییل تا گوشهای از عراق) برخاسته است؟ چگونه فلسفه در یهودیت راه یافت؟ دین مانی چگونه دینی بود؟ چگونه میراث فلسفی و تفسیر مانوی از جهان و انسان در آموزههای مسیح راه یافت؟ مسیحیت بر زمینه میترایسم چگونه در اروپا گسترش یافت؟ اندیشه شرقی چگونه به غرب راه یافت و آمیخته با ادیان سامی دوباره به شرق بازگشت؟ این میراث فکری چگونه به دنیای اسلام رسید؟ چرا آن رنسانسی که در غرب شاهدش هستیم در شرق رخ نداد؟
اینها و دهها پرسش دیگر ذهن هر کاوشگری را به خود مشغول میکند و برای یافتن پاسخهای آن بایستی چندین کتاب را مطالعه کند. کتاب حاضر، مرجع مناسب و یکپارچهای است که میتواند به این دغدغههای فکری پاسخی به زبان ساده و شسته و رفته و در عین حال قانعکننده بدهد و راهگشای بحثهای جدی و علمی در این زمینه باشد.
• در قرن چهارم هجری یعنی رنسانس اسلامی تمدن یونان، روم، هند، ایران، فرهنگ یهود، مسیحیت و زرتشتی، در جهان اسلام با هم برهمکنش میکنند و اوج تفکر، تحولات اجتماعی و آفرینشهای ادبی (مانند شاهنامه) و فلسفی و علمی دیده میشود. البته نویسنده معتقد است مقولهای به نام «تمدن اسلامی یا مسیحی یا بودایی» نداریم، بلکه این جوامع مسلمان یا مسیحی و یا بودایی هستند که متمدن میشوند.[۱] آنچه تمدن اسلامی میخوانیم در واقع به نوعی رنسانس یا نوزایی یا بازآفرینی فرهنگ و تمدن ایران بوده است. مثلا بوعلی سینا مایه فلسفه و طبش یونانی، زبانش عربی و منش و فرهنگ او ایرانی است. مجموع این ویژگیها بوعلی را ساخته است.
• سه ابزار فرهنگ، صنعت و کشاورزی تمدن را به پیش میبرد. با حمله ویرانگر مغول از شرق و جنگهای صلیبی از غرب و فروپاشی خلافت عباسی از درون و غلبه ترکان، این تمدن فرو میریزد. نویسنده کتاب چگونگی تأثیر هر یک از این عوامل را بر فروپاشی این تمدن به خوبی تشریح میکند.
مسائل تاریخی
• یکی از مسائل جالب مطرح شده در این کتاب چگونگی غلبه ترکان بر ایران و جهان اسلام در زمان خلافت عباسیان است.
• در این کتاب دلایل اجتماعی و سیاسی سقوط ساسانیان به خوبی تشریح شده است.
• ممکن است برای بسیاری از علاقهمندان به مسائل تاریخی و اجتماعی و مذهبی، یافتن پاسخ مناسب به این پرسش که چرا بیتالمقدس صدها سال است مرکز نزاع بینالمللی است، کار سختی باشد. نویسنده کتاب خالی از شائبههای سیاسی و تعصبهای مذهبی به روشنی پاسخ این پرسش را داده است.
• نویسنده تعریف جامعی از «روشنفکر» ارائه کرده که با مفهوم رایج در ذهن ما تفاوت دارد. «روشنفکر عنصر آگاهی است که سخنگو و مدافع طبقه و قشر خاصی است». همچنین تعابیری نظیر «آزاد اندیش» و «آزادمنش» هم به خوبی توضیح داده شده است.
مسائل دینی
• مسائل فقهی و دینی گاه تکراری به نظر میرسند، اما چون شکل بحث آن در این کتاب با تحلیلهای اجتماعی و تاریخی توأم است، جلوه میکند، به ویژه آنکه نویسنده بدون قشریگری به آنها پاسخ داده است.
• تحلیل تاریخ ادیان در علامتی که عزاداران در مراسم عاشورا حمل میکنند، از نکات برجسته این کتاب است.
• اینکه ایرانیان چگونه به تشیع متمایل شدند و زمینههای اجتماعی و سیاسی رسمیت بخشیدن به تشیع در ایران، از موارد جالبی است که در این کتاب بدان پرداخته شده است.
فلسفه
• یکی دیگر از نکات کلیدی این کتاب این است که در شرق از گنوسیسم به بعد فلسفه همچنان میدان نبرد مباحثات ارسطویی و افلاطونی است و از دایره آن بیرون نرفته است. حتی به باور نویسنده، بوعلی و خیام و رازی در آستانه انقلاب علمی ایستادهاند اما بدان راه نیافتهاند. اما در غرب فلسفه خود را از قید ماوراءطبیعت رهانده و به قول نویسنده کتاب «فلسفه آن است که دستت را بدهی به دست عقل تا هر جا که تو را خواست، ببرد». ... به همین دلیل پیشرفتهای اروپا همه بعد از رنسانس رخ داد. در واقع رنسانس، عقل را آزاد کرد.
تصوف
• تصوف و تشیع نهادهای اجتماعی ریشهدار و از پشتوانهای قوی از سنت برخوردارند. سیر تصوف در ایران و نزدیکی و دوری آن از تشیع و شباهتها و تأثیرات آن دو بر یکدیگر در طول تاریخ، بخشی از تخصص نویسنده است که به خوبی در این کتاب تشریح شده است.
• یکی از تاکیدات و بحثهای مهم این کتاب این است که درویش مسلکی و تصوف نه تنها علت بسیاری از شکستهای ایرانیان نیست، بلکه خود معلول شرایط اجتماعی و شکستهای تاریخی است. حتی نویسنده معتقد است که تصوف در اصل، جنبشی بر علیه اشرافیت، دنیاپرستی و جامعه طبقاتی بوده است.
• نویسنده به خوبی چگونگی تأثیرپذیری تصوف از ادیان بودایی، مانوی، مسیحی و تا حدی زرتشتی را توضیح داده است.
• دلایل انحطاط تصوف در این کتاب به خوبی تشریح شده است.
• یکی از نحلههایی که در این کتاب بررسی شده، اخوان الصفاست.
ادبیات
• نویسنده تصریح کرده که تورات، انجیل و قرآن از مهمترین کتابهای جهان هستند. اینها از نظر اندیشه و فرم، سرچشمه بسیاری از متون برجسته ادبی و یا به عبارتی مادر ادبیات جهان هستند.
• یکی دیگر از زمینههای تخصصی نویسنده «مقامهشناسی» است. اینکه چگونه اعرابی که پیش از اسلام صرفاً زبان ادبی شعر را داشتند، دست به آفرینش این ژانر ادبی میزنند هم از بخشهای جالب این کتاب است.
• «سبک هندی شعر اندیشه و زندگی است»، یکی از نکات زیبایی که نویسنده بدان اشاره کرده است. از معروفترین شاعران سبک هندی و بابافغانی که تأثیر شگرفی بر این سبک داشته، در این کتاب سخن به میان آمده است.
• مهمترین اثر برجسته زبان فارسی شعر است. به باور نویسنده، شاعران زمان مشروطه از زبان شعر به جای مقالهنویسی تبلیغی استفاده کردهاند.
• یکی از زمینههای تخصصی استاد ذکاوتی بازنویسی داستانهای عامیانه قدیمی است. این قصهها افزون بر جنبه سرگرم کردن مخاطب، سیر تحول زبان فارسی و تحولات اجتماعی را هم نشان میدهند که تشریح این موضوع از بخشهای خواندنی این کتاب است. «زبان و تعبیرات عامه، معدن اصلی شعر است و ادبیات را غنی میکند».
• اسکندر یکی از شخصیتهایی است که هنوز در هالهای از ابهام است. به باور نویسنده ایرانیها هیچگاه نخواستند باور کنند که اسکندر غیر ایرانی آمده و ایران را ویران کرده است. پس معتقدند که اسکندر هم ایرانی بوده است.
• کسانی که کتاب خیام تألیف استاد ذکاوتی را مطالعه نکردهاند، میتوانند سرفصل بخشهای مهمی از آن را در این اثر بخوانند.
• استاد ذکاوتی و دکتر پورعظیمی بحث جالبی پیرامون حافظ از دو دیدگاه متفاوت، در این کتاب ارائه میکنند که قطعا در شناخت شخصیت حافظ، پارهای کژتابیها در شعر او و همچنین دلایل محبوبیتش بسیار روشنگر است.
• در قصههای قدیمی ایرانی زن چهره مطلوبی ندارد که این محصول نظام مردسالاری است. استاد ذکاوتی معتقد است اگر نویسندهای به زنی نقش داد قطعاً انسان روشنی بوده است. داستانهایی که در زبان فارسی به نام «مکر زنان» معروف است ظاهراً ضد زن است اما در واقع به گونهای تمجید از این شخصیت است. به عبارتی زن، با فکر و تدبیر همه نیرو و انرژیاش را صرف شکستن حصاری کرده که مردسالاری دور او تنیده است.
کلام آخر اینکه این کتاب روشنگر است و به قول نویسنده در مقاله «ابوحیان، اندیشمند ناسازگار» مطالعه کردن، درست اندیشیدن، بحث کردن و در جستوجوی حقیقت گشتن و نه دنبالهروی از حرفهای موروثی را به ما میآموزد.
انتهای پیام/
نظر شما