شناسهٔ خبر: 42936427 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دیپلماسی‌ایرانی | لینک خبر

در بررسی تحولات منطقه ای توافق اسرائیل و امارات

جبهه مشترک ایران، ترکیه و قطر برای آرمان فلسطین ضروری است

ماهان عابدین / میدل ایست آی

توافق صلح امارات و اسرائیل در طولانی مدت تاثیر گسترده بر ژئوپلیتیک خاورمیانه خواهد داشت. این اولین توافق صلح بین اسرائیل و یک کشور عربی حاشیه خلیج فارس اگرچه اساسا به عنوان مقابله با نفوذ ایران در منطقه تنظیم شده، اما فراتر از آن عمل خواهد کرد. برخلاف توافق های قبلی صلح اسرائیل با مصر (۱۹۷۹) و اردن (۱۹۹۴) که در سطح رسمی باقی ماند و امکان نفوذ عمیق تر آن را در جامعه ممکن نساخت، صلح با امارات کلید ورود اسرائیل به قلب منطقه خواهد بود. اسرائیل با توسعه سرمایه گذاری های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در امارات به طور بالقوه توانایی تاثیرگذاری در سراسر منطقه، در ارتباط با یمن و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی عراق را خواهد داشت.

صاحب‌خبر -

نویسنده: ماهان عابدین

دیپلماسی ایرانی: توافق صلح امارات و اسرائیل در طولانی مدت تاثیر گسترده بر ژئوپلیتیک خاورمیانه خواهد داشت. این اولین توافق صلح بین اسرائیل و یک کشور عربی حاشیه خلیج فارس اگرچه اساسا به عنوان مقابله با نفوذ ایران در منطقه تنظیم شده، اما فراتر از آن عمل خواهد کرد. برخلاف توافق های قبلی صلح اسرائیل با مصر (1979) و اردن (1994) که در سطح رسمی باقی ماند و امکان نفوذ عمیق تر آن را در جامعه ممکن نساخت، صلح با امارات کلید ورود اسرائیل به قلب منطقه خواهد بود. اسرائیل با توسعه سرمایه گذاری های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در امارات به طور بالقوه توانایی تاثیرگذاری در سراسر منطقه، در ارتباط با یمن و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی عراق را خواهد داشت.

توافق امارات و اسرائیل برای ترکیه و قطر، دو کشور در خط مقدم توسعه یک معماری منطقه ای امنیتی-ایدئولوژیکی متمایز از محافظه کاری سایر کشورهای عربی خلیج فارس، مصر و محور موسوم به مقاومت ایران، خبر بسیار بدی است. ایران، ترکیه و قطر برای جلوگیری از تغییر مسیر استراتژیک امارات و اسرائیل در سال های آتی باید همکاری نزدیکی داشته باشند و نه تنها سیاست و اقتصاد، که موضع گیری های استراتژیک خود را نیز هماهنگ کنند.

ترکیه به ایران به چشم یک رقیب منطقه ای می نگرد، اما این طرز فکر باید تغییر کند. در غیر این صورت ، اتحاد بین محافظه کاری عرب و توسعه طلبی اسرائیل ممکن است در آینده ای نه چندان دور یک مزیت استراتژیک ایجاد کند. شکی نیست که ایران بیشترین ضرر را از نزدیکی امارات و اسرائیل متحمل می شود، حتی بیشتر از فلسطینی ها. به رغم اظهارات اماراتی ها مبنی بر اینکه ایران هدف توافق آنها با اسرائیل نبوده، اما جمهوری اسلامی این توافق را تهدیدی بزرگ برای منافع استراتژیک خود در منطقه می داند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صدور بیانیه ای این توافق را «حماقت تاریخی» و «خیانت آشکار» توصیف و خاطرنشان کرد که این، «نابودی» اسرائیل را تسریع می کند. آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم ایران، هم رهبران امارات را به دلیل «خیانت» آنها مورد انتقاد قرار داد و ابراز اطمینان کرد که این توافق برای مدت «طولانی» دوام نخواهد آورد.

نگرانی اصلی ایران از عادی سازی دومینو روابط با اسرائیل در حاشیه خلیج فارس است. این مساله احساس محاصره شدن ایران را به ویژه در رابطه با کارزار «اعمال فشار حداکثری» ایالات متحده تشدید می کند. ایران از نفوذ گسترده اسرائیل در منطقه در بلند مدت در طیف وسیعی از زمینه ها از انرژی و نفت گرفته تا دخالت های سیاسی و همکاری های اطلاعاتی هراس دارد. سوال کلیدی این است که ایران برای تاثیرگذاری بر توافق و کاهش تاثیرات نامطلوب احتمالی آن به ویژه در حوزه های دفاعی و امنیتی چه کاری انجام خواهد داد؟ 

احتمالا جواب این سوال اعمال فشار بیشتر برای ایجاد تردید در اسرائیل و امارات پیش از شروع پروژه های بزرگ امنیتی و دفاعی مشترک است. با توجه به حضور حزب الله، متحد لبنانی ایرانی، در شمال اسرائیل و حضور گروه های مسلح فلسطینی در جنوب سرزمین های اشغالی، اعمال فشار بر اسرائیل آسان تر است. اما اعمال فشار بر امارات اندکی دشوار خواهد بود چون ایران با این کشور روابط دیپلماتیک دارد.

ایران همچنین می تواند برای تحت تاثیر قرار دادن توافق امارات و اسرائیل به دو کشوری نزدیک شود که بیشترین منافع سیاسی، استراتژیک و حتی ایدئولوژیک مشترک را با آنها دارد: ترکیه و قطر هر دو از روابط صلح آمیز امارات و اسرائیل ناراضی هستند. 

ترکیه به ویژه در جنگ نیابتی با امارات در لیبی درگیر است و در سوریه نیز با امارات دچار اختلاف شده و بارها امارات را به حمایت مالی و لجستیک از حزب کارگران کردستان متهم کرده است. قطر نیز یکی از دیگر موارد اختلاف نظر بین ترکیه و امارات است. ترکیه و قطر علاوه بر منافع سیاسی مشترک، هموطنان عقیدتی به شمار می روند و چشم اندازهای سیاسی و دیدگاه های استراتژیک آنها تا حدودی با ایدئولوژی اخوان المسلمین نزدیک است. اگرچه این دو هنوز نتوانسته اند ساختارهای مشترک منسجم و پایداری برای پیشبرد سیاست های خود در خاورمیانه و شمال آفریقا ایجاد کنند، اما اغلب مشترکا عمل می کنند.

در مقابل، ایران ابزار بسیار پیشرفته تری برای پیشبرد پروژه ایدئولوژیک، منافع سیاسی و چشم انداز استراتژیک خود در سراسر منطقه دارد: محور مقاومت که ایران، سوریه و تا حدودی عراق را به یکدیگر پیوند می دهد، طیف گسترده ای از نیروهای غیررسمی از جمله حزب الله، حماس و حوثی های یمن را شامل می شود و می توان آن را پویاترین نیروی استراتژیک در منطقه خواند. به رغم تداوم در حرکت محور مقاومت، خطر مواجهه آن با مخاطرات وجود دارد زیرا ایالات متحده، اسرائیل، عربستان سعودی و امارات از همه منابع خود برای مقابله با ایران استفاده خواهند کرد.

ترکیه و قطر در وضعیت فعلی خود نمی توانند به برهم زدن توازن قدرت در برابر کشورهای سنتی محافظه کار عربی خلیج فارس و مصر امیدوار داشته باشند. اما این دو کشور و ایران پیشتر توانایی خود برای همکاری در پروژه های بلند مدت را نشان داده اند. برای نمونه، ایران و قطر منابع و تخصص خود را در زمینه توسعه پروژه گاز طبیعی دریایی پارس جنوبی/گنبد شمالی به کار گرفته اند و ایران و ترکیه هم به رغم تنش های اخیر درباره سوریه، از دیرباز روابط نسبتا پایداری داشته اند. با این حال، اگر سه کشور واقعا به دنبال جلوگیری از ائتلاف کشورهای محافظه کار عربی، اسرائیل و ایالات متحده باشند، باید روابط مشترک را به سطح استراتژیک ارتقاء دهند و اختلافات و سکون دیپلماتیک را کنار بگذارند. این امر نه تنها برای کنترل امارات و اسرائیل، که برای زنده نگه داشتن آرمان فلسطینی ها در احیای کشورشان مهم و تاثیرگذار است.

منبع: میدل ایست آی / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

نظر شما