شناسهٔ خبر: 42802007 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

چند بیتی از یک ذهن سردرگم

look up

صاحب‌خبر -

اگه دوست داشتین بخونیدش و نظرتونو بگید .

وزن و قافیه درستی نداره و شک دارم بشه بهش گفت شعر نو :-[:-[:-[:-[

 

 

 

من همان زندانی ام محکوم به بیداری شدم
چون نغمه هایم شد ناپدید، در چنگ فریاد شدم

یک دم، از روی ضعف چشم ها را بستمو
هنگام بازگشت از عدم، وارث درد بی پایان شدم
 
آزادی بودحقه ای دلفریب و رویایی محال
یکباره دل بستم به او، آهسته در بند شدم

روزگارم هرچه هست اسباب سردرگمی ست
تا به خود آگه شدم بی خبر ز عالم و آدم شدم

سایه ها و روشنایی را آمیختند از روز ازل 
خود را به نادانی زدم در جستجوی نور قربانی شدم

سالها حیران غوغای جهان در پرتوهای نور بودم
کنون، در دل شب های تار مسحور خاموشی شدم

نظر شما