منصوریان: تعلق رنگی ندارم/ از مسئولان تراکتور می خواهم تا قراردادم را منتشر کنند
صاحبخبر - بانک ورزش - سرمربی تیم تراکتور با اشاره به رقم قرارداد خود از باشگاه خواست تا با انتشار آن مشخص شود بعضی تیمها چگونه فضای مالی لیگ برتر را خراب کردهاند. به گزارش بانک ورزش و به نقل از روابط عمومی باشگاه تراکتور، "علیرضا منصوریان" که به تازگی هدایت سرخپوشان آذربایجان را برعهده گرفته، در گفتوگویی مفصل درباره مسائل مختلف تیم صحبت کرد. *شما تجربیات زیادی از حضور در فوتبال کشورهای مختلف اروپا و آسیا دارید؛ الان فلسفه مربیگریتان چیست؟ با توجه به اینکه پستِ من در دوران بازی خودم، پستِ شماره 10 بود و در تیم ملی هم پشت سر خداداد عزیزی، علی دایی و اصغر مدیر روستا بازی میکردم، به بازی مالکانه و هجومی فوقالعاده علاقه دارم. فلسفه مربیگری من، انجام بازی مالکانه و حمله کردن است و به بازی با تک مهاجم هم اعتقاد ندارم. دوست دارم تیمهایم را با دو مهاجم به زمین بفرستم. در دوران مربیگری، فلسفه من این است که مثلاً اگر در لیگ قهرمانان آسیا هستیم و احتیاج به یک صعود داریم، اصلاً نحوه بازی برایم مهم نیست و باید به نوع بازی نگاه کنیم. آیا بازی است که باید تمیز و شیک بازی کنیم یا اینکه باید بازی فیزیکی بسیار سخت انجام بدهیم؟ شاید حتی در یک جاهایی لازم باشد که زمان بازی را نه به شکل ناجوانمردانه، بلکه با روش فشرده پرسینگ روی تیم حریف از ببین ببرم و تیمم را به پیروزی برسانم. *در تراکتور نگاه بازیکنسازی هم خواهید داشت؟ طبق صحبتی که با مالک باشگاه داشتم، از نگاه آقای زنوزی خیلی خوشم آمد. ایشان یک نگاه 5 ساله دارند که من هم یک ایده دادم و گفتم که «برای بازیکن سازی و جذب بازیکنان درجه یک، کمترین کارمان این خواهد بود که 20 الی 30 بازیکن در محدوده سنی 17 تا 23 سال را خریداری کند و آنها را در اختیار تیمهای دیگر قرار بدهد تا این بازیکنان تجربه کسب کنند و بعد از اینکه باتجربه شدند به تراکتور برگردند» با حضور آقای زنوزی، سطح توقع مردم آذربایجان بالا رفته است. تراکتور از حضور سه کاپیتان تیم ملی برخوردار بوده که تاکنون چنین اتفاقی در هیچ تیمی رخ نداده است. *حضور تیمهایی مانند تراکتور و سپاهان عملاً فوتبال ایران را از دو قطبی بودن خارج کرده است. فوتبال ما از دو قطبی بودن خارج شده و رشد خیلی به فوتبال ما نزدیک است و حالا باید تفکرات حرفهای را پیاده کنیم که جذب ستارههای جوان و نوجوان و ایجاد یک آکادمی حرفهای در آذربایجان از جمله این اقدامات هستند. تراکتور باشگاه خصوصی است و تصمیمات خیلی سریع گرفته میشود، اما در باشگاهی که احتیاج به مصوبه دارید، بوروکراسی اداری سرمربی را میکُشد. *این روزها نگرانی هواداران، تقویت تیم است. تراکتور ستاره دارد، اما تقویت تیم و اضافه شدن بازیکنان جدید به چه شکلی خواهد بود؟ زمانی که با تراکتور قرارداد امضا کردم، به من اطلاع دادند که هواداران از عدم جذب ستاره ناراحت هستند. ما آماده جذب چند ستاره هستیم، اما باید براساس نیازهایمان اقدام به جذب بازیکن کنیم. مثلاً در پست هافبک زیاد بازیکن دارم و نباید در این پست بازیکن جدید بیاوریم. با این حال، فصل گذشته تنها دو بازیکن در پست مدافع میانی داشتیم و در برخی پستهای دیگر هم با کمبود بازیکن مواجه بودیم که باید در این پستها بازیکن جدید به خدمت بگیریم. چند بازیکن جوان هم خودم آماده کردم و چند بازیکن جوان هم از تیمهای دیگر مدنظر داریم که میخواهیم آنها را به تیممان بیاوریم. ستون و شاکله تیم ما خیلی خوب است و فقط باید نقاط ضعفمان را پوشش بدهیم، اما در پستهایی که مشکلی نداریم نباید بازیکن جذب کنیم. *تمرینات از چه زمانی آغاز میشود؟ ما اعلام کردیم که تمریناتمان از شنبه هفته آینده در ورزشگاه بنیان دیزل آغاز خواهد شد. من به سه بازیکن بالای 30 سالمان به همراه احسان حاجصفی سه روز بیشتر استراحت دادم. سعی کردیم استراحت این بازیکنان را به 20 و استراحت بقیه را به 17 روز برسانیم. بازیکنان جدید هم بهزودی به تیم اضافه خواهند شد. *از بازیکنان تیم تا چه حدی شناختی دارید؟ در ابتدای کار، جلسه 4 ساعتهای با مسعود شجاعی داشتم. من از تبریز اطلاعات کافی ندارم، چون همیشه برای دیدارهای مختلف سفر کوتاهی به تبریز کردم و بعد از بازی از این شهر رفتهام. قصد داشتم از فضای شهر تبریز، رختکن تیم، تفکرات بازیکنان و ... اطلاعاتی کسب کنم. با برخی از بازیکنان کنونی تیم پیش از این کار کردهام اما برخی دیگر را چندان نمیشناسم. *افرادی که مسعود شجاعی را نمیشناسند، از این کار بهعنوان دخالت در کار کادر فنی یاد میکنند. بهعنوان فردی که سالهاست مسعود شجاعی را میشناسید، چه نظری در این مورد دارید؟ ما در سال 2020 قرار داریم. من سرمربی تیم امید، مربی تیم ملی بزرگسالان، سرمربی نفت تهران، استقلال و ذوبآهن بودم. من سالها در یک سطح خیلی بالاتر و در رده ملی مربیگری کردم. من با فضای بازیکنسالاری مخالفم. بازیکنانی مانند سید جلال حسینی، ایمان مبعلی، قاسم حدادیفر، ابراهیم صادقی، امید ابراهیمی، خسرو حیدری، پژمان منتظری و حتی مجتبی جباری با تفکرات خاصش، برای دیگر بازیکنان فرهنگسازی میکنند. در مورد مسعود شجاعی، اشکان دژاگه و احسان حاجصفی نیز چنین ایدهای دارم. بیشترین نقش را در رختکن تراکتور، این سه بازیکن و مخصوصاً مسعود شجاعی ایفا کردند. *به نظرتان این کار بازیکن سالاری است؟ ما باید تلاش کنیم این تفکر غلط را از دید مردم خارج کنیم. کاپیتان خوب و مقتدر با بازیکنسالاری متفاوت است. شاید من به یک نکتهای برسم که در یک بازی از این سه بازیکن استفاده نکنم، اما این ربطی به شخصیت و قداست آنها ندارد. این بازیکنان، کمک حال مربی هستند. وقتی شما بازیکنان اخلاقمداری مانند شجاعی، دژاگه و حاجصفی دارید، بازیکنان جوان از تکتک رفتارهای آنها درس میگیرند. به هیچ عنوان قداست این سه بازیکن در باشگاه تراکتور شکسته نخواهد شد، چون آنها سمبل باشگاه تراکتور هستند و هیچ نسبتی با استقلال و پرسپولیس ندارند. اگر من بازیکن سالاری احساس کنم گردن آن بازیکن را میگیرم و از باشگاه به بیرون پرتش میکنم. *در چند وقت اخیر پدیده دلالی و ناپاک بودن فوتبال ایران سروصدای زیادی کرده است. هواداران تراکتور میخواهند بدانند که علیرضا منصوریان چه برخوردی با این پدیده دارد؟ اگر من بگویم که فوتبال ایران پاک است، جفا کردهام و اگر هم بگویم ناپاک است، باز هم حرفم منطقی نیست. فضای دلالیسم و مافیا در فوتبال ایران وجود دارد و نمیتوانیم آن را منکر شویم. شما وقتی میخواهید سالم مربیگری کنید، باید تبعاتش را بپردازید. یک مسئلهای را هم بگویم. من آقای پیمان یوسفی را خیلی دوست دارم، چون بسیار گزارشگر خوبی است و اصل مطلب را میگوید.با این حال، از آقای پیمان یوسفی یک گلایهای دارم. او چند روز پیش دیدار منچستر سیتی در لیگ انگلستان را گزارش میکرد و مطلبی را گفت که این الگوی غلطی است. او گفت که «ایجنتها تیمها را کنترل میکنند. مدیر برنامه رونالدو این تیم را بسته و در فوتبال ما هم غیرطبیعی نیست که مدیر برنامهها یک تیم را کنترل کنند» این موضوع در فوتبال ما کارایی ندارد، چون ما اصول حرفهای نداریم. افرادی که کارگزار رسمی فیفا و فدراسیون فوتبال هستند کاملاً قابل احترامند، اما اگر یک مدیر برنامه در ایران بخواهد فضای تیم را کنترل کند، مسیر باشگاه کلاً به جاده خاکی میرود. من از آقای زنوزی هم درخواست کردم که به من اجازه مبارزه با این فضا را در فوتبال تبریز داشته باشم. میدانم کار سختی است. از باشگاه میخواهم قراردادم را منتشر کند تا با مقایسه با بعضی از باشگاهها ببینیم چه کسانی فضای فوتبال را از لحاظ مالی خراب میگنند. *یک سری از حواشی که برای شما ایجاد شد، این بود که برخیها علیرضا منصوریان را متعلق به یک تیم خاص میدانستند. رنگها برای من کاملاً کنار گذاشته شده است و اصلاً رنگی برای من وجود نخواهد داشت. در حوزه فنی با تمام وجود برای تراکتور میجنگم و به پرشورها قول میدهم در حوزه غیرفنی نیز اجازه نمیدهم یک نفر به تیمشان «ناخنک» بزند. تا روزی که هستم، با تمام قوا برای مردم آذربایجان میجنگم. *یکی از مربیانی که پیش از این در تبریز کار کرده بود، میگفت «تراکتور برای مردم آذربایجان مانند مذهب است». در این شرایط، علیرضا منصوریان چه دورنمایی برای تراکتور دارد؟ هواداران تراکتور از 25 اردیبهشت 1394 (روز دیدار معروف تراکتور – نفت تهران) بهعنوان جمعه سیاه یاد میکنند، اما من به آن روز میگویم «روز فوتبال کثیف». با اینکه یادآوری آن روز برای من آزاردهنده است، اما آن روز قهرمانی حق نفت تهران و تراکتور بود. در آن سال، تراکتور هر کجا بازی داشت هوادارانش میآمدند. جالب هم اینجا بود که پرشورها در شهرهایی به حمایت از تراکتور میآمدند که برای این مسیر نه هواپیما پیدا میشد، نه اتوبوس، نه قطار و نه حتی تاکسی! آن سال در دیدار رفت که در تهران برگزار شد، من پیش از بازی از محمد خرمگاه خواستم که فضای ورزشگاه را برایم تشریح کند، او به رختکن آمد و گفت «دور تا دور ورزشگاه هوادار تراکتور است و آن 50 هواداری هم که همیشه برای حمایت از ما به ورزشگاه میآمدند، در بین هواداران تراکتور نشستهاند و این تیم را تشویق میکنند»! تراکتور این هواداران را داشت و ما حتی تماشاگر هم نداشتیم، اما از آن تیم 11 نفر به تیم ملی دعوت شدند. ما برای اولین سال در نفت تهران کار علمی در فوتبال انجام دادیم و GPS تهیه کردیم که ما را مسخره میکردند و میگفتند «پشت کمرتان ادوات جنگی دارید» و مسخرهمان میکردند. *درمورد آن روز بیشتر برایمان بگویید. وقتی برای اولین بار وارد ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز شدیم، من گفتم که میخواهم اول خودم وارد زمین شوم. من فکر میکردم که چون چندین بار بیش از 100 هزار هوادار در ورزشگاه آزادی دیدم، پوستکلفت شدهام. وارد چمن شدم، دیدم کل ورزشگاه نشستهاند، هیچ حرفی نمیزنند و خیلی راحت صدا به 100 متری میرسید. من تعجب کردم، اما یکلحظه دیدم که شروع کردند به انجام تشویق معروف «بئر، ایکی، اوج»! بعد از این تشویق، آنها دیگر تا 3 ساعت بعد هم ننشستند. من تجربه بازی مقابل لیون و لیورپول را دارم و جو ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز مانند آنفیلد بود. هواداران مانند یک جاروبرقی انرژی بازیکن را مانند یک مکنده قوی میگیرند و رعب و ترس را در صورت بازیکن ایجاد میکنند. تراکتور بخشی از زندگی مردم ترک زبان کشور شده است که بعد از قهرمانی این تیم در جام حذفی پیام تبریک از سوی رئیسجمهور تاتارستان و شهردار آنکارا دریافت کرده است.∎
نظر شما