حجتالاسلام رسول برگی در گفت وگو با ایسنا در خصوص زندگانی امام حسن عسکری(ع) اظهار کرد: چندین روز در تاریخ در مورد ولادت امام حسن عسکری(ع) نوشته شده است که روزهای دهم، هشتم و یا چهارم ربیعالثانی سال ۲۳۲ هجری قمری به عنوان ولادت امام نقل شده است و براساس نظر اکثریت مورخان چون که در آن زمان خلفا امام هادی(ع) را جبراً به سامراء برده بودند ، امام حسن عسکری(ع) نیز در شهر سامرا به دنیا آمدند.
وی ادامه داد: امام حسن عسکری(ع) ۲۸ سال عمر کردهاند و سپس به شهادت رسیدند و مادر ایشان نیز بانوی بزرگوار و پاکدامن در زمان خود بود و طبق روایت مورخین جزو بانوان عارفه و صالحه آن زمان محسوب می شد و نام بزرگوارش نیز حدیثه و لقبش نیز سلیل بود.
وی در رابطه با القاب و کنیههای امام حسن عسکری(ع) نیز گفت: امام دارای کنیه ها و القاب بسیاری هستند و یکی از کنیههای حضرت که توسط امام هادی(ع) انتخاب شده بود ابومحمد بود و به این دلیل این عنوان انتخاب شده بود که چون نام امام زمان(عج) که همنام با نام مبارک پیامبر(ص) بود، به همین دلیل کنیه حضرت امام عسکری را نیز ابومحمد انتخاب کردند.
این کارشناس مسائل مذهبی در خصوص القاب حضرت نیز بیان کرد: یکی از القاب امام ،«خالص» بود یعنی فردی که از هرگونه خطا و اشتباه، پاک بود و «هادی» یکی دیگر از صفاتشان بود که به معنی هدایتگر و نشاندهنده صراط مستقیم است. لقب دیگر امام «زکی» یعنی پاکترین فرد روزگار بود و به دلیل اینکه حضرت در منطقهای حضور داشتند که یک منطقهی نظامی بود و در زبان عربی به سربازان و نظامیان عسکر میگویند، به همین دلیل به امام ، «عسکری» نیز میگفتند.
وی ادامه داد: «صامت» لقب دیگر امام بود یعنی فردی که به ظاهر ساکت و خاموش است و چون وضعیت زندگانی امام حسن عسکری(ع) طوری بود که به صورت واضح و آشکار نمیتوانستند با یاران خود صحبت کنند و اما موقعی که سخن میگفتند، موجب هدایت و راهنمایی شیعیان و مسلمانان میشدند و همچنین از دیگر القاب مبارک امام، «سراج» بود که به معنی چراغی است که بتواند انسانها را از تاریکیها و سختیها به سمت صراط مستقیم هدایت کند.
وی در خصوص خلفای هم عصر امام نیز گفت: واثق، متوکل، منتسب، مستعین، معتز، مقتدی و معتمد خلفای زمان امام حسن عسکری(ع) بودند که متأسفانه ظلم بسیاری به حضرت کردند و جالبترین مسئله این است وقتی که امام هادی(ع) در سال 254 هجری قمری به شهادت رسیده و امام حسن عسکری(ع) بهعنوان امام معرفی شدند، افراد بسیار معدودی بودند که امامت ایشان را قبول نکردند و اکثریت مردم به طرف امام حسن عسکری آمدند.
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی در خصوص مخالفان امامت امام حسن عسکری(ع) نیز گفت: آن عده معدود پیرو جناب سید محمد پسر دیگر امام هادی بودند که در زمان امام فوت کرده بود و میگفتند که امامت بعد از سیدمحمد تمام شده است و عدهای نیز پیرو جعفر کذاب بودند اما اکثریت مردم پیرو و دنبالهرو امام حسن عسکری(ع) شدند که این موضوع نشاندهنده عظمت وجودی و علمی امام بود.
وی دوران امام حسن عسکری(ع) را تمرینی برای دوران غیبت عنوان کرد و افزود: همانطور که در زمان غیبت مردم نمیتوانستند با امام زمان(عج) صحبت کنند ، در زمان امام حسن عسکری(ع) نیز به نوعی این وضعیت وجود داشت و این موضوع برای شیعیان تمرینی بود تا زمان غیبت را تجربه کنند چون که ملاقات و صحبت کردن با امام حسن عسکری (ع) بسیار سخت بود و مردم زمانی می توانستند امام را زیارت کنند که خلیفه آن زمان به دیدار حاکم بصره میرفت و همه مردم در دارالخلافه جمع میشدند و امام را نیز به آنجا میبرند و مردم از آن طریق میتوانستند امام را زیارت کنند.
وی ادامه داد: در مورد عظمت و بزرگی امام حتی گاهاً دشمن نیز اعتراف کرده است بهطوریکه در کتاب احتجاج طبرسی جناب سعد بن عبدالله اشعری قمی که از علمای معروف شیعه است، نقل میکند که ۱۸ سال بعد از شهادت امام حسن عسکری(ع) در ماه شعبان به جلسه ای با حضور احمد بن عبیدالله خاقان که مسئول خراج و مخالف و دشمن سرسخت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نیز بود وقتی که در این جلسه از مذاهب و اشخاص مختلف بحث شد زمانی که نوبت به شیعیان رسید ، احمد بن عبیدالله خاقان اعتراف کرد که در میان علویان شهر سامرا کسی را مانند حسن بن عسکری ندیده است
حجت الاسلام برگی در خصوص زندانی شدن امام نیز اشاره کرد: ایشان چندین بار بازداشت و زندانی شده بودند و متأسفانه به لحاظ روحی فشار زیادی به حضرت وارد شده بود و حتی در ایامی که حضرت به ظاهر آزاد بودند نیز از حق و حقوق شهروندی برخوردار نبودند و براحتی نمیتوانستند با اصحاب و یاران خود نشست و برخاست کرده و صحبت کنند و حضرت مورد اذیت و آزار قرار میگرفت.
وی در خصوص فعالیتهای سیاسی و علمی امام حسن عسکری(ع) نیز اظهار کرد: اینطور نیست که چون حضرت در زندان بودند ساکت و بیکار نشسته باشند و یکی از ابعاد فعالیت های ایشان، کوشش علمی امام برای دفاع و محافظت از آیین علمی و مذهب شیعه بود و ازاین طریق شبهات را رفع کرده و اندیشه اسلامی صحیح را ترویج میدادند.
وی برقراری شبکه ارتباطی مابین امام و اصحاب از طریق نامه و پیک را یکی دیگر از ابعاد مبارزاتی امام برشمرد و افزود: این شبکه ارتباطی در زمان غیبت صغرای امام زمان بسیار مفید بود و به درد شیعیان و یاران امام زمان رسید همچنین امام حسن عسکری افکار و اذهان شیعیان را آماده امامت حضرت بقیةالله الاعظم کرده بودند و با وجود خفقان زیادی که دشمن به وجود آورده بود به صورت سرّی و مخفی فعالیتهای سیاسی را نیز انجام میدادند و زمانی که گروهی از مردم به دیدار امام میامدند، طبق دستور امام با لباس و ابزار نجاری به دیدار ایشان میرفتند تا دشمنان متوجه فعالیت سیاسیشان نشود.
این کارشناس مسائل مذهبی در خصوص شهادت امام حسن عسکری(ع) و آغاز امامت حضرت ولیعصر(عج) خاطرنشان کرد: امام در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری قمری توسط معتمد عباسی به وسیله زهر مسموم شده و به شهادت رسیدند، و وقتی که حضرت در آخرین روزهای عمر خویش به یکی از یاران خود به نام ابوالادیان نامههایی داد تابه مدائن ببرد به آن شخص فرمود موقعی که برمیگردی مرا نخواهید دید چون من به شهادت خواهم رسید.
وی ادامه داد: ابوالادیان به امام عرض کرد که شهادت شما مصیبت بسیار بزرگی خواهد بود اما من نمیتوانم تحمل کنم که بعد از شهادت شما امام زمان خویش را نشناسم و امام حسن عسکری نیز با دادن نشانههای به او فرمودند که امام بعد از من کسی است که بدون اینکه سوال مردم را بداند به آنها پاسخ دهد و نماز میت مرا او خواهد خواند و وقتی که ابوالادیان بعد از چند روز به سامرا برمیگردد میبیند که جعفر کذاب آماده شده است تا نماز میت امام حسن عسکری را بخواند ولی یک آقازادهی شریف و بزرگوار در سن پنج سالگی به جعفر کذاب می گوید که تو خودت هم میدانی که صلاحیت خواندن نماز میت بر پدرمان را نداری و من باید نماز ایشان را بخوانم.
حجت الاسلام برگی خاطرنشان کرد: مردم از این طریق و همچنین پاسخ دادن امام زمان(عج) به سوالات شان و عاجز ماندن جعفرکذاب از پاسخگویی به سوالات مردم فهمیدندکه امام زمان حضرت بقیةالله الاعظم(عج) است و بعد از اینکه نماز حضرت امام حسن عسکری(ع) خوانده شد امام زمان به سرداب مقدسه رفتند.
وی در پایان گفت: دشمنان امام به خلفا اطلاع دادند این همان کسی است که دنبالش بودید و طبق گفته راویان، وقتی که فرستادگان خلفا وارد سرداب شدند تا حضرت را دستگیر کنند، آن آب اندکی که در سرداب وجود داشت، آنچنان به غلیان و جوشش آمد که سربازان حکومت غرق شدند و نتوانسته امام را دستگیر کنند و با وجود اینکه هیچگونه راه خروجی دیگری در سرداب وجود نداشت، حضرت بقیة الله از مقابل دیدگان همه غایب شدند و از آن زمان بود که غیبت صغرای حضرت آغاز شد.
انتهای پیام
نظر شما