علی رستگار / روزنامه نگار
او هر بار خلاف پیشنهاد برخی سامانههای پخش فیلم که میگویند تیتراژ را رد کنید، بر تیتراژ یک یا چند فیلم یا سریال متمرکز میشود
و به نکاتی اشاره میکند که احتمالاً از نظرها دور ماندهاند؛ اینبار هشت فیلم با بازی عزیز اصلی!
دربی 17 بهمن 1348 دستکمی از یک فیلم سینمایی جذاب و دراماتیک نداشت؛ کورس محمود خوردبین، بازیکن جوان پرسپولیس با کاپیتان پرویز قلیچخانی پرآوازه، در دقیقه 82 بازی با موفقیت اولی به پایان رسید و او دروازه حسین قاضیشعار را باز کرد، اما مثل اینکه قرار نبود تکگل تاجیها که غلامحسین مظلومی آن را در دقیقه 9 زده بود، جبران شود. بازی وقتی سینماییتر میشود که ابوالقاسم حاج ابوالحسن، داور میدان، گل خوردبین را خطا میداند و مردود اعلام میکند. عزیز اصلی، نقش اصلی این بازی و دروازهبان کاریزماتیک پرسپولیس که تنها ستاره آن پرسپولیسِ بیستاره بود، از آن سمت زمین، خودش را برای شادی گل به همتیمیهایش میرساند که با رأی ناخوشایند داور روبهرو میشود. کمی مشاجره لفظی و خط و نشانکشیدنها افاقه نمیکند و اصلی، یک سیلی تاریخی و سرنوشتساز را توی گوش حاج ابوالحسن میخواباند. فدراسیون فوتبال، نتیجه بازی را سه بر صفر به نفع تاج اعلام میکند، اما این اعلام رأی، خدشهای به کیفیت این بازی دراماتیک و پرسونای تماشایی اصلی وارد نمیکند و از شمایل قهرمانیاش نزد طرفداران ارتش سرخ نمیکاهد، هرچند سینما و بویژه ساموئل خاچیکیان که او را به سینما دعوت کرد، انگار بیشتر نگاهی تاجی داشتند که «عزیز فنر» یا «پیراهن بنفش» را بیشتر در هیبت یک بدمن و ضدقهرمان میدیدند.
1. بیعشق هرگز/ 1345
صفر به روایت شاملو
این اولین حضور سینمایی اصلی، تیتراژ جالبی دارد. میان مچانداختنهای بوتیمار که حریفان را یکییکی از میان برمیدارد، زنی هم به سبک و سیاق قبایل آفریقایی، با حرکات موزون، شلنگتخته میاندازد. اسم عزیز اصلی در میان لحظاتی از این دلبریکردنها همراه حلقههای المپیک روی تصویر نقش میبندد. اصلی در این فیلم، نقش بدمنی بهنام صفر را بازی میکند و با ژستها و میمیک اغراق شدهاش، میخواهد بدجنستر به نظر برسد. دیالوگهایی هم که احمد شاملو برای اصلی نوشته، صرفاً به اغراق موجود دامن میزند و در اولین گام بازیگری، تصویر چندان جذابی از او ارائه نمیدهد.
2. خداحافظ تهران/ 1345
جنگ با اشرار
بعد از ظاهرشدن اسم بهروز وثوقی و پوری بنایی در دو قاب عینک دودی و نوشتهشدن اسم بازیگران دیگر، اسم عزیز اصلی را با «و» در تیتراژ مینویسند: «و عزیز اصلی». نقش او البته در این همکاری دیگر با خاچیکیان کوتاه ولی مثبت است؛ یک افسر هوانیروز که در جنگ با اشرار حضور دارد.
3. مأمور دوجانبه/ 1345
رودستخوردن از ایرج قادری
در تیتراژ این فیلم به کارگردانی مهدی میرصمدزاده هم مینویسند: «و عزیز اصلی». اینجا هم اصلی، نقش منفی است و در قالب رهبر گروهی خلافکار ظاهر میشود که از ایرج قادری رودست میخورد.
4. کشتی نوح/ 1347
وقتی اصلی پرتاب میشود!
رنگ نوشتههای تیتراژ این فیلمِ ماجراجویانه به کارگردانی خسرو پرویزی، بنفش است و بویژه وقتی نوشته میشود: «و عزیز اصلی»، انگار ادای دینی به رنگ پیراهن بنفش و مشهور او در دوران دروازهبانی است. اصلی اینجا هم در نقش منفی ظاهر میشود؛ بدمنی بهنام جاسم که با قهرمان فیلم با بازی ایلوش خوشابه درمیافتد. در صحنهای ایلوش، اصلی را روی دست بلند و به سمت جاشوها پرت میکند!
5. تونل/ 1347
راننده جاده چالوس
در تیتراژ این فیلم دیگر خبری از «و» هم نیست و عزیز اصلی، پنجمین بازیگری است که اسمش را مینویسند. اینجا هم رل او منفی است؛ یک راننده شروشور تهران ـ چالوس.
6. پنجه آهنین/ 1347
شلیک به بیک
در تیتراژ این ساخته مهدی میرصمدزاده هم سروکله واوِ احترام پیدا نیست. مهمترین لحظه بازی او، مشارکت در قتل همسر قهرمان فیلم و شلیک به بیک ایمانوردی است؛ زوم دوربین روی صورت ترسان اصلی، به یاد میماند.
7. پلی به سوی بهشت/ 1347
اون چارتا برادر
تیتراژ این فیلم بهصورت ناقص موجود است و نمیدانیم اسم اصلی را چطور نوشتند. او در این فیلم نقشی انسانیتر از دیگر فیلمهایش دارد و با سه برادر دیگرش میگوید و میخندد.
8.فاتحین صحرا/ 1350
اولین فیلم رادآخرین فیلم اصلی
محمد (تونی) زریندست که هم تیتراژ فارسی و هم انگلیسی برای این فیلم تدارک دیده بود، به شکل عجیبی اسم عزیز اصلی را در قسمتِ «و با معرفی» و در کنار نامهای دیگری چون دنی بنیادی و وجستا و سعید راد میآورد. این معرفی درباره راد که اولین فیلمش بود، درست است اما درباره اصلی که این آخرین فیلمش در دنیای بازیگری بود، منطق ندارد. اصلی اگرچه بیشتر با نقشهای منفی شناخته میشد، اما وداعش با سینما در نقش مثبت یک درجهدار ارتش تحت فرماندهی بیک ایمانوردی بود.
و سر آخر ایـــنکه
عزیز اصلی اگرچه در زمین فوتبال و بهعنوان دروازهبان، بهمراتب جذابتر و تماشاییتر بود و در سینما هرگز نقشی به اندازه نام و آوازهاش بازی نکرد و در همین چند فرصت هم از چند ژست و ادا فراتر نرفت، اما باز دم سینما گرم که همین هشت یادگاری تصویری را از او ثبت کرد. بازیگری که شباهتهایی هم با جک پالانس داشت که از قضا او هم بیشتر با نقشهای منفی شناخته میشد.
راستی عزیز اصلی، شبیه جک پالانس نیست؟
نظر شما