شناسهٔ خبر: 43474976 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه همشهری | لینک خبر

بهترین فیلم‌های دهه 60 به انتخاب‌19 منتقد و روزنامه‌نگار

روزگار سرب دوران هامون زمانه ناخدا خورشید

سینمای دهه60 با هاله‌ای از گذشته‌گرایی و حس‌وحال نوستالژیک مرسوم‌شده در این سال‌ها، کم‌نقص‌تر از آنچه واقعا بود به‌نظر می‌رسد. روزنامه همشهری امروز،روزنامه همشهری صبح،صفحه روزنامه همشهری،دانلود روزنامه همشهری امروز،همشهری آنلاین

صاحب‌خبر -


1
سینمای دهه60 با هاله‌ای از گذشته‌گرایی و حس‌وحال نوستالژیک مرسوم‌شده در این سال‌ها، کم‌نقص‌تر از آنچه واقعا بود به‌نظر می‌رسد. ایراد از دهه‌های بعدی است یا ذهن خطاپوش و گذشته باز ما؟

2
وقتی صحبت از بهترین‌های دهه60 به میان می‌آید معمولا نام‌های ثابتی در فهرست‌های مختلف تکرار می‌شود و کمتر فهرستی را می‌توان یافت که «ناخدا خورشید»، «سرب»،«اجاره‌نشین‌ها»، «مادر»، «هامون» و «باشو غریبه کوچک» در آن حضور نداشته باشد. از بین انبوه فیلم‌های دهه60، انتخاب‌ها معمولا از بین حدود 30-20فیلم صورت می‌گیرد.

3
این نظرسنجی با اینکه نتیجه مشابهی دارد ولی تفاوت‌هایی هم به چشم می‌خورد؛ خوشبختانه جز توافق جمعی، چیزی به نام سلیقه شخصی هم وجود دارد که از دلش هم «کفش‌های میرزا نوروز» به یاد آورده می‌شود و هم «مردی که موش شد».

4
بهترین‌ها، برگزیده‌ها و خاطره‌برانگیزها، الزاما برآیندی از سینمای دهه 60 ارائه نمی‌دهند. خود فیلم‌ها هم الزاما تصویر دورانشان را ارائه نمی‌دهند. دهه60، دهه شگفت‌انگیزی بود؛ با انبوهی علامت سؤال و کوهی از تناقض. سینمای ایران بخشی از ماجرا را توانسته بازتاب دهد و فیلم‌های شاخص‌ترش که بیشتر در یادها مانده‌اند، احتمالا بهتر از بقیه خصایص و ویژگی‌های این دهه را نمایان کرده‌اند و بیشتر در یادها مانده‌اند.

5
این شما و این انتخاب 19 منتقد و روزنامه‌نگار از سینمای دهه60. عده‌ای با مقدمه و موخره، برخی با توضیح دلایل انتخاب فیلم‌ها و تعدادی هم فقط به نام فیلم‌ها بسنده کرده‌اند.



سعید مروتی


   ۱- ‌دندان مار (مسعود کیمیایی)
طبق توافقی جمعی این بهترین و منسجم‌ترین فیلم سازنده‌اش در سال‌های پس از انقلاب است؛ با رئالیسم اجتماعی مطلوب کیمیایی و حضور فکر‌شده همه تم‌های محبوب (رفاقت مردانه و اندوه عمیق روزگار سپری‌شده) و بیشتر از هر فیلم دیگری در آن دوران منعکس‌کننده حال و هوای دوران.
 ۲- سرب (مسعود کیمیایی)
کیمیایی در یکی از قصه گو‌ترین و سرراست‌ترین فیلم‌های پس از انقلابش، روایتی کلاسیک را برگزیده و حادثه و درام و احساسات را در قاب‌هایی شکیل به نمایش گذاشته.
۳- خط قرمز (مسعود کیمیایی) 
 تصویری تمام‌عیار از کیمیایی پس از انقلاب که از صراحت دهه پنجاهش فاصله گرفته و این بار فیلم سیاسی‌اش را با لحنی دوپهلو و کنایی ساخته است. لحن پیشگویانه خط قرمز در فضای شعارزده آن سال‌ها جالب توجه و قابل تامل است.
۴- تیغ و ابریشم (مسعود کیمیایی)
با تمام آسیب‌ها و جراحت‌ها، همه حذف‌ها و ممیزی‌ها و تن‌دادن به ساختاری دوپاره (حاصل کوتاه‌شدن سکانس‌های زندان و افزودن به فصل‌های حرکت قاچاقچیان به سمت تهران)، فیلم به شکل غریبی تأثیرگذاری‌اش را حفظ کرده. با دیالوگ‌های کیمیایی‌وار، عکس‌ها و میزانسن‌های کیمیایی‌وار و حال و هوایی کیمیایی‌وار که با بازپرس جلالی (فرامرز صدیقی)، سوسن مکاشی (فریماه فرجامی) و جمشید اختری (محمد صالح علا) و قاچاقچی سپیدپوش (جمشید هاشم‌پور) که در بیابان آرواره‌ها را به زبان انگلیسی می‌خواند، حضوری مسلط دارد.
۵- ناخدا خورشید (ناصر تقوایی)
بهترین تقوایی پس از انقلاب. همینگوی و جنوب و مرد تنهایی که می‌خواهد نشان دهد می‌تواند. فیلمی قابل تدریس در کلاس‌های فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی، محصول استادی، وسواس و دقتی که هدر نرفته و به هدف نشسته.
۶- اجاره‌نشین‌ها (داریوش مهرجویی)
سرفصلی تازه در کارنامه مهرجویی و نقطه آغاز دهه‌ای پربار و پرحاصل. کمدی ایرانی و ملموسی که برای هر سلیقه‌ای برگی برای روکردن دارد. به تعبیر دقیق و درست خسرو دهقان در زمان اکران: راحت‌ترین و رها‌ترین فیلم مهرجویی.
۷- حاجی واشنگتن (علی حاتمی) 
نمونه مثال‌زدنی تسلط بر دستمایه و کار با حداقل مصالح و پرسوناژهای محدود که با گفت‌وگونویسی مثال‌زدنی و کارگردانی‌ای که همه عناصر صحنه و جزئیات به‌ظاهر بی‌اهمیت را برای خلق فضا به خدمت می‌گیرد و هوشمندانه به گذشته می‌رود تا مثل تمام آثار سازنده‌اش از حال بگوید. 
۸- مادر (علی حاتمی) 
گرما، سوز، تاثر عاطفی و همه آنچه بعدها سینمای ملی نامیده شد، با روایتی که در بند قواعد درام‌نویسی نیست و به‌جای قصه، کاراکترهای سوته‌دلش را توصیف می‌کند و به خرده‌روایت‌ها راه می‌دهد تا گذشته مطلوب و محبوب، فضای اثر را معطر سازد. 
۹- تاراج (ایرج قادری)
با فاصله، این بهترین فیلم سینمای عامه‌پسند در دهه 60 است. محصول ترکیب درست علیرضا داوودنژاد فیلمنامه‌نویس، سعید مطلبی دیالوگ‌نویس و ایرج قادری کارگردان. 
۱۰- کلوزآپ نمای نزدیک (عباس کیارستمی)
تماشای حسین سبزیان، حسن فرازمند و محسن مخملباف و خانواده آهنخواه از پشت عینک تیره کیارستمی که به شکلی شهودی فیلم درخشانی ساخته، همچنان جذاب است.
   و مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی)، ‌ای ایران (ناصر تقوایی)، باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی)، هامون (داریوش مهرجویی) شبح کژدم (کیانوش عیاری)، دستنوشته‌ها (مهرزاد مینویی)، شیر سنگی (مسعود جعفری‌جوزانی)، نقطه‌ضعف (محمد رضا اعلامی)، بازجویی یک جنایت (محمدعلی سجادی)، شکار (مجید جوانمرد)، ترن (امیر قویدل) و کشتی آنجلیکا (محمد بزرگ‌نیا)


خسرو دهقان


   به ترتیب سال ساخت
1- مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی)
2- حاجی واشنگتن (علی حاتمی)
3- بازجویی یک جنایت(محمدعلی سجادی)
4- مادیان(علی ژکان)
5- اجاره‌نشین‌ها(داریوش مهرجویی)
6- ناخدا خورشید (ناصر تقوایی)
7- باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی)
8- شاید وقتی دیگر (بهرام بیضایی)
9- دیده‌بان (ابراهیم حاتمی‌کیا) 
10- دندان مار( مسعود کیمیایی)


پویان عسگری


   به ترتیب
۱. تاراج (ایرج قادری)
۲. شبح کژدم (کیانوش عیاری)
۳. اجاره‌نشین‌ها (داریوش مهرجویی)
۴. مرگ یزدگرد (بهرام بیضائی)
۵. ناخدا خورشید (ناصر تقوایی)
۶. کلوزآپ (عباس کیارستمی)
۷. ترن (امیر قویدل)
۸. ایستگاه (یدالله صمدی)
۹. عروسی خوبان (محسن مخملباف)
۱۰. شب بیست و نهم (حمید رخشانی)
۱۱. نقطه ضعف (محمدرضا اعلامی)
۱۲. دستمزد (مجید جوانمرد)


شهرام جعفری نژاد


   به‌ترتیب سال
1-«مرگ یزدگرد» (بهرام بیضایی)
2-«باشو غریبه کوچک» (بهرام بیضایی)
3-«طلسم» (داریوش فرهنگ)
4-«شیر سنگی» (مسعود جعفری جوزانی)
5-«شاید وقتی دیگر» (بهرام بیضایی)
6-«آن سوی آتش» (کیانوش عیاری)
7-«کشتی آنجلیکا» (محمد بزرگ‌نیا)
8-«دندان مار» (مسعود کیمیایی)
9-«مهاجر» (ابراهیم حاتمی‌کیا)
10-«پرده آخر» (واروژ کریم مسیحی)


شهرام فرهنگی


   ۱- دونده (امیر نادری)
۲- اجاره‌نشین‌ها (داریوش مهرجویی)
۳- باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی)
۴- مادر (علی حاتمی)
۵- هامون (داریوش مهرجویی)
۶- مسافران مهتاب (مهدی فخیم‌زاده)
۷- کمال‌الملک (علی حاتمی)
۸ - حاجی واشنگتن 
۹- کفش‌های میرزانوروز (محمد متوسلانی 
۱۰- شیر سنگی (مسعود جعفری‌جوزانی)


نیوشا صدر


بدون ترتیب:
۱- هامون (داریوش مهرجویی)
۲- مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی)
۳- حاجی واشنگتن (علی حاتمی)
۴- کمال‌الملک (علی حاتمی)
۵- ناخدا خورشید (ناصر تقوایی)
۶- مادر (علی حاتمی)
۷- دونده (امیر نادری)
۸- بای سیکل‌ران (محسن مخملباف)
۹- خانه دوست کجاست (عباس کیارستمی)
۱۰- باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی)


خسرو نقیبی


بدون ترتیب 
۱- خط قرمز (مسعود کیمیایی
۲- ناخدا خورشید (ناصر تقوایی)
۳- طلسم (داریوش فرهنگ)
۴- باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی)
۵- ترن (امیر قویدل)
۶- شکار (مجید جوانمرد)
۷- سرب (مسعود کیمیایی)
۸- مهاجر (ابراهیم حاتمی کیا)
۹- دندان مار (مسعود کیمیایی)
۱۰- مادر (علی حاتمی)


محدثه واعظی‌پور


1-«هامون» (داریوش مهرجویی)
2-«اجاره‌نشین‌ها» (داریوش مهرجویی)
3-«باشو غریبه کوچک» (بهرام بیضایی)
4-«ناخدا خورشید» (ناصر تقوایی)
5-«خط قرمز» (مسعود کیمیایی)
6-«مادر» (علی حاتمی)
7-«آن سوی آتش» (کیانوش عیاری)
8-«کلوزآپ» (عباس کیارستمی)
9-«مهاجر» (ابراهیم حاتمی‌کیا)
10-«طلسم» (داریوش فرهنگ)


علیرضا مجمع


بدون ترتیب:
۱- مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی)
2- حاجی واشنگتن (علی حاتمی)
3- نقطه‌ضعف (محمدرضا اعلامی)
4- اجاره‌نشین‌ها (داریوش مهرجویی)
5- دستفروش (محسن مخملباف)
6- ناخدا خورشید (ناصر تقوایی)
7- باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی)
8- سرب (مسعود کیمیایی)
9- دیده‌بان (ابراهیم حاتمی‌کیا)
10- دندان مار (مسعود کیمیایی)


بهزاد عشقی


۱- دونده (امیر نادری)
۲- مادیان (علی ژکان)
۳- ‌اجاره‌نشین‌ها (داریوش مهرجویی)
۴- ناخدا خورشید (ناصر تقوایی)
۵- خانه دوست کجاست (عباس کیارستمی)
۶- آن سوی آتش (کیانوش عیاری)
۷- باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی)
۸- نار و نی (سعید ابراهیمی‌فر)
۹- هامون (داریوش مهرجویی)
۱۰- دندان مار (مسعود کیمیایی)


مرتضی کاردر 


   بدون ترتیب
۱- ناخدا خورشید (ناصر تقوایی)
۲- دونده (امیر نادری)
۳- سرب (مسعود کیمیایی)
۴- شیر سنگی (مسعود جعفری‌جوزانی)
۵- اجاره‌نشین‌ها (داریوش مهرجویی)
۶- هامون (داریوش مهرجویی)
۷- کلوزآپ نمای نزدیک (عباس کیارستمی)
۸- دستنوشته‌ها (مهرزاد مینویی)
۹- باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی)
۱۰- مهاجر (ابراهیم حاتمی‌کیا)


سجاد صداقت


 ۱- مادر(علی حاتمی)
2 - هامون(داریوش مهرجویی)
۳ - اجاره نشین ها(داریوش مهرجویی)
۴- باشو غریبه کوچک(بهرام بیضایی)
۵ - دیده بان(ابراهیم حاتمی کیا)
۶ - ناخدا خورشید(ناصر تقوایی)
۷ - شب بیست و نهم(حمید رخشانی)
۸ - خانه دوست کجاست(عباس کیارستمی)
۹ - مسافران مهتاب (مهدی فخیم زاده)
۱۰ - سرب (مسعود کیمیایی)


   انتخاب 10 فیلم منتخب از میان انبوه آثار دهه 60 سینمای ایران احتمالا کار بسیار سختی باشد. کاری که شاید به عنوان مثال برای انتخاب 10 فیلم در دهه 90 بسیار آسان‌تر باشد. شاید گفته شود فیلم‌های آن روز نوستالژی داشته یا نوع نگاه مخاطب به مقوله سینما متفاوت بوده یا حتی نبود تکنولوژی به اندازه امروز، سینما و فیلم‌هایش را به پدیده‌ای خاص تبدیل می‌کرده است. اما فارغ از همه این دلایل فیلم‌های آن دهه تفاوت خود را در داستان، ساخت و تاثیرگذاری ایفا می‌کرد. حالا که دوباره به عقب نگاه می‌کنیم شاید برای من هنوز «مادر» مرحوم علی حاتمی و «هامون» داریوش مهرجویی در صدر بایستند. «مادر»، فیلمی از جنس آن روزگار که شبیه خود حاتمی بود و در تلاقی فضای رئال و سوررئال کاری با تماشاگر می‌کرد که در نهایت جنس زمانه‌اش را به درستی نشان دهد. احتمالا این جنس زمانه در «هامون» مهرجویی هم خود را نشان می‌داد. شاید این قیاس عجیب به نظر آید اما سازندگان این دو اثر جامعه ایرانی را از آوردگاه ذهن خود روایت می‌کردند. این دو اثر در سال 1368 ساخته شدند و آوردگاه عجیبی از خانواده ایرانی را رخ‌نمایی کردند. جامعه‌ای که متکثر بودن و پیوند و جدایی در آن موج می‌زد و گویا می‌شد روابط درون خانواده را خیلی راحت‌تر از امروز روایت کرد.


مسعود میر


تئوری همه‌‌چیز
   ۱ - حاجی واشنگتن(علی حاتمی)
۲- کمال الملک (علی حاتمی)
۳ - مادر(علی حاتمی)
۴- اجاره‌نشین ها(داریوش مهرجویی)
۵ - هامون(داریوش مهرجویی)
۶- ناخدا خورشید(ناصر تقوایی)
 ۷ - شیر سنگی(مسعود جعفری‌جوزانی)
این همه آن چیزی است که از سینمای دهه60 برای من به ارث رسیده است، همه آنچه این ذهن همیشه شلوغ و در تمنای مهربانی را تصرف کرد و ساخت و حالا سال‌هاست که ساکن همان عمارت ذهنی است.
از «حاجی واشنگتن» و «کمال‌الملک» و «مادر» مگر جز عشق به وطن و خانه و خانواده چیزی دیگر به یادگار مانده است؟
از خنده‌های تلخ بعد آوار و سیل خانگی در «اجاره‌نشین‌ها» چه آموختیم؟ خندیدن در منتهی‌الیه غم مگر درس ساده‌ای بود که ما اینقدر استادانه آن را آموختیم؟
ما شدیم حمید «هامون» و معجزه را انتظار کشیدیم و شیدایی را بلد شدیم هر چند می‌دانستیم آنهایی که تفنگ به‌دست دارند در گورستان ایام، کنار «شیرسنگی» پشت مرد را هدف می‌گیرند نه سینه نامرد را.
ما باور کردیم مرد اگر یک دست هم داشته باشد نان حلال سر سفره می‌آورد و در آسمان و دریا «ناخدا خورشید» است.
این تئوری همه‌‌چیز است برای من و ما، تئوری عصاری شده از بهترین فیلم‌های دهه60...


دانیال معمار


نطفه‌ای که در دهه60 خفه شد

   سینمای دهه60، خودش می‌تواند موضوع یک فیلم جذاب باشد؛ دورانی حساس و کلیدی که حتما مهم‌ترین مقطع در تاریخ فیلمسازی سینمای بعد از انقلاب به‌حساب می‌آید؛ مقطع بلاتکلیفی‌ها، دوران سیاستگذاری‌ها و زمان پاسخ دادن به این سؤال که سینمای ایران بعد از انقلاب چه‌جور سینمایی است؟ تغییرات فیلم‌های ایرانی در دهه60 نسبت به دهه50 آن‌قدر زیاد بود که انگار تماشاگر از یک دنیا به دنیایی دیگر رفته و تماشاگر فیلم‌ها شده‌ است. نکته جالب ماجرا اینجا بود که بسیاری از همان فیلمسازان دهه50، در دهه60 هم پشت دوربین رفتند و فیلم‌هایی ساختند که هیچ ربطی به فیلم‌های قبلی‌شان نداشت. البته فیلمسازان نورسیده‌ای مثل حاتمی‌کیا، ملاقلی‌پور، مخملباف و... هم در دهه60 کم نبودند. اما به‌نظرم نه این تغییرات اساسی در فیلم‌ها، بلکه آنچه اهمیت دهه60 را در سینمای ایران پررنگ‌تر می‌کند همان خشت اولی است که سیاستگذارانی مثل بهشتی و حیدریان و انوار در سینمای ایران گذاشتند. حمایت بی‌دریغ دولت‌ از سینما باعث شد روند عجیب و غریبی در سینمای ما شکل بگیرد که هنوز هم ادامه دارد. سینماگران از همان دهه60 یاد گرفتند که از ساخت فیلم بد، ترسی به دلشان راه ندهند! این ترس وقتی سراغ فیلمسازان و تهیه‌کنندگان می‌آید که از وحشت بدهکاری و ورشکستگی و به زندان افتادن به‌خاطر نفروختن فیلم‌ها، خواب راحت نداشته باشند. دست‌اندرکاران سینما در دهه60 به تجربه فهمیدند که اگر فیلمشان چندان توفیقی در گیشه کسب نکند، اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد و آنها باز هم از پشتوانه دولتی برخوردار خواهند بود و می‌توانند باز هم در این سینما به‌راحتی نفس بکشند و فیلم بسازند. نطفه سینمای مستقل که هنوز هم در حسرتش هستیم در همان دهه60 خفه شد؛ سینمایی که حالا با شنیدن نام آن به یکدیگر لبخند می‌زنیم و با همین لبخند به یکدیگر می‌فهمانیم که این حنا هیچ‌وقت در سینمای ایران رنگی نداشته است.
1- اجاره‌نشین‌ها (داریوش مهرجویی)
2- ناخدا خورشید (ناصر تقوایی)
3- مدرسه موش‌ها (مرضیه برومند/ محمدعلی طالبی)
4- باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی)
5- خانه دوست کجاست؟ (عباس کیارستمی)
6- هامون (داریوش مهرجویی)
7- پرنده کوچک خوشبختی (پوران درخشنده)
8- مادر (علی حاتمی)
9- کشتی آنجلیکا (محمد بزرگ‌نیا)
10- مردی که موش شد (احمد بخشی)


شاهین امین


دهه پرتناقص و با کیفیت

   دهه60 دورانی عجیب و پرتناقض برای سینمای ایران بوده است. روزگاری که سینما با محدودیت‌های عجیب و غریب مواجه می‌شود، بسیاری از سینماگران قبل از انقلاب- حتی آنها که درکارنامه خود آثار غیراخلاقی نداشتند- امکان فعالیت نمی‌یابند. ممیزی‌هایی بر فیلم‌ها اعمال می‌شود که امروز بیشتر به شوخی می‌ماند اما برای سینماگران آن روزها کابوس حتی تراژدی بود.
اما در همین دهه بخشی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران رقم خورد و به‌نظر نگارنده باکیفیت‌ترین دهه تولید فیلم در تاریخ سینمای ایران است. واقعا چطور ممکن است آن محدودیت‌ها با چنین کیفیتی همزمان شود؟ 
می‌توان به‌صورت اجمالی چند عامل را برای چنین اتفاقی فهرست کرد.

1- در این دهه سینماگران شاخص موج نو دهه 50مانند مهرجویی، بیضایی، کیمیایی، حاتمی، تقوایی و کیارستمی به اوج پختگی رسیده بودند و بخشی از بهترین فیلم‌هایشان را جلوی دوربین بردند.
2- سینماگران باانگیزه و جوان که بعضی از آنها سابقه 
فیلم کوتاه، عکاسی، دستیاری و... داشتند در حرفه‌های مختلف سینمایی- البته با حمایت مدیرانی سینمای وقت- از خالی شدن عرصه سینمای حرفه‌ای استفاده کردند و با سختکوشی به تولید پرداختند.
3-حرفه‌های مختلف سینمایی مانند طراحی‌صحنه و لباس، صدابرداری سر صحنه، مدیریت تولید و... به همت مدیران وقت سینمایی اهمیت یافته و رواج پیدا‌کردند.
4- در این دهه به تبع شرایط کلی جامعه، هنوز آرمان‌خواهی و ایده‌آل‌گرایی در بین بخش قابل‌توجهی از اهالی سینما رواج دارد؛ بنابراین با شرایط و محدودیت منابع و امکانات فنی آن روزگار که یک‌دهم امروز هم نبود به تولیدات دشوار تن می‌دادند و پیش می‌رفتند. درواقع هنوز عرق‌ریزی روح و جسم در سینمای آن روزها جایگاهی ویژه داشت و عبارت «بگیریم بریم» مانیفست غالب جامعه سینمایی نشده بود.

انتخاب‌ها بدون ترتیب
- «مرگ یزدگرد»، «باشو غریبه کوچک»(بهرام بیضایی)
- «اجاره‌نشین‌ها»، «هامون»(داریوش مهرجویی)
- «شبح کژدم»، «آن سوی آتش»(کیانوش عیاری)
- «ناخدا خورشید» (ناصر تقوایی)
- «دندان مار»(مسعود کیمیایی)
- «شیر سنگی»(مسعود جعفری‌جوزانی)
- «پرده آخر»(واروژ کریم‌مسیحی)
- «حاج واشنگتن» و «مادر»(علی حاتمی)
و «مهاجر» (ابراهیم حاتمی‌کیا)



علی عمادی


سال‌هایی که سینما فراتر از سینما بود

   چرا باید برای سال‌هایی که سینما بسیار مهم‌تر و فراتر از خود سینما بود، فقط 10 انتخاب انجام داد؟ اگر این پرسش حاصل یک بازی ژورنالیستی است، پس همان بهتر که پاسخ هم نتیجه یک بازیگوشی باشد و ملاک این گزینش، همان سلیقه یک نوجوان دهه شصتی، که دنیای پیرامونش را از لابه‌لای خطوط کتاب‌هایی که سخت به دستش می‌رسید و صحنه فیلم‌هایی که دیر به دیر می‌توانست روی پرده ببیند، کشف می‌کرد و تقلا برای تجربه زندگی را با همه گرفت و گیرهای آن دهه پشت سر می‌گذاشت؛ که اگر قرار بود چنین انتخابی برای یک روزنامه‌نگار در آستانه 50سالگی باشد، شاید فیلم‌های دیگری ردیف می‌شدند.
1- «ناخدا خورشید»؛ کشف سال‌های نخست دانشجویی. پز دادن به اینکه همینگوی را قبلا خوانده‌ام. در حسرت تماشای داشتن و نداشتن هاکس و بازی همفری بوگارت کبیر که البته چندین سال بعد محقق شد. از خود ناخدا جذاب‌تر، ملول بود.
2- «سرب»؛ فیلمی که از همان صحنه اول مرعوب‌کننده بود. نمی‌شد عاشق نوری نشد؛ همانطور که آن گروه عجیب و غریب یهودی‌ها شگفت‌زده‌مان می‌کرد، به‌خصوص خنده‌های هیستریک یکی‌شان که عینک سیاه زده‌بود.
3- «مادر»؛ یادم نیست چندبار آن را دیده‌ام؛ از 10بار بیشتر. بیشتر دیالوگ‌هایش را از برم؛ مثل خیلی‌های دیگر؛ به‌خصوص تک‌گویی‌های محمدابراهیم؛ «...هل و گلابم می‌زاییدی حریف هفت بیجارت نمی‌شد ترنجبین بانو! سهره مهره یه دوجین بچه می‌زاد یکیش می‌شه بلبل، ننه ما کت سهره رو بست زایید گل و بلبل»!
4- «‌ای ایران»؛ ثریا حکمت آمد توی مدرسه و به نخستین اتاق که رسید با همان لهجه کرمانی، بی‌سلام پرسید: «اتاق آقای مدیر کجاست؟» و خدابیامرز غلامحسین نقشینه با همان صدای جاودانه‌ا‌ش گفت: «اینجا اتاقشه، منم خودشم!» فیلمی واقعا کامل؛ از قصه‌اش گرفته و دیالوگ‌ها تا بازی‌های بی‌مانندش؛ حماسه‌ای که دیگر تکرار نشد.
5- «اجاره‌نشین‌ها»؛ فیلمی که مهرجویی و عبدی و انتظامی و سرشار داشته باشد، به‌خودی خود لابد یک شاهکار است، چه آنکه اجاره‌نشین‌ها هم باشد؛ لبریز از شوخی‌های جذاب و صحنه‌های فراموش نشدنی. از همه جذاب‌تر رقابت بر سر بازگرداندن کارگرانی که به قهر خانه را ترک کردند و سر آخر، کمرجنبانی اکبرآقا!
6- «تاراج»؛ زینال بندری آخر سینمای ایران در دهه60 بود؛ اوج قهرمان‌سازی. حرکات و سکناتش گرچه حالا اغراق‌آمیز است اما آن زمان کاملا متر و معیار سینما شد. تک‌تک صحنه‌های فیلم برای نوجوانان آن زمان جذاب بود؛ نشان به همان نشانی نمایش تاراج از تلویزیون در سریال فراموش‌نشدنی «وضعیت سفید».
7- «عقاب‌ها»؛ فیلمی که به وقت اکنون، بیشتر یک کمدی ناخواسته است اما در ظرف زمان و مکان دهه60یک اتفاق. خوش به حال آنها بود که زودتر فیلم را در سینما می‌دیدند چون آنها که بعدتر به صدجور التماس و بهانه می‌توانستند بابا و ننه‌شان را راضی کنند تا پول سینما را جور کنند، دیگر فیلم برایشان تازگی نداشت چون رفقا همه‌اش را تعریف کرده بودند؛ به‌خصوص بخش‌های جمشید آریایش را.
8- «کمال‌الملک»؛ از معدود فیلم‌هایی که خانوادگی به سینما رفتیم؛ و در همان عالم نوجوانی بیش از آنکه مقهور دیالوگ‌ها شوم شیفته آن قاب پلو با خورش قیمه‌ای شدم که آن مغول نگون‌بخت را قبل از اعدام دادند؛ با آن قلیان بعدش. با خوشمزگی‌های مظفر‌الدین‌شاه به‌خصوص آنجا که از حضرت پاپ التماس دعا داشت، غش و ضعف می‌رفتیم.
9- «تحفه‌ها»؛ یک کمدی تاریخی که راست‌کار همان دهه بود؛ با یک دوجین بازیگر سرشناس. حمید جبلی با همه حماقت‌هایش در فیلم یک طرف، ماجرای عروسی غیابی‌اش با مرضیه برومند که میل می‌زد، طرف دیگر. خدابیامرز بهمن زرین‌پور هم در نقش دایی خانواده، خاطرات پوری فشفشوی «دایی‌جان ناپلئون» را زنده کرد.
10- «کفش‌های میرزانوروز»؛ کفش در آن زمانه برای اغلب ما یک مسئله بود؛ انتخاب‌هایمان از «بلّا» و «ملی» یا «وین» فراتر نبود. پاپوش‌های زمختی که همیشه خدا پاره بودند؛ یا از کناره یا از کف و یا از هردو. چقدر پس‌گردنی و اردنگی می‌خوردیم برای هر پارگی کفش. ماجرای میرزانوروز، قصه کفش‌ها خودمان بود و بدبیاری‌هایش انگار ترجمانی از زندگی خود ما. من یکی خودم را میرزانوروز می‌دیدم، هرچند خساستش را نداشتم که کاش آن را هم داشتم!


جواد طوسی


  1- خط قرمز
2- ناخدا خورشید
3-دندان مار
4-سرب 
5-اجاره‌نشین‌ها
6-مرگ یزدگرد
7- تیغ و ابریشم
8-شبح کژدم 
9-حاجی واشنگتن
10-ای ایران



و... گروهبان، دونده، هامون، شیر‌سنگی، بازجویی یک جنایت، کلوزآپ نمای نزدیک، مادیان، خانه دوست کجاست؟، دستفروش، دیده‌بان، پرده آخر، مجنون، نقطه ضعف، گال، مادر، تنوره دیو، عروسی خوبان، کمال‌الملک، درمسیرتندباد، عروس، اشباح، در کوچه‌های عشق، شاید وقتی دیگر، ماهی، گزارش یک قتل، مهاجر، کشتی آنجلیکا، زردقناری، طلسم.














محمد عدلی


قلمرو بزرگان 
چرا دهه60 مهم‌ترین دهه سینمای پس از انقلاب است؟

   دهه60 برای سینمای ایران، دهه جنگ و صلح بوده است. فضای جامعه در این دهه آن قدر خاص و پرنوسان بوده که آثار آن در فیلم‌های تولیدشده نمایان است. پس از آنکه در سال های ابتدایی انقلاب، سینما از میان آتش به سلامت عبور کرد و پایدار ماند، در دهه60 تحت‌تأثیر جنگ تحمیلی قرار گرفت. البته فیلم‌های حوزه دفاع‌مقدس سهم بالایی در تولیدات سینمایی ایران در دهه60 نداشتند و در دهه‌های بعدی بیشتر این سینما پر و بال گرفت، اما فضای کلی فیلم‌ها، نشانه‌هایی از فضای دهه ابتدایی پس از انقلاب را در خود جای داده‌اند. در انتهای دهه60، داریوش مهرجویی با فیلم «هامون» فصل جدیدی در سینمای ایران ایجاد کرد.
پایه‌گذاری سینمای پس از انقلاب در این دهه رقم خورد و نام‌های بزرگی این بارِ بزرگ را بر دوش کشیدند. علی حاتمی، ناصر تقوایی، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی، امیر نادری، محمدرضا هنرمند، محمد بزرگ‌نیا و ابراهیم حاتمی‌کیا در صف اول فیلمسازان پس از انقلاب قرار داشتند که در این دهه آثار ماندگاری برجای گذاشتند.
حاجی واشنگتن
دونده
اجاره‌نشین‌ها
خانه دوست کجاست
باشو غریبه کوچک
دیده‌بان
کشتی آنجلیکا
هامون
شب بیست‌ونهم
 دزد عروسک‌ها


محمدناصر احدی


روزهای سینما

   به‌ترتیب سال ساخت:
1-مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی، 1360)
2-دونده (امیر نادری، 1363)
3-باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی، 1364)
4-اجاره‌نشین‌ها (داریوش مهرجویی، 1365)
5-شبح کژدم (کیانوش عیاری، 1365)
6-خانه دوست کجاست؟ (عباس کیارستمی، 1365)
7-دستفروش (محسن مخملباف، 1365)
8-ناخدا خورشید (ناصر تقوایی، 1366)
9-هامون (داریوش مهرجویی، 1368)
10-کلوزآپ (عباس کیارستمی، 1368)
در کنار این فیلم‌ها، می‌توان از فیلم‌های عامه‌پسندی در ژانرهای مختلف نام برد که به‌رغم اینکه تحت سیاست «هدایت، حمایت، نظارت» تولید شدند و قاعدتا نمی‌توانستند از چارچوب‌های تعیین‌شده عدول کنند، اما- با وجود برخی کاستی‌ها- فرم سینمایی داشتند و ساخت فیلم عامه‌پسند را جدی گرفته بودند.
«میراث من جنون» (مهدی فخیم‌زاده، 1360)، «نقطه ضعف» (محمدرضا اعلامی، 1362)، «مدرک جرم» (منوچهر حقانی‌پرست، 1364)، «مردی که موش شد» (احمد بخشی، 1364)، «تیرباران» (علی‌اصغر شادروان، 1365)، «شکار» (مجید جوانمرد، 1366)، «ایستگاه» (یدالله صمدی، 1366)، «ترن» (امیر قویدل، 1366)، «خبرچین» (نصرالله زمردیان، ۱۳۶۶)، «خارج از محدوده» (رخشان بنی‌اعتماد، 1366)، «کشتی آنجلیکا» (محمد بزرگ‌نیا، 1367)، «طلسم» (داریوش فرهنگ، 1367) «پنجاه‌و‌سه نفر» (یوسف سیدمهدوی، 1368)،« پاتال و آرزوهای کوچک» (مسعود کرامتی، 1368)، «ابلیس» (احمدرضا درویش، 1369)، «پرده آخر» (واروژ کریم‌مسیحی، 1369).
 

نظر شما