شناسهٔ خبر: 42892341 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

یادداشت؛

غفلت از ظرفیت‌های تمدنی حرم‌ها در ایران

مشهد ـ حرم‌داران ما تعریف روشنی ازدایره نفوذ و اثرگذاری ظرفیتهای تمدنی حرم‌ها در ایران ندارنددر حالی که می‌توان با گفتگو در موضوعات روز امت اسلامی با کشورهای منطقه در این حوزه اثرگذار باشیم.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها حسین کمیلی* ناکارآمدی در نقش‌های تمدنی مشهد و حتی ایران، به خاطر غفلت حرمداران از رسالت اصلی شان، مضاعف شده است چون حرم، مزیت‌هایی دارد که هیچ جایی ندارد و این مزیت‌ها به نفع حرکت تمدنی امت، فعال نشده است.

پرداختن به ظرفیت‌های تمدنی حرم یا خدمت رسانی در امور جاری به زائران

آیا نگرانیم که پرداختن به ظرفیت‌های تمدنی حرم مطهر، ما را از خدمت رسانی (در امور جاری) متناسب با شأن زائرین، غافل کند؟! کدامیک تقدم دارند و چرا؟ قبول که حرم باید تمیز و زیبا و به سامان باشد ولی حد توجه به آن چقدر است؟ بررسی تجربه مساجد، در این زمینه بسیار عبرت آمیز است؛ آیا مساجد زیباتر، تمیزتر و مجهزتری که الان داریم، مساجد موثرتری هستند؟ اگر صرفاً ۱۰، ۱۵ نفر در یک مسجد در دل یک محله ۲۰ هزار نفری نماز بخوانند، می‌شود گفت این مسجد، «جماعت» ایجاد کرده است!؟

آیا به عنوان مسجددار می‌توانیم بگوییم که با تمیزی و سکوت و آرامشی که ایجاد کرده‌ایم و انجام مستحبات نماز، وظیفه اصلی مان انجام شده است!؟ مگر نه اینکه کارکردهای اجتماعی مساجد، مایه حیات آنها و حضور جماعت اند؟ چه بسا مساجد بسیار ساده‌ای که مسجدداران در حد مواظبت از عدم نجاست مسجد، مراقبت شدید می‌کنند ولی حیات پرشور تعامل و تعاون مومنین در آن، بسیار بیشتر است؛ لوکس نیست ولی همیشه تمیز است چون جماعت مومنین مثل پروانه‌ای دور آن می‌چرخند و خانه خدا برایشان خانه خودشان است؛ خانه مردم. البته که به مسجد می رسند ولی فراموش نمی‌کنند که گره گشایی از مومنین، اولویت است. روی فرش ساده مسجد هم می‌شود نماز خواند ولی نمی‌توان گرسنگی همسایه مسجد را تحمل کرد.

محدودیت‌های مالی در مراکز دینی به دلیل غفلت از کارکردهای اجتماعی است

راستی فلسفه زیارت چیست؟ آیا دین و اهل بیت (ع)، امثال این کارکردها (زیارت و…) را در تضاد با رسالت‌های اصلی دین که اقامه دین در همه ساحت‌های زندگی و تحقق حیات طیبه است می‌دانند یا مکمل آنها؟! اساساً چرا به باب تزاحم فکر می‌کنیم؟ نکته کلیدی همین است که محدودیت‌های مالی در مراکز دینی، اساساً ریشه در غفلت از کارکردهای اجتماعی آنها دارد. حالا دوباره از خودمان بپرسیم، تمرکز بر خدمات و زیرساخت‌ها در حرم، (در دراز مدت) خدمت به همین مساله در حرم است یا ضد آن؟ آیا اگر با کمبود مشارکت‌های مردمی مواجهیم نباید در کارکردهای اجتماعی مان که شوق عاشقان اهلبیت را برمی انگیزاند تجدید نظر کنیم؟ این یک سوال بنیادین است.

همزمان با سالگرد فوت ژنرال موسی خان، جمعی از پاکستانی‌ها با هماهنگی مدیریت محترم حرم، بر سر قبر او حاضر شده و فاتحه‌ای خواندند. ظاهراً موسی خان چون از مفاخر پاکستان است، اول در شهرش، کویته دفن می‌شود ولی مجدداً با اصرار خانواده برای عمل به وصیت ایشان، نبش قبر و به مشهد منتقل می‌شود.

حرمداری در گام دوم انقلاب

ژنرال موسی خان که در برهه مهمی، فرمانده کل نیروهای مسلح پاکستان بوده است و همسرش بانو گلشاه، وصیت می‌کنند که در حرم دفن بشوند و می‌شوند اما سوال این است که حرمداران، چه تصویری از حرم و دایره تاثیرگذاری آن و امثال موسی خان‌ها و بانو گلشاه‌ها داشته و دارند و این تصویر، چه اهمیتی دارد؟ یک مسئله بنیادین و کلیدی است یا فرعی است؟ ادعای این نوشته آن است که «در ارزیابی اینکه اساساً آیا حرمداری ما متناسب با حرکت تمدن اسلامی و گام دوم انقلاب هست یا نیست»، شاخص اصلی، سنجش دایره وسیع حرم است.

هزاران هزار امثال موسی خان‌ها و بانوگلشاه ها، هرساله به حرم می‌آیند، اما مشهد و کشور و امت اسلامی، هیچ بهره‌ای از این حضور نمی‌برد! عجالتاً تقریباً نه پیوند هدفمندی با آنها شکل می‌گیرد، نه انسجامی ایجاد می‌شود، نه هم افزایی ای رخ می‌دهد و نه.. آیا باز هم می‌توانیم بگوییم حرم کاره‌ای نیست؟!

باز من، افسوس و حسرت ظرفیت‌هایی چون «حرم» را دارم در این روزهایی که عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل، قلبمان را می‌فشرد؛ لابد «ادوارد سعید» را می‌شناسید؛ شرق شناس معروف فلسطینی الاصل که استاد دانشگاه در آمریکا بود و تا پایان عمرش، از مخالفین مرزگستری اسرائیل باقی ماند و به خاطر تصویر سنگ پرتاب کردن از مرز لبنان به سوی اسرائیل، بسیار تحت فشار قرار گرفت (تصویر بالا).

برای شناخت بعد ضد ظلم ادوارد سعید، خوب است در سایت «عماریار» مستند سه قسمتی «در جستجوی وطن شرقی» را ببینید (تصویر زیر) البته من الان به ادوارد سعید، کاری ندارم.

سایت و مجموعه «ترجمان» را هم که لابد می‌شناسید؛ یک مرکز فعال در ترجمه علوم انسانی است. در آخرین شماره فصلنامه ترجمان، دیدم که ماجرای ملاقات اداورد سعید با ژان پل سارتر، فیلسوف معروف فرانسوی و میشل فوکو را در جلسه‌ای که به میزبانی مجله «عصور جدید» برگزار شده بوده، نقل کرده که بسیار خواندنی است. راستش من به این متن هم کاری ندارم اما سوال من این است که کدام تعریف از خود و نقش‌های خود و حوزه اثرگذاری خود؛ چند اندیشمند فرانسوی را در سال ۱۹۷۹ به این نتیجه می‌رساند که باید در یک مسئله روز جهان، مشخصاً در موضوع مهم عادی سازی روابط با اسرائیل، ایفای نقش کنند و پای کار بیایند! چهره‌های مختلفی را از سراسر جهان دعوت کنند؛ دعوتنامه با امضای سیمون دوبوار و ژان پل سارتر برود جلسه در خانه میشل فوکو برگزار شود و سارتر در اکثر جلسات حاضر باشد!

آیا حرمداران ما تعریف روشنی از دایره نفوذ و اثرگذاری و بضاعت‌هایشان دارند؟ در سفر پاکستان، برایم عجیب بود و هنوز هم عجیب است که از قائم مقام یک دانشگاه بسیار بزرگ در پاکستان، تا یک رئیس پژوهشکده علوم انسانی، مسئول یک موسسه مطالعاتی دولتی، یک فرد در حد معاون وزارت فرهنگ و ارتباطات یک ستون نویس در یک روزنامه مشهور پاکستانی و افراد متعدد دیگر… که همه هم اهل سنت بودند، چطور همگی تشنه تعامل با ایران بودند و همگی به حضرت رضا (ع) عرض ارادت داشتند و بعضاً کلی ایده برای همکاری داشتند و برخی هنوز حتی یک بار هم به ایران نیامده بودند و آرزوی حضور در مشهد را داشتند ولی ابهام داشتند و کسی برایشان فرصت سازی نکرده بود ولی هرکسی که به هر دلیل و زمینه‌ای به ایران آمده بود، شیفته‌تر شده بود.

ضرورت میزبانی از نخبگان جهان اسلام

مسئله را فراموش نکنیم؛ آیا واقعاً مسئله بودجه است یا ندیدن؟! مسئله نداشتن و منقطع شدن ما از ایفای نقش‌های واقعی در دل مسائل امت اسلامی!!؟ ما کجای تحولات هستیم؟! حرمداران، بهتر می‌دانند که کافی است فقط روزانه ۲۰ نفر از غذای متبرک حضرت کم کنیم تا به راحتی بتوانیم هر ماه، چند روز میزبان یک نخبه و اندیشمند از قبیل همین افرادی که نام بردم از همین کشورهای اسلامی منطقه باشیم و درباره موضوعات روز امت اسلامی گفتگو کنیم. کافی است بخواهیم اثرگذار باشیم. آری، مسئله، فقط بودجه نیست.

و اما بنعمت ربک فحدث...

*فعال حوزه جهان اسلام

نظر شما