شناسهٔ خبر: 43431489 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

صفر تا صد تولد فرزند یک مدیرکل در امریکا/ از برکناری مدیر تا ماهی‌گیری رقبا از آب گل‌آلود

به دنبال انتقاد رسانه‌ای در خصوص تولد فرزند یک مدیرکل در امریکا و برکناری این فرد، موجی از برچسب‌زنی‌های واهی و تخریب‌گونه در فضای سیاسی چهارمحال و بختیاری ایجاد شده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری فارس از شهرکرد، نیمه دوم شهریور ماه سال جاری این رسانه در کانال اطلاع‌رسانی خود در خصوص تولد فرزند یکی از مدیران‌کل استانداری در امریکا انتقاد کرد و پس از سکوت معنادار مسؤولان در تاریخ یکم مهر ماه نیز گزارشی در این خصوص منتشر کرد و با توجه به ادامه سکوت مسؤولان طی هفته‌های گذشته سه خبر دیگر نیز در این خصوص منتشر شد. (جزییات بیشتر)

استاندار چهارمحال و بختیاری روز گذشته (27 مهرماه) در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در شهرکرد، با اشاره به اتمام دوره ماموریت مدیرکل سابق روابط عمومی استانداری، گفت: وی از ابتدای ماه جاری به طور کامل با استانداری قطع ارتباط کرده و به اداره مبدا که محل خدمت اصلی وی بود، بازگشت.

دلایلی که به این موضوع پرداخته شد

حال که این نگرانی عمومی با ورود عالی‌ترین مقام اجرایی در استان پاسخ داده شد، این رسانه توضیحاتی در خصوص چرایی پرداخت به این موضوع، جهت تنویر افکار عمومی برای اولین‌بار منتشر می‌کند.

یکم؛ تفاوت امریکا با سایر کشورها| در حال حاضر برخی دیگر از مدیران و حتی خواص سیاسی استان خود یا خانواده‌شان به کشورهای دیگری سفرهای طولانی مدت دارند اما چرا این حساسیت در خصوص آن افراد به وجود نیامد؟ پاسخ اینکه حکایت امریکا با کانادا، آلمان، کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی با فرانسه هم فرق دارد؛ برای اثبات این ادعا نیازی به شمردن جنایات امریکا در حمله به هواپیمای مسافربری، شهادت حاج قاسم، تحریم دارویی و دخالت در امور داخی ایران در سال 88 و ... نیست، کافیست فرمایشات معمار کبیر انقلاب و مقام معظم رهبری را در این خصوص مرور کنیم؛ پس نقد ما صرفا به دلیل یک تولد ساده در یک کشور خارجی نیست؛ نقد ما به تولد در امریکاست!

دوم؛ محرم پنداری امریکا اشتباه است| بدون شک ما هم معتقدیم که نباید به حریم خصوصی افراد و زندگی خانوادگی افراد وارد شد و هرکسی می‌تواند در هرکجای دنیا که تمایل داشته باشد و قانون اجازه داده باشد فرزندش را به دنیا بیاورد؛ اما از طرف دیگر اعتقاد داریم مدیران جمهوری اسلامی باید خطوط قرمز نظام را بدانند و بنا به هزاران دلیلی که روشن است مدیران جمهوری اسلامی باید نفرت قلبی و بدبینی زیادی نسبت به امریکا داشته باشند و قطعا اگر این نفرت و بدبینی وجود داشته باشد نباید آن کشور را محرم خانواده خود بدانیم؛ و اگر هم کسی این نفرت را در قلبش ندارد به نظر می‌رسد صلاحیت مسؤولیت حساس در جمهوری اسلامی را ندارد.

سوم؛ حساسیت‌زایی؛ با توجه به اینکه این موضوع حدود یک سال گذشته اتفاق افتاده بود و دستگاه‌های مربوطه از جمله حراست استانداری و مدیران ارشد استانداری در این خصوص نه روشنگری مناسبی داشتند و نه برخورد محسوسی صورت دادند؛ جای نقد وجود دارد که چرا باید چنین موضوع مهمی ماه‌ها مسکوت بماند! قابل ذکر است این موضوع چند ماه گذشته توسط یک روزنامه محلی نیز مطرح شده بود که متاسفانه بی‌نتیجه ماند؛ پس باید این حساسیت از طرف مردم و رسانه به مسؤولان استانداری، منتقل می‌شد.

چهارم؛ دلیل امنیتی؛ با توجه به اینکه بر اساس رسالت کاری یک مدیر روابط عمومی به صوت و فیلم بسیاری از جلسات (حتی جلساتی با حضور وزیر کشور و شخص رئیس جمهور) دسترسی دارد و از طرفی ممکن است در همین رفت و آمدها به امریکا ارتباطاتی سهوا با دستگاه‌های مربوطه در ایالات متحده شکل گرفته باشد و ناخودآگاه با روش‌های جاسوسی پیشرفته‌ای که وجود دارد(مانند هک کردن تلفن یا رایانه شخصی)، مورد سوءاستفاده قرار گرفته و اطلاعات مهمی از کشور خارج شود.

پنجم؛ جلوگیری از تبعیض| چرا وقتی فردی قرار است در یک دستگاهی مانند همین وزارت کشور به عنوان یک کارشناس معمولی استخدام شود باید در خصوص تک تک سفرهای خارجی خود و مدت اقامت به کشورهای دیگر روشنگری و اعتمادسازی کند ولی این حساسیت روی یک مدیرکل وجود نداشته باشد؟ به نظر شما آیا کسی که چند روز برای سفر (غیرکاری و غیرعلمی) به امریکا سفر کند می‌تواند در یک دستگاه دولتی به عنوان یک کارشناس معمولی استخدام شود؛ پس چطور فرزند یک مدیرکل می‌تواند در خاک امریکا متولد شود و ناخواسته یک امریکایی محسوب شود و آب هم از آب تکان نخورد؟

ششم؛ اعتمادسازی در ذهن مردم| چگونه از مردمی که دشمنی با امریکا را یک اصل می‌دانند انتظار داریم شعارهای «مرگ بر امریکا» گفتن چنین مدیرانی در راهپیمایی 22 بهمن و مراسمات ملی و دینی را باور کنند درحالی که به آن کشورها رفت و آمد دارند؟ مردم باید باور کنند که مسؤولان‌شان هم مانند خودشان نه در زبان بلکه در عمل امریکا را دشمن واقعی و قسم خورده می‌شناسند.

هفتم؛ پرهیز از اشاعه روحیه اشرافی‌گری| در روزگاری که مردم محروم چهارمحال و بختیاری در آمار فلاکت و بیکاری در صدر جداول هستند و بار مشکلات اقتصادی فشاری مضاعف بر گرده آنان نهاده وقتی چنین خبری را می‌شنوند چه حالی خواهند داشت؟ اگر هزینه‌های رفت و آمد و حداقل دو هفته اقامت و خدمات درمانی در امریکا را حساب کنند؛ آیا دیگر می‌شود با این مردم از ساده‌زیستی و اقتصاد مقاومتی حرف زد؟ مگر شهید بهشتی نفرمود که مسؤولان اگر نمی‌توانند در حد ضعیف‌ترین افراد جامعه زندگی کنند نباید مسؤولیت قبول کنند! امروز چند درصد از مردم این استان توان یک سفر خارجی معمولی را دارد!

هشتم؛ جلوگیری از ترویج یک بدعت‌ غلط| بدون توجه به امریکا بودن و مسؤول بودن، موضوع تولد در کشورهای اروپایی و غربی یک مسئله تقریبا پررنگ در سال‌های اخیر بوده که با توجیهاتی مانند آینده‌نگری یا نبود امکانات بهداشتی در داخل برخی از هنرمندان و سلبریتی‌ها به این موضوع روی آورده‌اند که هم با غرور و اعتماد به نفس ملی در تضاد است و هم با توجه به کاهش نسل جای نقد دارد؛ قطعا تکرار این موضوع توسط مدیران می‌تواند مجوزی اجتماعی برای سایر افراد محسوب شود.

نکته‌ای که مغفول ماند

اجازه دهید مثالی عرض کنم؛ همانطور که در دین اسلام از تنها ماندن یک زن و مرد نامحرم در یک محیط بسته نهی شده است؛ اما نباید فراموش کنیم که اسلام نگفته اگر زن و مردی در محیطی بسته قرار گرفتند حتما مرکتب خطا شدند بلکه نهی اسلام به دلیل احتمال ارتکاب گناه است؛ همین استدلال هم در خصوص موضوع مورد بحث کاربرد دارد.

در بالا هم برخی از دلایلی که احساس می‌کردیم احتمال خطا وجود دارد را مطرح کردیم و با استدلال اینکه چنین فردی نباید در منصبی حساس قرار بگیرد به این موضوع پرداختیم، که متاسفانه برخی از افراد بر کرسی قضاوت نشستند و حکم خیانت و نفوذی بودن و وطن فروشی صادر کردند که به هیچ وجه مورد تایید نگارنده نیست.

لازم به ذکر است ارتباط قوی با رسانه‌ها، نقش‌آفرینی موثر در ایجاد پیوند بین مدیران دولتی و رسانه‌ها، کمک به خبرنگاران برای تسهیل در انجام ماموریت خبررسانی، برنامه‌ریزی قوی برای پوشش مناسب اخبار مربوط به سفرهای مسؤولان کشوری از جمله نقاط قوت مدیرکل سابق روابط عمومی استانداری بود که جای تقدیر دارد.

انتهای پیام/3339/م

نظر شما