شناسهٔ خبر: 43541839 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

آیت الله سبحانی:

حاج‌آقامصطفی خمینی در آسمان علم و مبارزه درخشید

حضرت آیت الله سبحانی تأکید کرد:آثار علمی چاپ شده از آیت الله حاج‌آقا سید مصطفی خمینی، خود گواه عظمت، ذکاوت فکری و ذوق او در مسائل فقهی، اصولی و فلسفی است.

صاحب‌خبر -

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، همایش بزرگداشت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت‌الله شهید سیدمصطفی خمینی برگزار شد.

این همایش مجازی، با قرائت پیام مکتوب حضرت آیت الله سبحانی و سخنرانی آیت الله سیفی مازندرانی و استاد سیدحمید روحانی به همت بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در یکم آبان ۹۹ برگزار شد.

متن پیام آیت الله سبحانی بدین شرح است؛

اکنون ۴۳ سال از داغ درگذشت شهادت‌گونه آیت الله حاج‌آقا سید مصطفی خمینی(اعلی الله مقامه الشریف) می‌گذرد. این دانشمند فرزانه، ستاره فروزانی بود که به سرعت در آسمان علم، اخلاق و مبارزه درخشید اگر چه متاسفانه بسیار زود نیز غروب کرد.

من در سال ۱۳۲۵ ه.ش پس از اتمام دروس مقدماتی در تبریز، برای اشتغال به سطوح عالی به قم آمدم  و به تدریس ادبیات نیز مشغول بودم. در خلال تدریس‌های عمومی، این افتخار را داشتم تا به صورت خصوصی و به مدت دو سال، دروس مقدمات از قبیل ادبیات یعنی صمدیه، بخش‌هایی از سیوطی، مغنی و قسمت اعظم مطول و همچنین ابوابی از کتاب لمعه را به ایشان تدریس کنم.

حافظه قوی در کنار استعداد وافر، چیزی است که به ندرت در میان اشخاص خوش‌فهم و خوش‌فکر یافت می‌شود اما شهید آیت الله سید مصطفی خمینی(ره) واجد هر دو بود و از همین رو به توصیه بنده الفیه ابن مالک را از حفظ داشت و هر زمان که مطالبی از زندگی علما نقل می‌کردم علاقمند بود تا آن بخش را از کتاب نخبة المقال حفظ کند. زمانی که دروس معقول را آغاز کرد نیز به حفظ اشعار منظومه پراخت و اینها نشان از آن داشت که در کنار عمق فکری و ذکاوت، او از حافظه‌ای قوی نیز بهره‌مند بود.

بنده از دوران جوانی، سالیان درازی را با وی محشور بوده و توفیق خدمت‌گزاری به او را داشتم. تفکر، بیشترین چیزی بود که وی به آن علاقه داشت و اوقات خود را نیز بیشتر به آن می‌گذراند. این ویژگی از دوران نوجوانی و سنینی هم‌چون ۱۷ سالگی در وجود او متبلور بود. او از فکری زاینده برخوردار بود و می‌توانست زمانی طولانی در اطراف یک موضوع بحث کرده و آن را به صورت ممتد بسط دهد؛ همین باعث شده بود تا در حوزه علمیه، او را به عنوان یک فرد بحّاث بشناسند. چنین فرزانه‌ای، اسوه‌ای مطلوب برای طلاب جوان می‌باشد.

او یک شخصیت علمیِ شناخته شده در حوزه‌ علمیه قم مقدسه و بعدا نجف اشرف به حساب می‌آمد و از این گذشته، فرزند حضرت امام(ره) نیز بود اما با این حال در برابر افرادی که آنها را به نحوی صاحب حق بر خود می‌دانست، تواضعی فوق‌العاده داشت. زمانی در بهار سال ۱۳۵۶ به عمره مشرف شده و ایشان را در آنجا ملاقات کردم. از آنجایی که در دروس مقدمات، چندی در خدمت ایشان بودم، احترام و محبت فوق‌العاده‌ای به بنده ابراز داشت به حدی که موجب تعجب دیگران شده بود.

آثار علمی چاپ شده از وی، خود گواه عظمت، ذکاوت فکری و ذوق او در مسائل فقهی، اصولی و فلسفی می‌باشد. او در اواخر عمر شریفش، به بُعد دیگری نیز علاقه‌مند شده بود که حتی بنده نیز از آن مطّلع نبودم. طبیعی بود که وی نسبت به فقه و اصول و همچنین نظر به اینکه فرزند حضرت امام(ره) بود، نسبت به فلسفه علاقه‌مند باشد اما او به تفسیر کتاب‌الله نیز گرایش پیدا کرده بود تا از آن هم بهره گیرد. اثر تفسیری وی نشان می‌دهد که وی بیش از هر چیزی به منظر فلسفی و عارفانه از کتاب‌الله متمایل بود هم‌چنانکه تفسیر ارزشمند حضرت امام(ره) در اوایل انقلاب چنین بود هرچند متاسفانه ادامه نیافت. چنین نگاهی به تفسیر قرآن، بسیار مکتوم و حداقل کم‌یاب بود. استفاده‌های حضرت امام(ره) از آیات قرآن، جز به مدد ذوق خاص ایشان میسر نبود و بحمدالله فرزند ایشان نیز از نظر فقه، اصول، فلسفه و تفسیر نمایانگر شخصیت علمی پدر بود.

در هر صورت خداوند منّان، این گونه مصلحت دید که این فرزند فرزانه را در زمان حیات پدر، از او بگیرد. هرچند بنده در هنگام فوت حاج آقا مصطفی در نجف نبودم اما شنیدم که دیده نشد حضرت امام(ره) در داغ فرزند عزیز خود گریه کرده و یا عکس العمل زیادی نشان دهند هرچند ممکن است در خفا اشک ریخته باشند.

بسیار جالب است که بنده از حضرت امام(ره) ماجرایی را شنیدم که به نوعی در فوت حاج‌آقا مصطفی در مورد شخص ایشان به وقوع پیوست. امام(ره) به نقل از استاد بزرگوار خود آیت الله شاه‌آبادی(ره) و ایشان به نقل از پدرشان که شاگرد صاحب جواهر(ره) بودند فرمودند فرزند فاضل و دانشمند ایشان در جوانی به رحمت خدا رفت اما صاحب جواهر، شب‌هنگام در کنار جنازه فرزند عزیز خود مقداری قرآن خواند و همان‌جا به کار علمیِ همیشگی خود نیز پرداخت. این، بدان معنا نبود که قلب ایشان داغدار نبود بلکه او راضی به قضای الهی بود. هم‌چنانکه پیامبر اکرم(ص) در فوت نوزاد دلبندش ابراهیم که در آغوش وی جان داد، فرمودند چشم‌ها اشک می‌ریزد و قلب داغدار است اما در عین حال به آنچه خداوند تقدیر نموده، راضی می‌باشند.

سلام الله علی الإمام حینما وُلِد و حینما مات و حینما یُبعث حیّاً و سلام الله علی وَلدِه حینما وُلِد و حینما استشهد و حینما یُبعث حیّاً و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏‏.‏/1370/

نظر شما