به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، بررسی سبد هزینههای خانوارها و توجه به اولویتهایشان بیانگر این امر است که بخش زیادی از هزینههایی که خانوادهها متحمل میشوند، هزینههای غیر ضروری و برگرفته از توقعات بالا و باورهای غلط و چشم و هم چشمی و فرزند سالاری نابجا و یا رفاه زدگی است.
کلاسهای کنکور یکی از مهمترین دغدغههایی است که حتی خانوادههای متوسط و رو به پایین جامعه از لحاظ اقتصادی نیز درگیر آن هستند.
در سطح شهر شیراز، موسسات مختلفی فعالیت دارند که اکثر دانش آموزان از مناطق چهارگانه آموزش و پرورش شیراز، در این کلاسها حضور پیدا میکنند و هزینههای بسیاری را در این مسیر پرداخت مینمایند؛ هزینههای سرسامآوری که گاه تعبیری غیر از نجومی برای آن نداریم.
با بررسی اجمالی هزینههای دریافتی موسسات کنکور در شیراز که بسیاری از آنها در شهرستانها نیز نمایندگی دارند، به مبلغی بین ۲۰ تا ۱۸۰ میلیون برای دروس اختصاصی رسیدیم که معمولاً چهار درس را شامل میشود و اگر دانشآموزی کلاسهای دروس عمومی را نیز انتخاب کند هزینه این کلاسها نیز بر اساس شرایط آموزشگاه و موسسه متغیر است.
موسسات کنکور در شهر شیراز به سه دسته تقسیم میشوند که دسته اول ویژه و خیلی خاص است و افرادی گلچین شده از خانوادههای ثروتمند را پذیرش مینماید که هزینه کلاسهای آن، مبلغ نجومی ۱۸۰ میلیون تومان بوده؛ مبلغی که برای خیلی از افراد غیر قابل باور است.
دسته دوم موسسات پر سرو صدا و دارای تبلیغات تلویزیونی و شناخته شدهای هستند که هزینههایی مابین ۲۰ تا ۶۰ میلیون تومان را دریافت مینماید.
دسته سوم آموزشگاههایی هستند که هزینه ای بین شش تا ۴۰ میلیون تومان را برای دروس مختلف دریافت میکنند.
یکی از این موسساتی که بهصورت مخفیانه فعالیت میکند؛ فقط ۱۴ دانش آموز خاص را پذیرش کرده است و با دعوت از اساتیدپروازی از تهران و فراهم کردن برخی امکانات رفاهی علاوه بر آموزشهای کنکور که فقط ویژه رشته تجربیاست، رویکردها و نگاه سیاسی دانش آموزان را نیز تغییر داده و تقریباً میتوان گفت همه شرکت کنندگان در کلاسهای این موسسه افکاری ضد نظام و انقلاب پیدا میکنند.
در موسسات کنکور، کلاسها در دو دسته عمومی و خصوصی قابلدستهبندی هستند؛ کلاسهای عمومی که معمولا جمعیتی حدود ۲۰ تا ۱۰۰ نفره دارند و با این تعداد دانشآموز تشکیل میشوند.
دسته دوم خصوصی هستند. بسیاری از خانوادهها به اصطلاح برای دریافت کیفیت بالاتری از خدمات یا هر دلیل دیگری، به جای کلاسهای عمومی، از کلاسهای خصوصی استفاده میکنند.
این بازه عددی و تفاوت بین شرکت کنندگان در کلاسهای عمومی و خصوصی، به خاطر این است که شهرت معلم و استاد و البته آموزشگاه برگزارکننده کلاسها در آن اثرگذار است. سوای تعداد، در اعلام هزینه کلاسها هم این موضوع مهم است که استاد برگزارکننده چه کسی است و به همین خاطر هزینه این کلاسها در کلاسهای عمومی، برای دروس خصوصی بین یک میلیون و۵۰۰ هزار تومان تا چهارمیلیون تومان متغیر است و برای دروس عمومی هم این مبلغ بین ۵۰۰ تا دومیلیون تومان تغییر میکند.
در کلاسهای خصوصی نیز، استادی که اسم و رسم خاصی دارد و به قولی بین کنکوریها شناختهشدهتر است، پول بیشتری دریافت میکند و نجومیتر است. برای مثال استادی که اسم و رسم خاصی ندارد و شهیر نیست، هزینه کلاسش از ساعتی۵۰ هزار تومان شروع میشود و گاهی تا ۱۵۰هزار تومان میرسد. اما در مقابل هزینه کلاس استادی که شناختهشده باشد از ساعتی ۵۰۰ هزار تومان تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دریافتی دارد که رقم عجیبی به نظر میرسد.
بسیاری از آموزشگاهها علاوه بر این کلاسها، حل تمرین نیز دارند که شهریه این کلاسها هم میانگین ساعتی ۵۰ هزار تومان تا ۱۵۰ هزار تومان است.
در کلاسهای عمومی و خصوصی جزوات و آزمونهایی هم وجود دارد که حجم و تعداد صفحههای جزوات تعیینکننده قیمت آنهاست. آزمونها هم معمولا هزینهای ندارند، هزینهاش با شهریه کلاسها حساب میشود.
یک نکته قابلتامل دیگر در ارتباط با کلاسهای خصوصی حضور اساتید کمکی یا به قول معروف همان «TA»ها هستند. بسیاری از اساتید شناختهشده و شهیر کنکوری تعدادی از شاگردان خود را به جای خود به کلاسها میفرستند اما همه یا بخشی از هزینه دریافتی به حساب آنها واریز میشود، چراکه آن استاد کمکی دانشجو یا معلم تازهکاری است که برای کسب شهرت یا کمک به استاد خود این کار را انتخاب کرده است و برای شناختهشدن یا هر دلیل دیگری از دریافت پول محروم است یا امتناع میکند.
مشارکت سالانه بیش از یک میلیون داوطلب کنکور در کلاسهای تقویتی و کنکور و تجدیدی، درآمد موسسات مشاوره و برنامهریزی تحصیلی و... بخش بزرگی از چرخه مالی تحصیلات و کنکور را در کشورمان شکل میدهند.
به گفته یکی از روانشناسان و مشاوران تحصیلی، در مورد گردش مالی موسسات آموزشی در کشور آمار ضد و نقیض به گوش میرسد که با توجه به عدم شفافیت مالی بسیاری از این موسسات امکان ارزیابی دقیق میسر نیست، اما آمارهای اعلامی از سوی مراجع ذیربط در مورد چرخه کنکور عددی بالغ بر ۳۰ تا ۴۰هزار میلیارد تومان را بهصورت سالانه شامل میشود.
در مورد درآمد موسسات انتشارات کتابهای کنکور نیز عددی بالغ بر هزار میلیارد تومان بهعنوان حداقل برآورد میشود. جدای از این آمارها هم اکنون ۱۱ درصد از ۱۴ میلیون دانشآموز کشور در مدارس غیردولتی تحصیل میکنند. که طبق برنامه ششم توسعه این رقم باید به ۱۵ درصد برسد، اگر هر کدام از آنها به طور میانگین ۶ میلیون تومان شهریه بدهد، گردش مالی شهریه مدارس غیرانتفاعی به ۹ هزار و ۲۴۰ میلیارد تومان میرسد. این در حالی است که کل بودجه آموزش و پرورش در سال ۹۸، مبلغ ۵۶ هزار میلیارد تومان بوده است.
بعد از مدارس غیردولتی نوبت به پدیده جدید این روزهای کشور یعنی فروش و تبلیغ فیلمهای آموزشی و کمک آموزشی میرسد. این موسسات بهطور معمول با خرید آنتن از صداوسیما و تبلیغ روشهای خاص که معمولا فقط در شکل خاصی از سوالات و تستها کاربرد دارند، سعی در ایجاد این حس در مخاطب دارند که با خرید محصولات آن موسسه با کمترین تلاش و بدون زحمت زیاد امکان موفقیت خواهند داشت.
از آفات کار این موسسات همین بس که باعث میشوند دانشآموزان بهجای توجه به علم و علمافزایی تنها به دیدی سطحی جهت حل تست و کسب نمره بسنده کنند. ایجاد دوگانگی با برنامههای تدریس مدرسه و القای تفکر عدم اعتماد به دانش معلمان مدرسه از دیگر آسیبهای اینگونه موسسات است.
گردش مالی صدها میلیاردی اینگونه از موسسات زمانی مشخص میشود که سهم میلیاردی صداوسیما از محل تبلیغات این موسسات، مهر تاییدی بر این ادعاست، بهطوریکه شنیدهها حاکی از آن است که فقط در مورد یک مورد خاص این موسسات مبلغی بالغ بر ۶۰۰میلیارد تومان در ازای پخش ۱۳ برنامه در یک ماه پرداخت داشتهاند.
علاوه بر موارد ذکر شده، امروزه با توجه به عطش جامعه برای قبولی در رشتههای خاصی همچون پزشکی و کمبود ظرفیت دانشگاههای داخلی به نسبت شرکتکنندگان، گروهی از داوطلبان برای رسیدن به رشته دلخواه تصمیم به مهاجرت و ادامه تحصیل در دانشگاههای خارج از کشور میگیرند. وجود این نیاز به ایجاد موسسات اعزام دانشجو منتهی شده است. شیوه کار این موسسات و مبالغ دریافتی از داوطلبان بسته به کشور، دانشگاه، رشته و مقطع متقاضی متفاوت است. بسیاری از این موسسات کلاسهایی را در قالب آمادگی برای شرکت در آزمونهای این دانشگاهها برگزارمیکنند. برگزاری کلاسهای زبان و هوش و استعداد تحصیلی وغیره از دیگر کلاسهایی است که بار مالی مضاعفی را بر داوطلبان تحمیل میکند. از گردش مالی این موسسات اطلاعات دقیقی در دست نیست ولی با توجه به آمار اعلامی از سوی رئیس بنیاد ملی نخبگان مبنی بر تحصیل ۴۸۰۰۰هزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور، عدد قابل توجهی برای درآمد این موسسات میتوان متصور شد.
ذکر همه این نکات از این جهت بود که یکی از مهمترین دلایل عملکرد خودمختارانه موسسات کنکور, عدم نظارت بر کار کرد این موسسات و آموزشگاهها است که در شهر شیراز و استان فارس، این عدم نظارت پر رنگتر است و لازم است که متولیان امر نگاهی جدی به این موضوع داشته باشند و خانوادهها را از این عطش کاذب و پرداخت هزینههای گزاف نجات دهند.
نکته دیگر تاکید خانوادهها بر تحصیل فرزندانشان در رشتههای پزشکی یا خاص است که خانوادهها نیز باید در این مورد تغییر رویه داده و فرزندان خود را مجبور به حضور در این کلاسها نکنند چرا که ظرفیتهای ایجاد شده در دانشگاهها و تنوع رشتههای تحصیلی در حالت عادی اکثر دانش آموزان را راهی دانشگاه میکند ضمن اینکه در بسیاری از رشتهها نیز ما اشباع شدهایم و لازم است دانش آموزان بر اساس نیازهای جامعه در دانشگاه تحصیل نمایند.
انتهای پیام/ ن
نظر شما