شناسهٔ خبر: 43621024 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: دفاع پرس | لینک خبر

شهیدان تلخابی؛ از دفاع مقدس تا حج خونین مکه

شهید علی تلخابی از شهدای روستای تلخاب استان مرکزی است که به اتفاق دو فرزندش در سال‌های دفاع مقدس به شهادت رسیدند و همسر بزرگوار شهید نیز در ایام حج در واقعه خونین مکه به فیض شهادت نائل آمد.

صاحب‌خبر -

به گزارش دفاع‌پرس از قم، کربلایی علی تلخابی، زاده روستای تلخاب فراهان استان مرکزی است که به اتفاق دو تن از فرزندانش به نام‌های احمد و ابوالقاسم در عملیات‌های والفجر مقدماتی، بدر و والفجر هشت به شهادت رسیدند و شهید کبری تلخابی همسر بزرگوار این شهید نیز سال ۱۳۶۶ در ایام حج در واقعه خونین مکه به فیض شهادت نائل آمد.

شهید علی تلخابی فرزند مسلم در تیر سال ۱۳۱۳ در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. در دوازده سالگی پدر خود را از دست داد و از همان دوران کودکی با چوپانی زندگی خانواده اش را می‌گذراند. شهید تلخابی از همان سال‌های نهضت انقلاب اسلامی از مریدان و مقلدان امام خمینی (ره) بود و هر سال خمس مال خود را به نماینده امام تحویل می‌داد.

انس به اهل بیت (س) و حرم مطهر حضرت معصومه (س) شهید کربلایی علی تلخابی را از روستا به قم کشاند و در سال ۵۷ در قم ساکن شد. شهید در سال ۵۷ و در زمان موج گیری انقلاب همگام با دیگر مردم شهید پرور هر روز در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد و نفرت و انزجار خود را نسبت به رژیم شاهنشاهی نشان می‌داد. در دوران پس از پیروزی انقلاب هم همواره در صحنه بود و بخصوص در آیین عبادی سیاسی نماز جمعه شرکت می‌کرد.

با آغاز جنگ تحمیلی، دو فرزندش به نام‌های ابوالقاسم و احمد در جبهه‌ها حضور پیدا کردند و به فیض شهادت نائل آمدند. شهید احمد تلخابی در عملیات والفجر مقدماتی سال ۱۳۶۰ به شهادت رسید و شهید ابوالقاسم نیز از نیرو‌های گردان حضرت رسول (ص) بود که در ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر به فیض شهادت نایل آمد.

شهید ابوالقاسم تلخابی در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «می‌خواهم بگویم خدایا اگر من در این برهه از زمان در بستر بمیرم، ننگ است. زیرا برادر شهیدم، احمد، در راه دین اسلام جانش را فدا کرد، من از خداوند متعال می‌خواهم که وقتی شهید شدم، مفقودالاثر شوم، می‌خواهم جنازه‌ام در توفان و زیر آب باران از بین برود تا با رویی سفید پیش برادرم احمد و امام حسین (ع) بروم،‌ای جوانان نکند در رختخواب و با ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید در حالی که حضرت علی (ع) در محراب عبادت به شهادت رسید. نکند در هوی و هوس خود بمیرید در حالی که علی‌اکبر در راه حسین (ع) به شهادت رسید»

شهید علی تلخابی علیرغم تقدیم دو فرزند شهید خیلی صبور بود و می‌گفت: «امام حسین (ع) در دشت کربلا برای برپایی اسلام ۷۲ شهید را فدا کرد. حالا نوبت ماست که جوانهایمان را برای دفاع از سرزمین اسلامی به جبهه‌ها اعزام نماییم»

کربلایی علی تلخابی نیز در سال ۱۳۶۴ عزم جبهه کرد و گفت: «همه ما باید در راه اسلام فدا شویم». در عملیات والفجر ۸ وقتی متوجه شدند وی پدر دو شهید است، او را به خط مقدم نمی‌بردند، اما به اجبار فرماندهان را متقاعد کرد و سرانجام پس از جانفشانی‌های فراوان در تاریخ ۱۲ اسفند همان سال در عملیات والفجر هشت منطقه فاو بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید و در جوار مزار فرزندانش در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) به خاک سپرده شد.

هنگام شهادت کربلایی تلخابی، به همسرش شهید کبری تلخابی گفتند: دو پسرت را از دست داده بودی بس نبود که همسرت را نیز به جبهه فرستادی، او در پاسخ آن‌ها می‌گفت: «حضرت علی (ع) برای چه شهید شد همسر من هم در این راه به شهادت رسید، از خدا می‌خواهم، من هم شهید شوم... وقتی شهید شدم خبر شهادتم را برایتان می‌آورند».

سال ۶۵ بود که بمباران هوایی شهر‌ها صورت می‌گرفت و همسر شهید به تنهایی با فرزندان کوچکش در شهر قم مانده بود و دوستان و آشنایان از او خواستند به روستا بیایید تا از حمله هوایی دشمن در امان باشد، همسر شهید می‌گفت: «سرنوشت هر چه باشد انسان آن را خواهد دید و مادامی که امام در جماران است من هم همین جا می‌مانم و به روستا نمی‌روم»

سرانجام شهید کبری تلخابی در سال ۱۳۶۶ جهت انجام فریضه حج به زیارت خانه خدا مشرف شد، در هنگام رفتن با حلالیت گرفتن از دیگران می‌گفت؛ «رفتنم با خودم، اما آمدنم با خدا است» و در حالی که در صفوف اولیه راهپیمایان برائت از مشرکین بود، بدست دژخیمان سعودی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

انتهای پیام/

نظر شما