شناسهٔ خبر: 42801303 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: الف | لینک خبر

کوچ اجباری و تبعید ایرانیان مقیم شوروی به قزاقستان *

صاحب‌خبر -

هزاران نفر از ایرانیان ساکنان قفقاز در سال های 1939-1937م. به صورت دسته جمعی به قزاقستان کوچانده شدند و در طی سال های بعد نیز تعداد زیادی به این جمهوری تبعید شدند. 

ایرانیان مقیم شوروی در آن زمان به دو دسته کلی تقسیم می شوند. گروه اول مردمانی که تا قبل از انعقاد قرارداد های مرزی ایران و روسیه نظیر گلستان، ترکمانچای و آخال ساکن ایران بودند ولی طبیعتا با تغییر مرز ها محل سکونتشان در قلمرو روسیه قرار می گرفت.

گروه دوم افرادی بودند که به دالیل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به روسیه و سپس شوروی مهاجرت کرده بودند. اکثر ایرانیان مقیم شوروی را گروه دوم تشکیل می دادند. مهاجرت ها از حیث انگیزه ابتدا اقتصادی و رفته رفته به سمت مسائل اجتماعی و سیاسی متمایل شد. به همین ترتیب نوع مهاجرت نیز از شکل فردی به صورت دسته جمعی و خانوادگی تغییر شکل داد.
 اغلب ایرانیان مقیم روسیه و شوروی ابتدا در دو منطقه قفقاز و آسیای مرکزی متمرکز بودند اما به مرور زمان در دیگر مناطق این کشور پراکنده شدند. 

گروهی از ایرانیان پس ازانقلاب  اکتبر 1917م. با شکل گیری حکومت کمونیستی به دلیل مشکالت اقتصادی و امنیتی ، لغو مالکیت خصوصی و مصادره اموال و... مجبور به بازگشت به ایران شدند اما از سویی گروهی نیز تابعیت شوروی را قبول کردند و قربانی سیاست های سرکوب اقوام و ملیت ها و مشت آهنین سازمان امنیتی شوروی شدند. 

ایرانیان مقیم قفقاز چه کسانی بودند؟ 

تضعیف تدریجی دولت ایران و قدرت گیری امپراتوری روسیه از یک سو و پیشروی و توسعه جغرافیایی روسیه به سمت مناطق قفقاز و آسیای مرکزی در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم میالدی نمایان شد. گروه هایی از ایرانیان در دوره های صفوی و افشار به دلیل مسائل نظامی از مناطق مرکزی ایران به مناطق مرزی از جمله بخش هایی در قفقاز به ویژه شهر دربند کوچانده شدند. در سرشماری 1886م. روسیه تعداد ایرانی های مذکور در دربند 9000 نفر ثبت شده است. 

منطقه قفقاز از نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی به دالیل بهره برداری از معادن، صنایع نساجی، تولید سیمان، گسترش راه آهن و به ویژه با حفر نخستین چاه نفت صنعتی در باکو در سال 1871م. رو به توسعه نهاد. اما جمعیت موجود در قفقاز پاسخگوی نیروی کار مورد نیاز برای این رشد فعالیت های اقتصادی نبود. به دلیل قرابت های فرهنگی و زبانی و خویشاوندی موجود حجم زیادی از نیروی کار مهاجر در قفقاز را از ایرانیان تشکیل دادند.

در سال 1911م. از 192 هزار کارگری که قانونی وارد روسیه شدند 160 هزار نفر ایرانی بودند که با مهاجرین غیر قانونی این رقم به مراتب بالاتر خواهد بود. این جمعیت ایرانی موجود در قفقاز به مرور زمان تشکل های دفاع از حقوق ایرانیان و کارگران را در برابر کارفرامایان روسی، مراکز خیریه ایرانیان و مدارس مخصوص ایرانیان را ایجاد کردند. 

با سقوط حکومت تزاری و پیروزی بلشویک ها در قفقاز فعالیت های انجمن ها و مدارس ایرانی با مشکل مواجه شد از سویی نا آرامی ها و اغتشاشات در انقلاب اکتبر 1917م. ضربات سختی به اقتصاد ایرانیان مقیم قفقاز وارد کرد. عده ای از مهاجران به ایران بازگشتند و ده ها هزار نفر همچنان در قفقاز باقی ماندند اما پس مدتی جمعیت بازگشته به ایرانیان با اتهام جانبداری از کمونیسم و عوامل امنیتی شوروی بودن دوباره به قفقاز بازگشتند. البته مبنای جریانات چپ در ایران تا حد زیادی متاثر از ایرانیان مقیم قفقاز بود. 

ایرانیان آسیای مرکزی چه کسانی بودند؟ 

بخشی از ساکنین منطقه آسیای مرکزی ایرانی تبار بوده و در مقاطع مختلف تاریخی تحت حاکمیت ایران قرار داشتند. از قرن 18 میالدی روسیه همزمان با ضعف حکومت مرکزی در ایران به پیشروی در مناطق آسیای مرکزی ادامه می داد. با انعقاد قرار داد آخال در 1881م. بین ایران و روسیه در شرق دریای خزر یک مرز جدید ترسیم شد. در نتیجه به مانند اتفاقی که در قفقاز افتاد ایرانیان بالای خط مرزی جدید تبعه روسیه محسوب شدند. 

شماری از تجار، بازرگانان، دهقانان، کشاورزان و دامداران در دهه های پایانی قرن نوزدهم برای یافتن زمین و شغل به آسیای مرکزی مهاجرت کردند و مقیم آنجا شدند. آسیای مرکزی پناهگاهی برای ایرانیانی که تحت تعقیب حکومت مرکزی بودند شد. از سویی با وضع قوانین منع برده داری در روسیه و کمبود نیروی کار، برده ها و اسرای ایرانی نیز به آسیای مرکزی فرار می کردند. 

ایرانیانی که به اجبار در کسوت تاجر و بازرگان و یا پناهنده در آسیای مرکزی ساکن شدند با محیط منطبق شدند و برخی از آنان به مناصب بالای اقتصادی، سیاسی، نظامی و ... دست یافتند. این روند رو به رشد حضور ایرانیان در آسیای میانه و حضورشان در مناصب بالای حکومتی سبب شد تا به ترویج فرهنگ ایرانی در این منطقه بپردازند. در سال 1886م. تنها در عشق آباد 4 هزار نفر و در کل منطقه آخال 12 هزار نفر ایرانی ساکن بود. در نتیجه در سال 1892م. روسیه به اجازه تاسیس اداره کارپردازی برای رسیدگی به امور ایرانیان منطقه عشق آباد را به ایران داد. 

کوچ اجباری ایرانیان به جمهوری قزاقستان: 

در سال 1934م. استالین برای تحکیم پایه های قدرت خود دست به سرکوب، تصفیه و ترور های سیاسی زد. 

در سال های 1939-1935م. اقداماتی نظیر سپردن صدها هزار انسان به جوخه اعدام، تبعید، اردوگاه های کاراجباری و... علیه اقوام مختلف ساکن در شوروی به دلیل پاکسازی جمعیتی و قومی با اتهام های واهی "غیر قابل اعتماد" بودن به "ترور سرخ" مشهور شد. طبیعتا ایرانیان نیز از این قاعده مستثنی نبودند. عده از ایرانیان که حاضر به پذیرش تابعیت شوروی نبودند به ایران بازگردانده شدند. آن هایی که تابعیت شوروی را پذیرفتند به اتهام جاسوسی و فعالیت ها خرابکارانه سر از زندان ها و اردوگاه های کار اجباری در آوردند.
 عده ای نیز بی آنکه مقصد خود را بدانند در واگن های باری به همراه خانواده عازم سفری اجباری شدند که سر از قزاقستان در آوردند. در تاریخ 15 اکتبر 1938 نهاد های امنیتی طی گزارشی "کامال محرمانه" آمادگی خود را برای اعزام 2 هزار خانواده ایرانی )بالغ بر 6 هزار نفر ( دارای شهروندی شوروی را اعالم کرد. 

با توجه با آمار های مختلف بین 750 تا 2081 ایرانی در شمال قزاقستان اسکان داده شده بودند که به دلیل سرمای شدید و عدم تطابق ایرانیان با این آب و هوا بخشی از آن ها به جنوب قزاقستان منتقل شدند. محدودیت ها و نظارت های شدیدی بر ایرانیان اعمال شد. هرگونه سفر ایرانیان نیازمند کسب مجوز بود. با مرگ استالین و تغییر فضای سیاسی از جوالی 1954 نظارت بر ایرانیان توسط نهاد های امنیتی بصورت ساالنه شد. در ژوئن 1956 این نظارت ساالنه نیز لغو شد. پس از این عده ای از ایرانیان تابعیت شوروی را پذیرفتند اما عده ای همچنان از این کار سر باز می زدند. به مرور زمان و رفع محدودیت ها عده ای به ایران بازگشتند و عده ای نیز به قفقاز و اروپای شرقی مهاجرت کردند. نکته جالب در این میان اصرار بر درج اصالت "ایرانی" در گذرنامه های خود و نپذیرفتن تابعیت شوروی است. 

تبعید ایرانیان به جمهوری قزاقستان: 

تبعید شدگان به قزاقستان شامل 600 ایرانی فریب خورده و قربانی غائله فرقه دموکرات آذربایجان در سال های 1949-1948م. بودندکه دوران محکومیت آن ها در اردوگاه های کار اجباری (گوالک) تمام شده بود. 

( تشریح غائله فرقه دموکرات آذربایجان در این مقال نمی گنجد )

این افراد ابتدا در جنگل ها و معادن جمهوری آذربایجان شوروی به کار گماشته شدند و سپس به اردوگاه های کار در سیبری و بنادر منجمد شمالی مشغول شدند. کار کردن در سرمای طاقت فرسای 50 درجه زیر صفر و گرمای شدید در تابستان ها و تغذیه نامناسب و بیماری ها جان بسیاری از آن ها را گرفت. بازماندگان این جمعیت به قزاقستان تبعید شدند. با روی کار آمدن خروشچف و بعد ها روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران و نیز استقلال قزاقستان اگرچه زمان های طولانی سپری شد اما این روند با رفع محدودیت ها و گرفتن تابعیت و نبود مشکلات سابق در مهاجرت همراه شد و در نهایت برخی از آن ها نیز به ایران آمدند تا قوم و خویشان خود را ملاقات کنند. تا سال 1397ش. تنها 2 نفر از این تبعیدی ها زنده بودند. 


*سعی شد تا حد امکان در این خلاصه مقاله چیز مهمی از قلم انداخته نشود اما مراجعه به اصل مقاله طبیعتاً جزئیات و جذابیت های بیشتری در برخواهد داشت. "کوچ اجباری و تبعید ایرانیان مقیم شوروی به قزاقستان،، فصلنامه تاریخ روابط خارجی، سال بیستم، شماره 80 ،پاییز 1398 ،صص 46-25"

نظر شما