به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، «ادب پایداری» در ساحت نظر و عمل انسان ظهور و بروز مییابد. «ادب» به مجموعه رفتار و گفتار فرد اطلاق میشود که حاوی ارزشهای الهی است و همه جوامع بشری، در ارزشمند بودن آن اتفاق نظر دارند، اگر این مجموعه گفتار و رفتار ارزشمند را «فرهنگ» نیز بنامیم، دور نرفتهایم.
انسان ترکیبی از فکر و عمل است و بر همین مبنا انسان با ادب، انسانی حکیم است که در فکر و عمل، حکمت را به کار گرفته، و حکیمانه درصدد تفسیر خود و هستی اطراف خویش است؛ حکمت یعنی قدرت تفکر و تعقل و ایمان در تفسیر هستی. در معنای عام، «ادب پایداری» حاصل اندیشه و کلام فرد است که بخش نخست آن حامل ارزشهاست؛ ایمان و اثبات «الله» در همه جوانب و بخش دوم آن، پایداری و پافشاری است در حفظ آن ارزشها که فرد خود را بدان پایبند کرده و به آن عقیده پیدا کرده است. اما در معنای خاص «ادب پایداری» به دو صفت «اراده و گفتار» فرد محدود میشود؛ کردار و گفتاری که حاوی فرهنگ و ادب اوست و محدود است به آثار زبانی، که این هم ناظر به رفتار، با محتوای نفی رذایل و جذب فضایل و ارزشهای انسانی و الهی است.
سرشت انسان که خلیفه خدا در زمین است، بدی و ظلم را برنمیتابد؛ از این رو، ناسازگاری خود را با بیداد به شکل مختلفی چون اعتراض، سکوت، پرخاش، ستیزه و نبرد و مقابله نشان میدهد، در این عرصه آن هنگام که روح نفی و ستیز با مظاهر زشتی و شرّ در کالبد کلمات دمیده میشود، «ادبیات پایداری» جان میگیرد. بر این اساس، انسان از دیرباز، با این سلاح(صفت گفتار و کلام) بُرّا و کارآمد به میدان آمده و در این رهگذر انواعی از ادب اعتراضی در قالب حماسه، عرفان، طنز، هجو، هزل، مدح و... در ادبیات اقوام و ملل به عرصه وجود آمده است.
از آنجا که انسان به صفت خالق خود سرشته شده، همواره در اندیشه و گفتار او عکسالعمل نسبت به دفع زشتیها و جذب خوبیها فعلیت یافته و در این رهگذر آثار زبانی هنری آفریده است. پرداختن به نقد و نظر این قبیل آثار هنری سابقهای دیرینه دارد؛ اما اجمالاً اگر ظهور دین خاتم و بعثت حضرت محمد(ص) را مبنا قرار دهیم، قرآن و اسلام همواره نسبت به سخن و کلام توجه عمیقی داشته و اصل آن را از خدا دانسته است. قرآن با همین سلاح به تحدّی با منکران وارد عمل شد و آنان را به مبارزه طلبید. در همین فضا و موازین قرآنی و سیره نبوی(ص) و اهل بیت(ع) مجموعهای از آثار ادبی و هنری با ویژگیهای زیر شکل میگیرد که با عنوان «ادب پایداری» شهرت یافته است:
۱) دعوت به مبارزه و تحمل سختیها و مشکلات آن
۲) بیان بیدادگریها و تصویر چهره بیدادگران
۳) ستایش آزادی و آزادگی
۴) نشاندادن افق روشن پیروزی که رهآورد وحدت، تلاش، همدلی و مبارزه مستمر است
۵) ترحیم مظلومیت
۶) بزرگداشت ستایش مردم مبارز و شهیدان راه آزادی.
ادیان الهی در معنای وسیع کلمه چیزی جز هدایت انسان و رفع اختلافات میان ابنای بشر نخواستهاند. ظهور دین اسلام در فضای آن روز حجاز در میان دو امپراتوری ایران و روم به عبارتی منادی ادب پایداری و ترویج توحید و شکستن بتها در سراسر عالم بود.
ادبیات پایداری در بخش بایدها و نبایدها، یعنی استمرار و پایداری در نفی غیرخدا و محافظت در اثبات او و هرآنچه صفت اوست، شکل میگیرد؛ یعنی نباید میان باورهای نظری یک فرد مسلمان با آنچه در عمل به کار میبندد، تعارض و اختلافی دیده شود. التزام عملی به آموزههای دینی که از منبع قرآن و سیره نبوی و مکتب تشیع سرچشمه گرفته، منجر به خلق آثاری در حوزه ادب و هنر میشود که در ستیز با اشراف و شیطانصفتان است و حامی مستضعفان و یاور محرومان، نفی بتها و مبارزه با نمرودها و اثبات توحید و اعتلای کلمه «لا اله الاّ الله». لازمه استمرار و حرکت در ساحت ادبیات پایداری، پایداری و پافشاری بر ارزشهای دینی و اخلاقی برگرفته از قرآن و عترت است و البته ممانعت از ورود استحالهگران و تحریفکنندگان، چه شیطان بیکار ننشسته و همواره در حال اغوا و گمراهکردن آدمی است.
یادداشت: علیمحمد پشتدار(عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور)
انتهای پیام/
نظر شما